بررسی بردباری به خشکی گیاه سویا نیز نشان داد که استرس کمآبی میزان پایداری غشای سیتوپلاسمی را کاهش میدهد (ژانگ و همکاران، ۲۰۰۷). کوچوا و جورجیوف (۲۰۰۳) نیز در ارزیابی مقاومت به خشکی ارقام Hordeum vulgare L. ، تخریب کمتری در غشاهای سلولی ارقام مقاوم تر به خشکی مشاهده کردند.
۲-۲-۴- فتوسنتز و هدایت روزنهای
تحقیقی که روی گیاه زیتون تحت تاثیر تنش آبی صورت گرفت، نشان داد مقدار آب کمی که در بافتها ذخیره می شود به سمت ریشه و برگ شیب پیدا می کند و در نتیجه رشد متوقف شده و فتوسنتز و تعرق غیر فعال میشوند (سوفو، ۲۰۰۷).
در مطالعه ای که توسط (توماس[۱۲۳]، ۲۰۰۰) بر روی Q. robur انجام گرفت، بیشترین تاثیر خشکی بر روی هدایت روزنهای بوده به طوری که تنش خشکی با کاهش هدایت روزنهای، تعرق را به صورت خطی کاهش داد، در حالیکه کاهش فتوسنتز کمتر بود. دایت مارووا[۱۲۴] و همکاران (۲۰۰۹) پاسخهای فیزیولوژیکی نهالهای Picea abiesرا تحت تنش خشکی مورد مطالعه قرار دادند و پتانسیل آبی برگ، هدایت روزنهای و تبادلات دیاکسیدکربن را بررسی کردند. نتایج این بررسی نشان داد که تنش خشکی منجر به کاهش پتانسیل آب برگ شد و این کاهش در پتانسیل آبی توام با تغییرات سریع در هدایت روزنهای بود و با افزایش تنش خشکی هدایت روزنهای و تبادلات دی اکسیدکربن کاهش یافت و این تغییرات باعث افزایش توانایی گیاه برای زنده ماندن و رشد در طول دوره خشکی شدند. مدیاولا و اسکودرو[۱۲۵] (۲۰۰۴) پاسخهای روزنهای را نسبت به تنش خشکی در گونه های Q. rotundifolia وQ. faginea مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد که گونه Q. rotundifolia نسبت به گونه faginea Q. مقاومتر بود زیرا هدایت روزنهای آن طی تنش خشکی کمتر تغییر کرد. استیسی و آلن[۱۲۶] (۱۹۹۷) گونه Q. havard را به مدت یک ماه در معرض تنش خشکی قرار دادند و با میزان تغییر جزئی که در میزان فتوسنتز و هدایت روزنهای رخ داد این گونه را یک گونه بردبار به خشکی اعلام کردند. تزارا و همکاران در سال ۲۰۰۳ با مطالعه بر روی گونه Lycium nodosum تحت تنش خشکی کاهش معنیداری را در نرخ فتوسنتز و هدایت روزنهای در شرایط افزایش تنش مشاهده نمودند. در بررسی که روی میزان فتوسنتز و هدایت روزنه ای در دو گونه Q. ilexو Laurus nobilis تحت شرایط خشکی توسط آرنا[۱۲۷] و همکاران (۲۰۰۸) انجام شد، نتیجه گیری کردند که تحت شرایط خشکی مساوی، میزان فتوسنتز و هدایت روزنهای در گونه Q. ilex نسبت به گونه L. nobilis بیشتر بود و در نتیجه به خشکی مقاومتر است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در تحقیقی که سالوادور و همکاران (۲۰۰۴) انجام دادند دریافتند که خشکی سبب کاهش پتانسیل اشباع اسمزی، هدایت روزنهای، تبخیر و تعرق و ظرفیت رشد ریشه می شود. مطالعه رائو (۲۰۰۸) روی ۵ گونه مهم منطقه تارایی از جمله Albizzia lebbek، Dalbergia sissoo، Laucaena laucocephala، Shorea robusta، Tectonia grandis نشان داد که تنش شدید خشکی موجب کاهش وزن خشک، فتوسنتز و تعرق در همه گونهها و افزایش مقاومت روزنهای در تمامی این ۵ گونه گردیده است.
