- خروج بهترین نیروهای کار از سازمان ها و اقدام آن ها به کارآفرینی مستقل
عامل رقابت با شتابی که در سالهای اخیر به خود گرفته تمامی سازمان ها را به ستوه آورده و حتی صنایعی را که در فناوریهای پیشرفته فعالیت دارند نیز امروزه با رقبای بسیاری مواجه نموده است. سرعت نوآوری و ارائه ی محصولات جدید به قدری سرعت یافته که تغییرات، ابتکارات و بهبودها به امری عادی در بازارهای فروش تبدیل شده است(احمدپور،۱۳۴،۱۳۸۴). در دنیای امروز اگر سازمانها نتوانند به تغییرات پاسخ داده و یا در مقابل تغییرات حالت انفعالی به خود گیرند از قافله عقب می مانند به عبارت دیگر،سازمان ها باید به نوآوری بپردازند یا محکوم به فنا میباشند(هادی زاده مقدم و رحیمی فیل آبادی،۱۵،۱۳۸۴).
همچنین مسئله ی دیگر ترک شایسته ترین افراد شرکت برای اقدام به کارآفرینی مستقل میباشد. از علل اصلی تشویق افراد به ترک سازمان های خود می توان به پاداشهای حاصل از کارآفرینی مستقل همچون رفاه اقتصادی و اجتماعی، شهرت و استقلال در تصمیم گیری اشاره نمود. همین عوامل سبب می شود تا کارکنان جوان و باسابقه سازمان ها بیش از پیش به کارآفرینی ترغیب شوند.
به طورکلی پیشرفت سریع دانش و فناوری تغییر روندهای جمعیت شناسی همچون افزایش سطح تحصیل اشتغال زن و مرد به کار در خانواده ها، افزایش طول عمر و سال خوردگی جمعیت و حضور اثربخش بازارهای سرمایه و آشنایی بیش از پیش مدیران با پدیده کارآفرینی سبب گردیده تا گرایش به کارآفرینی در استراتژی سازمان ها شدیداً مورد تأکید قرار گیرد (احمدپور،۱۳۵،۱۳۸۴).
۲-۲-۵ انواع کارآفرینی
۲-۲-۵-۱ کارآفرینی فردی
۱-کارآفرینی مستقل: کارآفرینی مستقل فرآیندی است که کارآفرین طی میکند تا فعالیت کارآفرینانه ی را به طور آزاد به ثمر برساند (صمد آقایی،۱۵،۱۳۸۵).
۲-کارآفرینی سازمانی: فرآیندی است که کارآفرین تحت حمایت یک سازمان، فعالیتهای کارآفرینانه ی خود را به ثمر می رساند (سعیدی کیا،۲۴،۱۳۸۵). کارآفرینی سازمانی سبب می شود سازمان نوآور شده و نسبت به موقعیت های بازار سریعتر عکس العمل نشان دهد و از طریق ایجاد حس مالکیت، کارکنان را برمی انگیزاند. همچنین فرآیندی است که از طریق القای فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان به ارائه ی نوآوری در محصول و فرآیندها می انجامد.
۲-۲-۵-۲ کارآفرینی گروهی
کارآفرینی شرکتی:
کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و مصرف محصولات جدید، فرآیندهای جدید و سیستم سازمانی نوین است (کرباسی و دیگران،۳۱،۱۳۸۱). امروزه شرکتها و سازمانها سعی میکنند خود نیز کارآفرین باشند تا بتوانند نسبت به تغییر و تحولات انعطاف داشته و فرصتهای موجود در بازار را از دست ندهند. آن ها تلاش میکنند کارآفرین درون سازمانی را تا حد ممکن افزایش دهند تا سبب افزایش بهره وری، جلوگیری از خروج افراد نخبه و افزایش توانایی رقابت بینالمللی شوند، سازمانهای امروزی متعهد میشوند که محصولات جدید، فرآیندهای جدید و نظامهای سازمانی نوین ایجاد نمایند و برای این منظور انقلاب جدیدی به سوی تسهیل، تسریع و گسترش فرایند درون سازمانی جریان دارد. در اینگونه سازمانها استهداد و ایده های کارکنان سرمایه ی اصلی سازمان محسوب می شود. محققین کارآفرینی شرکتی را مفهومی چندبعدی میدانند که فعالیتهای شرکت را به سوی نوآوری در محصول و فناوری، مخاطره پذیری و پیشگامی سوق میدهد. فرای معتقد است کارآفرین شرکتی زمانی در یک سازمان ایجاد می شود که بالاترین مقام اجرایی نسبت به مفهوم کارآفرینی متعهد شود و بعد از آن کل سازمان کارآفرینی را بپذیرد تا یک ساختار زنده و پویا در سازمان ایجاد شود و همچنین بخش محصولات جدید برای رهبری تولیدات تشکیل شده تا شرکتهای فرعی بتواند پیشنهادها را از افراد پذیرفته و به طور مستقل بر روی آن ها سرمایه گذاری کنند(احمدپور داریانی،۱۶۶،۱۳۷۸).
