ب. قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی ترسآور تقریباً همیشه به اضطراب منجر میشود که ممکن است به شکل حمله وحشتزدگی وابسته به موقعیت یا با زمینهی موقعیتی ظاهر شود.
توجه: اضطراب در کودکان ممکن است به شکل گریهکردن، قشقرق به راه انداختن، سفت کردن اندامها یا کنارهگیری و بیزاری از موقعیتهای اجتماعی در حضور افراد ناآشنا، ابراز شود.
ج. شخص میداند که ترسش مفرط و غیرمنطقی است.
توجه: این ویژگی مکن است در کودکان وجود نداشته باشد.
د. شخص از موقعیتها یا عملکرد اجتماعی ترسآور اجتناب یا آن ها را با اضطراب یا پریشانی شدید تحمل میکند.
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، همانند کودکان مبتلا به فوبی خاص، دارای ترسی جداگانه هستند. با این حال این و گروه از کودکان، در اینکه از چهچیزی میترسند، به طور مشخص با یکدیگر تفاوت دارند. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به احتمال قوی از مدرسه، صحبت در حضور جمع، قرمزشدن، یا خوردن و نوشیدن در حضور دیگران هراس دارند، در حالی که اشخصا مبتلا به فوبی خاص، به احتمال زیاد،از تاریکی، حیوانات کوچک، بلندی، حشرات یا آسانسور میترسند. آشکار است که هیچکس خجالت کشیدن در مقابل دیگران را دوست ندارد و همه ما اگر بتوانیم از این امر اجتناب میکنیم. در واقع، نزدیک به یک پنجم مردم اظهار میدارند برای اینکه در حضور دیگران خجالت نکشند از صحبت کردن در حضور جمع یا غذاخوردن در رستوران، اجتناب ورزند. اما، ترس از شیوه عملکرد، بهنحوی که موجب خجالت یا تحقیر شود، در کودکان یا نوجوانان مبتلا به فوبی اجتماعی آنقدر فراگیر است که به طور جدی در فرصتها و فعالیتهای اجتماعی دیگر آن ها اخلال ایجاد میکند و غالباً منجر به تنهایی و رنج میشود. اگر چه کودکان مبتلا به فوبی اجتماعی مایلند مورد علاقه دیگران باشند، نگرانی دائم درباره در معرض دید دیگران قرار گرفتن یا پرداختن به کارهایی که آن ها را احمق جلوه دهد، مانع از شکلگیری هر گونه رفتاری میشود که دوست دارند با دیگران داشته باشند. چنانچه دیگران سعی کنند این کودکان را به موقعیتهای اجتماعی تشویق یا واردار کنند، آن ها ممکن است گریه کنند، قشقرق بهراه بیندازند یا حتی بیشتر عقبنشینی کنند. در موارد خیلی شدید، کودکان به اختلال اضطراب اجتماعی فراگیر مبتلا میشوند. این کودکان از اغلب موقعیتهای اجتماعی هراس دارند، از ملاقات یا صحبت با اشخاص جدید میترسند، از تماس با هر فردی خارج از نظام خانواده خود اجتناب میورزند و حضور در مدرسه و مشارکت در فعالیتهای تفریحی، در مجموع، برایشان خیلی دشوار است. (راکیل[۲۷] و همکاران، ۲۰۱۰).
اضطراب مربوط به اضطراب اجتماعی به قدری شدید است که موجب بروز حالتهایی نظیر سرخشدن چهره، لکنت زبان، تعریق، دل درد، افزایش ضربان قلب، لرزش یا حمله وحشتزدگی کامل میشود. نوجوانان مبتلا به فوبی اجتماعی همواره عقیده دارند که واکنشهای جسمانی مشهودشان موجب میشود تا احساس بی لیاقتی نهفتهیانها، در معرض دید دیگران قرار گیرد و باعث تحقیرشان شود. وحتی این دیدگاه که سایرین از ناآرامی آن ها کاملاً آگاه هستند، موجب اضطراب یشتر در این کودکان میشود. کودکان مبتلا به فوبی اجتماعی در کی دور باطل منتظر بروز مشکل ناراحتی یا عملکرد ضعیف خود هستند، انتظاری که با نزدیک شدن به موقعیت ترسناک اضطراب بیشتری را در آن ها بر میانگیزد و این تنها به افزایش دلشوره و تشدید بیشتر نشانه های جسمانی آن ها در آن موقعیت می انجامد. در نتیجه، این کودکان از موقعیتها یا فعالیتهای اجتماعی از قبیل تماس تلفنی با یک همکلاسی برای تکمیل تکلیفهای ناقص، درخواست از معلم برای توضیح مطالب درسی، جواب دادن به تلفن یا قرار ملاقات، اجتناب میورزند (اسکینرینگ[۲۸]، هودسان و رپی، ۲۰۰۰).