ژانگ (۲۰۰۴) با بررسی اکوتیپهای مختلف صنوبر دارای خاکهایی با میزان آب متفاوت به این نتیجه رسیدند که تغییر در مقدار آب، فتوسنتز و هدایت روزنهای را کاهش میدهد و در اکوتیپهای مختلف مقدار این کاهش متفاوت است. اپرون و دریر (۱۹۹۳) با مطالعه بر روی یک توده طبیعی از Q. petrea وQ. robur نتیجه گرفتند که بعد از انجام تنش خشکی در این گونه ها میزان فتوسنتزشان کاهش پیدا نکرد، بنابراین مشخص گردید که این گونه ها به خشکی مقاوم میباشند. با بررسی ترزا و همکاران (۲۰۰۸) روی نهالهای Q. ilex طی استرسهای خشکی در میزان کلروفیل فلورسنس، فتوسنتز و کارایی مصرف آب در تیمارهای مختلف خشکی تفاوت معنیداری مشاهده شد.
واگنر و دریر[۱۲۸] (۱۹۹۷) با بررسی اثر تنش خشکی بر روی نهالهای سه گونه بلوط Q. petrea وQ. robur و Q. rubra مشاهده نمودند که در گونه Q. petrea میزان فتوسنتز و هدایت روزنهای، میزان بیوماس و عملکرد فتوسیستمII نسبت به دو گونه دیگر کمتر تغییر نمود و بنابراین به عنوان یک گونه مقاومتر شناسایی شد. در مطالعه ای که توسط بهبودیان[۱۲۹] و همکاران (۱۹۸۶) بر روی تاثیر تنش کمبود آب بر میزان فتوسنتز در پسته خوراکی صورت گرفت، مشاهده نمودند که این گونه در شرایط سخت کم آبی در حالتی که پتانسیل آبی برگ به ۵- مگاپاسکال رسیده بود، قادر به انجام فتوسنتز میباشد.
۲-۳- جذب عناصر
در مطالعه ای که توسط نیکان و قربانلی (۲۰۰۷) بر روی سویا صورت گرفت بیان کردند که تنش خشکی موجب افزایش پتاسیم در اندام هوایی شد. هم چنین در مطالعه ای که توسط لی[۱۳۰] و همکاران (۲۰۰۳) بر روی برنج صورت گرفت بیان کردند که گونه های بردبار به خشکسالی سدیم بیشتری را دفع و با جذب بیشتر پتاسیم، نسبت سدیم به پتاسیم را در اندام هوایی خود پایین نگه میدارند. در مطالعه ای که توسط منصوری و همکاران (۱۳۹۰) بر روی ژنوتیپهای مختلف برنج ایرانی تحت تنش خشکی صورت گرفته بود بیان کردند که ارقام متحمل، سدیم بیشتری را دفع کرده و با جذب پتاسیم بیشتر، نسبت سدیم به پتاسیم را در اندام هوایی خود پایین نگه می دارند آنها گزارش کردند که تنها مقدار سدیم و پتاسیم در تفکیک ارقام متحمل از حساس نمی تواند معیار کافی باشد، بلکه نسبت این دو یون سدیم به پتاسیم عامل مهمتری است تنش خشکی عموما باعث بالا رفتن میزان یون سدیم و کاهش جذب یون پتاسیم می شود، چرا که سدیم تمامیت غشاء سلولهای ریشه را از بین برده و از جذب انتخابی سلول میکاهد (ایزو و همکاران[۱۳۱]، ۱۹۹۱). والیا و همکاران، (۲۰۰۵) با مطالعه ای که بر روی برنج انجام داده بودند به این نتیجه رسیدند که تجمع سدیم در گیاه منجر به خسارت می شود. در مطالعه ای که توسط تاجعبدیپور (۲۰۰۴) بر روی سه رقم پسته بادامی نشان داد که دوره آبیاری تاثیر معنیداری بر غلظت پتاسیم برگ ندارد در حالی که غلظت پتاسیم ساقه و ریشه به طور معنی داری تحت تاثیر افزایش دور آبیاری قرار میگیرد. در مطالعه ای که توسط آخوندی[۱۳۲] و همکاران، (۲۰۰۶) بر روی یونجه انجام شد به این نتیجه رسیدند که سدیم و پتاسیم در اثر تنش خشکی در اندامهای گیاه افزایش مییابد. همچنین نشان دادند که نسبت سدیم به پتاسیم در اندامهای هوایی و ریشه، با افزایش تنش خشکی افزایش مییابد. همچنین در مطالعاتی که توسط حاج میرزایی[۱۳۳]، (۲۰۰۶) بر روی بنه و ترنر، (۱۹۸۵) بر روی فلفل و بابو و پرکاش[۱۳۴]، (۲۰۰۶) بر روی انگور انجام شد بیان کردند غلظت فسفر ریشه با افزایش تنش خشکی کاهش می یابد، این در حالی است که در پژوهشی که توسط موسوی[۱۳۵] و همکاران، (۲۰۰۹) بر روی ژنوتیپهای مختلف بادام صورت گرفت مشاهده کردند که افزایش تنش خشکی تفاوت معنیداری در میزان فسفر ریشه نشان نداد.
۲-۴- شناسایی ژنهای مرتبط به خشکی با بهره گرفتن از روش cDNA-AFLP
تعدادی از ژنهای ناشی از خشکسالی برای اولین بار در کاج (Pinus taeda .L) شناسایی شدند که از طریق تجزیه و تحلیل مقایسه ای با بهره گرفتن از cDNA-AFLP بهدست آمد و نتایج آنها نشان داد که اظهارهای متفاوتی را در شرایط کمبود آب داشتند (چانگ[۱۳۶] و همکاران، ۱۹۹۶). چانگ و همکاران قادر بودند یک درک و بینش کلی نسبت به رشتهها و الگوهای بیان شده ناشی از تنش خشکی را ارائه دهند. همچنین برای شناسایی تعداد بیشتری از ژنهای پاسخگو به تنش خشکی بدون اساس و پایه علمی پیشین با بهره گرفتن از CDNA–AFLP در کاج بیابانی توسط دپس[۱۳۷] و همکاران، (۲۰۰۳) مطالعاتی صورت گرفت که در طی این مطالعه ۴۸ ژن پاسخگو به خشکسالی شناسایی شدند و از این ۴۸ ژن بسیاری از پروتئینهای شناخته شده عملکرد آنها با فتوسنتز، متابولیسم کربوهیدراتها و سنتز دیواره سلولی گیاهی و دفاع مطابقت داشت. آزمایشات مشابهی با بهره گرفتن از روش cDNA-AFLP جهت شناسایی ژنهای پاسخگو به خشکسالی در برگهای جوان ارقام مختلف بادام (Prunus amygdalus) صورت گرفت و متوجه شدند که ژنهای اظهار شده تحت تنش خشکسالی متفاوت بودند (کامپلانس[۱۳۸] و همکاران، ۲۰۰۱). لورنز و همکاران (۲۰۰۶)، با مطالعه ای که بر روی P. taeda L. تحت تنش خشکی انجام دادند توانستند ژنهای پاسخگو به خشکسالی را شناسایی کنند. در این بررسی cDNA-AFLP برای بررسی بیان ژن در P. taeda L. در تنش خشکی نشان داد که تغیراتی که در الگوهای بیان ژن در واکنش به خشکی صورت میگیرد فقط بصورت کیفی است و کمی نیست (لورنز[۱۳۹] و همکاران، ۲۰۰۶).
ژانگ[۱۴۰] (۱۹۸۹) در مطالعه ای که بر روی گونه هندوانه ابوجهل Citrullus colocynthis انجام داد، متوجه شد که به دلیل دارا بودن سیستم ریشهای عمیق، گونه ای مقاوم در برابر خشکسالی است و گیاه را تحت تنش خشکی با بهره گرفتن از پلیاتیلن گلیکول قرار دادند و در نهایت از cDNA-AFLP ریشه برای مطالعه بیان ژنها استفاده شد. نتایج نشان داد که هجده ژن وجود دارد که با مسیرهای متابولیکی هورمونهایی مانند آبسزیک اسید، اسید سالسیلیک و اسید جاسمونیک در ارتباط بودند. همچنین مطالعه ای که روی Ammopiptanthus mongolicus در پاسخ به خشکی انجام شد، بیان ژن این گونه تحت تنش خشکسالی، سرما و ترکیبی از خشکسالی و تنش سرمایی در مدت زمانهای ۰، ۶، ۱۲، ۲۴ و ۴۸ ساعت پس از اعمال تنشهای فوق با بهره گرفتن از cDNA-AFLP مطالعه شد. در نهایت با بهره گرفتن از ۶۴ ترکیب پرایمری مختلف در کل ۴۰۹۳ قطعه cDNA جدا شد که ۳۹۵ باند خاص در میان ۴۰۹۳ باند مشاهده شد. ۳۹ قطعه بیان شده از نمونههایی بودند که تحت تنش خشکی قرار گرفتند و ۷۰ تا از قطعههای بیان شده قابل تشخیص از نمونههایی بود که در سرما قرار گرفته بودند (وانگ[۱۴۱] و همکاران، ۲۰۱۱).
کاربرد فنcDNA-AFLP بر روی گونه Festuca sp. نیز با کمک آنزیم های NSPI و Taq برای تشخیص ژنهای اظهار شده مورد استفاده قرار گرفت. تحت تنش خشکی در کل ۴۶۴ قطعهی مختلف در Festuca تولید شد (وانگ، ۲۰۰۵). برای تعیین بیان ژن و پاسخهای فیزیولوژیکی و روابط درونی در صنوبر سیاه و سفید نیز نسبت به میزان دیاکسیدکربن بالا، خشکسالی و ترکیبی از هر دو نیز مطالعه ای صورت گرفت که از هزاران رونوشت بیان شده در پاسخ به این تنشها بیش از ۱۶۰۰ ژن از چند مسیر وجود داشت (بیش از ۱۰ برابر) که بیان متفاوت بین شرایط کنترل و تحت تنش را داشتند. این نتایج به میزان زیادی باعث درک آنها در مورد پاسخهای درختان به تغییرات آب و هوایی جهانی و در نهایت اثرات آن بر روی درختان گردید (راجورا و همکاران، ۲۰۱۱). در تحقیقی دیگر نیز که روی زمینهای برنج در دشتهای بالا و پایین با بهره گرفتن از cDNA-AFLP صورت گرفت، برنجهایی که در دشتهای بالا بودند مقاومت بیشتری نسبت به تنش خشکی نشان دادند. نتایج نشان داد که بیش از ۹۰% از ژنهای بیان شده تحت تنش خشکی در دو ژنوتیپ برنج تحت تاثیر قرار نگرفتند و بیش از ۸% تنش در هر دو بیان و کمتر از ۱% بصورت ویژه در در دشتهای بالا یا پایین بیان شد. ۵۷ ژن بصورت خالص در دشتهای بالا و ۳۸ ژن در دشتهای پایین اظهار شد (گائو[۱۴۲] و همکاران، ۲۰۰۹). طاهری (۱۳۸۴) مطالعه ای را بر روی گونه گندم، جهت بررسی الگوی بیان ژن با روش cDNA-AFLP تحت تنش خشکی انجام داد، در نهایت اختلاف زیادی در الگوی بیان ژنها بین تیمارهای مختلف خشکی در مقایسه با شرایط نرمال در بافت برگ مشاهده ننمود، ولی در بافت ریشه بخصوص بین تیمارهای مختلف خشکی، این اختلافات محسوستر بود. بنابراین بافت ریشه جهت بررسی الگوهای بیان ژن بین شرایط نرمال رطوبتی و تحت تنش مناسبترتشخیص داده شد.
