نسبت اهرمی[۸] : حاصل تقسیم مجموع بدهیها به حقوق صاحبان سهام.(سشادو و پاربینا ،۲۰۱۰)
دوره گرم عرضه اولیه[۹]: دوره هایی که تعداد عرضه عمومی اولیه در بازار زیاد است. (سشادو و پاربینا ،۲۰۱۰)
دوره سرد عرضه اولیه[۱۰]: دوره هایی که تعداد عرضه عمومی اولیه در بازار کم است. (سشادو و پاربینا ،۲۰۱۰)
خصوصی سازی: خصوصی سازی عبارتست از انتقال مالکیت بخش دولتی به بخش خصوصی.( آخوندی ۱۳۸۶ : ۱۱ )
بورس اوراق بهادار[۱۱] : بورس اوراق بهادار به معنی یک بازار متشکل و رسمی است که در آن خرید و فروش سهام شرکتها یا اوراق قرضه دولتی یا موسسات معتبر خصوصی تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام می شود.( آریا ۱۳۸۹: ۲۶۵ )
اوراق بهادار: ورقه بهادار سند یا مدرکی است مبنی بر داشتن حق ادعا نسبت به درآمد یا دارایی های یک موسسه. .( علی خادمی ۱۳۸۸: ۹ )
بازار کارا: بازاری است که در آن اطلاعات موجود بلافاصله بر قیمت اوراق بهادار تاثیر می گذارد. ( تهرانی ۱۳۸۷: ۱۸ )
فصل دوم: پیشینه پژوهش
شامل:
مقدمه
عرضه های عمومی اولیه سهام
دلایل عرضه های اولیه سهام
روش های عرضه عمومی سهام
واژه های کلیدی
مقدمه
در این فصل مبانی نظری و پیشینه تجربی تحقیق بررسی می شود. فصل به سه بخش تقسیم گردیده است. ابتدا موضوع عرضه های عمومی اولیه سهام و به ویژه دو پدیده قیمت گذاری کمتر از واقع و عملکرد منفی بلند مدت این سهام در بازارهای سرمایه مختلف دنیا معرفی شده؛ و شواهد تجربی و تئوری های تبیین کننده این پدیده ها بررسی می شود. در قسمت دوم با مرور رویکردهای مختلف ارزشگذاری سهام، استفاده از این رویکردها در ارزشگذاری سهام عرضه های عمومی اولیه بررسی می شود. در انتها نیز، تحقیقات تجربی انجام گرفته درباره عرضه های عمومی اولیه و دو پدیده فوق مرور می شود.
عرضه های عمومی اولیه سهام
اغلب واحدهای تجاری حیات اقتصادی خود را با وجوه پس انداز خانوارها و وام های بانکی آغاز می کنند. برخی از آنها به کمک سرمایه عده محدودی اشخاص ثروتمند، به رشد و بالندگی خود ادامه می دهند. با این حال سرمایه اولیه اغلب شرکت های جدید از محل صندوق های تخصصی سرمایه گذاری ریسک پذیر تامین می شود. این صندوق ها وجوه تامین شده از سرمایه گذاران انفرادی مختلف را متمرکز ساخته و شرکت های نوپا را دعوت به سرمایه گذاری می کنند و سپس به تدریج که شرکت ها مراحل رشد و بالندگی خود را طی می کند، سرمایه مورد نیاز آنها را تامین می کنند (بریلی و مایرز، ۲۰۰۳)[۱۲]. از مشخصه بارز شرکت های سریعاً در حال رشد، اشتهای زیاد آنان برای وجه نقد است .افزون بر این جریان های نقدی حاصل از عملیات این شرکت ها غالباً جوابگوی نیاز های نقدی آنها نیست. بنابراین با گسترش عملیات شرکت، نیاز آن به منابع مالی هنگفت جهت اجرای طرح های رشد و توسعه بیشتر می شود. دومین مرحله در فرایند توسعه یا چرخه حیات اقتصادی یک شرکت در حال رشد، متوسل شدن به منابع مالی عمومی (بازار) است؛ لیکن به دلیل عدم برخورداری شرکت از سابقه فعالیت طولانی، ناشناخته بودن آن برای بازار و در نتیجه، بدلیل ابهامات آتی و ریسک نقد شوندگی سرمایه گذاری در آن، تامین مالی در این مرحله از رشد، معمولاًً با استقبال سرمایه گذاران جدید روبرو نمی شود. سومین و حیاتی ترین مرحله در چرخه حیات یک شرکت در حال رشد، تبدیل شدن از سهامی خاص به سهامی عام