برنامه ریزان درسی باید محتوا را با توجه به زمان تخصص یافته ، منابع قابل دسترس، به کارکنان فضای سیاسی موجود، قوانین موجود و مقدار بودجه اختصاص یافته انتخاب کنند(ملکی ۱۳۸۳ :۱۱۷) .
در زمینه ی آموزش ارزش ها انعطاف پذیری یکی از معیارهای تعیین محتواست.در مبحث آموزش ارزش ها ، شایسته است تا مربی به این معیار توجه شایسته ای داشته باشد ، زیرا با توجه به گستردگی حوزه ی ارزش ها ، در هنگام تدریس امکان کشیده شدن دامنه ی بحث به مطالب جانبی وجود دارد؛ لذا محتوی باید به گونه ای تهیه و تنظیم شده باشد که قابلیت رجوع به مسائل جانبی را داشته باشد و احیاناً محدودیت های زمانی ، مانع از دسترسی کافی یادگیرنده به محتوای بیان شده نباشد.
آیز در کتاب خود ۱۹۸۵ ضمن تاکید به اهمیت انتخاب محتوا به معیارهای دیگری نیز اشاره دارد.
-ارتباط محتوا با هدف.
-تناسب با تجربیاتی که کودکان از خانه و جامعه ای که از آن آمده اند با خود همراه می آورند (تناسب با پیشینه ی تجربی فراگیر).
-جذاب بودن محتوا (میرزابیگی ،۱۳۸۰ :۱۶۵)
در اینجا به طور مختصر به بررسی این موارد می پردازیم.
۵-۲-۶-ارتباط محتوا با هدف:
از جمـله اصـول اساسی که بایستی در طرح یک محـتوا مد نظر قرار گیرد ارتباط محتـوا با هـدف
آموزشی می باشد. قرار گرفتن محتوا در جهت و سمت و سوی هدفِ آموزش منجر به حصول به
مقصد و موفقیت فعالیت های آموزشی می گردد.
شعبانی(۱۳۸۱ : ۱۸۰) معتقد است که محتوا اصول و مفاهیمی هستند که به شاگردان ارائه می شود تا ورود آنان را به فعالیت های آموزشی، و رسیدن آنان را به هدف های اجرایی امکان پذیر سازد. محتوای آموزشی باید بر اساس هدف های آموزشی معین ، تهیه و تنظیم شود.مطالب وفعالیت های پیشنهادی باید دقیقاً با هدف های کلی ، جزئی و رفتاری مطابق و همسو باشد تا تحقق آن را امکان پذیر سازد. به عبارت دیگر رفتارهایی که در هدف های اجرایی ذکر می شوند باید راهنمای گزینش محتوای آموزشی قرار گیرند.
محتواهای آموزش ارزش ها باید به گونه ای تهیه و تنظیم گردد که در راستای هدف اصلی از آموزش ارزش ها یعنی ایجاد دانش، نگرش و بینش نسبت به مفاهیم ارزشی در میان آموزش گیرندگان باشد.
۵-۲-۷-جذاب بودن محتوا :
محتواهای آموزشی باید به گونه ای باشند که قدرت جلب توجه و تمرکز حواس فراگیران را دارا باشند ، جذابیت محتوا باعث افزایش میل به یادگیری و افزایش بازدهی آموزش خواهد شد.
۵-۲-۸- تناسب با پیشینه ی تجربی فراگیر:
محتوا بایستی متناسب با تجربیات ِخانه و جامعه ای باشدکه کودکان از آن جا آمده اند. اگر مربی تلاش کند تا محتواهای آموزش ارزش ها در راستای تجربیات گذشته کودکان باشد.تناسب محتواها با تجربیات گذشته کودکان باعث می شود تا کودکان مطاتب را به گونه ای ملموس دریابندواین امر منجر به سهولت آموزش و سهل الوصول شدن دستیابی به هدف آموزش می گردد.
۵-۲-۹-پایه ی یادگیری مستمر و آموزش های بعدی:
نظری پور (۱۳۸۲: ۱۱۷ -۱۱۶) معتقد است که تجربیات یادگیری باید مبنای یادگیری های بعدی باشد و اگر بناست که یاد بگیریم که چگونه یاد بگیریم ، لازم است هر نوع یادگیری، زمینه ساز یادگیری های بعدی باشد. تجربیات یادگیری در صورتی می توانند زمینه ساز یادگیری های بعدی باشد که از طرفی به گسترش و بازسازی تجربیات قبلی فرد منجر شوند و از طرف دیگر همواره فرد را برای کامل کردن و یافتن تجربیات خود به فعالیت وادار نمایند. چنین هدفی وقتی تحقق می یابد که مطالب دارای ساخت باشند و چنان مبتنی بر تجربیات قبلی فرد باشند که با آن ها در آمیزند و فرد بر اساس این درهم آمیزی تجربیات به تجدید نظر و بازسازی تجربیات قبلی خود نائل آید.
وی به نقل از زیگارنیک[۱۲] بیان می کند که دانش آموزان مایلند فعالیت های نیمه تمام را به خاطر
آورند و فعالیت های پایان یافته را فراموش کنند. احساس تمام کردن کار که با انجام چند قسمت مجزای یک برنامه به وجود آمده است ، ممکن است با تمام شدن تکلیف به فراموشی بیانجامد. حال آن که احساس نارضایتی ناشی از یک جلسه اکتشاف ناتمام ، ممکن است دانش آموزان را آماده کند که به خاطر بیاورند و بخواهند که به موضوع برگردند.
