بسیاری ازصاحب نظران حسابداری براین باورند که واحدهای تجاری، داوطلبانه تمام اطلاعاتی را افشا می کنندکه برای عملکرد بهینه بازار سرمایه ضرورت دارد. به نظر این گروه، افشا نکردن برخی از اطلاعات، به این دلیل است که یا برای سرمایه گذاران نامربوط محسوب شده یا از منابع دیگری دریافت می شود. افشای پیشبینی های شرکت (سود یا جریان نقدی) از جمله اطلاعات اضافی است که به دلیل مزایای زیر برای سرمایه گذاران افشا میگردد:
۱) از آنجایی که سرمایه گذاری ها با توجه به انتظار از سودآوری عملیات آتی انجام میگیرد، افشای پیشبینی های عملیات آتی، اطلاعات اساسی مورد نیاز سرمایه گذاران را برآورده خواهد کرد.
۲) افشای پیشبینی های واحد تجاری، دانش مدیریت را از عملیات شرکت و نظر او را از دورنمای آتی چنین عملیاتی برای سرمایه گذاران مشخص میکند. کارایی بازار بر غیب گویی دلالت نمی کند. بنابرین، از آنجایی که اطلاعات در مورد آینده واحد تجاری برای همگان افشا نمی شود، ممکن است فرض شود که اطلاعات فورا در قیمت سهام منعکس نشده است. با انتشار پیشبینی های واحد تجاری، قیمت سهام به طور کاراتر به آن واکنش نشان میدهد. (تونا و وردی[۴۶]،۲۰۰۸)
پاتل[۴۷] در سال ۱۹۹۶ واکنش قیمت های سهام را به افشای اختیاری پیشبینی های سود سالانه هر سهم در ۳۳۶ شرکت بررسی کرد؛ نتایج پژوهش او نشان داد، واکنش قیمت سهام به طور متوسط در هفته افشای پیشبینی وجود دارد.
۳) افشای عمومی اطلاعات مربوط به نیازهای سرمایه گذاران ممکن است جلوی بازده های غیر عادی افرادی را بگیرد که به اطلاعات داخلی دسترسی ندارد.
۴) افشای پیشبینی واحد تجاری برای سرمایه گذاران، مبنای بهتری از ارزیابی عملکرد مدیران فراهم خواهد آورد (چامبزر[۴۸]، ۲۰۱۰).
برخی دیگر از پژوهشگران حسابداری بر این باورند که شرکت های سهامی فقط در صورت الزام از طرف حرفه حسابداری یا نهادهای دولتی وقانونی، اطلاعات اضافی را افشا میکنند. لذا به دلایل زیر افشای پیشبینی های واحد تجاری را صحیح نمی دانند.
۱) پیشبینی ها با عدم اطمینان همراه هستند و میتواند سرمایه گذاران را گمراه کند.
۲) مدیریت ممکن است پیشبینی ها را با دقت تهیه نکند و در نتیجه اطلاعات نادرست، سرمایه گذاران متضرر شوند.
۳) پیشبینی ها برای حسابرسی مشکل است .
۴) افشای پیشبینی به نفع رقبا و به زیان واحد تجاری و در نتیجه سهامداران است.
منتقدان در پاسخ به مسئله پیش گفته با دلایل محکم و واضح به رد دیدگاه عدم افشای اطلاعات اضافی پرداختند:
عدم اطمینان پیشبینی ها، اجتناب ناپذیراست و این عدم اطمینان از تنوع عناصر تشکیل دهنده ای نشأت میگیرد که خود نامطمئن هستند. ولی این قضیه به معنای بی ارزش بودن پیشبینی ها نیست. کنترل بودجه ای بر ضرورت پیشبینی کردن دلالت میکند. همان طور که تصمیمات مدیریت در مورد سطح تولید، توسعه تولیدو سایر عوامل مربوط به عمرتجاری انجام می شود، پیشبینی ها برای اتخاذ تصمیم گیری های بهتر، اهمیت فوق العاده ای خواهد داشت (تونا و وردی،۲۰۰۸).
کیفیت پیشبینی های ارائه شده توسط مدیریت، بسیار بالاتر از پیشبینی هایی است که توسط افراد خارج از سازمان انجام می شود، زیرا مدیریت اطلاعات بیشتری در خصوص وضعیت شرکت دارد، از طرح های جاری شرکت آگاه است و به جزئیات اطلاعات مالی از دوره های مالی قبل دسترسی دارد. به علاوه اغلب منابع قابل ملاحظه ای را به پیشبینی های مالی اختصاص میدهد. مسئله اصلی این نیست که آیا پیشبینی ها به طور کارا قابل اتکا هستند یا خیر، بلکه این مسئله حائز اهمیت است که آیا استفاده کنندگان گزارش های مالی، این گزارش ها را وقتی همراه با پیشبینی باشند، سودمندتر می بینند یا خیر. در گزارش تروبلاد آمده است ” دقت پیشبینی مدیران، مسئله اصلی نیست ، بلکه دقت نسبی استفاده از صورت های مالی بدون پیشبینی و صورت های مالی همراه با پیشبینی مهم است.”
هر چند احتمال دستکاری سود از سوی مدیریت وجود دارد، اما اگر مدیریت مجبور به پاسخگویی در مورد اقلام پیشبینی شده و نتایج واقعی شود، تلاش میکند با دقت تمام و کمک از مشاوران مالی، پیشبینی هایی را ارائه کند که به واقعیت نزدیکتر باشد (تونا و وردی،۲۰۰۸).
از طرف دیگر هر چند حسابرسی پیشبینی ها از حسابرسی نتایج واقعی مشکل تر است اما حسابرسان برای حفظ موقعیت خود و مخصوصا” در ایالات متحده به دلیل وجود خطر دعوی قانونی، به حسابرسی پیشبینی روی می آورند. حسابرسی پیشبینی ها، مسئله بحث برانگیزی است. از طرفی حسابرسان باید دانش پیشبینی کردن را داشته باشند، هر چند خود به عنوان فردی خارج از سازمان نمی توانند پیشبینی های قابل اتکاتری ارائه دهند. از طرف دیگر، سرمایه گذاران تمایل به پیشبینی هایی دارند که دوره طولانی را پوشش دهد، در صورتی که حسابرسی آن ها کار مشکل تری است. زمانی که افشای اطلاعات به صورت الزام برای همه واحدهای تجاری به طور یکسان درآید، دیگر منافعی برای رقبا از شرکت خاصی باقی نمی ماند. در ضمن رقبا میتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع دیگر تحصیل کنند(وای و همکاران[۴۹]،۲۰۰۹).
پیشبینی مدیریت به رغم محاسن موجود با مشکلاتی همراه است. از جمله این که مدیران خود بیشترین فایده را از میزان سود شرکت ها میبرند. سود بالا، ارزش شرکت را افزایش میدهد و سبب افزایش پاداش مدیران می شود. در نتیجه این احتمال وجود دارد که مدیریت به طور جانبدارانه به پیشبینی پرداخته و با اعمال مدیریت سود، سود را بیش از آنچه که هست بیان کند. از طرفی، پیشبینی مدیران اغلب تحت تاثیر سیاست مدیریت قرار میگیرد. مدیران محافظه کار به حداقل برآورد و مدیران خوش بین به حداکثر برآورد می پردازند. همچنین مدیریت ممکن است خود را متعهد به تحقق پیشبینی ها بداند و برای رسیدن به این مقصود، تصمیمات کوتاه مدتی را اتخاذ کند که به منفعت کلی سهامداران نباشد. عدم توفیق واحدهای انتفاعی در تحقق پیشبینی ها میتواند موجب نارضایتی سهامداران شود (قاسمی،۱۳۸۸).
۲-۲-۶) گفتارپنجم: سرمایه گذاران و واکنش های آنان
۲-۲-۶-۱) واکنش بازار به اطلاعات مرتبط با سود گزارش شده