۲-۲-۶ برخی از ابعاد کارآفرینی
نوآوری:
نوآوری به طور معمول به معنی به کارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت است. نوآوری در یک سازمان میتواند یک محصول جدید، خدمت جدید و یا راه جدید انجام کارها باشد(رضاییان،۳۵،۱۳۷۴). توانایی به کاربردن راه حلهای خلاق برای مسائل و مشکلات و فرصتها است. به تعبیری دیگر نوآوری، عملی ساختن محصول یا خدمات از ایده های خلاق است. نوآوری موفق زمانی صورت میگیرد که قابلیت انجام کاری که پیش از این نمی توانست صورت بگیرد و یا حداقل اقتصادی و مناسب نبوده است، مهیا شود(ذبیحی و مقدسی،۶۲،۱۳۸۵).
مخاطره پذیری:
مخاطره پذیری یکی دیگر از ابعاد کارآفرینی سازمانی است که میتوان از آن به عنوان مهمترین سرمایه ی مفهوم کارآفرینی یاد کرد. از زمان کانتیلون که او را باید اولین کسی دانست که واژه ی کارآفرین را به کار برد و آن را به عنوان فردی که خطر سود و زیان را به جان می خرد تعریف نمود، مخاطره پذیری همچنان به عنوان اساسی ترین جز کارآفرینی به حیات خود ادامه میدهد. مطابق نظر موریس و کوراتکو(۲۰۰۲)، مخاطره پذیری شامل تمایل برای تعقیب فرصتهایی که دارای یک احتمال منطقی ضرردهی یا تفاوتهای عملکردی معنی دار هستند، میباشد. به نظر آنان، مخاطرهپ ذیری به معنای تحمل شکست میباشد.
پیشگامی:
پیشگامی یعنی پیشقدم بودن. از نظر آنتونیک و هیسریچ(۲۰۰۳،۷-۲۴)، پیشگامی مربوط است به اندازهای که سازمانها برای سوق دادن خودشان رو به جلو، سریعتر از رقبا در عرصه ی کسب و کار کلیدی مانند ابداع محصولات و خدمات جدید، تکتولوژیهای عملیاتی و تکنیکهای جدید، تلاش میکنند. پیشگامی به تلاشهای شرکت جهت شکار فرصتها برمی گردد. پیشگامی در بازار با پیشرو بودن و ابتکار عمل در پیگیری فرصتهای جدید یا ورود به بازارهای جدید در ارتباط است.
هجوم رقابتی:
از نظر آنتونیک و هیسریچ(۲۰۰۳)، هجوم رقابتی به تمایل برای به چالش کشیدن رقبا مربوط می شود. رقابت تهاجمی ابراز کردن تمایلات اجرایی برای مسلط شدن بر رقبا تعریف می شود. هجوم رقابتی به تلاشهای یک شرکت جهت بهتر عمل نمودن نسبت به رقبا در صتعت اشاره دارد. مدیران استراتژیک میتوانند از هجوم رقابتی جهت مبارزه با روندهای صنعت که بقای آن ها یا جایگاه آن ها در بازار را تهدید میکنند، استفاده نمایند.
خودمختاری:
به معنای اعمال مستقل یک فرد یا یک تیم در ایده پردازی، نظریه پردازی و انجام آن است.
بازسازی استراتژیک:
از نظر زهرا(۱۹۹۳)، بازسازی استراتژیک به معنای تعریف مجدد مفاهیم کسب و کار، سازماندهی مجدد و ایجاد سیستم های گسترده و تغییرات برای نوآوری است.
اندیشمندان، ابعاد مختلفی را برای کارآفرینی درنظر گرفته اند. برخی از ابعاد کارآفرینی به همراه تعاریف و زمینههای تئوریکی آن ها در جدول شماره ی ۲-۱-۴ قابل مشاهده است.
جدول شماره ۲-۴ برخی از ابعاد کارآفرینی، تعاریف و زمینههای تئوریکی آن ها
ابعاد کارآفرینی
تعاریف
زمینههای تئوریکی
نوآوری
ایجاد محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید
( ۱۹۹۳) و (۱۹۸۳)Miller & Friesen