این مسئله یکی از موضوعات قابل توجه در مبحث آموزش ارزش ها می باشد؛ زیرا مباحث ارزشی به ویژه ارزش های دینی واخلاقی، پایه واساس یکدیگر هستندومی توانندبه نوعی تکمیل کننده ی یکدیگر باشنداز طرفی ارزش های موجود در هریک از دومقوله ی دین و اخلاق نیز به تنهایی می توانند زمینه ساز یکدیگر باشند. بدین مفهوم که هریک از ارزش های دینی بستر مناسبی جهت ارزش دینی دیگری می باشند.
۵-۲-۱۰-فرصت دادن به انواع فعالیت های یادگیری:
تجربیات یادگیری باید به گونه ای فراهم شود که فعالیت های متعدد یادگیری را برانگیزد. مجاری مختلف ادراک فرد باید به کار آیند تا او به نحو ثمر بخشی تجربه نماید. در انتخاب محتوای برنامه ها باید سعی شود تا از تمامی مجاری ممکن برای درک بهتر آن ها استفاده شود ، شاید این امر بیشتر به نحوه ی ارائه ی محتوا مربوط باشد اما در انتخاب محتوا هم باید به این امر توجه شود (موسی پور ، ۱۱۷:۱۳۸۲) .
۵-۲-۱۱-تناسب محتوا با مراحل رشد و توان فراگیران:
در تمامی مراحل تدریس ، یادگیرنده از جمله عوامل اساسی هستند که بایستی مورد توجه جدی قرار گیرند ؛لذا محتوای تدریس نیز نبایستی به گـونـه ای باشد که خارج از سطـح درک و فهـم و
توان یـادگیری، یادگیـرنده باشد در انتـخاب محتوی بـایستی سطح معلومات یـادگیـرنده و سن و
قابلیت های مربوطه به مراحل رشد یادگیرندگان مورد توجه قرار گیرد.
مربی بایستی به این نکته حائز اهمیت توجه ویژه ای داشته باشد که محتواهای انتخاب شده خارج از سطح توان و یا خارج از سطح رشد فراگیران نباشد؛ می توان گفت که عدم توجه به این نکته اساسی ،به دلیل ایجاد ناامنی و یاس و احساس عدم توانایی در فراگیران باعث ایجاد خلل در جریان آموزش میگردد.
۵-۲-۱۲-کمک به رشد همه جانبه فرد:
وجود آدمی از ابعاد مختلف شناختی ، عاطفی ، اجتماعی ، اخلاقی ، ایمانی و جسمانی تشکیل شده است و در آموزش فرد بایستی به تمام این جوانب توجه شود. و مقدمات لازم برای رشد آن ها فراهم گردد .عدم توجه به یکی از این جوانب منجر به یک آموزش ناقص می گردد (موسی پور ، ۱۳۸۲) .
۵-۲-۱۳-انتخاب محتوا بر اساس روش آموزش:
هر محتوایی را بایستی با روش خاصی آموزش داد و تمامی محتواها را نمی توان با یک روش، آموزش داد؛ لذا اگر در آموزش ارزش ها، مربی روش خاصی را در نظر دارد ، باید به تنظیم محتوای خاصی برای آن روش بپردازد.
۵-۲-۱۴ -علاقه آموزش گیرنده:
توجه مربی به علاقه از جمله عوامل بسیار مهم در انتخاب محتواهای آموزشی است که بایستی مورد دقت نظر جدی مربی قرار گیرد.اگر محتوا به گونه ای باشد که علاقه مربی را برانگیزد جریان آموزش با سهولت بیشتری ادامه می یابد؛ زیرا موجب ایجاد انگیزه در آموزش گیرنده می گردد و تلاش او را برای فراگیری مضاعف می کند.
۵-۳-نحوه ی سازمان دهی محتوا:
سازمان دهی محتوا بر اساس ملاک های متعددی صورت می گیرد که یکی از آن ها توالی است.
۵-۳-۱-توالی(تقدم و تاخر ):
ترتیب ارائه مفاهیم و مطالب است که حائز اهمیت فراوان است . توالی یکی از زمینه های عمده
بروز اختلاف نظر در زمینه سازماندهی محتوای برنامه است.
مهر محمدی (۱۳۶۷) در مقاله ای نظریه های مطرح شده در این زمینه را بیان می دارد:
۱-نظریه گانیه: حرکت از ساده به پیچیده.
۲-نظریه پیاژه: سیر از عینی به ذهنی.
۳-نظریه قوای ذهنی: محور بودن موضوعات درسی ( دیسیپلین ها)
۴-نظریه برونر: محور بودن ساختار موضوعات درسی ( دیسیپلین ها)
۵-نظریه ی دیویی: تعامل شاگرد و معلم.
۶-نظریه کمینیوس: سیر از موقعیت های واقعی به موقعیت های فرضی.
۷-نظریه ایگن: سیر از موقعیت های فرضی به موقعیت های واقعی.
۸-نظریه آزوبل: سیر از امور کلی به جزئی.
دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله روش شناسی آموزش ارزش ها- فایل ۱۷ - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین