۱۶۸۰
شکل۲-۲ روند تغییرات دما در منطقه مورد مطالعه در سال ۱۳۸۸.
شکل ۲-۳میانگین بارش ماهانه در منطقه مورد مطالعه در سال ۱۳۸۸.
۲-۳-صنعت
با توجه به وضعیت جغرافیایی طبیعی و به لحاظ قابلیتها و توانمندیهای بالقوه استان اصفهان، بستر مناسبی برای استقرار واحدهای کوچک و بزرگ صنعتی فراهم شده است و در حال حاضر استان اصفهان به عنوان دومین قطب صنعتی کشور پس از تهران شناخته می شود. از نظر خوشهبندی صنعتی، در استان ۲۵ خوشه صنعتی اصلی وجود دارد که شامل سنگ، فرش دستباف، آجر، نساجی- فرش ماشینی، فلزات قیمتی و سنگهای گرانبها، نساجی- ملحفه بافی، محصولات لبنی، صنایع ریختهگری، کاشی و سرامیک، نساجی-کشباف و جوراب بافی، نساجی- حوله بافی، قطعات پلاستیکی تزریقی، قطعات خودرو، گلیم بافی، صنایع لوله و اتصالات پلیاتیلن، گلابگیری، نساجی-گردبافی و دوزندگی، خاتم سازی، برنجکوبی، نساجی- برزنتبافی، صنایع ریختهگری، مخملبافی، قلمکاری، منبت و معرقکاری میشود. در مجموع ۵۲ شهرک صنعتی در استان اصفهان وجود دارد که در این بین ۴۰ شهرک صنعتی فعال، و ۱۲ شهرک صنعتی نیز غیرفعال هستند. در محدوده مورد مطالعه ۱۷ شهرک صنعتی فعال به نامهای شهرک صنعتی منتظریه، اشترجان، حسینآباد و محمودآباد، مورچهخورت، دولتآباد، مبارکه، کمشچه، جی، سگزی، جهاد، دهسرخ، علویجه، تیران، بزرگ اصفهان، صفه، نجفآباد ۱ و نجفآباد ۲ وجود دارد(شرکت شهرکهای صنعتی استان اصفهان، ۱۳۸۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
علاوه بر شهرکهای صنعتی، ۲۹ صنعت بزرگ و آلاینده از نظر پساب، پسماند و آلودگی هوا در محدوده شعاع ۵۰ کیلومتری شهر اصفهان قرار دارد.
۲-۴-منابع آلاینده شهری
از مهمترین منابع آلاینده شهری میتوان به سوزاندن فراوردههای نفتی (سوختهای فسیلی) اشاره کرد که در صنایع مختلف برای تولید انرژی استفاده میشود و یا به عنوان سوخت در وسایل نقلیه موتوری به منظور حمل و نقل و سایر موارد استفاده میشود. بیشترین مصرف فراوردههای نفتی در منطقه مورد مطالعه به ترتیب شامل نفت کوره با مصرف سالانه حدود ۳۱۹۹ هزار تن، نفت گاز(۲۴۴۸ هزار تن)، بنزین معمولی(۱۵۱۴ هزار تن)، نفت سفید(۱۱۷ هزار تن)، گاز مایع(۹۰ هزار تن)، سوخت هواپیما(۶۳ هزار متر مکعب)، گوگرد(۳۷ هزار تن)، بنزین سوپر(۳۰ هزار تن) و سایر فراوردههای نفتی(مجموع ۲۱۸۸ هزار تن) میباشد (شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران-منطقه اصفهان، ۱۳۸۷).
۲-۵-زمین شناسی منطقه
زون ایران مرکزی یکی از بزرگترین و پیچیدهترین واحدهای زمین شناسی ایران زمین است که به شکل مثلثی بزرگ در مرکز ایران واقع شده است. بخش عمده حوضه آبریز گاوخونی با وسعت ۴۱۵۵۰ کیلومتر مربع تقریباً در بخش مرکزی با کمی تمایل به سمت جنوب غربی این زون واقع شده است. این حوضه آبریز از سمت جنوب و جنوب غرب،بخش هایی از واحدهای زمینشناختی سنندج – سیرجان و زاگرس مرتفع را دربرمیگیرد. در زیر خلاصهای از وضعیت زمین شناسی و تاریخچه تکوین زمینشناختی در این سه واحد که بخشهایی از حوضه آبریز باتلاق گاوخونی را شامل میشوند، ارائه میگردد.
۲-۵-۱-زون ایران مرکزی
زون زمین شناسی ایران مرکزی، قدیمیترین سنگهای دگرگون شده پرکامبرین، تا آتشفشانهای فعال و نیمهفعال امروزی را شامل می شود. درواقع این واحدها را میتوان قدیمیترین پوسته قارهای در ایران دانست، که حوادث زمینشناختی فراوانی به خود دیده است. قدیمیترین سازندهای حوضه آبریز باتلاق گاوخونی در این واحد زمین شناسی شامل شیست، فیلیت، کوارتزیت، مرمر، گنیس، و سنگهای آهکی و آتشفشانی دگرگون شده پرکامبرین است که ضخامت آنها گاهی اوقات به بیش از ده هزار متر میرسد و بیشتر در بخشهای غربی حوضه آبریز(غرب شهرستان نجفآباد) رخنمون دارند. این سنگها در اثر حرکات فاز کوهزایی کاتانگایی(Katangan) بهشدت دگرگون شده اند، و از پرکامبرین پسین تا تریاس(Teriassic) رسوبات قارهای یا دریایی کمژرفا روی آن را میپوشاند که به پوشش پلاتفرم(Platform) معروف است. رسوبات اردویسین(Ordovician) و سیلورین(Silurian) در بیشتر نقاط حوضه که در واحد زمینشناختی ایران مرکزی قرار گرفتهاند، با نبود چینه(Hiatus) همراه است. البته در انتهاییترین مرز شمالی حوضه(مرز شمالی مورچهخورت)، رخنمونهایی از ماسهسنگ، دولومیت با سنگهای آتشفشانی به سن سیلورین – دونین زیرین(Lower Devonian) مشاهده میگردد. پیشروی گسترده دریا در دونین بالایی و ادامه آن تا کربونیفر زیرین(LowerCarboniferous) ابتدا رسوبات تخریبی و ماسهسنگی و سپس سنگ آهک و شیلهای مناطق کمعمق دریایی را به جای گذاشته است. با پسروی دریا در کربونیفر بالایی، بین رسوبات پرمین و سنگهای قدیمیتر دگرشیبی به چشم میخورد. به عبارت دیگر پس از یک دوره نبود رسوبگذاری در کربونیفر بالایی، پیشروی دریای پرمین(Permian) آغاز میگردد. دوره پرمین همراه با رسوبگذاری رخساره های ماسهسنگی، آهکی و شیلی بوده که رخنمون آنها در ارتفاعات شرقی شهرستان شهرضا، ارتفاعات مرز شمالی حوضه در محدوده مورچهخورت و نیز شمال غربی حوضه قابل مشاهده است.
در تریاس زیرین و میانی در نواحی مرکزی و شمال شرقی حوضه رسوباتی از جنس
سنگآهک، آهک مارنی، دولومیت، و سنگآهک دولومیتی نهشته شده که به این رسوبات در تریاس بالایی در شمال غربی حوضه رسوبات شیلی اضافه می شود. در لیاس(Lias) رسوبات قارهای و دریایی کمژرفا، که متشکل از شیل و ماسهسنگ میباشد برجای گذاشته شده است. چنین استنباط می شود که محیط تشکیل این گونه رسوبات در تریاس بالایی، لیاس و قسمتی از ژوراسیک میانی(Doger) بیشتر محیطهای کرانهای و مردابی بوده و احیانأ گهگاه در اثر پسروی و پیشروی متناوب دریا، ارتباط محیط دریایی با مرداب قطع یا وصل میشده است. پیشروی تدریجی آب دریا در دوگر و مالم(ژوراسیک میانی و بالایی) موجب تشکیل رسوبات و رخساره های دریایی از نوع مارن، شیل، و آهک می شود. اما در ژوراسیک پایانی(Late Jurasic) با عقبنشینی دریا رسوبات قارهای رنگین(قرمزرنگ) نهشته می شود، که در اثر فاز کوهزایی سیمرین پسین(Late Cimerian) تشکیل شده اند. وجود رخساره های مربوط به نواحی کمعمق دریایی در جنوب غربی اصفهان، حاکی از پیشروی دریا در کرتاسه آغازی(نئوکومین –Neocomian) میباشد. پس از نئوکومین، دریای کرتاسه زیرین اکثر نواحی ایران مرکزی را در بر میگیرد، و باعث نهشته شدن رسوبات کنگلومرایی، ماسهسنگ، سنگآهک، و شیلهای اوربیتولیندار میگردد. رخنمونهای آهکی واقع در جنوب، جنوب غربی و غرب شهرستان اصفهان متعلق به همین دوره میباشد. در کرتاسه بالایی به علت حرکات شدید
کوهزایی، و متعاقب آن فرسایش زیاد، تغیرات رخسارهای شدید بوده ولی گسترش جغرافیایی آنها به اندازه کرتاسه زیرین نبودهاست. رخنمونهایی از این رسوبات در نقاط مختلف حوضه به صورت پراکنده دیده می شود.
