بازاریابی مستقیم[۳۶]
اﻧﻘﻼب در اﻃﻼﻋﺎت و ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﻧﻮﻳـﺪﺑﺨﺶ ﺗﻐﻴﻴـﺮ ﻣﺎﻫﻴـﺖ ﺧﺮﻳﺪ و ﻓﺮوش اﺳﺖ. ﻣﺮدم در ﻫﺮ ﻛﺠﺎی ﺟﻬـﺎن، ﺑـﺎ ﻛﻤـﻚ اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ، ﺑﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻣـﻲ ﺗﻮاﻧﻨـﺪ آﻧﻬﺎ را ﺳـﻔﺎرش دﻫﻨـﺪ. آﻧﻬـﺎ ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ از ﻃﺮﻳـﻖ ﺧـﺪﻣﺎت ﺑﺮﺧﻂ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﻣـﻮرد ﻛﺎﻻﻫـﺎ و ﺧـﺪﻣﺎت ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺑـﺎ دﻳﮕﺮ ﻣﺼﺮف ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن، ﮔﻔﺖ و ﮔـﻮ ﻛـﺮده و ﺗﻮﺻـﻴﻪ ﻫـﺎﻳﻲ درﻳﺎﻓﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﻧﺠﺎم ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﻨﺎﺳـﺐ، ﺳـﻔﺎرش ﺧﺮﻳﺪ ﺧﻮد را اﻧﺠﺎم ﺑﺪﻫﻨﺪ و روز ﺑﻌﺪ، آن را درﻳﺎﻓـﺖ دارﻧـﺪ. ﺷـﺮﻛﺖ ﻫــﺎ در ﻧﺘﻴﺠــﻪ ﭘﻴـﺸﺮﻓﺖ ﻫــﺎﻳﻲ ﻛــﻪ در ﺗﻜﻨﻮﻟــﻮژی ﭘﺎﻳﮕﺎه ﻫﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﻮﺟـﻮد آﻣـﺪه، از واﺑـﺴﺘﮕﻲ ﺧـﻮد ﺑـﻪ واﺳﻄﻪ ﻫﺎ، ﻋﻤﺪه ﻓﺮوش و ﺧﺮده ﻓﺮوش ﻛﺎﺳﺘﻪ، و ﺑﻴـﺸﺘﺮ از ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﻮﺳﺴﺎت ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ ﺗـﺎ ﻫﻤﻴﻦ اواﺧﺮ از ﻧﻈﺮ اﺳﺘﻔﺎده از اﺻـﻮل و ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ ﺑﺎزارﻳـﺎﺑﻲ، ﭘــﺸﺖ ﺳــﺮ ﻣﻮﺳــﺴﺎت ﺗﻮﻟﻴــﺪی ﻗــﺮار داﺷــﺘﻨﺪ. ﺑــﺴﻴﺎری از ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی (ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﺗﻌﻤﻴـﺮ ﻛﻔـﺶ، آراﻳـﺸﮕﺮی) ﻛﻮﭼﻜﻨﺪ و در آﻧﻬـﺎ از ﺗﻜﻨﻴـﻚ ﻫـﺎی ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ و ﺑﺎزارﻳـﺎﺑﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﭼﻨﺪاﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻲآورﻧﺪ.ﺑﺴﻴﺎری از ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ﺣﺮﻓﻪ ای (ﻧﻈﻴﺮ ﻣﻮﺳﺴﺎت ﺣﻘـﻮﻗﻲ وﺣـﺴﺎﺑﺪاری) ﻧﻴﺰ وﺟﻮد دارﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺸﺘﺮ ﺗﺼﻮر ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ ﻛـﻪ اﺳـﺘﻔﺎده از ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ در ﺷﺎن ﺣﺮﻓﻪ آﻧﻬﺎ ﻧﻴﺴﺖ. دﻳﮕـﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی (ﻧﻈﻴﺮ ﻣﺮاﻛﺰ آﻣﻮزﺷﻲ، ﻣﺮاﻛﺰ درﻣﺎﻧﻲ) ﻫﻢ ﺗـﺎ ﻫﻤﻴﻦ اواﺧﺮ ﺑﺎ ﭼﻨﺎن ﺗﻘﺎﺿﺎی زﻳﺎدی روﺑﺮو ﺑﻮدﻧﺪ و ﻳﺎ رﻗﺎﺑﺖ در ﺣﻴﻄﻪ ﻛﺎرﺷﺎن آن ﻗﺪر ﻛﻢ ﺑﻮد ﻛﻪ ﻧﻴـﺎزی ﺑـﻪ ﺑﺎزارﻳـﺎﺑﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻲ ﻛﺮدﻧﺪ. اﻣﺎ اﻳﻦ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﺮده و ﻳﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﻋﺮﺿﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ارﻛﺎﻧﻲ ﺑﻴﺶ از آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﺮﻋﺮﺿـﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﻲﮔﺬارﻧـﺪ، ﻗﺮارﻣـﻲ ﮔﻴﺮﻧـﺪ.
