دانش نهفته، دانش آشکار، دانش فردی و دانش گروهی (لیدنر[۴۸] و علوی، ۲۰۰۰: ۱۱۵):
لیدنر و علوی در طبقه بندی انواع دانش به چهار نوع دانش اشاره کردهاند:
دانش نهفته، که در زمینه اقدامات و تجارب افراد دارد و تشکیل دهنده مدلهای ذهنی افراد است.
دانش آشکار، که در مقایسه با دانش نهفته عمومیت بیشتری داشته و به راحتی قابل انتقال است.
دانش فردی، که در وجود فرد نهفته است و ریشه در اقدامات فردی او دارد.
دانش گروهی، دانشی است که در سیستم ها اجتماعی و فرهنگی یک سازمان نهفته است(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۸: ۱۸ و۱۹).
۲-۱-۴ تاریخچه مدیریت دانش
بررسی موضوعی تحت عنوان مدیریت دانش برای اولین بار با گزارش سالیانه ۱۹۹۴ شرکت سوئدی پیشرو در خدمات مالی به نام اسکاندیا[۴۹] شروع شد. این گزارش در برگیرنده یک سلسله تحلیلهای مالی بود که تلاش می کرد ارزش سرمایه فکری شرکت ـ دارایی های دانشی ـ را کمّی کند. تلاش عمده در این خصوص در حقیقت در سال ۱۹۹۱ آغاز شد و شامل تلاشهای اولیه در جهت فراهم کردن یک روش شناسی بود تا بتواند ارزش دانش در این شرکت را به گونه ای کمی محاسبه کند. سرانجام شرکت به یک جنبه ی غیر کمّی شده ای در مؤسسه دست یافت که از قدیم مورد توجه قرار داشت؛ سرمایه فکری حداقل به اندازه ی سرمایه مالی سنتی در تامین درآمدهای پایدار نقش دارد(رادینگ، ۱۳۸۸: ۱). سرانجام شرکت به یک جنبه ی غیر کمی شده ای در مؤسسه دست یافت که از قدیم مورد توجه قرار داشت: سرمایه ی فکری حداقل به اندازه ی سرمایه مالی سنتی در تأمین درآمدهای پایدار نقش دارد(رادینگ، ۱۳۸۸ ص۱)
در دسته بندی ای که از سوی صاحب نظران کسب و کار ارائه می شود، دهه ۱۹۸۰، دهه جنبش کیفیت (تأکید بر این که برای دستیابی به کیفیت بهتر، همه کارکنان باید از قدرت فکری خود بهتر استفاده کنند)؛ دهه ۱۹۹۰، دهه مهندسی مجدد (استفاده از تکنولوژی برای بهبود فرایند های کسب و کار و کاهش هزینه ها); و دهه ۲۰۰۰، دهه مدیریت دانش (خلق، اجتماع و به کارگیری مداوم دانش فردی و دانش سازمانی، در تعقیب ارزش های کسب و کار) لقب گرفته است(سید جوادین،۱۳۸۸: ۳۵۶).
نسل اول مدیریت دانش مجموعه ای از چارچوب ها، مدل ها، عمل ها، تکنیک ها و سایر چیزهایی است که تنها سمت عرضه ی دانش را منعکس می کرد.
نسل دوم مدیریت دانش مجموعه ای از چارچوب ها، مدل ها، عمل ها، تکنیک ها و سایر چیزها یی که سمت عرضه و سمت تقاضا را مورد توجه قرار میدهد(فایرستون و مک ال روی، ۱۳۸۷: ۱۲).
اساسی ترین مشخصه ی سازمان های قرن ۲۱، تأکید بر دانش و اطلاعات است. برخلاف سازمان ها گذشته، سازمانهای امروزی دارای تکنولوژی پیشرفته بوده و نیازمند تسخیر، مدیریت و بهره برداری از دانش و اطلاعات به منظور بهبود کارایی، مدیریت و پیگیری تغییرات پایان ناپذیر هستند. دانش، ابزار قدرت مندی است که میتواند تغییرات را در جهان به وجود آورده و نوآوری ها را ممکن سازد. کروپلی[۵۰] (۱۹۹۸) با اشاره به اینکه «دانش بدون مردم هیچ است» اهمیت جنبه انسانی مدیریت دانش را خاطر نشان میکند(محمدی فاتح و همکاران،۱۳۸۷: ۹).
اولین بار پیتر دراکر (۱۹۹۴) اصطلاح «کارکنان دانشی» را ابداع کرد. پیترسنگه در سال ۱۹۹۰ اصطلاح «سازمان یادگیرنده» را مطرح کرد; سازمانی که از تجارب گذشته ذخیره شده در سیستمهای حافظه سازمانی یاد میگیرد. لئونارد ـ بارتون[۵۱] (۱۹۹۵) مورد چاپارال استیل[۵۲] را به عنوان یک داستان موفقیت مدیریت دانش مستند کرد. مطالعه نوناکو و تاکیوچی[۵۳] (۱۹۹۵) نشان داد که چگونه دانش در سازمانها خلق، استفاده و تسهیم می شود و چگونه چنین دانشی به توزیع نوآوری کمک میکند.
شماری از محققان با درک اهمیت سنجش سرمایه های فکری، به اهمیت روزافزون دانش سازمانی به عنوان یک دارایی سازمانی پی بردند(اسویبی[۵۴]،۱۹۹۶، کاپلان و نورتون[۵۵]،۱۹۹۶ :۱۰ـ۱۷; و ادوینسون و مالن[۵۶]، ۱۹۹۷).
مسیر زمانی مشخص شده در شکل ۲ـ۲ خلاصه سیر زمانی تکامل مدیریت دانش(دالکر[۵۷]،۲۰۰۵) بیانگر مجموعه ای از رشته ها و حوزه است که به ظهور مدیریت دانش کمک کردهاند.
شکل۲ـ۲ خلاصه سیر زمانی تکامل مدیریت دانش(دالکر،۲۰۰۵: ۱۴)
۲-۱-۵ تعاریف مدیریت دانش
پیچیدگی مفهوم دانش و همچنین وجود رویکردهای مختلف در مورد مدیریت دانش باعث شده است تا نگرش واحدی در خصوص مدیریت دانش شکل نگیرد.مدیریت دانش چیست ؟ از کجا نشأت میگیرد؟ و چرا مهم است؟ بلانت[۵۸] معتقد است که مدیریت دانش فرایندی است که از طریق آن سازمان ها اطلاعات جمع آوری شده خود را به کار می گیرند(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵: ۳۳).
تعریف مدیریت دانش به سادگی امکان پذیر نیست. نویسندگان مختلف نسبت به موضوع مدیریت دانش با دیدگاه های متفاوت و انگیزه های گوناگون به ارائه تعاریفی متفاوت پرداختهاند. این تعاریف شامل شکل دهی به دانش، برنامه ها و رویه ها و همچنین شیوه هایی که سازمان ها به تحلیل موقعیت می پردازند و ارتباط برقرار میکنند و علاوه بر موارد فوق، مباحثی در رابطه با فرهنگ، رسوم و ارزش ها و برقراری رابطه با مشتریان و… را در
بر میگیرد. ارائه تعاریف مختلف از محققان کمک زیادی به درک صحیح و جامع از این مفهوم می کند
(شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷: ۱۹).
در این جا سعی شده که بیشتر تعاریف مدیریت دانش از زبان محققان و دانشمندان مدیریت عنوان شود.
تعریف
نویسنده
مدیریت دانش عبارت است از : سیستمی برای اداره، جمع آوری، اصلاح و اشاعه دانش در تمام اشکال آن در یک سازمان.
لیبس کیند[۵۹]
(۱۹۹۶)
مدیریت دانش شامل کلیه فعالیت هایی است که برای در دسترس قرار دادن دانش، به نحوی که دانش درست در اختیار افراد مناسب قرار گیرد، صورت می پذیرد.
داونپورت[۶۰]
(۱۹۹۸)
مدیریت دانش هر گونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعه پذیری و کاربرد دانش است، در هر جایی که دانش استقرار یابد، یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش میدهد.
سوان[۶۱]
(۱۹۹۹)
مدیریت دانش با به کارگیری و رشد سرمایه های دانش یک نهاد و با در نظر گرفتن اهداف آن نهاد سروکار دارد.
فراپائولو [۶۲]
(۲۰۰۰)
هدف مدیریت دانش مهار و به کارگیری دانش و اطلاعات و ایجاد دسترسی بی کم و کاست آن برای همه کارکنان است، با این هدف که کارشان را بهتر انجام دهند
هاکت[۶۳] (۲۰۰۰)