اگرچه اضطراب اجتماعی و کمرویی گذرا به عنوان بخشی از رشد بههنجار تلقی میشوند، نوجوانان مبتلا به فوبی اجتماعی، دچار اضطرابی ماندگار میشوند. اغلب، اضطرابهای آنان با تمرکز بر خود همراه است که به افزایش انتقاد از خود می انجامد و نشانه های هیجانی را تشدید میکند. این فرایند نزولی مارپیچی به بروز مشکلاتی جدی در کفایت اجتماعی و برقراری روابط دوستانه با دیگران منجر میشود (سادوک، ۲۰۰۷).
شیوع، اختلالهای همراه و سیر
تقریبا ۱ تا ۳ درصد کودکان به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا هستند و تعداد دخترانی که به این اختلال دچار میشوند بیش از پسران است. دختران ممکن است اضطراب اجتماعی بیشتری را تجربه کنند، چون آن ها بیش از پسران نگران صلاحیت اجتماعی هستند و برای روابط بین فردی اهمیت زیادی قائلند. از میان کودکانی که به دلیل اختلالهای اضطرابی برای درمان ارجاع میشوند، بیش از ۲۰ درصد، بر اساس تشخیص اولیه، اختلال اضطراب اجتماعی دارند و در کودکانی که به دلیل سایر اختلالهای اضطرابی ارجاع میشوند، اختلال اضطراب اجتماعی متداولترین تشخیص ثانویه است. با این حال، چون خجالت کشیدن در جامعه ما رایج است و احتمالاً حتی وقتی این کودکان دچار آشفتگی شدید میشوند به مشکلاتشان توجه نمیشود. اکثر اضطرابهای اجتماعی در افراد جوان نادیده گرفته میشوند (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).
تقریبا دو سوم کودکان و نوجوانان مبتلا به فوبیهای خاص، اختلال اضطرابی دیگری نیز دارند که فوبی خاص یا ختلال وحشتزدگی، رایجترین آن ها است. در برخی موارد، اختلال اضطراب اجتماعی شدید میتوند فرد را برای ابتلا به اختلال وحشتزدگی و آگورافوبیا مستعد سازد. تقریبا ۲۰ درصد نوجوانان مبتلا به فوبی اجتماعی، اختلال افسردگی عمده نیز دارند (سادوک، ۲۰۰۷؛ مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹؛ سادوک، ۲۰۰۷؛ مارتین و ولکمار، ۲۰۰۷).
عوامل سبب شناختی
نظریه ها و علل بیشماری برای تبیین مبانی اساسی ترس و اضطراب کودکان ارائه شده است، که در این بخش به خلاصهای از مهمترین آن ها اشاره میکنیم. بررسی ترس و اضطراب در کودکان به کارهای کلاسیک فروید (۱۹۰۹/۱۹۵۳) بر روی هانس کوچولو، شرطی سازی ترس در آلبرت کوچولو توسط واتسون و رینر (۱۹۲۰) و کارهای بهیادماندنی بالبی (۱۹۷۳) در زمینهی دلبستگی اولیه یا فقدان آن بر میگردد. اگر چه نسبت به هر یک از این نظریه ها و سودمند آن برای شناخت ترس و اضطراب در هشیاراضطراب، تأثیری عمیق گذاشته است (نجاریان و داوودی، ۱۳۸۹).