در ائوسن و الیگوسن(Eocen & Oligocene)، اگرچه رخساره های آهکی و مارنهای نومولیتدار در برخی نواحی حوضه از جمله جنوب تا غرب شهرستان اصفهان تشکیل
شده، ولی فعالیت شدید آتشفشانی در این دورهها پدیده های رسوبی را که عمدتأ در نواحی شمالی و شرقی حوضه رخنمون دارند تحتالشعاع قرار دادهاند. رخساره های آهکی و مارنی الیگومیوسن در سطح حوضه اندک بوده، و به رخنمونهای کوچکی در شرق شهرستان شهرضا، شمال و شمال شرقی شهر اصفهان در کوههای جعفرآباد، سفید، کفتار و شمال حوضه در میمه و مورچهخورت، و به صورت پراکنده در جنوب حوضه محدود میگردد.
سنگهای نئوژن(Neogene) بیشتر از نوع رخساره های خشکی است که شامل کنگلومرا، ماسهسنگ، و مارن میباشد. برونزد این رسوبات با وسعت قابل توجهی در اکثر قسمت های حوضه گاوخونی دیده می شود.
از گسلهای عمده و مهم این زون که در شکلدهی ساختار و زمین شناسی حوضه موثر بوده اند میتوان به گسلهای بافت – نائین و قم – زفره اشاره کرد، که سازندهای زمینشناختی ارتفاعات شرق، شمال شرق، و شمال حوضه را تحت تاثیر قرار دادهاند. طول این گسل در حوضه بالغ بر ۱۰۰ کیلومتر است که توسط گسلهای فرعی به قطعات کوچکتری تقسیم شدهاند. فعالیتهای آتشفشانی و آذرین در این زون نسبتأ زیاد است که از مهمترین آنها
میتوان نوار آتشفشانی سهند – بزمان را نام برد که بخشی از ارتفاعات شمالی و شرقی حوضه را تشکیل می دهند و عمدتأ متعلق به ائوسن و دوره های بعد میباشند.
۲-۵-۲-زون سنندج – سیرجان
هرچند زون سنندج – سیرجان را میتوان در اصل جزئی از ایران مرکزی به شمار آورد، ولی با توجه به مشخصههای ویژه آن که به صورت نوار طویل دگرگونشدهای در امتداد و به موازات روراندگی زاگرس قرار دارد، لازم است به آن مختصری اشاره گردد.
زون سنندج – سیرجان از نظر رسوبگذاری، و خصوصیات ساختاری، مانند ایران مرکزی است ولی جهت و امتداد کلی آن از امتداد کلی زاگرس پیروی می کند و به علاوه آتشفشانهای ترشیری در آن گسترش چندانی ندارد. این زون فعالترین زون ساختاری ایران به شمار میرود و تا سنوزوئیک فازهای دگرگونی و ماگماتیسم مهمی را پشت سر گذاشته است(آقانباتی،۱۳۸۳).
زون سنندج – سیرجان را از ناحیه گلپایگان به دو بخش شمال غربی و جنوب شرقی تقسیم کرده اند. در بخشهایی از جنوب شرقیآن کوهزاییهای پرکامبرین و تریاس میانی دگرشکلی و دگرگونیهای مهمی به وجود آورده نظیر گنیس، آمفیبولیت، دولومیت، و آهکهای دولومیتی مرمر شده، جنوب و جنوب شرقی گلپایگان و اطراف سد زایندهرود، و سنگهای نفوذی محلی در حوضه زایندهرود (بخشغربی خارج محدوده مطالعاتی است). این سنگهای دگرگونشده، توسط ماسهسنگها و شیلهای رسین – لیاس به طور دگرشیب پوشیده شده اند. در اثر فاز کوهزایی سیمرین پسین ماگماتیسم در این زون سبب ایجاد توده نفوذی کلاه قاضی(گرانودیوریت کلاه قاضی) شدهاست. وجود دگرشیبی بین رسوبات ژوراسیک و رسوبات جدیدتر حاکی از آن است که بخشهایی از زون سنندج – سیرجان طی تقریبأ ۳۵ میلیون سال(ژوراسیک پایانی – کرتاسه زیرین) از آب خارج بوده و این مسئله به عملکرد فاز کوهزایی مذکور مربوط می شود.