می باشد. تبدیل شدن به سهامی عام مهم ترین مرحله در چرخه حیات اقتصادی واحد تجاری به شمار می رود. تبدیل شدن به سهامی عام برای واحد تجاری مزایای متعددی به همراه دارد، که از جمله این مزایا می توان به سهولت دسترسی به منابع تامین مالی بلند مدت و کلان و یا اصطلاحاً دسترسی به بازار سرمایه، امکان کاهش هزینه های تامین مالی، امکان ورود واحد تجاری به بورس اوراق بهادار، امکان تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری های سهامداران اولیه و … اشاره کرد. تبدیل شدن به سهامی عام و متعاقباً ورود به بازار سرمایه، مستلزم این است که شرکت بخش عمده ای از سهام خود را به عموم سرمایه گذاران مشتاق و بالقوه در بازار عرضه نماید.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
هر ساله شرکتهای بیشماری در سراسر دنیا خواه در فرایند چرخه حیات اقتصادی و خواه از طریق برنامه خصوصی سازی شرکتهای دولتی، با عرضه سهام خود به عموم مردم ،برای نخستین بار قدم به بازار سرمایه می گذارند. در ادبیات مالی به سهام شرکت هایی که برای نخستین بار از طریق بورس اوراق بهادار به عموم سرمایه گذاران بالقوه در بازار عرضه می شود اصطلاحاً عرضه عمومی اولیه (IPOs) اطلاق می شود. در فرایند عرضه عمومی اولیه سهام سه گروه ذینفع ایفای نقش می کنند:
شرکت عرضه کننده سهم (شرکت ناشر)
بانک سرمایهگذار[۱۳] (موسسات تعهد کننده عرضه اوراق بهادار یا شرکتهای تامین سرمایه)
سرمایه گذاران بالقوه در بازار
اهداف و انتظارات این سه گروه در خصوص قیمت گذاری سهام عرضه های عمومی اولیه با یکدیگر متفاوت است. نظر به اینکه عرضه اولیه سهام برای یک شرکت در حال رشد، عمده ترین منبع تامین مالی آن به شمار می رود، لیکن شرکت های عرضه کننده سهام تمایل دارند قیمت عرضه سهام را تا حد امکان در سطح بالا تعیین کنند تا جریان های نقدی حاصل را برای شرکت حداکثر سازند. بر همین قیاس سرمایه گذاران تمایل دارند سهام را تاحد امکان به قیمت پایین خریداری کنند تا بتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن بیشترین سود سرمایه گذاری را عاید خود سازند. بانک های سرمایه گذار معمولاً نقش سه گانه ای را در فرایند عرضه های عمومی اولیه سهام ایفا می کنند: (۱) ابتدا به شرکت عرضه کننده سهم مورد نظر خدمات مشاوره ای ارائه می دهند، سپس (۲) ممکن است اوراق بهادار را بصورت یکجا یا عمده از شرکت خریداری کنند، و سرانجام (۳) اوراق بهادار را به عموم سرمایه گذاران مشتاق عرضه می نمایند. بعبارت دیگر می توان گفت که بانک های سرمایه گذار نقش یک بازاریاب را برای شرکت عرضه کننده اوراق بهادار بازی می کنند. یکی از وظایف اصلی این بانکها، تعیین قیمت عرضه مناسب برای سهم مورد عرضه شرکت ناشر می باشد. اگر بانک سرمایه گذار قیمت عرضه را در سطح پایین تعیین کند ممکن است شرکت عرضه کننده سهم از ورود به بازار سرمایه و انتشار سهام امتناع ورزد و یا بانک سرمایه گذار منتخب خود را جایگزین کند؛ و اگر قیمت عرضه را در سطح نسبتاً بالا تعیین کند ممکن است سرمایه گذاران تمایلی برای خرید سهام نشان ندهند و این امر منجربه حق الزحمه کمتر و یا سرمایه گذاری نامطلوب برای بانک سرمایه گذار گردد. بنابراین ارزشگذاری سهام عرضه های عمومی اولیه از منظر ذینفعان مختلف آن بسیار حایز اهمیت است (سشادو و رابینا، ۲۰۱۰)[۱۴].
دلایل عرضه های اولیه سهام
عرضه عمومی اوراق بهادار مزایای متعددی را برای ناشران به ارمغان میآورد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دستیابی به سرمایه برای رشد و گسترش فعالیت
مهمترین مزیت عرضه عمومی اولیه، تجهیز منابع مالی قابل توجه به صورت وجوه نقد برای شرکت است. معمولاً وجوه جمع آوری شده در عرضه های عمومی به دلیل گستره وسیع آن به مراتب بیشتر از سایر روشها از جمله تأمین مالی خصوصی، استفاده از وامها و ادغام و تملک است. عرضه عمومی اوراق بهادار به شرکت فرصت جذب سرمایه به منظور توسعه سازمانی و بنیادی از جمله مدرن سازی تجهیزات تولید، اجرای پروژه های سرمایه بر و نیز گسترش مالکیت و داراییها را ارائه می کند. روشن است که منابع موجود تأمین مالی از جمله سودهای انباشته، حقوق صاحبان سهام سرمایه خصوصی برای اجرای برنامه های توسعه که اغلب منابع عظیمی را طلب می کنند، کفایت نمی کند. علاوه بر این، تأمین مالی از طریق بدهی نیز برای چنین برنامه هایی مناسب به نظر نمی رسند. به طور مثال، ممکن است نرخهای بهره بیش از اندازه بالا باشد یا دوره های سررسید به صورت غیرمنطقی کوتاه باشد. در چنین شرایطی عرضه عمومی اولیه یکی از واقع بینانه ترین و آسانترین روش های توسعه پایدار فعالیت شرکت است زیرا شرکت را قادر می سازد که منابع حاصل از عرضه را به صورت سریع و کارآمد در فعالیتهای جدید سرمایه گذاری کند. همچنین امکان دسترسی به گروه بسیار بزرگ سرمایه گذاران را فراهم نموده و اعتبار سرمایه گذاری و کسب و کار را افزایش می دهد.
ارزشگذاری اوراق بهادار توسط بازار و نه نهادهای خاص (به ویژه نهادهای دولتی)
ارزشگذاری اوراق بهادار در عرضه های عمومی حاصل پیشنهادهای سرمایه گذاران و نیروهای بازار است و بی شک دقیقتر از استانداردهای ذهنی تعیین شده توسط ارزشیابان خاص انجام می شود. این امر همچنین موجب اطلاع سهامداران از ارزش واقعی سهم می شود.
افزایش نقدشوندگی از طریق تقویت تقاضا برای سهام شرکت در بازار
با عرضه عمومی سهام شرکت، امکان خرید و فروش آسان آن در بازار فراهم می شود و این ویژگی، افزایش جذابیت اوراق بهادار برای سرمایه گذار را در پی دارد. نقدشوندگی بالا و امکان تغییرات سریع در قیمت سهم، موجب جذاب شدن سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس برای سرمایه گذاران می شود. شرکت هم می تواند از این ویژگی به عنوان ابزاری برای جذب شرکای جدید و سرمایه گذاری مشترک استفاده کند.
بهبود ارزشگذاری شرکت به دلیل افزایش معاملات و رشد آگاهی نسبت به آن
به طور معمول، عرضه عمومی اولیه، پیشنهاد خرید سهام شرکت به تعداد زیادی سرمایه گذار نهادی و خرد است. تعدد سرمایه گذاران بزرگ و اطمینان آنها از نقدشوندگی سرمایه گذاریها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس، به مالکان فعلی شرکتهای خصوصی اطمینان می دهد که در زمان عرضه عمومی، سهام شرکت آنها به بالاترین ارزش ممکن به فروش خواهد رفت.
دستیابی به اطلاعات مفید با بهره گرفتن از تحلیلگران بازار
هنگامیکه اطلاعات کافی در مورد قیمت سهام یک شرکت پذیرفته شده در بورس در دسترس عموم قرار می گیرد، تحلیلگران، واسطه های مالی و سرمایه گذارانی که خواهان سرمایه گذاری در سهام آن شرکت هستند، همواره قیمت سهم، وضعیت مالی، وضعیت بازار و وضعیت محصول شرکت را مورد بررسی قرار داده و نظرات خود را از طریق پیشنهادهای خرید و فروش سهام به اطلاع شرکت می رسانند.
این اطلاعات از این نظر که نگاه بازار را نسبت به شرکت و سهام آن منعکس می کند، مفید و ارزشمند بوده و شرکت میتواند آنها را در برنامه ریزی های آتی خود مدنظر قرار دهد.