در مطالعه ای که توسط گاپتو و همکاران (۲۰۱۲) صورت گرفت روش cDNA-AFLP برای شناسایی بیان ژن در پاسخ به خشکسالی در چای مورد استفاده قرار گرفت، در این مطالعه، خشکسالی به صورت مصنوعی القا شد که در نهایت قطعات بهدست آمده از ۱۰۸ رونوشت[۱۴۳] که به صورت متفاوت در ژنوتیپ های مقاوم به خشکی بیان میشدند، شناسایی شدند و از این بین ۸۹ مورد توالی یابی شدند. ۵۹ مورد از آنها همولوگ[۱۴۴] (شبه) بودند. بررسی عملکرد این ژنها حاکی از ارتباط این ژنها با متابولیسم کربوهیدراتها، پاسخ به استرس، فرایند تغییر پروتئینها و ترجمه بود.
ویس و همکاران (۱۹۹۵) برای شناسایی ارقام مقاوم نیشکر در پاسخ به قارچ Ustilago مطالعاتی را انجام دادند که هدف از این مطالعه بهدست آوردن یک درک و بینش کلی نسبت به مکانیسمهای مقاومت با امکان جدا سازی قطعهای خاص از ژن با بهره گرفتن از نشانگر RFLPدر نقشه برداری بود. آنها از روش cDNA-AFLP برای شناسایی ژنهای مختلف در نیشکر استفاده کردند، در نهایت گونه های حساس و مقاوم شناسایی و توالیهای همسان از قطعات ژنتیکی جدا شده شناسایی شدند.
کوئلهو[۱۴۵] و همکاران (۲۰۰۷) در طی مطالعه ای که روی مقاومت به بیماری قارچی phytopthera با cDNA-AFLP انجام دادند یک باند مرتبط با ژنهای مقاومت به بیماری در پایه های درختی گونه Quercus suber که آلوده به قارچ Phytophthora بود، شناسایی نمودند. همچنین نتایج تجزیهcDNA-AFLP ژنهای اظهارشده از گیاه گوجه فرنگی که شامل ژنهای مقاومت در برابر Cladosporium fulvum همراه با ژن Avr4 avirulence از یک قارچ گیاهی بود، در مقایسه با گیاهانی که در شرایط کنترل بودند، نشان داد که اظهارهای متفاوتی در الگوهای باندی وجود دارد (گابرلیس[۱۴۶] و همکاران، ۲۰۰۶).
یک تاریخچه از تجزیه و تحلیلهای مولکولی نشان میدهد که داشتن یک درک کلی از تاثیر خشکسالی بر ژنوم گیاهی می تواند یک تصویر کلیتر از محل ژنها و پروتئینهای پاسخگو به خشکسالی به ما بدهد. توجه کردن به چگونگی و درک این موضوع می تواند در حفظ سلامت جنگل و بهبود مزارع و بهرهوری از جنگل تاثیربگذارد (آلن[۱۴۷] و همکاران، ۲۰۱۱). آنالیز ژنوم گستردهای از پاسخ درختان جنگلی نسبت به تنش خشکی می تواند به وسیله ابزارهای جدید و قویتری برای حفاظت از تنوع و اهداف انتخابی برای پرورش و یا اصلاح ژنوتیپ درختان جنگلی بهترین سناریوها از خشکسالی را در آینده نشان دهد.
