غلام حسین
کاشف
اسم، فعل ظروف صفت ضمیر ادوات جر ادوات عطف اصوات فروعات فعل کنایات
فرشید ورد
اسم، فعل، صفت ،قید، حرف ،صوت
فیروز منش
اسم فعل قید صفت حرف اضافه حرف ربط اصوات عدد کنایه
قریب
اسم فعل قید صفت حرف اضافه حرف ربط اصوات عدد کنایه
کامیار
اسم فعل قید صفت نقش نما ضمیر اصوات کلمهای که قید را توصیف میکند. کلمهای که صفت را توصیف میکند
کمال طالقانی
اسم فعل قید صفت حرف اضافه حرف ربط اصوات عدد کنایه
گلفام
اسم ،فعل قید صفت حرف ربط حرف اضافه شبه جمله
مشکوه الدینی
اسم ،فعل ،صفت، قید، حرف اضافه
میرزا حبیب
اسم، فعل ،حرف
میرزاحسنبنمحمدطالقانی
اسم ،فعل ،حرف
ناظم الاطباء
اسم معین، فعل ،اسم فعل، کلمهی اشاره، کلمهی موصول، کلمهی غیر موصول، حرف، ضمیر، صفت
با توجه به جدول مشخص گردید؛اکثر دستور نویسان در شش نوع کلمهی «اسم، فعل، صفت، صوت، حرف و قید» اشتراک نظر دارند، غیر از ناظم الاطباء که به مقولهی قید نپرداخته و تقریباً تقسیم بندی متفاوتی را نسبت به دیگران انجام داده است و نیز غلام حسین کاشف که قیدها را فقط به ظروف (زمان و مکان) محدود کرده است.
ضمیر نیز از جمله مقوله های دستوری است که در جدول از فراوانی نسبی برخوردار است به طوری که در تقسیم بندی افرادی مانند ناظم الاطباء، کاشف، خانلری، وحیدیان کامیار، انوری، گیوی و همچنین ابوالقاسمی وجود دارد. اگر چه ضمیر میتواند همه نقشهایی را که اسم قابلیت پذیرش آنها را دارد ، داشته باشد، اما باید در تقسیم بندی انواع کلمه جایگاه مجزایی برای آن در نظر گرفت؛ چرا که ضمیر یک مجموعه است با ویژگیهای خاص خود مانند داشتن شخص، شمار، جنس، غایب و مخاطب بودن. وحیدیان کامیار نیز ضمیر را نوعی کلمه میداند که همهی نقشهای اسم را میپذیرد جز نقش ندایی . (وحیدیان کامیار، ۱۳۸۶: ۳۳)خیامپور نیز از جمله کسانی است که «ضمیر» را جزء اقسام کلمه نمیداند؛ زیرا کلمات را به اعتبار نقش و عملی که در جمله دارند، به شش قسم تقسیم کرده و میگوید: «کلمه اگر مستقیماً بتواند مسندالیه باشد ، اسم است و اگر همیشه مسند باشد، فعل است. اگر برای مقید ساختن اسم باشد، صفت است و اگر فقط برای مقید ساختن فعل یا شبه جمله باشد، قید است و اگر جانشین جمله باشد، شبه جمله است و اگر معنای مستقلی نداشته باشد تا بتواند یکی از وظایف مذکور را انجام دهد ادات یا حرف است.» (خیام پور، ۱۳۵۲: ۲۰-۱۹)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
حال آن که مشخص کردن همهی انواع کلمه بر اساس نقشهایی که در جمله میگیرند تعیین نمیشود[۱] و نمیتوان این نکته را به همهی انواع کلمه تعمیم داد. مورد قابل توجه دیگر، مبحث حروف میباشد که برخی از دستور نویسان، حروف ربط و اضافه را از هم جدا کرده وهر یک را یک نوع کلمه دانستهاند، در صورتی که جدا کردن حروف از هم براساس نقشهایی است که در جمله دارند و ویژگی اصلی همهی آنها، دلالتداشتن بر معنای غیر مستقل است.
در نتیجه حرف ربط و اضافه هر دو میتواند تحت عنوان حروف به کار رود. در مورد اعداد نیز که برخی آن را نوعی کلمه دانسته اند، باید این گونه گفت که؛اعداد جز صفاتاز نوع شمارشی محسوب میشوند و نباید آن را یک کلمه نامید. کنایات هم – که در بعضی از تقسیم بندیها قرار دارد- نوع کلمه را مشخص نمیکند، بلکه بیان گر یک مفهوم است که میتواند زیر مجموعهی صفت، شبه جمله و… قرار بگیرد.
صفت قید و صفت صفت، دو نوع کلمه است که در تقسیم بندی وحیدیان کامیار وجود دارد. این در صورتی است که وقتی ما کلمهای را صفت مینامیم، این صفت میتواند هر کلمهای را توصیف کند و همهی این موارد زیر مجموعهی صفت قرار میگیرد.