امکان تنوع بهینه سهامداری به دلیل برخورداری از چارچوب تنظیمی و نظارتی
عرضه عمومی اولیه سهام شرکت در یک بازار توسعه یافته و به دنبال آن داد و ستد در بازار، فرصتها و امکانات خوبی برای شرکت فراهم می کند. برای نمونه شرکتهای پذیرفته شده در بورس بیشتر مورد توجه جراید مالی، سرمایه گذاران و گروه های مرتبط قرار می گیرند و نسبت به شرکتهای خصوصی همواره از ثبات بیشتری برخوردارند. در واقع، وجود چارچوب نظارتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس، تأییدی بر شفافیت بیشتر این شرکتها برای سرمایه گذاران و نیز ایمن تر بودن سرمایه گذاری در آنهاست. این شرکتها علاوه بر برخورداری از اعتبار و وجهه مناسب در بازار، دارای وضعیت بهتر ریسک اعتباری از دید تأمین کنندگان مالی و وام دهندگان هستند و بانکها اغلب برای اعطای وام به این شرکتهای خواستار وثیقههای کمتر، سررسیدهای بلندمدت و نرخهای بهره پایینتر هستند. مؤسسات بانکی همچنین علاقه مند به انجام همکاری با شرکتهای پذیرفته شده در بورس هستند زیرا در شفافیت و حاکمیت شرکتی به عنوان دیگر عوامل جلب اعتماد، در این شرکتها مورد توجه قرار دارد و از این رو این شرکتها در ارزشگذاریهای مالی نسبت به شرکتهای خصوصی مشابه، ارزش بالاتری دریافت می کنند.
اعتماد بیشتر شرکا، تأمین کنندگان و مشتریان
شرکا و پیمانکاران شرکتهای پذیرفته شده در بورس در مورد وضعیت مالی و قابلیتهای سازمانی شرکت در مقایسه با شرکا و پیمانکاران شرکتهای خصوصی غیرشفاف، اطمینان خاطر بیشتری دارند. این شرکا با این دید که شرکت برای عرضه عمومی موفق از کانالهای مختلف حقوقی، مالی و شرکتی سختی عبور کرده است، آسوده خاطرترند. بدیهی است اعتماد بین شرکا و پیمانکاران یکی از اصول مهم در ایجاد روابط کاری مستحکم و قابل پیشبینی در شرکتها است.
افزایش وفاداری کارکنان کلیدی
افزایش انگیزه کارمندان به واسطه امکان مشارکت آنها در مالکیت شرکت یکی دیگر از ویژگیهای شرکتهای پذیرفته شده در بورس است. برنامه های انگیزشی مبتنی بر سهیم نمودن کارکنان در مالکیت شرکت، زمینه های لازم برای فعالیت با کارایی بیشتر را برای کارکنان کلیدی در جهت حمایت از رشد شرکت و توسعه آن، که به نوبه خود موجب افزایش کارایی عملیاتی و مالی شرکت و ارزش بازار آن می شود، فراهم میآورد. اما این برنامه ها صرفاً زمانی قابل اجراست که سهام شرکت در یک بورس معتبر پذیرفته شده و از نقدشوندگی بالایی برخوردار باشد. به علاوه، این ابزار انگیزشی به جذب و نگهداری کارکنان ارزشمند نیز کمک می کند.
افزایش کارایی شرکت
عرضه عمومی اولیه، نیازمند تجزیه و تحلیل کامل و جامع مدل کسب و کار شرکت است. طی فرایند عرضه عمومی، تغییرات داخلی خاصی نظیر اصلاح ساختار سازمانی، انتخاب کارکنان کلیدی، بهبود گزارش دهی و کنترلهای داخلی و ارزیابی کارایی کل فعالیت صورت می پذیرد و به طور معمول به بهبود چشمگیر در سیستم ارتباطی، مدیریت و کنترلهای داخلی منتج می شود.
بنابراین فرایند عرضه عمومی اولیه با توجه به منافع بیشمار آن برای شرکتها نقطه عطفی در دوره فعالیت هر شرکت محسوب می شود و به نظر می رسد انگیزه های لازم برای انجام آن در همه ی شرکتها وجود دارد. اما واقعیت این است که ساز و کارهای آن بسیار پیچیده و هزینه بر است زیرا ناشران علاوه بر فراهم کردن شرایط لازم برای پذیرش، بازاریابی، توزیع سهام و سایر فعالیتها، باید قیمت عرضه اوراق بهادار را نیز تعیین کنند.
روش های عرضه عمومی سهام
عرضه های عمومی سهام عمدتاً در قالب سه روش مزایده یا حراج، عرضه با قیمت ثابت (عرضه باز یا عرضه همگانی) و روش ثبت دفتری انجام می شود.انتخاب روش عرضه عمومی بر اساس مقررات و عرف هر کشور صورت می گیرد.تحقیقات نشان می دهد بیشترین روش استفاده برای عرضه عمومی در سایر کشورها روش ثبت دفتری است .در ایران عرضه های اولیه از روش حراج انجام می شود. در ادامه به بررسی و تحلیل هر یک از آنها می پردازیم.
روش حراج (مزایده)