فصل سوم:
روش تحقیق
۳-۱- نحوه جمعآوری و کاشت بذر گونه های مورد مطالعه
با توجه به اینکه در منطقه رویشی زاگرس شمالی هر سه گونه بلوط پراکنش دارند، بنابراین با انجام جنگل گردشی در رویشگاههای بلوط در شهرستان بانه، بذور سه گونه بلوط که شامل بلوط ایرانی Quercus brantii ،دارمازو Quercus infectoria و ویول Quercus libani بود درآبان ماه ۱۳۹۰جمعآوری شدند و سپس بذور هر پایه درخت مادری در داخل گلدان پلاستیکی در فضای آزاد کاشته شدند (هرگلدان حاوی ۲-۱ بذر). گونه Q. infectoria به علت کم بودن تعداد تکرار در این بررسی لحاظ نگردید و تنها دو گونه دیگر مورد بررسی قرار گرفتند. پس از سبز شدن نهالها تا آبان سال بعد یعنی تا زمان تنش کمبود آب نهالها به طور کامل آبیاری شدند. در شهریور ماه، نهالهایی با ارتفاع و شادابی یکسان از هر گونه برای اعمال تنش کمبود آب انتخاب شدند و به فضای گلخانه منتقل گردیدند.
۳–۲- روش اعمال تنش کمبود آب و برداشت نهالها:
قبل از اعمال تنش، ابتدا نهالهای سالم از هر گونه به ۴ دسته تیمار کنترل و تنش کمبود آب تقسیم شدند و برای هر تنش حداقل ۵ تکرار درنظرگرفته شد و برای تنش کمبود آب آبیاری نشدند تا به ظرفیت مزرعهای مورد نظر (۷۰٪، ۵۰٪ و ۳۰٪) رسیدند، ولی نهالهای کنترل هر روز آبیاری گردیدند تا محتوی آب خاک گلدانها در حدود ۱۰۰٪ ظرفیت مزرعهای نگه داشته شود. در این آزمایش پس از ۷ روز، ۱۰ روز و ۱۵ روز از قطع آبیاری، خاک گلدانها بتدریج به ۷۰٪، ۵۰٪ و ۳۰٪ ظرفیت مزرعهای رسیدند بدین منظور هر روز وزن گلدانها اندازه گیری شدند. برای محاسبهی ظرفیت مزرعهای خاک که بهعنوان بستر کاشت نهالها در نظر گرفته شده بود، ابتدا یک گلدان حاوی خاک با آب اشباع شد و سپس قسمت فوقانی آن جهت کاهش تبخیر سطحی با یک پلاستیک پوشانده و در محل سایه قرار داده شد. پس از ۲ روز پلاستیک برداشته و مقداری خاک از قسمت ۵-۶ سانتیمتری خاک گرفته و وزن شد. سپس این خاک در آون با دمای ۸۵ درجه سانتی گراد به مدت ۲۴ ساعت قرار گرفت و وزن خشک آن نیز اندازه گیری شد. مقدار درصد ظرفیت مزرعهای نیز بر اساس معادله ۳-۱ محاسبه شد.
معادله۳-۱
پس از محاسبه ظرفیت مزرعهای میزان آب گلدانها بر اساس معادله ۳-۲ محاسبه و سپس وزن تر و خشک خاک هر گلدان بر اساس معادلات ۳-۳ و ۳-۴ محاسبه و در نهایت از طریق مجموع وزن تر و خشک بهدست آمده وزن هر گلدان در تنش مورد نظر بهدست آمد. ظرفیت مزرعهای محاسبه شده برای تمام گلدانها ۳۰% بود.
معادله ۳-۲ =آب گلدان
معادله۳-۳ تنش(%) × آب گلدان = وزن تر
معادله ۳-۴ آب گلدان- وزن اشباع گلدان = وزن خشک
۳-۳- اندازه گیری پارامترهای مرفولوژیکی و رویشی
تعداد کل برگ، تعداد برگ سبز در موقع برداشت نهالها شمارش و یادداشت شد. سپس نسبت تعداد برگ سبز به تعداد کل برگ محاسبه شد.
برای تعیین وزن تر .F.W[148] اندامهای مختلف گیاه (برگ، ساقه و ریشه) نهالهای دو گونه در هر تنش با بهره گرفتن از ترازوی دیجیتالی حساس یک هزارم گرم اندازه گیری شدند.
برای تعیین وزن خشک .D.W[149] اندامهای مختلف هر گونه شامل برگ، ساقه، ریشه ابتدا از هم جدا شده، سپس نمونهها به مدت ۲۴ ساعت در دمای ۱۰۰ درجه سانتیگراد در دستگاه آون قرار گرفتند و سپس با بهره گرفتن از ترازوی دیجیتالی حساس یک هزارم گرم اندازه گیری شدند.
ارتفاع نهال از محل یقه تا جوانه انتهایی و ارتفاع کل ریشه با بهره گرفتن از خطکش اندازه گیری شدند.
در نهایت نسبت اندام هوایی به زمینی خشک و تر (وزن اندام هوایی ساقه و برگ⁄ اندام زمینی ریشه) و نیز بیوماس تر و خشک (مجموع وزن برگ، ریشه و ساقه) محاسبه شدند.
۳-۴- اندازه گیری پارمترهای فیزیولوژیک
۳-۴-۱- اندازه گیری محتوای نسبی آب(RWC)[150]
جهت تعیین محتوای نسبی آب اندامها، نمونه برگ از میان برگهای بالغ، نمونه ساقه از قسمت تحتانی ساقه و نمونه ریشه از میان ریشه های نازک انتخاب گردیدند. وزن ریشه، ساقه و برگ هر نهال بطور جداگانه اندازه گیری شد و بهعنوان وزن تر (FW) در نظر گرفته شد. سپس نمونهها به مدت ۲۴ ساعت در قوطیهای حاوی آب مقطر و در دمای اتاق قرار داده شدند تا به حالت اشباع خود برسند و پس از خشک کردن آب موجود روی آنها دوباره وزن شدند تا وزن اشباع (TW) بهدست آمد. در نهایت نمونههای اشباع شده به مدت ۴۸ ساعت در آون با دمای ۸۰ درجه سانتی گراد قرار گرفتند و وزن خشک آنها (DW) اندازه گیری شد و میزان RWC اندامها بر اساس معادله ۳-۵ بهدست آمد (شریعت و عصاره، ۱۳۸۷؛ شونفلد و همکاران، ۱۹۸۸؛ سالوادور، ۲۰۰۴).
معادله ۳- ۵ RWC=((FW-DW)/(TW-DW))×۱۰۰
۳-۴-۲- اندازه گیری عملکرد فتوسیستم ∏
جدیدترین برگهای کاملا توسعه یافته و فوقانی از نهالهای منتخب برای برداشت در هر مرحله توسط دستگاه فلورمتر قابل حمل القا کننده پالس (OSI-FL,Optic-Sciences، ایالات متحده آمریکا) در فضای باز یک بار در شب قبل از برداشت بهعنوان تعیین عملکرد فتوسیستم ∏ در تاریکی و بار دیگر در صبح روز بعد، برداشت بهعنوان عملکرد فتوسیستم ∏ در روشنایی خوانده شدند. به اینصورت که ابتدا به گیاه مستقر در فضای باز در هر دو حالت تاریکی و روشنایی، نور فعال فتوسنتزی (AL) تابانده شد و بلافاصله برگ در معرض اولین پالس اشباع قرار گرفت و پارامترهای فلوروسنس کلروفیل آن ثبت شد. اعداد قرائت شده شامل فلورسنس ضمیمه (F0)، بیشترین فلوروسنس (Fm) و Fv/Fm بودند.