از گسلهای مهم مربوط به این زون میتوان به گسل سد زایندهرود و همچنین گسلهای طولی شمال آن اشاره کرد که عمدتأ در مسیر خود سبب قطع سنگهای دگرگونی پرکامبرین این زون شده اند. این گسلها به طور محلی در انتقال آب نقش بسزایی دارند.
۲-۵-۳-زون زاگرس مرتفع یا زاگرس رورانده
زون زاگرس چینخورده به تدریج به سمت شمال شرق به یک منطقه رورانده منتهی
می شود. این منطقه به شدت خرد شده و گسلخورده میباشد که به صورت نوار باریک و
کمعرض بین زون سنندج – سیرجان و زاگرس چینخورده قرار دارد و چون مرتفعترین
کوههای زاگرس را نیز شامل می شود به زاگرس مرتفع معروف است ولی به دلیل خردشدگی و روراندگی شدید، زون خردشده یا منطقه راندگی نیز نامیده می شود.
زون مزبور گودترین بخش فرورفتگی زاگرس را طی دوران مزوزوئیک و اوایل ترشیری تشکیل میدادهاست. در این فرورفتگی ضخامت لایه های دریایی لیاس تا ائوسن به ۵۳۰۰ متر میرسد. وجود سنگهای تخریبی در این زون، نشانه حرکات مهمی در کرتاسه بالا – پلیوسن(فاز کوزایی لارامین) است که سبب بالا آمدن زمین، چینخوردگی و تخریب شدهاست.
به طور کلی امتداد اصلی چینخوردگی حوضه(در سه زون زمین شناسی مذکور) شمال غربی– جنوب شرقی است که به صورت محلی در برخی نواحی که در زون ایران مرکزی واقع شده به علت عملکرد گسلهای فرعی از روند اصلی چینخوردگی تبعیت نمیکند.
در ادامهوضعیت چینهشناختی در حوضه آبریز گاوخونی بیان می شود.
قدیمیترین سنگهای حوضه که بخشی از آن در حدود ۶۰ کیلومتری جنوب غربی اصفهان رخنمون دارد ارتفاعاتی را تشکیل میدهد که شامل شیست، گنیس، آندزیتهای دگرگون شده و میانلایه هایی از سنگآهک و دولومیت دگرگون شده پرکامبرین می شود. رخنمونهایی از این سنگها نیز در اطراف سد زایندهرود مشاهده می شود.
هرچند در فاصله زمانی اردویسین تا سیلورین در نواحی مرکزی و جنوبی حوضه با یک نبود رسوبگذاری مواجه هستیم ولی در انتهاییترین بخشهای شمالی حوضه(مورچهخورت) در دامنه غربی کوههای کهرود و همچنین در سرمرغ رخنمونهایی از رسوبات کربناتی و آواری سیلورین – دونین به چشم میخورد.
رخنمونهای کوچکی از ماسهسنگها و شیلهای دونین به وسعت ۱۳ کیلومتر مربع با میانلایه هایی از سنگ آهک و دولومیت ماسهای در مناطق جنوبی و غربی اسفنداران و در زردکوه(شمال خاوری روستای زفره) وجود دارد که معادل سازند پادها است و همبری زیرین آنها گسلی است.
با شروع پیشروی دریای پرمین، ابتدا رسوبات شیلی و ماسهسنگی و نهایتأ سنگآهک و دولومیت نهشته میگردد. رسوبات شیلی و ماسهسنگی این دوره با وسعت بیش از ۵۱ کیلومتر مربع عمدتأ در نواحی جنوبی منطقه لنجانات و اسفنداران، و نواحی شمالی کوهپایه – سگزی برونزد دارند، در صورتی که سنگهای آهکی و دولومیتی این دوره در اکثر مناطق از گسترش قابل توجهی برخوردار است.
در لیاس مانند تریاس بالایی رسوبات قارهای و دریایی کمعمق شیل و ماسهسنگ در مناطقی از حوضه نهشته شدهاست. پیشروی تدریجی آب دریا در دوگر و مالم(ژوراسیک میانی و بالایی) موجب تشکیل رسوبات و رخساره های دریایی از نوع مارن، شیل، و آهک می شود. اما در ژوراسیک پایانی با عقبنشینی دریا رسوبات قارهای قرمزرنگ نهشته می شود که موید فاز کوهزایی سیمرین پسین میباشد. گسترش رسوبات ژوراسیک در کل حوضه حدود ۱۳۹۰ کیلومتر مربع است که عمدتأ در محدوده غرب، جنوب غربی، و مرکز حوضه رخنمون دارند.
