به نظر من از دیدگاه ساختار گرایی آنچه در بررسی و شناخت اثر ادبی مهم تر است و باید مورد توجه باشد خود «متن» است و مناسبات درونی آن و نه زمینه های پدید آمدن آن.
در تحلیل ساختاری آنچه هدف ماست، شناخت و بررسی نشانه های اثر ادبی است و ساختارهای صوری آن نه مطالعه ی معنا و دلالتهای اثر ادبی یعنی آن چیزی که دلالت های اثر ادبی را امکان پذیر می کند و به آن ویژگی ادبی می بخشد. (اخلاقی، ۱:۱۳۷۷)
با توجه به آنچه گفت شد در می یابیم ساختارگرایی متن نام علم خاص و مشخصی نیست بکه نام نگاه و روش جدیدی در نگریستن به یک پدیده و یا اثر هنری است که از اوایل قرن بیستم به بعد تدریجاً به علوم زیادی بست پیدا کرده است. ویژگی این روش در این است که پژوهشگر، پدیده های گوناگون را به طور جداگانه و مستقل مورد مطالعه قرار نمی دهد بلکه همواره می کوشد هر پدیده ای را در ارتباط با مجموعهی پدیده هایی که آن پدیده جزئی از آنهاست، بررسی می کند. از این دیدگاه هر پدیده جزئی از یک کل یا آنهاست، بررسی می کند. از این دیدگاه هر پدیده جزئی از یک کل یا «ساختار» است که می توان این پدیده را به طور صحیح و کامل فهمید.
ارنست کاسیرر فیلسوف معاصر درباره ی ساختار گرایی به معنای عام آن، در سال۱۹۴۵ گفت: «ساختارگرایی پدیده ای مجزا نیست، بیشتر بیان گرایش همگانی اندیشه است که در دهه های اخیر بیش از پیش تقریباً در تمامی زمینه های پژوهش علمی برتری یافته است» . (اخلاقی، ۲۱:۱۳۷۷)
۲-۵٫ اصول ساختار گرایی
ساختارگرایی، هر پدیده، فعالیت یا فراورده فرهنگی را نظام دلالتگری می بیند که از ساختاری که شامل مناسبات درونی خاص خود است، تشکیل شده است. بنا براین می توان گفت کار اصلی تحلیل ساختاری به ترتیب شامل موارد زیر است:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
– مشخص کردن اجزاء و عناصر تشکیل دهنده ساختار اثر
– بررسی روابط و مناسبات میان آنها
– شناخت صورت های دلالتگری که وجود معنا را امکان پذیر می کند.
بطور کلی در ساختارگرایی و تحلیل ساختاری متن ادبی، ویژگی هایی که به زبان ادبی شکل می دهند و آن را از حالت زبان عادی خارج می کنند به دو مقوله مربوط می شوند:
۱- ساختارهای ثانوی که روی ساختارهای عادی زبان قرار می گیرند، مانند:وزن و قافیه
۲- انحرافهایی که نسبت به ساختار عادی زبان ایجاد می شوند. (هنجار گریزی)
“به کار گیری این دو تمهید یا شگرد است که به اصطلاح شکل گرایان و ساختارگرایان مکتب پراگ، از زبان معمول آشنایی زدایی می کند و باعث برجسته سازی می شود” (اخلاقی، ۴۹:۱۳۷۷)
آنچه ادبیات و بویژه شعر را از غیر ادبیات متمایز می کند، الگوهای ویژه ای است که شاعر در سخن خود از آنها استفاده می کند. این الگوهای ویژه به سه دسته آوایی، دستوری و معنایی تقسیم می شون. این الگوها افزون بر الگوهای عادی زبان اند و به هیچ وجه به وسیله قواعد عادی آوایی، دستوری و معنایی زبان قابل توجیه نیستند. اگر الگوهای عادی و متداول زبان را به عنوان الگوهای اصلی و بنیادی و زنجیری تلقی میکنیم. الگوهای ویژه زبان ادبی به عنوان عناصر زبر زنجیری تلقی کنیم الگوهای ویژه زبان ادبی به عنوان عناصر زبر زنجیری محسوب می شوند. در تحلیل ساختارگرایانه این الگو ها و عناصر که به شکل دهی یک اثر ادبی کمک می کند، مورد برسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
فصل سوم
معرفی سعدی و انوری
۳-۱٫ معرفی سعدی
مشرف الدین بن مصلح الدین عبدالله ـ افصح المتکلمین ملقب به سعدی شیرازی که در حدود سالهای ۵۷۷در شیراز متولد شده است. (تاریخ دقیق تولد سعدی مشخص نیست و بین علمای فن اختلاف نظر وجود دارد). سعدی در سال ۶۹۰ ق دارفانی را وداع گفته است. (براوون، ۱۳۶۸ : ۲۱۰) وی در خانواده ای اهل علم و ادب به دنیا آمده و بزرگ شد، پدرش در دستگاه دیوانی سلطان اتابک سعد زنگی کار می کرد و سعدی در دوران کودکی تحت نظارت پدرش تربیت شد اما در ۱۲ سالگی پدرش را از دست داد و بعد از آن تحت حمایت و سرپرستی سعد بن زنگی، اتابک فارس قرار گرفت، سعدی بعدها تخلص شعری خود را از نام وی برگزید .
