۱-۵-۱٫فرضیه های کلی تحقیق:
فرضیه اول
آموزش مهارت های یادداشت برداری، بر انگیزه پیشرفت در یادگیری دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر و دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان، تأثیر دارد.
برای آزمون این فرضیه ابتدا از آزمون t مستقل استفاده شد. با توجه به نتایج کسب شده ازتجزیه و تحلیل داده ها، میانگین نمره های پیش آزمون انگیزه پیشرفت در یادگیری دانشجویان دو دانشکده در گروه های آزمایش و گواه، یکسان بود اما میانگین در پس آزمون گروه آزمایش به نحو چشمگیری افزایش یافته است. بنابراین می توان گفت که آموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی های دو دانشکده تأثیر داشته و سبب افزایش انگیزه پیشرفت دریادگیری آزمودنی ها شده است. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نیز یافته های فوق را تأیید نمود.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
همچنین داده های بدست آمده از پرسشنامه ی انگیزه پیشرفت در یادگیری(جدول ۴-۳) نشان دادند که انگیزه پیشرفت در یادگیری خیلی پایین از ۲/۱۷ درصد(۱۹ نفر از ۱۱۰ نفر) در پیش آزمون به ۹/۰ درصد( یک نفر از ۱۱۰ نفر) در پس آزمون کاهش یافته است. همچنین رتبه انگیزه پیشرفت در یادگیری پایین از ۲۱ درصد (۲۳ نفر از۱۱۰ نفر ) درپیش آزمون به ۶/۱۳ درصد (۱۵ نفر از ۱۱۰ نفر) کاهش داشته است، اما انگیزه پیشرفت در یادگیری درسطح متوسط هم در پیش آزمون وهم در پس آزمون ۲/۴۸ درصد(۵۳ نفر از ۱۱۰ نفر) بود و بدون تغیر باقی ماند. انگیزه پیشرفت در یادگیری در سطح قوی از ۷/۱۲ درصد(۱۴ نفر از۱۱۰نفر) در پیش آزمون به۲/۲۸ در صد(۳۱ نفر از۱۱۰نفر) در پس آزمون افزایش داشت و بالاخره انگیزه پیشرفت در یادگیری در سطح خیلی قوی درپس آزمون ۱/۹ درصد( ۱۰نفر از۱۱۰ نفر) بود و نسبت به میزان آن در پیش آزمون که ۹/۰ درصد( یک نفر از ۱۱۰ نفر) گزارش شده بود افزایش چشمگیری داشت.
فرضیه دوم
آموزش مهارت های یادداشت برداری، بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر و دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان، تأثیر دارد.
جهت آزمون فرضیه بالا، ابتدا از آزمون tمستقل استفاده گردید. با توجه به نتایج کسب شده ازتجزیه وتحلیل داده ها، میانگین نمره های پیش آزمون خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دو دانشکده در گروه های آزمایش و گواه، یکسان بود اما در پس آزمون گروه آزمایش افزایش یافته است، در نتیجه می توان گفت که آموزش مهارت های یادداشت برداری بر خودکارآمدی تحصیلی آزمودنی ها، تأثیر داشته و سبب افزایش خودکارآمدی تحصیلی شده است. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نیز یافته های فوق را تأیید نمود.
همچنین پس ازتجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی(جدول ۴-۵ ) نتایج به دست آمده نشان داد که ۶/ ۱۳ درصد(۱۵نفراز۱۱۰نفر) و ۶/۳ درصد(۴ نفراز۱۱۰ نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون ناکارآمد و ۴/۸۶ درصد (۹۵ نفراز۱۱۰ نفر) و۴/۹۶ درصد(۱۰۶ نفراز۱۱۰نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون کارآمد هستند. همچنین نتایج بدست آمده از تجزیه وتحلیل داده های حاصل از خرده مقیاس های خودکارآمدی تحصیلی آشکار ساخت که ۱۸ درصد(۲۰نفراز۱۱۰ نفر) و ۵/۵ درصد(۶ نفراز۱۱۰نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون کم استعداد و ۸۲ درصد (۹۰ نفراز۱۱۰نفر ) و۵/۹۴درصد (۱۰۴ نفراز۱۱۰نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون با استعداد، ۷/۲۲ درصد( ۲۵ نفراز۱۱۰نفر) و ۱۰ درصد( ۱۱ نفراز۱۱۰نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون غیر کوشا و ۳/۷۷ درصد(۸۵ نفراز۱۱۰نفر) و ۹۰ درصد( ۹۹ نفراز۱۱۰نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون کوشا، ۳/۲۶ درصد(۲۹ نفراز۱۱۰نفر) و ۲/۱۷ درصد(۱۹ نفراز۱۱۰نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون متأثر ازبافت(زمینه) و ۷/۷۳ درصد(۸۱ نفراز۱۱۰نفر) و ۸/۸۲ درصد(۹۱ نفراز۱۱۰نفر) از دانشجویان به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون بدون تأثیر از بافت(زمینه) بودند.