در کرتاسه آغازین(نئوکومین) دریا پیشروی چشمگیری در آن بخش از حوضه که در زون ایران مرکزی واقع شده است نداشتهاست. ولی در برخی نقاط از جمله جنوب غربی اصفهان باعث نهشته شدن رخساره های دریایی کمعمق شدهاست. در حالی که در همان زمان در آن بخش از حوضه که در زون زمینشناختی زاگرس مرتفع قرار دارد رسوبات ضخیمی شامل
ماسهسنگ و شیل قرمز با میانلایه هایی از سنگ آهک رسی، آهک ریفی، و آهک
اوربیتولیندار نهشته شدهاست که با رسوبات کرتاسه زیرین و بالایی، عمده ارتفاعات این محدوده را تشکیل می دهند.
پس از نئوکومین دریای کرتاسه زیرین با پیشروی وسیع خود اکثر نواحی حوضه را دربرمیگیرد و رسوبات کنگلومرایی، ماسهسنگی، آهکی و شیلهای اوربیتولیندار در اکثر نقاط حوضه برجای می گذارد و سرانجام در کرتاسه بالایی، به علت حرکات شدید کوهزایی و فرسایش زیاد، تغییرات رخسارهای شدید بوده، ولی گسترش جغرافیایی آنها به اندازه کرتاسه زیرین نبودهاست.
در نواحی شمالی حوضه آبریز گاوخونی اثری از رسوبات کرتاسه بالایی به چشم نمیخورد که یا موید توقف رسوبگذاری در سنومانین و تورونین است، و یا ناشی از فرسایش شدید در ائوسن میباشد. بنابراین نهشتههای دوران سوم مستقیمأ روی رسوبات کرتاسه زیرین قرار میگیرند.
در محدوده جنوب و جنوبشرقی حوضه رسوبات کرتاسه در نواری عریض و طویل به موازات زاگرس مرتفع شامل شیلهای هوازده، سنگ آهک تخریبی، و سنگآهک تودهای اوربیتولیندار میباشد. رسوبات دوران سوم با توجه به عملکرد فاز کوهزایی لارامید در پالئوسن، با کنگلومرا، ماسهسنگ، و رسوبات مردابی شروع می شود. طی ائوسن و الیگوسن رخساره آهک و مارنهای نومولیتدار در برخی مناطق حوضه نهشته شدهاست اما فعالیت شدید آتشفشانی در این دورهها پدیده های رسوبی را تحتالشعاع قرار دادهاند. رسوبات نئوژن که بیشتر از نوع رخساره های خشکی بوده بیشتر شامل ماسهسنگ، مارن، و کنگلومرا است که موید حوضه رسوبی کمعمق است.
سنگهای ائوسن در محدوده شمال و شمال شرق حوضه شامل ۱۲۰ و ۷۰۰ متر کنگلومرا، آهک کنگلومرایی، آهک ماسهای، مارن ماسهای قرمز، و مارن سفید به سن ائوسن زیرین است، که روی رسوبات قدیمیتر از آلبین تا لیاس قرار گرفتهاند که میتوان گفت معادل کنگلومرای کرمان و فجن است. نهشتههای ائوسن در جنوب غربی اصفهان با ۱۰۰ تا ۳۰۰ متر کنگلومرا و سنگآهک شروع می شود. برونزد این رسوبات در یال شمالی کوه پنجه و یال جنوبی کوه شالرا دیده می شود. در این ناحیه رسوبات کرتاسه توسط ۵۰ تا ۳۰۰ متر کنگلومرا همراه با میانلایه هایی از سنگآهک کنگلومرایی، مارن، و سنگ آهک مارنی واقع در قاعده توالی رسوبی ائوسن را تشکیل می دهند به صورت دگرشیبی پیوستهنما پوشیده می شود. در شمال شرقی اصفهان در کوهزرد نیز رخنمونهایی از این رسوبات وجود دارد. در حدود ۸ کیلومتری شمال نجفآباد در کوه کاسهکام برونزدی از سنگآهک نومولیتی با میانلایه هایی از کنگلومرا و سنگآهک کنگلومرایی مشاهده می شود.
رسوبات الیگو – میوسن در ناحیه اصفهان وسعت چندانی نداشته و به صورت تودههای پراکندهای در شمال و شمال شرقی اصفهان در محدوده اصفهان – برخوار و
کوهپایه – سگزی رخنمون دارند. وسعت رسوبات الیگومیوسن در جنوب شرقی حوضه نسبت به نواحی مرکزی آن بیشتر بوده و شامل آهک، مارن، و آهک مارنی است.