ﻧﻜﺘـﻪ ای ﻛـﻪ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺑﻜﺎر ﺑﺮدن اﺑﺰارﻫﺎی ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴـﺖ اﺳﺖ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﮔﺮ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻪ درﺳﺘﻲ ﺻﻮرت ﮔﻴﺮد، اﻓﺮاد ﺑﻪ اﻃﻼﻋـﺎت ﻣﻨﺎﺳـﺐ دﺳﺘﺮﺳـﻲ ﻳﺎﻓﺘـﻪ و از آن اﺣﺴﺎس رﺿﺎﻳﺖ ﺧﻮاﻫﻨﺪ داﺷﺖ. اﻣﺎ اﮔﺮ ﺑﺎزارﻳـﺎب ﻣـﺴﺘﻘﻴﻢ،ﻛﺎﻻی ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻛﺴﻲ اراﺋﻪ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻋﻼﻗـﻪ ای ﺑـﻪ آن ﻛﺎﻻ ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺖ ﻧﺪارد ﻧﻬﺎﻳﺘـﺎ ﻧﺘﻴﺠـﻪ ﻋﻜـﺲ ﺧﻮاﻫـﺪ داﺷـﺖ. ﭼﻮن ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ از ﻧﺎم ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣـﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑـﺮ ﻣـﻲ آﻳـﺪ، ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻤﺎس ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺎ اﻓﺮادی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻـﻮرت ﺑـﺎﻟﻘﻮه ﺑﻪ ﻛﺎﻻ ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﺎ ﻋﻼﻗﻪ دارﻧﺪ. اﻣﺮوزه ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﺷﺘﺎب زﻳﺎدی ﻛﻪ در ﺗﻐﻴﻴﺮات ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺧـﻮد ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ، اﻓﺮاد ﻓﺮﺻﺖ ﻣﺤﺪودﺗﺮی ﺑﺮای دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑـﻪ ﺑﺴﻴﺎری از اﺑﺰارﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ دارﻧﺪ و ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ اﻫﻤﻴـﺖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻫﺎی روزاﻧﻪ اﻓﺮاد، ﺗﺎﻛﻴـﺪ ﺑـﻪ روش ﻫﺎی ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ راﻫﻲ ﺑﺮای ﻓـﺮوش وآﮔﺎه ﺳﺎزی ﻣـﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﺎﺷـﺪ. در واﻗـﻊ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺑﺎزارﻳـﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻳﻌﻨﻲ ﺣﺮﻛﺖ از ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ اﻧﺒﻮه ﺑـﻪ ﺳـﻤﺖ ﻧـﻮﻋﻲ از ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻧﻴﺎز ﻣﺸﺘﺮی و داﺷﺘﻦ راه ﻫـﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺴﻴﺎر را در ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﻫـﺎی ﺧـﻮد ﻗـﺮار ﻣـﻲ دﻫﺪ. اﻣﺮوزه رﺳـﺎﻧﻪ ﻫـﺎی ﺟﺪﻳـﺪ ﻧﻈﻴـﺮ ﻛـﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ،ﻣـﻮدم ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻫﺎی ﻓﻜﺲ، ﭘﺴﺖ اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ، اﻳﻨﺘﺮﻧـﺖ و ﺧـﺪﻣﺎت ﺑﺮﺧﻂ اﻣﻜﺎن ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻬﺘـﺮی را ﻓـﺮاﻫﻢ ﺳـﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ. ﭘﻴﺪاﻳﺶ و ﻣﻌﺮﻓﻲ اﻳﻦ اﺑﺰارﻫﺎ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﺑـﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل آﻧﻬﺎ، ﻓﺮﺻـﺖ ﻫـﺎی اﺳـﺘﻔﺎده از ﺑﺎزارﻳـﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ را ﺑـﺴﻴﺎر اﻓـﺰاﻳﺶ داده اﺳـﺖ. اﻳﻨـﻚ ﺷـﺮﻛﺖ ﻫـﺎ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺧﻮد ﺗﻤـﺎس ﺑﺮﻗـﺮار ﻛﺮده و ﺑﺮای