۳-۴-۳- اندازه گیری نرخ نشت الکترولیت
میزان نشت الکترولیتها از بافتهای مختلف به عنوان شاخصی برای آسیب غشای سیتوپلاسمی با بهره گرفتن از یک دستگاه هدایت سنج (EC متر) اندازه گیری شد. برای این منظور نمونههایی با وزن تقریبی ۵/۰ گرم از ریشه، ساقه و برگ با بهره گرفتن از تیغ تیز جدا شد و پس از آبکشی توسط آب مقطر در ۲۰ میلی لیتر آب مقطر در ظروف فالکون در بسته غوطهور گردید. پس از ۲۴ ساعت نگهداری در دمای ۴ درجه سانتی گراد هدایت الکتریکی ثبت شد (۲۴EC) و سپس نمونهها در حمام آب گرم به مدت ۱ ساعت جوشانده شدند. پس از رسیدن دمای نمونهها به دمای اتاق، هدایت الکترولیتها مجددا اندازه گیری گردید و ماکزیمم هدایت الکتریکی (EC Max) از این طریق ثبت گردید، سپس نسبت هدایت الکتریکی ۲۴ به ماکزیمم بر حسب درصد به عنوان شاخص آسیب غشایی محاسبه گردید (فیاض[۱۵۱]، ۲۰۰۸).
۳-۴-۴- اندازه گیری تبادلات گازی برگ
به منظور اندازه گیری تبادلات گازی گیاه از دستگاه ADC (Bioscientific، انگلستان) استفاده شد. تمامی اندازه گیریها در ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح با میزان نور متفاوت صورت گرفت. در زمان اول با میزان تشعشعات فعال فتوسنتزی (PAR) 1000 میکرومول فوتون بر متر مربع در ثانیه و در زمان دوم با ۵۰۰ میکرومول فوتون بر متر مربع در ثانیه صورت گرفت. بدین منظور برگهای کاملا توسعه یافته بالایی از هر نهال یکساله مورد نظر در درون محفظه دستگاه قرارگرفت. به منظور تصحیح سطح برگ، از برگهای قرار داده شده در اتاقک برگ با بهره گرفتن از سطح مشبک سطح آنها تعیین گردید. اندازه گیری در ۲ روز با فاصله زمانی ۵ روزه انجام گرفت. سپس پارامترهای متعددی مستقیماً از دستگاه جمعآوری و یا به صورت غیرمستقیم و از طریق روابط تجربی زیر شامل نرخ فتوسنتز خالص (A) (میکرومول دیاکسیدکربن بر متر مربع در ثانیه)، هدایت روزنهای(gs) (میلیمول آب بر مترمربع در ثانیه)، تعرق(E) (میلی مول آب بر متر مربع در ثانیه) ، تراکم دیاکسیدکربن محیطی (cref)، تراکم دیاکسیدکربن زیر روزنهای (ci) (میکرو مول/ مول)، نسبت دیاکسید کربن درون سلولی به محیطی (ci/cref)، هدایت مزوفیلی (مول در مترمربع در ثانیه) بر اساس معادله ۳-۶، کارایی مزوفیلی (میکرو مول در متر مربع در ثانیه / مول در میلی مول آب) براساس معادله ۳-۷، کارایی مصرف آب (WUE) (میکرومول دی اکسید کربن بر مول آب) بر اساس معادله ۳-۸ (احمدی و سی وسه مرده[۱۵۲]، ۲۰۰۵) و کارایی مصرف آب برگ (WUEL) (میکرومول دیاکسیدکربن در سانتیمتر مربع / متر مربع در ثانیه) بر اساس رابطه ۳-۹ تعیین گردید.