دی در اثنای سخن گفت فلانی سگ ما ست
هست در گوش من آن لذت گفتار هنوز
(کمال،۱۳۷۵ : ۲۳۱)
دوستانم سگ تو می خوانند
دوستان قدر دوستان دانند
(همان :۱۷۹)
سر بر در توام بنگر سربلندیم
ای من سگ تو عفو کن خودپسندیم
(همان :۳۰۳)
بیش است کمال از همه ز آن روز که خود را
در مرتبه کمتر ز سگ کوی تو دانست
(همان :۷۵)
همچنانکه در موارد فوق ملاحظه شد، سعدی در بیان تمامی مضمونها راه اعتدال پیموده است امّا کمال نسبت به سعدی در همهی موارد با اغراق و افراط به بیان مضامین پرداخته است.
فصل ششم
مشترکات بدیعی و بیانی در غزلیّات سعدی و کمال خجندی
در این فصل غزلهای سعدی و کمال خجندی در دو حوزهی: ۱- مقولههای بدیعی همچون جناس، ایهام، تکرار، تلمیح و… ۲- مقولههای بیانی همچون تشبیه، استعاره، مجاز و….با هم مقایسه میشود و سعی بر آن است که به آن دسته از صنایعی پرداخته شود که در شعر دو شاعر مشترک بوده و کمال در به کارگیری آنها متأثر از سعدی است، اگرچه با بررسی غزلهای کمال در حوزهی صنایع بدیعی و بیانی این نتیجه حاصل شد که وی در بحث صنایع نیز متأثر از سعدی بوده است امّا، این نکته را نیز نباید فراموش کرد که بحث در مورد صور خیال امری دشوار است.چنانکه بنابر گفتههای شفیعی کدکنی در کتاب صور خیال در شعر فارسی بیشترین سرقات ادبی در محور افقی کلام یعنی در حوزهی صور خیال اتّفاق میافتد.(شفیعی کدکنی، ۸۶:۱۳۹۰)
از بررسی غزلهای دو شاعر در حوزهی صنایع ادبی این نتیجه حاصل شد، که کمال نیز مانند سعدی به تصنع و تکلف و آوردن صنایع پیچیده، استعارههای دشوار، تشبیهات عقلی دور از ذهن تمایل نشان نداده است و صنایع ادبی را برای ایجاد موسیقی و دلنوازی در سخن به کار برده است..«در غزلیّات کمال اکثر صنعتهای لفظی و معنوی قافیههای دشوار و ردیف و واسطههای زبان در یکجایگی حسن عادی غزل را پدید آورده و جهتهای احساساتی گفتههای شاعر را برجستهتر افاده میکند. »(افصح زاده، ۱۴۸:۱۳۷۵)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مرحوم علی دشتی در کتاب «قلمرو سعدی» برای زبان سعدی ویژگیهایی بر میشمرد که برای ورود به بحث صنایع ادبی بیان این ویژگیها سودمند مینماید: «۱-سعدی از آن گویندهگان نادر و توانایی است، که قوّت زبان آنان در کیفیت ترکیب جمله است نه در توسل به استعاره و تشبیه و صنایع بدیعی.»(دشتی،۳۳:۱۳۴۴) ۲- تناسبات لفظی را تا حدّی که به سادگی بیان لطمه نزند و آن را از حالت طبیعی خارج نکند رعایت میکند به هیچیک از صنایع شعری علاقهی وافر نشان نمیدهد امّا در عوبه موزونی سخن مخصوصاَ به موسیقی کلمات توجّه دارد.» (همان:۳۷)۳- سعدی از آن طبقهای است، که صریح و مستقیم به طرف مقصود میروند و راه غیر مستقیم را برای اداء مطلب نمیپیمایند و با وجود این از طرفه گویندگانی است که به پرداخت و صیقل زدن سخن خود توجّه و علاقهی شدید دارد.».(همان:۳۷)۴- به صنایعی بیشتر توجّه دارد که موزونی سخن و موّاج ساختن جمله (از قبیل: ترصیع، مراعاتالنظیر، ایهام و سایر تناسبات لفظی) کمک کند و شعر را در عین سادگی از شنگی و خوشآهنگی بهرهمند سازد.» (همان)
در ادامه به بیان آرایههای مشترک در غزلیات دو شاعر پرداخته میشود و سعی بر آن است، که به آن دسته از آرایهها که در حوزهی تعابیر و واژگان نیز با هم اشتراک دارند پرداخته شود.
۶-۱- صنایع بدیع لفظی
۶-۱-۱- جناس تام
«آن است که گوینده یا نویسنده در سخن خود کلمات هم جنس بیاورد، که در ظاهر به یکدیگر شبیه و در معنی مختلف باشد »(همایی ،۴۸:۱۳۸۸)تفاوت جناس و تکرار در معنای کلمات است. اگر معانی کلمات متفاوت نباشد آن را در حوزهی تکرار جای میدهند. جناس در کلام نوعی از موسیقی و توازن ایجاد میکند. نمونههایی از جناس در شعر سعدی و کمال:
هر آن شب در فراق روی لیلی