۲-۵-۱٫فرضیه های جزئی
فرضیه اول
تأثیرآموزش مهارت های یادداشت برداری، بر انگیزه پیشرفت در یادگیری دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر و دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان، متفاوت است.
برای بررسی این فرضیه، با استفاده ازآزمون t مستقل ابتدا تأثیر مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت دریادگیری دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی و سپس تأثیر مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت در یادگیری دانشجویان دانشکده بهداشت را مورد بررسی قرار داده و درآخر نتایج با هم مقایسه گردیدند.
پس از تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری دانشجویان دانشکده ادبیات مشخص شد که میانگین نمره های پیش آزمون انگیزه پیشرفت یادگیری در دو گروه آزمایش و گواه، دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی، یکسان بود، اما میانگین در پس آزمون گروه آزمایش به نحو چشمگیری افزایش یافته بود، در نتیجه می توان گفت که آموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی های دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تأثیر داشته و سبب افزایش انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی های دانشکده ادبیات و علوم انسانی شده است.
همچنین با توجه به نتایج کسب شده از تجزیه و تحلیل داده ها ی جمع آوری شده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی های دانشکده بهداشت نیز مشخص شد که میانگین نمره های پیش آزمون انگیزه پیشرفت در یادگیری در دو گروه آزمایش و گواه دانشجویان دانشکده بهداشت یکسان بود، اما میانگین در پس آزمون گروه آزمایش به نحو چشمگیری افزایش یافته بود، بنابراین می توان گفت که آموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی های دانشکده بهداشت، تأثیر داشته و سبب افزایش انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی های دانشکده بهداشت شده است.
مقایسه تأثیرآموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت در یادگیری دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دانشجویان دانشکده بهداشت، نشان می دهد که آموزش مهارت های یادداشت برداری، سبب افزایش انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی های هر دو دانشکده شده است.
فرضیه دوم
تأثیرآموزش مهارت های یادداشت برداری، بر خودکار آمدی تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر و دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان، متفاوت است.
برای بررسی این فرضیه، با استفاده ازآزمون t مستقل، ابتدا تأثیر مهارت های یادداشت برداری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی و سپس تأثیر مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت یادگیری دانشجویان دانشکده بهداشت را مورد بررسی قرار داده و در آخر نتایج با هم مقایسه گردیدند.
پس ازتجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشکده ادبیات مشخص شدکه میانگین نمره های پیش آزمون خودکارآمدی تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه، دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی، یکسان بود اما در پس آزمون گروه آزمایش، تغییرمعناداری نیافته بود، بنابراین نمی توان گفت که آموزش مهارت های یادداشت برداری برخودکارآمدی تحصیلی آزمودنی های دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تأثیر داشته است. در نتیجه می توان گفت که خودکارآمدی تحصیلی آزمودنی های دانشکده ادبیات و علوم انسانی پس از آموزش مهارت های یادداشت برداری افزایش نیافته است.
با توجه به نتایج کسب شده ازتجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی آزمودنی های دانشکده بهداشت مشخص شد که میانگین نمره های پیش آزمون خودکارآمدی تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه، دانشجویان دانشکده بهداشت، یکسان است، اما در پس آزمون گروه آزمایش، به نحو چشمگیری افزایش یافته است، بنابراین می توان گفت که آموزش مهارت های یادداشت برداری بر خودکارآمدی تحصیلی آزمودنی های دانشکده بهداشت، تأثیر داشته و سبب افزایش خودکارآمدی تحصیلی آزمودنی های دانشکده بهداشت شده است.
مقایسه تأثیرآموزش مهارت های یادداشت برداری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دانشجویان دانشکده بهداشت، نشان می دهد که آموزش مهارت های یادداشت برداری، سبب افزایش خودکارآمدی تحصیلی آزمودنی های دانشکده بهداشت شده است اما بر آزمودنی های دانشکده ادبیات و علوم انسانی تأثیر نداشته است.
فرضیه سوم
میزان استعداد دانشجویان با توجه به دانشکده آنان متفاوت است.
برای آزمون این فرضیه ازآزمون t مستقل استفاده شد. با توجه به محاسبات انجام شده، مشاهده گردید که میانگین میزان استعداد دانشجویان دانشکده ادبیات و بهداشت متفاوت نیست.
نتایج همچنین نشان دادند که میانه میزان استعداد دانشجویان دو دانشکده، تقریبا برابر است بنابراین نمی توان گفت که میزان استعداد دانشجویان دو دانشکده متفاوت است.
فرضیه چهارم
میزان کوشش دانشجویان با توجه به دانشکده آنان متفاوت است
برای آزمون این فرضیه ازآزمون t مستقل استفاده شد. با توجه به محاسبات انجام شده، مشاهده گردید که میانگین میزان کوشش دانشجویان دانشکده ادبیات و بهداشت متفاوت نیست.
نتایج همچنین نشان دادند که میانه میزان کوشش دانشجویان دو دانشکده، تقریبا برابر است بنابراین نمی توان گفت که میزان کوشش دانشجویان دو دانشکده متفاوت است.
