قلمروهای مباحثه، مناظره و اینترنت
۵
دانش در فرایند
هدایت دانش به فرایند کسبوکار و تصمیمگیری
۶
دانش در تولیدات و خدمات
ارائه خدمات مبتنی بر دانش
احاطه محصولات از دانش
۷
دانش در افراد
نشستهای تسهیم دانش
کارگاههای نوآوری
شبکههای یادگیری
اجتماعات دانش و فناوری اطلاعات
(منبع: گوپتا و همکاران، ۲۰۰۴، صص ۱۵-۱).
اگر شرکتها بتوانند به طور موثر دانش سازمانی را خلق، مدیریت و کسب نمایند میتوانند به مزیت رقابتی مورد نظرشان دست پیدا کنند (دسوزا[۴۱] و همکاران، ۲۰۰۳، ص ۶۴). به همین جهت مدیریت دانش امروزه در سازمانهای دارای اهمیت ویژهای میباشد (مک آدام[۴۲] و همکاران، ۲۰۰۱، ص ۶۱-۴۷):
۲-۲-۲٫۳٫ چارچوب مدیریت دانش و اهمیت آن
چارچوب مدیریت دانش در سازمانها به صورت دستورالعملهایی در میآید که از ایجاد خطا جلوگیری کرده و منافعی را نیز بر حسب زمان، کار انجام شده و هزینه مصرف شده برای سازمان بدست میآورد. پژوهشگران تاکنون چندین چارچوب برای مدیریت دانش ایجاد کردهاند. که آنها را میتوان به سه دسته تجویزی، توصیفی و ترکیبی طبقهبندی نمود. چارچوبهای تجویزی، رهنمودهایی را در مورد انواع دستورالعملهای مدیریت دانش بدون ارائه جزئیات مشخص در مورد نحوهی اجرا و تکمیل آن، ارائه میدهند. در اصل، چارچوبهای تجویزی روشهای متفاوتی را برای درگیر شدن در فعالیتهای مدیریت دانش توصیه میکنند. چارچوبهای توصیفی وظیفهی توصیف یا شرح مدیریت دانش را بر عهده دارند. این چارچوبها صفات و ویژگیهای مهم مدیریت دانش را با توجه به تأثیر آنها در موفقیت یا شکست ابتکار عملهای مدیریت دانش شناسایی و مشخص میکنند. لازم بهذکر است که اکثریت چارچوبهای ارائه شده در کتب و مقالات تا به امروز از نوع چارچوبهای تجویزی میباشند. چند نمونه از مدلها و این چارچوبها بهشرح ذیل میباشد (فتحیان و همکاران،۱۳۸۵ ، صص ۵-۳):
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
چارچوب KNOWATION : این چارچوب را که برای نسل چهارم R&D طراحی شده است و شامل ۸ ماژول (صنعت، ایدهها، ارائه پروژه و نظارت، زمانبندی و تامین منابع، نتایج تحقیق و سرمایه دانشی، تجاری کردن، مدیریت فرایند، مدیریت اسناد) و ۱۴ نیاز (تحلیل صنعت، تحلیل رقابت، تحلیل شکایت مشتری، تزریق فناوری، مجموعه پروژه، ارائه پروژه، نقشه مسیر فناوری، منبع فناوری، مدیریت نتیجه، روش حق ثبت، ارزیابی فناوری، مدلسازی تجاری، تحلیل گردشکار، مشارکت دانش) میباشد .
چارچوب مدیریت دانش لوتوس و ای بی ام: این چارچوب چهار هدف اساسی کسبوکار شامل نوآوری، پاسخگویی، بهرهوری و کفایت را که میتوان از طریق مدیریت دانش بهبود بخشید شناسایی کرده است و این چهار هدف را تابعی از دو بعد مشارکت و همکاری و مقیاس سازمانی میدانند. این دو بعد به همراه هم چارچوب مدیریت دانش لوتوس را تشکیل میدهند .
مدل نوناکا و تاکوچی: این مدل بر دو نوع دانش آشکار و پنهان متمرکز شده و به نحوه تبدیل آنها به یکدیگر و نیز چگونگی ایجاد آن در تمامی سطوح سازمانی توجه دارد. برای تبدیل این دو نوع از دانش، چهار مرحله اجتماعی نمودن ( ضمنی به ضمنی)، خارجی کردن (ضمنی به آشکار) ، پیوند و اتصال برقرار کردن (آشکار به آشکار) و درونیسازی (آشکار به ضمنی ) فرض شده است .
مدل پایههای ساختمان: در این مدل مدیریت دانش به صورت سیکل دینامیکی که در حال چرخش دایم است دیده شده است. و شامل هشت جزء، متشکل از دو سیکل درونی شامل: کشف (شناسایی)، کسب و توسعه، تسهیم، کاربرد (بهرهبرداری) و نگهداری از دانش و سیکل بیرونی شامل: اهداف و ارزیابی است. کاملکننده این دو سیکل توسط یک بازخور به هم مرتبط میشود.
۲-۲-۳٫۳٫ فرآیندهای مدیریت دانش
وجود رویکردی فرآیندمحور به مدیریت دانش باعث یکپارچگی هر چه بهتر فرآیندهای کسبوکار مدیریت دانش خواهد شد (رمیوز[۴۳] و همکاران ، ۲۰۰۲، ص ۲۳۸). همچنین فرآیندهای مدیریت دانش، فعالیت و ابتکاراتی هستند که ارتباط خلق، اشتراک و کاربرد دانش را برای اثربخشی هرچه بیشتر سازمان تسهیل میکنند. پس درک کامل از گردشکار و تعیین مراحل فرآیندهایی که مدیریت دانش را تسهیل میکنند، امری ضروری است (آلاوی[۴۴] و همکاران، ۲۰۰۱، ص ۱۱۰).
فرایند، به معنای یکسری از رویههای بههم متصل و بههم وابسته میباشد که در همه مراحل از مجموعه منابعی همچون کارمندان، زمان، انرژی، ماشینآلات و پول برای تبدیل دادههایی همچون مواد خام و قطعات به خروجیهایی استفاده میکنند که این خروجیها نیز به عنوان ورودی موثری برای مرحله بعد لحاظ میشوند تا درنهایت با دریافت خروجی آخرین مرحله، هدف اصلی کسب میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مدیریت دانش که شامل مجموعهای از فرآیندها است، قادر است با بهره گرفتن از مجموعه خروجیهای بدست آمده از هر فرایند، به هدف اصلی خود که ایجاد یک سلاح رقابتی دانشمحور در سازمانها است، برسد. همچنین رویکرد فرآیندمحور به مدیریت دانش، میتواند نشاندهنده این امر باشد که دانشِ سازمانی منبعی برای کسب مزیت رقابتی خواهد بود (لیندرمن[۴۵] و همکاران، ۲۰۱۰، ص ۶۹۰). جدول یک برخی از مهمترین طبقهبندیهای مختلف برای فرآیندهای مدیریت دانش را بیان میکند (شفیعی نیک آبادی، ۱۳۹۱، ص ۴):
جدول ۲-۵- انواع فرآیندهای مدیریت دانش
محقق