۲- کسب نتایج یا پیامدهای مورد انتظار: خودکارآمدی نقش مؤثری در پیامدهای بالقوه مورد انتظار دارد. پیامدهای قابل پیشبینی، عمدتاًً به باورهای افراد در مورد توانایی انجام فعالیت ها در موقعیت های مختلف وابسته است. افراد دارای کارآمدی بالا انتظار پیامدهای مطلوب از طریق عملکرد خوب را دارند ولی افراد دارای کارآمدی پایین، انتظار عملکرد ضعیفی را از خود دارند و در نهایت نتایج منفی یا ضعیفی را به دست می آورند. بندورا (۱۹۹۷) اظهار میکند که فعالیت های بی شماری وجود دارد که اگر به خوبی انجام شوند، پیامدهای مطلوبی به دنبال دارند، ولی آن فعالیت ها توسط افرادی که به تواناییهای خود در انجام موفقیت آمیز شک میکنند، پیگیری نمی شوند. بالعکس، افراد با کارآمدی بالا، انتظار دارند با تلاش های خود موفقیت هایی کسب میکنند و با وجود پیامدهای منفی به آسانی منصرف نمی شوند. بنابرین، نظریه خودکارآمدی بیان میکند که باور فرد به تواناییهای خود، رفتارهای مورد نیاز برای کسب نتایج مثبت مورد انتظار را ایجاد میکند و موجب می شود که فرد برای به کار گیری رفتار خود تلاش های مضاعفی انجام دهد.
۳- پیگیری هدف ها: کارآمدی درک شده نه تنها در انتخاب هدف ها بلکه بر اجرای آن ها نیز اثر میگذارد. انجام یک تصمیم به هیچ وجه به افراد اطمینان نمی دهد که رفتارهای مورد نیاز را به طور موفقیت آمیز انجام دهند و در مواجهه با مشکلات، استقامت و پایداری داشته باشند. تبدیل یک تصمیم گیری روانی به یک عمل روانی به باور کارآمدی بالای نیاز دارد. شخص باید یک خود-کرداری[۶۲] (عملکرد) را به یک خود- عزمی[۶۳] اضافه کند. همچنین، باور به کارآمدی شخصی به رفتار انسان شکل میدهد که از فرصت ها استفاده کند و یا از حضور فرصت ها در شرایط مختلف زندگی جلوگیری به عمل آورد و برخورد با موانع و مشکلات را دشوارتر سازد. افراد با خودکارآمدی بالا، بر فرصت های ارتقاء شغلی و غلبه بر موانع متمرکز میشوند، با ابتکار و پشتکار عنان کنترل بر محیط و محدودیت ها را به دست می گیرند. افرادی که دچار خود شکی و تردید میشوند، بر موانع و محدودیت ها کنترل کمی دارند و یا اصلاً کنترل ندارند و به آسانی تلاش های خود را بیهوده می شمارند. آنان از فرصت های محیطی بندرت استفاده میکنند (بندورا، ۲۰۰۰).
۴- میزان تلاش: خودکارآمدی درک شده بر میزان تلاش برای انجام یک وظیفه اثر میگذارد. افرادی که به کارآمدی خود باور دارند برای غلبه بر موانع و مشکلات تلاش های مضاعفی میکنند. در مقابل، افرادی که به شایستگی های خود شک میکنند و یا باور کارآمدی ضعیفی دارند، هنگام رویارویی با مشکلات، موانع و شکست ها تلاش کمی میکنند و یا منصرف میشوند و با اینکه راه حل های پایین تر از حد معمول ارائه میدهند و علت شکست را به ناتوانی خویش نسبت میدهند، در چنین مواقعی توجه آنان به جای حل مسئله، متمرکز بر فقدان شایستگی خود است. ولی افراد با کارآمدی بالا علت شکست را تلاش و کوشش کم خود می دانند (آتش افروز، ۱۳۹۱).
۵- میزان استقامت و پشتکار: خودکارآمدی درک شده در میزان استقامت، جدیت و پشتکار فرد در نیل به هدف های مورد انتظار در برخورد با موانع، اثر میگذارد. افراد کارآمد در مواجهه با رویدادهای دشوار، استقامت و پشتکار زیادی به خرج میدهند و از منابع مختلف فردی و محیطی بازخوردهای مثبت می گیرند که این بازخوردها به نوبه خود به عنوان تقویت کننده یا قدرت دهنده به خودکارآمدی عمل میکنند. برعکس، افراد با خودکارآمدی پایین و یا افرادی که در کسب نتایج مورد انتظار تلاش نمی کنند، بازخوردهایی که نشانگر عدم توانمندی آنان در انجام وظایف است، دریافت میکنند (بندورا، ۱۹۹۷).
۶- استرس و فشار روانی: خودکارآمدی بر میزان استرس و فشار روانی و افسردگی ناشی از موقعیت های تهدید کننده اثر میگذارد. افردا با کارآمدی بالا در موقعیت های فشارزا سطح فشار روانی خود را کاهش میدهند. ولی افراد دارای خودکارآمدی پایین، در کنترل تهدیدها، اضطراب بالایی را تجربه میکنند و عدم کارآمدی خود را گسترش میدهند. همچنین، این افراد بسیاری از جنبههای محیطی را پر خطر و تهدید کننده می بینند، که این امر میتواند موجب استرس وئ فشارروانی آن ها شود. افرادی که باور به کارآمدی خود دارند میتوانند تهدیدها و فشاری های بالقوه را کنترل کنند، عوامل آشفته ساز را به ذهن خود راه نمی دهند و در نتیجه به وسیله آن ها آشفته نمی شوند (آتش افروز،۱۳۹۱).
منابع باورهای خود کارآمدی
به نظر بندورا (۱۹۸۶) اکتساب انتظارات کارآمدی بالا چهار منبع اصلی دارد:
-
- دستاوردهای عملکرد[۶۴]
-
- تجربه های جانشینی
-
- ترغیب کلامی[۶۵]
-
- حالت های فیزیکی[۶۶]
- دستاوردهای عملکرد:
بندورا (۱۹۸۶) معتقد است که انتظارات کارآمدی در تجربیاتی که شخص در آن مهارت دارد، ریشه دارد. تجارب موفق معمولاً انتظارات سطح بالا ایجاد میکند، در حالی که تجربیات شکست انتظارات سطح پایین تولید میکنند. یک بار که انتظارات کارآمدی قوی و بالا ایجاد شد احتمال اندکی وجود دارد که شکست های موقتی تأثیر زیادی بر قضاوت های فرد در مورد قابلیت های خود داشته باشد. برعکس، وقتی که انتظارات کارآمدی پایین و ضعیف ایجاد شد، موفقیت هایی که به صورت گهگاهی به دست میآیند، در قضاوت های افراد از قابلیت های خودشان چندان مؤثر نیستند. به هر حال، انتظارات سطح پایین میتوانند به وسیله موفقیت های فراوان و مکرر تغییر یابند. مؤثرترین و بانفوذترین منبع خودکارآمدی، دستاوردهای عملکرد است. افراد در انجام کارها فعالیت ها نتیجه اعمالشان را تفسیر میکنند و از این تفسیرها برای گسترش باورهای خود نسبت به توانایی هایشان جهت درگیر شدن در کارها و فعالیت های بعدی، استفاده میکنند. معمولاً نتایجی که به عنوان نتایج موفق تفسیر میشوند، خودکارآمدی را افزایش میدهند و آن دسته که به عنوان نتایج ناموفق تفسیر میشوند آن را کاهش میدهند (پاجاره، ۲۰۰۲).