کمی بعد، سعدی به مدرسه ی نظامیه ی بغداد فرستاده می شود تا در آنجا به کسب علوم و فنون زمان خویش بپردازد. مرحله ی تحصیل، اولین مرحله ی زندگی سعدی محسوب می شود .
در آن زمان، فارس از حمله ی مغولان در امان ماند و این بخاطر حکومت اتابکان بود که شیراز را از حملهی مغولان حفظ کرده بودند.
رفتن سعدی به مدرسه ی نظامیه ی بغداد مصادف بود با حمله ی تا تار به ایران و یکی از بدترین و شومترین فجایع تاریخ ایران در همین دوران رقم خورد .
در بغداد تحت تأثیر صوفی نامدار، شیخ شهاب الدین سهروردی قرار می گیرد (متوفی ۶۲۲ هـ. ق)
که از حکایات بوستان یاد می کند و همچنین ابوالفرج بن جوزی که یکی از دانشمندان آن عصر بوده است و سعدی در مدرسۀ نظامیه ی بغداد بسیار از او کسب علم و فیض می کند.
دومین مرحله ی زندگی سعدی، دوران شعرهای فراوان اوست که در حدود سال ۶۲۳ هـ. ق آغاز شد. در آن سالها اوضاع بر آشفته ی فارس که سعدی پس از بازگشت از نظامیه به آنجا امده بود، او را به ترک شیراز ناگزیر کرد و قریب سی سال از هند در شرق تا شام و حجاز در غرب به مسافرت پرداخت. خروج سعدی از شیراز را در حدود سال ۶۲۷ هـ. ق تعیین کرده اند که مصادف است با دوران در گیری شدید و جنگ خونین بین خوارزمشاهیان و اتابکان فارس، در این زمان سلطانغیاث الدین برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز حمله کرد. در این زمان ابوبکر سعد زنگی حاکم فارس بود.
مرحله ی سوم زندگی سعدی، بازگشت به شیراز است که در حدود سال ۶۵۴ هـ. ق صورت گرفت و عصر فعالیتهای مهم ادبی او آغاز شد. سعدی یکسال پس از بازگشت یعنی در سال ۶۵۵ هـ. ق منظومه ی مثنوی «بوستان» را تألیف کرد و یکسال بعد از آن هم «گلستان» را نوشت.
۳-۲٫ آثار سعدی
بوستان، گلستان، کلیات (شامل قصاید عربی و فارسی، مراثی، ملمعات، ترجیع بند ها، غزلیات (منقسم به چهار گروه (یعنی غزلیات قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم)، رباعیات، قطعات، ابیات، هزلیات، رسالات منثور (خبثیات)، مضحکات و پند نامه ای به سبک عطار، آثار این شاعر بزرگ پارسی گوی ایرانی هستند.
۳-۳٫ معرفی انوری
اوحد الدین محمد بن محمد انوری مشهور به انوری ابیوردی از مردم روستای بازنه (بدنه)ابیورد، در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم در سرخس به دنیا آمد، پدرش از کارگزاران درباری و بنا به گفته ای سرپرست میهنه بود. او برای فرزندش میراث فراوانی بر جای گذاشت که انوری همه را صرف خوشگذرانی و عیاشی نمود. پس از مدتی از فرط تهی دستی ناچار به شاعری در دربار شاهان شد.
به گفته ی دولتشاه سمرقندی او در جوانی چندی در مدرسه ی منصوریه ی توس به کسب علم پرداخت و دانش های عقلی و نقلی را آموخت این علوم عبارت بودند از : فلسفه، اختر شناسی، موسیقی، ریاضی، پزشکی، منطق و ادبیات عرب. انوری همچنین سفرهایی به موصل، بغداد، بلخ، مرو، نیشابور و فرارود کرد ولی کمال شاعری او در مرو و در دربار سلطان سنجر سلجوقی بود.
انوری زمانی که در مرو بود قطعه ای در هجو مردم بلخ سرود که با انتشار آن، گروهی قصد جان وی را کردند و سر انجام با شفاعت قاضی حمید الدین بلخی، صاحب کتاب مقامات حمیدی، از مرگ نجات یافت.
بیشتر وفات او را سال ۵۸۳ هـ. ق می دانند. ادوارد براون وفات وی را سال ۵۸۱ هـ. ق برشمرده است.
آرامگاه وی در مقبره الشعرای تبریز و یا در گورستانی در بلخ قرار دارد. از انوری به همراه سعدی و فردوسی بعنوان پیامبران شعر فارسی نام برده شده است.
انوری علاوه بر شعر در موسیقی و خوشنویسی هم مهارت زیادی داشت.
۳-۴٫ انوری از نگاه بزرگان
محمد عوفی در کتاب لباب الالباب درباره ی انوری آورده است :
“الامیرالاجل العمید اوحدالدین محمدبن محمد الانوری ـ انوری، که از پرتو نور ضمیر او جهان فضایل منیر بود و شاگرد مکتب فضایل او بخت جوان و رأی پیر، تیر بر آسمان در پیش طمیع راست او کمان بود و از غایت ذکا چون تیر در سنبله و چون مشتری در سرطان، فضایل افاضل در پیش شمایل او قطری از بحری و نظم سریا در پیش نظم و نثر او از سوره ای سطری، در علم منطق عطارد پیش خدمت او چون جوزا منطقهی تعلم بستی و در هیأت افلاک افلاطون ازو اقتباس فواید کردی، در حل اشکال اقلیدس از اقران و امثال خود در گذشته و از معرفت درج و دقایق نجوم از جهان بر سر آمده و با این انواع فضایل سخن سخره ی بیان او بود و مرکب فصاحت زیر ران او، در آخر دور سلطان سنجر . . . شهرتی یافت و قطعه ای که چند بیت آن برهان فصاحت اوست در مدح او پرداخت، شعر :
سیصد و سیزده پیغمبر مرسل بودند که فرستاد به هر وقت یکی را یزدان
نام سلطان بعدد چون عدد ایشانست بس بود قاعده ی نظم جهان چون ایشان
ورکسی گوید : ما صد همه سنجر نامیم گویمش : نی نی، منکُم چو أولو الامر بخوان
زانکه «منکم» ز شما باشد از روی لغت باز از روی حساب ار تو بدانی سلطان
و معنی آن که به حساب جمل سین شست بود و نون پنجاه و جیم سه و را دویست، مجموع آن سیصد و سیزده باشد، بر عدد انبیاء و آفریدگار تعالی فرموده است که : «اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم» ، اولی الامر را به آدمیان حوالت فرموده ما به لفظ «منکم» یعنی آن «اولو الامر» از شما باشد و میم چهل بود و نون پنجاه و کاف بیست و میم چهل و مجموع این عدد صد و پنجاه بود وسلطان هم به حساب جمل صد وپنجاه بود، این دقیقه ای دقیق است که خاطر او در بحر فکرت غواصی کرده است (نفیسی، تصحیح لباب الالباب : ۳۳۴).
جعفربن محمدبن حسن جعفری در تاریخ کبیر که در حدود سال ۸۵۰ تألیف کرده است دربارهی وی نوشته است: انوری از فحول شعرا بود و در قصاید نظیر خود نداشت و در اول حال شاعر خواجه ابوالحسن عمرانی بود و نزد سنجر بن ملکشاه آمده و امیر مغری او را مدد داد و قصیده اش به عرض سلطان رساند و سلطان او را نوازش بسیار کرد و وی را هزار درم و ده جامه ی نشابوری داد (نفیسی، مقدمه ی دیوان انوری: ۱۹).
همچنین استاد سعید نفیسی در مقدمه ی دیوان انوری می گوید :
از اشعار انوری پیداست که گذشته از ممارست در فنون ادب در علوم متداول زمان خود دست داشته
است. در اشعار وی گاهی او از اختر شناسی و احکام نجوم و طب و ریاضیات کاملاً هویداست. (نفیسی، مقدمه ی دیوان انوری : ۴۸)
۳-۵٫ آثار انوری
مهمترین اثر ادبی انوری، دیوان اشعار اوست که قریب به پانزده هزار بیت را شامل می شود. دیوان اشعار وی شامل قصاید، غزلیات و قطعات است. مهمترین قالب شعری و شهرت انوری، قصیده است اما اشعار فکاهی و هزل وی عمدتاً در قالب قطعه سروده شده اند. اما انوری دو اثر دیگر هم بر جای گذاشته است. البشارات فی شرح الاشارات، عنوان اثری است که انوری در تفسیر کتاب الاشارات ابن سینا نگاشته است و رسائلی در عروض و قوافی هم عنوان اثر دیگری است که از این شاعر و اندیشمند نامور به یادگار مانده است. استاد شفیعی کدکنی، کتابی تحت عنوان مفلس کیمیا فروش درباره ی انوری نوشته است.
۳-۶٫ ویژگی های آثار سعدی
برای آثار سعدی ویژگی های بسیاری می توان برشمرد که مهمترین آنها عبارتند از :
۳-۶-۱٫ سهل و ممتنع
سهل و ممتنع به معنی آسان و غیر قابل دسترسی است. اشعار سعدی در عین سادگی و قابل فهم بودن جزء آثاری محسوب می شوند که تنها می تواند زاییده ی ذهن خلاّق شاعری همچون وی باشد.