آﻧﻬﺎ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺳﻔﺎرﺷﻲ اراﺋﻪ دﻫﻨﺪ ﺗـﺎ ﺣـﺪی ﻛﻪ ﺣﺘﻲ اﻻﻣﻜﺎن ﺑﺎ ﻧﻴﺎزﻫﺎی آﻧﻬﺎ ﺳﺎزﮔﺎری داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﻳـﻚ ﻋﻠـﻢ ﭘﻴﭽﻴـﺪه و دﻗﻴـﻖ درآﻣﺪه و ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ اﻓﺮاد ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ وآﮔـﺎه ﻣـﻲ ﺑﺎﺷـﺪ. ﺑﻴـﺸﺘﺮ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﺎن ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ ﺷﺪه اﻧﺪ ﻛﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ رواﺑﻂ ﻧﺰدﻳﻚ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻧﺸﺎن ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻧﺎﻳﻞ ﺷﺪن ﺑﻪ رﻓﺘﺎری ﺗﻮام ﺑﺎ وﻓﺎداری ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. در اﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﻳﻔـﻲ از ﺑﺎزارﻳـﺎﺑﻲ ﻣـﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻳﻢ: ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻳﻚ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻛﺎری ﻣـﺪرن ﺑـﺎ ﻫﺪف ﻣﺎﻛﺰﻳﻤﻢ ﻛـﺮدن ﺳـﻮد ﺣﺎﺻـﻞ از ﺑﺎزارﻳـﺎﺑﻲ در ﮔـﺮوه ﻣﻨﺘﺨﺒﻲ از ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن و اﻣﻜﺎن اراﺋﻪ ﻛﺎﻻ و ﺧﺪﻣﺎت و ﻳﺎ اﻧﺘﻘﺎل ﭘﻴﺎﻣﻲ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺧﺎﺻﻲ از آﻧﻬﺎ از ﻃﺮﻳﻖ ﭘﺴﺖ، ﺗﻠﻔـﻦ، ﭘـﺴﺖ اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻚ ﺑﺎ ﺳﻴﺮ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ اﺳﺖ. ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ رﺳﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻠﻲ را ﺑﺮای ﻏﻠﺒﻪ ﺷﺪن ﺑﺮدﺷﻮاری ﻫﺎ دارد(عبدالوند و همکاران،۱۳۸۹).
تبلیغات[۳۷]
درباره واژه تبلیغات تعاریف و تعابیر مختلفی ذکر شده است. اما به طور کلی اکثر این تعاریف تبلیغات را شامل روش های گوناگونی دانسته اند که از طریق آن ها یک فرد یا سازمان اطلاعات مورد نظر خود را به سایرین منتقل میکند. امروزه شرکتها برای عقب نماندن از سایر رقبا و معرفی محصولات خود به مشتریان به طور گسترده ای از انواع روش های تبلیغاتی استفاده میکنند. در غیر این صورت در ایجاد ارتباط با مشتریان ناموفق خواهند شد و از گردونه رقابت خارج میشوند. از آنجایی که رسانه تبلیغات نقش مهمی در رابطه با موفقیت ارتباط یک برند با مشتریان ایفا میکند، درک نقش هریک از عناصر آمیخته رسانه در ایجاد ارزش ویژه برند تبدیل به یک موضوع مهم و بحرانی شده است(چاتوپاد[۳۸] و همکاران ، ۲۰۱۰).
تبلیغات نیرومندترین ابزار آگاهی بخش، در شناساندن یک شرکت، کالا، خدمت یا اندیشه و دیدگاه میباشد. گستردگی میدان تبلیغات چشمگیر است. چنانچه آگهی ها سازنده و گیرا باشند، میتوانند یک “تصور” [۳۹]در مخاطب به وجود بیاورند – حتی او را تا اندازه ای به موضوع علاقه مند می نمایند یا دست کم به پذیرش و شناخت فرآورده و نام بازرگانی آن دارند.
تبلیغات هنگامی به خوبی کارساز است که محدود به بازار هدف شود. تبلیغ در مجله ها و نشریه های تخصصی برای گروههای ویژه همچون مدیران، پزشکان، ورزشکاران و ورزش دوستان، ماهیگیران و مانند این ها، تأثیر فراوانی دارد. اینگونه تبلیغات را به جای هزینه، می توان سرمایه گذاری به حساب آورد؛ هر چند بازده و بازگشت سرمایه گذاری در زمینه تبلیغات چندان روشن نیست.