نمودار ۴-۱۴: افرادی که زیاد به مجالس روضه خوانی میروند(طولی)
رفتن به دعای کمیل: نتایج را در پیوست،جدول(۱۵) و نمودار (۴-۱۵) مشاهده میکنید.
نمودار ۴-۱۵: فراوانی نسبی افرادی که زیاد به دعای کمیل میروند(طولی)
– اعتقاد به جهان آخرت: نتایج را در پیوست،جدول(۱۶) و نمودارهای(۴-۱۶) مشاهده میکنید.نمودار ۴-۱۶: فراوانی نسبی افرادی که به جهان آخرت اعتقاد دارند(طولی)
– نذر و نیاز: نتایج را در پیوست،جدول(و۱۸۱۷) و نمودارهای(۴-۱۷و۱۸) مشاهده میکنید.
نمودار ۴-۱۷: فراوانی نسبی افرادی که زیاد نذر و نیاز میکنند(طولی)
نمودار ۴-۱۸: فراوانی نسبی افرادی که زیاد نذر و نیاز میکنند(نسلی)
همانگونه که مشاهده کردید) بیشتر گویههای مربوط به انجام مناسک (چه فردی و چه جمعی) هستند و البته دو سوال مهم در مورد آدم صوابکار و گناهکار که به نوعی کلی نظر فرد را در مورد دین نشان میدهد.
همانگونه که در جداول دینداری مشاهده میکنید (نمودارهای۴-۲ تا ۴-۱۸) نمیتوان مدل خاصی را بر این تحولات نشان داده شده تطبیق داد. تفاوتهای نگرشی هیچگونه نظمی را در این قسمت از خود نشان نمیدهند. این موضوع میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم.
اولین دلیل آن میتواند ریشه در واقعیت داشته باشد به این معنا که تغییرات در نگرشهای افراد متوازن نبوده و هر یک از جنبههای دینداری (از نظر اسکات) به گونهای جدا و مجزا از یکدیگر رشد کردهاند. به این معنا که ممکن است رشد انجام مناسک جمعی منفی باشد ولی رفتن به مجالس روضه و عزاداری رشد مثبتی داشته باشد و یا ممکن است اعتقاد به قیامت افزایش یافته باشد اما داشتن دلایل مذهبی برای ارزیابی انسان خوب کمتر شده باشد. بنابراین اولین دلیل شکست تطبیق نظریه اینگلهارت بر این نوع ارزشها و نگرشها (ارزرشهای مذهبی) طی سالهای ۵۳-۸۲، مناسب نبودن این نظریه است. که به دلیل تغییرات بسیار گسترده و دینداری طی این ۳۰ سال یکی از دلایل قابل توجه این قسمت به حساب میآید.
دومین احتمال که بسیار قوی نیز به نظر میرسد محدودیتهای آماری ما در این زمینه است، سؤالات بسیار کم (که در هر ۴ پیمایش تکرار شده باشد) و از این مهمتر غیر همسانی طیفها و جوابهای سؤالات در این پیمایشها موجب به کار بردن تقریبهای بسیاری در این قسمت شده است که قطعاً اخلالهایی را در تطبیق ما موجب شده است.
سومین احتمال میتواند مشکلات ساختاری، مفهومی و دادهای پیمایشهای انجام گرفته باشد. این دلیل نیز که تا حدی معتبر است را میتوان از مقایسه سه پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان موج اول و دوم (۷۹ و ۸۲) (که به دلایلی از پیمایش موج اول آن استفاده نکردهایم) و پیمایش دکتر آزاد (۷۹) نشان داد. تفاوتهای آشکار و زیاد در این سه پیمایش احتمال سوم ما را تا حد بالایی اثبات میکند. به برخی از این تفاوتها اشارهای میکنیم. گویه های زیر در هر سه پیمایش تکرار شده است.تفاوتها در در صد موافقین و یا مخالفین میتواندمدعایی بر این دلیل (ذلیل سوم)باشد(زیرا این ۳ پیمایش در فواصل زمانی وتاه انجام شده است و تفاوتهای زیاد نمیتواند نشان دهنده تغییرات در واقعیت باشد).
مردم در ۵ سال آینده مذهبیتر میشوند یا غیرمذهبی :درصد افرادی که با این گویه موافق بودهاند:
پیمایش ۷۹ (موج اول) : ۵/۵۸
پیمایش ۸۲ (موج دوم) : ۱/۸۰
چند وقت یکبار در نماز جماعت شرکت میکنید درصد افرادی که (اکثر اوقات) را انتخاب کردهاند:
۷۹ (موج اول) ۶/۱۶
۸۲ (موج دوم) : ۷/۱۰
۷۹ (دکتر آزاد):۱۵.۴
شما خودتان را تا چه حدی فردی مذهبی میدانید نید درصد افرادی که (اکثر اوقات) را انتخاب کردهاند:
۷۹ (موج اول): ۷/۳۶
۸۲ (موج دوم)
اما به غیر از اختلافات فاحش فوق میتوان به گونهای دیگر نیز روایی و پایایی این پیمایشها را به چالش کشید. همانگونه که مشاهده کردهاید، ما به غیر از مطالعه یک گروه سنی خاص(۱۵ تا ۲۴ سالهها)، یک نسل خاص (۱۵-۲۴ سالههای سال ۵۳) را نیز از سال ۵۳ تا ۸۲ مورد بررسی قرار دادهایم. اختلافات بسیاری که طی این سالها در ارزشهای این نسل مشاهده میشد میتواند دلیل دیگری بر ناپایایی و عدم روایی این پیمایشها باشد. اینگلهارت نشان میدهد که در آثار دورهای اثر بسیار کمی بر تغییرات ارزشهایی دارد که در دوران اولیه بلوغ انسان شکل میگیرد. وی برای اثبات این حرف، تغییرات ارزشی را در ژاپن (که با تغییرات گسترده اقتصادی طی سالهای ۱۹۵۳-۱۹۸۳ مواجه بوده است) را مورد بررسی قرار میدهد و نشان میدهد که آثار دورهای به طور متوسط موجب ۷ درصد تغییر است(اینگلهارت،۱۹۹۰،ص۸۲). بنابراین تا حدودی میتوان آثار دورهای را موجب تغییرات در ارزشها و نگرشها دانست ولی این تفاوتها طی این ۴ پیمایش نه تنها تغییرات گستردهای دارند که سیر منطقی (نزولی و یا صعودی) را نیز طی نمیکنند.
۴-چهارمین احتمال میتواند ضعف محقق در تحلیل تفاوتها باشد، زیرا ابتکار در این قسمت بسیار اهمیت دارد.
بدیهی است که اگر احتمالات ۲ و ۳ را بپذیریم کل مرحله تطبیقی (۴-۳) نیز از اعتبار ساقط میشوند و در واقع پذیرش این دو دلیل تمام راه ها را برای سنجش تغییرات فرهنگی در این ۳۰ سال مسدود میکند (البته پژوهشهای کمی را).
۴-۳-۲-۳-۲-خانواده و جنسیت:
در این قسمت ما شاهد ۳ گویه مشابه در هر ۴ پیمایش میباشیم
– خصوصیات یک زن خوب: همانطور که در قسمت (۴-۳-۲-۲-۲) اشاره شد میتوان این خصوصیات را به سه دسته زن مدرن، زن سنتی و زن مذهبی تقسیم نمود جداول (۱۹ و ۲۰)(پیوست) و نمودارهای (۴-۱۹ تا ۴-۲۴) بر همین اساس شکل گرفته است.
نمودار ۴-۱۹: درصد افرادی که زن ایدهآل خود را زن سنتی معرفی کردهاند(طولی)
نمودار ۴-۲۰: درصد افرادی که زن ایدهآل خود را زن سنتی معرفی کردهاند(نسلی)
نمودار ۴-۲۱: درصد افرادی که زن ایدهآل خود را زن مدرن معرفی کردهاند(طولی)
نمودار ۴-۲۲: درصد افرادی که زن ایدهآل خد را زن مدرن معرفی کردهاند(نسلی)
نمودار ۴-۲۳: درصد افرادی که زن ایدهآل خد را زن مذهبی معرفی کردهاند(طولی)
نمودار ۴-۲۴: درصد افرادی که زن ایدهآل خد را زن مذهبی معرفی کردهاند(نسلی)
– در خانواده شما معمولاً چه کسی تصمیم میگیرد: خانواده پدرسالار از خصوصیات پایهای خانواده سنتی است و همانگونه که در (۴-۳-۲-۲-۲) مشاهده کردید در پیمایش ۷۹ با سوال «زن باید از شوهر خود اطاعت کند» پرسیده شده است البته و با سنخهای ارزشی نیز همبستگی قابل توجهی نشان داده است (جدول (۴-۶۹)). البته این سوال در پیمایشها اینگونه پرسیده است که معمولاً در خانواده شما چه کسی تصمیم میگیرد. ولی با توجه به پیمایش ۷۹ و همبستگی میان دو گویه معمولاً چه کسی بیشترین نفوذ و تأثیر را در برخورد با مسائل داشته است و گویه، زن همواره باید مطیع شوهر خویش باشد، از گویه اوّل استفاده میکنیم
نتایج را در پیوست،جداول(۲۱و۲۲) و نمودارهای(۴-۲۵ تا ۴-۲۷) مشاهده میکنید.
نمودار ۴-۲۵: درصد افرادی که اظهار داشتهاند در خانوادهشان تصمیمات اساسی را مرد میگیرد(طولی)
نمودار ۴-۲۶: درصد افرادی که اظهار داشتهاند در خانوادهشان تصمیمات اساسی را همه میگیرند(طولی)
نمودار ۴-۲۷: درصد افرادی که اظهار داشتهاند در خانوادهشان تصمیمات اساسی را همه میگیرند(نسلی)
– کارکردن زنان : نتایج را در پیوست،جداول(۲۳و۲۴) و نمودارهای(۴-۲۸و۲۹) مشاهده میکنید.