فرضیه پنجم
میزان تأثیر از بافت(زمینه) دانشجویان با توجه به دانشکده آنان متفاوت است.
برای آزمون این فرضیه ازآزمون t مستقل استفاده شد. با توجه به محاسبات انجام شده، مشاهده
گردیدکه میانگین میزان تأثیر از بافت دانشجویان دانشکده ادبیات و بهداشت متفاوت نیست.
نتایج همچنین نشان دادند که میانه میزان تأثیر از بافت(زمینه) دانشجویان دو دانشکده، تقریبا برابر است بنابراین نمی توان گفت که میزان تأثیر از بافت(زمینه) دانشجویان دو دانشکده متفاوت است.
۳-۵-۱٫ بحث و بررسی
بنابر نتایج بدست آمده مشخص می شود که انگیزه پیشرفت در یادگیری پس از آموزش مهارت های یادداشت برداری در سطح خیلی قوی به میزان ۱۰ برابر و در سطح قوی بیش از دو برابر افزایش داشته است. همچنین پس از آموزش این مهارت ها، رتبه خیلی پایین به مقدار قابل توجهی یعنی ۱۹ برابر کاهش نشان داد اما رتبه پایین به میزان معناداری کاهش نیافت.
یافته ی قابل توجه دیگر این بود که انگیزه پیشرفت در یادگیری در حد متوسط بدون تغییر باقی ماند، که این نتیجه می تواند نشان دهنده این موضوع باشد که آموزش این مهارت ها بر دانشجویان سطح متوسط تأثیری نداشته است و بیشتر بر دانشجویانی اثر گذاشته که در کرانه های بالا و پایین (خیلی قوی و خیلی ضعیف) قرار داشته اند، با این حال این نتایج و همچنین یافته های حاصل از تفاضل میانگین نمره های پیش آزمون در دو گروه آزمایش و گواه آشکار ساختند که پس از آموزش مهارت های یادداشت برداری، انگیزه پیشرفت در یادگیری دانشجویان دو دانشگاه به طور قابل ملاحظه ای افزایش داشته وآموزش این مهارت ها به طور معناداری سبب بهبود انگیزه پیشرفت در یادگیری آزمودنی ها شده است.
یافته های دیگر پژوهش کاهش بیش از چهار برابری دانشجویان ناکارآمد در پس آزمون نسبت به پیش آزمون را آشکار ساخت. همچنین رتبه های دانشجویان در خرده مقیاس های استعداد،کوشش و بافت(زمینه یا محیط) به سمت بااستعداد، کوشا و بدون تأثیر از بافت افزایش نشان داد.
این نتایج به همراه یافته های حاصل از تفاضل میانگین ها در پیش آزمون و پس آزمون دوگروه آشکار ساختندکه پس از آموزش مهارت های یادداشت برداری، خودکارآمدی تحصـیلی دانشجویان دو دانشگاه افزایش داشته وآموزش این مهارت ها سبب بهبود خودکارآمدی تحصـیلی آزمودنی ها شده است.
یافته دیگر این پژوهش نشان داد که خود کارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی پس از آموزش مهارت های یادداشت برداری تغییری نداشت.
این نتیجه می تواند در اثر دلایل مختلفی از جمله: هوش آزمودنی ها، تأثیر مرور زمان بر متغیر مورد اندازه گیری، به عنوان متغیرهایی که نادیده گرفته شده به دست آمده باشد.
نتایج پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات: حق وردی، بیریا وکریمی(۲۰۱۰)، ستین قز(۲۰۱۰)،کرک قز (۲۰۱۰)، لی و همکاران(۲۰۰۸)، جاکوبز(۲۰۰۸)، بخشی از نتایج پژوهش اسکریت و مک لئد(۲۰۰۸)، پورلی و همکاران (۲۰۰۷)، مه یر(۲۰۰۲)، نجار(۱۹۹۷)، بخشی از نتایج پژوهش برتزینگ،کال هوی وکاترینو (۱۹۸۷)، همخوان است.
یافته های تحقیق حاضر با نتایج پژوهش های پالماتیر(۱۹۷۱)، پک و هانافین(۱۹۸۳) همخوانی ندارد.
دلایل مختلفی می تواند سبب متفاوت شدن نتیجه این پژوهش با تحقیقات دیگر باشد، نظیر متفاوت بودن نمونه و جامعه ی آماری، متفاوت بودن روش ها ی آموزش داده شده، طول مدت دوره آموزش ، نحوه ارائه آموزش ها، عدم تطابق بین مواد آموزش داده شده و متغیرهای رفتاری مورد اندازه گیری شده، تفاوت در ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده، متفاوت بودن زمان انجام پژوهش و بالاخره به کار گرفتن روش های مختلف تحقیق. در هرحال نتایج تحقیق برآن میدارد که در این زمینه پژوهشهای بیشتری انجام شود.
۴-۵-۱ . پیشنهادها
با توجه به تأثیر مثبت آموزش مهارت های یادداشت برداری بر متغیر های مورد بررسی و علی الخصوص تأثیر چشمگیر آن بر انگیزه پیشرفت در یادگیری پیشنهاد می گردد: