جدول(۳-۲):لیست متغیرهای مورد بررسی
نوع متغیر
نام متغیر
معیار اندازه گیری
علامت اختصاری
وابسته
بازده حقوق صاحبان سهام
–
SR[47]
مستقل
مهارتهای مدیریتی
توانایی مدیریت
ترومن،۱۹۸۶
MS[48]-PROXY
Ability
سطح تحصیلات
چن و همکارانش،۲۰۱۰
EL[49]
اهرم مالی
نسبت بدهی کل به دارایی کل
–
FL[50]-PROXY
TD[51]
نسبت بدهی بلندمدت به دارایی کل
–
LD[52]
کنترلی
اندازه شرکت
–
Size
اهرم مالی
–
TD[53]
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام
–
MB[54]
۳-۹-۱). متغیروابسته (بازده حقوق صاحبان سهام )
در این پژوهش ،بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است(ماتمیلولا و همکارانش[۵۵]،۲۰۱۳). نسبت مالی فوق میزان کارایی شرکت در خلق سود خالص برای سهامداران را بررسی میکند؛ در واقع این نسبت بیان میکند که بنگاه اقتصادی به ازاء یک ریال سرمایه گذاری سهامداران به چه میزان سود خالص برای آن ها کسب میکند(پی نوو، ۱۳۸۳). برای سرمایه گذاری دریک شرکت، سوددهی یکی از خصوصیات مهم است که بایدموردبررسی قرارگیرد، زیرا درآمد کلی شرکت بیانگرسودنبوده و تنهاپس ازکسرهزینه هامی توان درموردسوداظهارنظرکرد.با توجه به اینکه سهامداران برای به دست آوردن بازدهی مناسب دریک شرکت سرمایه گذاری میکنند،این نسبت وضعیت بازدهی سهامداران رامشخص میکند. بر این اساس بازده حقوق صاحبان سهام از رابطه ذیل برآورد میگردد:
رابطه ۳-۱). حقوق صاحبان سهام/ سود پس از کسر مالیات= بازده حقوق صاحبان سهام
۳-۹-۲).متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل در این پژوهش، اهرم مالی و مهارتهای مدیریت میباشد؛ برای سنجش مهارتهای مدیریتی از دو معیار(شاخص) توانایی مدیریت و سطح تحصیلات مدیر و برای برآورد اهرم مالی از دو شاخص نسبت کل بدهی به کل دارایی و نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی استفاده شده که به اختصار بیان میگردند:
۳-۹-۲-۱).توانایی مدیریت (Ability)
در این پژوهش توانایی مدیریت به عنوان یکی از معیارهای سنجش مهارتهای مدیر در نظر گرفته شده است. مشاهده توانایی مدیر به طور مستقیم دشوار است، بر این اساس ترومن (۱۹۸۶) معیاری برای توانایی مدیر شناسایی کرد که توانایی کلی مدیر از جمله توانایی استراتژیک و عملیاتی را هم در نظر می گرفت ، وی اظهار داشت که توانایی مدیر با سیاست های شرکت (که مستلزم تصمیمات رسیدگی و تأمین مالی میباشد) و پاداش مدیران در ارتباط است. بر این اساس میانگین هندسی سود عملیاتی بر روی جمع دارایی ها (بازده دارایی ها)طی سه سال گذشته را به عنوان معیاری برای سنجش توانایی مدیر در نظر گرفت.
رابطه ۳-۲). میانگین هندسی بازده دارایی ها طی سه سال گذشته=[۵۶] توانایی مدیریت
بازده دارایی ها نشان دهنده توانایی مدیریت در استفاده کارا از دارایی ها میباشد و بیشتر بر روی بازدهی بخش عملیات متمرکز است. این معیار در کنار معیار نسبت بدهی (میزان استفاده بنگاه از اهرم مالی) نظام دوپانت را تشکیل میدهند. اگر دارایی های اضافی در عملیات به کار گرفته شوند مانند این است که هزینه های عملیاتی افزایش یافته اند. یکی از مزایای مهم فرمول نرخ بازده دارایی ها این است که مدیران را به کنترل دارایی های عملیاتی وادار میسازد و همواره با کنترل هزینه ها، نرخ سود خالص و حجم فروش، به کنترل دارایی های عملیاتی نیز می پردازند.
۳-۹-۲-۲).سطح تحصیلات (Educational TDel)
چن و همکارانش (۲۰۱۰)، سطح تحصیلات را به عنوان معیاری برای سنجش مهارتهای مدیریتی در نظر گرفتند. سطح تحصیلات عبارت است از مراتب علمی که توسط مدیر کسب شده و منجر به دریافت مدرک تحصیلی در دوره خاصی شده باشد. سطح تحصیلات شامل مدرک دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و بالاتر میباشد.
در این پژوهش متغیر سطح تحصیلات مدیر، متغیری مجازیست که اگر در شرکتی مدیرعامل، سطح تحصیلات بالاتر از لیسانس داشته باشد عدد یک و در غیر اینصورت عدد صفر اختیار میکند.
۳-۹-۲-۳). نسبت کل بدهی به کل دارایی(TD)
اصطلاحی که در حسابداری و امور مالی از آن برای بیان توانایی یک شرکت در استفاده از دارایی ها یا وجوه با هزینه ثابت به نحوی که باعث ارائه بازده بیشتری به مالکان شرکت میگردد، استفاده می شود(نوروش،۱۳۸۵).
سهامداران ترجیح میدهند که این نسبت کوچکتر باشد چون درصورت ورشکستگی ،خطرکمتری برای از دست دادن طلب خوددارند.
۳-۹-۲-۴). نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی(LD)
بیون و دانبولت[۵۷] معتقدند که مطالعه و بررسی ساختار سرمایه، بدون تجزیه بدهی شرکت به اجزای کوتاه مدت و بلند مدت، تحلیل ناقصی میباشد. زیرا تفاوت های مهم میان بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت را نادیده میگیرد. لذا در این پژوهش برای بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق تر ساختار سرمایه (اهرم مالی) نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی هم در نظر گرفته می شود.سهامداران بابررسی این نسبت تصویری از توان شرکت در پرداخت بدهی بلندمدت خودوایجاددارائیهابدست می آورند،شرکتی که توان پایینی در این زمینه داشته باشد،گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری محسوب نمیشودالبته برای تحلیل وضعیت یک شرکت بهتراست نسبت یادشده بادیگرشرکتهای فعال درهمان صنعت مقایسه گردد.
۳-۹-۳). متغیرهای کنترلی
۳-۹-۳-۱). اندازه شرکت(SIZE)
اندازه شرکت می تواند نمایانگر اهرم شرکت، برتری رقابتی شرکت، توانایی مدیریت، کارایی اطلاعات و در نهایت می تواند نمایانگر ریسک کلی شرکت باشد (ملانظری و کریمی زند ، ۱۳۸۶).اندازه شرکت از طریق تعیین میزان فعالیت شرکت مشخص می شود و عموماً شرکتها از لحاظ اندازه به سه دسته شرکتهای بزرگ، شرکتهای متوسط، و شرکتهای کوچک تقسیم میشوند. دیدگاههای متفاوتی برای تعیین اندازه شرکت وجود دارد که رایج ترین آن ها عبارتند از:
در دیدگاه اول معیار تعیین اندازه شرکت، کل فروش خالص است. در دیدگاه دوم، معیار تعیین اندازه شرکت ارزش فعلی کل جریانهای نقدی آتی شرکت میباشد و در دیدگاه سوم، به منظور تعیین اندازه شرکت از کل داراییها استفاده می شود. در دیدگاه چهارم، معیار تعیین اندازه شرکت، ارزش بازار سهام منتشره میباشد.
که در مطالعه حاضر جهت تعیین اندازه شرکت از دیدگاه اول استفاده شده است.
رابطه ۳-۳). اندازه شرکت = لگارتیم طبیعی کل فروش خالص
۳-۹-۳-۲). نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام(M/B)