طی دو دهه اخیر، تحقیقات بسیاری وقوع یک پدیده مالی را که اعتبار فرضیه بازارهای کارا را به صورتی جدی به چالش کشانده است، مشاهده کردهاند. شواهد بسیاری وجود دارد، مبنی بر اینکه میتوان با بهره گرفتن از بازدههای گذشته، بازدههای آتی را پیشبینی کرد. این امر علاوه بر این که مغایر با فرضیه گام تصادفی بازارهای کارا میباشد، فرضیه تعیین منطقی قیمتهای اوراق بهادار را در این بازارها مخدوش میسازد. این پدیده، واکنشهای غیرمنطقی سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات و اخبار جدید میباشد. به عبارت دیگر، سرمایهگذاران در این بازارها نسبت به اطلاعات جدید واکنشی بیش از حد و یا کم تر از حد مورد انتظار نشان میدهند .
واکنشهای بازار سهام به آگهیها و اخبار متفاوت است و در برخی موارد واکنش افراد عقلایی نیست و سبب ناهنجاریهایی از جمله افزایش بیش از حد یا کمتر از حد قیمتها میشود. واکنش بیش از حد و واکنش کمتر از حد زمانی رخ میدهد که افراد با توجه به اطلاعات جدید، قیمتها را بیشتر یا کمتر از میزان واقعی آن تعیین میکنند. اگر چه بازار پس از گذشت زمان به اشتباه خود پی میبرد و به حالت تعادل بر میگردد، با این وجود چنین رفتاری نوعی رفتار غیرعقلایی در بازار محسوب میشود که میتواند پاسخ منطقی نسبت به عدم اطمینان درکشده توسط سرمایهگذاران باشد. انتظارات افراد تابع پیشبینیهای آن ها میباشد که گاهی از ناکارامدیهایی برخوردار است. فهم منبع این ناکارامدیها، میتواند کاربردهای مهمی برای مطالعه در زمینه عقلانیت سرمایهگذاران و کارایی بازار داشته باشد.
و از طرفی مدیران دارای اعتماد بیش از حد[۱] (بهینهگرا/خوشبین[۲])بازدههای آتی ناشی از سرمایه گذاریهای شرکت را بیش از حد برآورد میکنند(هیتون[۳]، ۲۰۰۲ و مالمندییر و تاته[۴]، ۲۰۰۵). بررسی تأثیر اعتماد بیش از حد مدیریتی بر روی سیاستهای شرکت از قبیل خطمشی و سیاستهای حسابداری شرکت موضوع مهمی است؛ چرا که اعتماد بیش از حد می تواند منجر به تصمیماتی گردد که ارزش شرکت را از بین میبرد. به عنوان مثال رول[۵] (۱۹۸۶) معتقد است که دلیل درگیر شدن مدیران در فعالیتهای ادغام و تحصیل[۶] نابودکننده ارزش شرکت، اعتماد بیش از حد مدیریتی است. اختلال در فعالیتهای سرمایه گذاری، تأمین مالی و سیاستهای حسابداری می تواند هزینهبر باشد (مالمندییر و تاته، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ و بن-دیوید و همکاران[۷]، ۲۰۱۰).از سوی دیگر، اعتماد بیش از حد مدیریتی می تواند تحت شرایطی منجر به ایجاد منافعی برای شرکت گردد. برای مثال، انگیزه ریسکپذیری به وسیله مدیران دارای اعتماد بیش از حد نسبت به سایر مدیران دارای هزینه کمتری است (گرویس و همکاران[۸]، ۲۰۱۱ و کمپبل و همکاران[۹]، ۲۰۱۱).
بنابرین با توجه به تاثیرپذری سرمایه گذاران از بازده سهام این سوال مطرح میگردد که آیا اعتماد بیش از حدمدیریتی بر واکنش سرمایه گذاران تاثیر دارد یا خیر؟ و در صورت مثبت بودن جواب، تأثیر چگونه است؟ و همچنین واکنش(برخورد یا تعامل) سرمایه گداران با شرکت های دارای مدیران خوش بین(بهینه گرا ویا دارای اعتماد بیش از حد) چگونه است؟
بنابرین، نحوه تأثیرگذاری مکانیزم های کنترلی بر روی رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریتی و واکنش سرمایه سرمایه گداران کاری، مبهم و مجهول میباشد.
لذا این مطالعه در نظر دارد، تأثیر ساز و کارهای نظام راهبری شرکتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریتی و واکنش سرمایه گذران در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نماید.
۱-۲) بیان مسئله تحقیق :
امروزه اطلاعات وسیله و ابزار مهمی در تصمیم گیری اقتصادی به شمار میآید و بدون شک، کیفیت تصمیمات نیز بستگی به صحت، دقت و بهنگام بودن اطلاعاتی دارد که در زمان تصمیم گیری در اختیار افراد قرار میگیرد. در بازار سرمایه، این اطلاعات میتواند به صورت نشانه ها، علایم، اخبار و پیشبینی های مختلف از داخل و خارج از شرکت انعکاس یابد و در دسترس سهامداران قرار گیرد و باعث ایجاد واکنش ها و در نتیجه، تغییراتی در قیمت های سهام میگردد. واکنش معامله گران بازار سهام به آگهی ها و اخبار متفاوت است و در برخی موارد، واکنش افراد باعث افزایش و گاهی اوقات باعث کاهش قیمت ها میگردد.
یکی از اطلاعات مهمی که در دسترس سرمایه گذاران قرار دارد و آن ها نسبت به تغییرات آن واکنش نشان میدهند سود های گزارش شده از سوی شرکت هاست. که سرمایه گذاران از طریق سودهای گزارش شده و بررسی اجزای سود، بازده آتی سهام شرکت ها را پیشبینی میکنند.
و از طرفی مدیران دارای اعتماد بیش از حد[۱۰] (بهینهگرا/خوشبین[۱۱])بازدههای آتی ناشی از سرمایه گذاریهای شرکت را بیش از حد برآورد میکنند (هیتون[۱۲]، ۲۰۰۲ و مالمندییر و تاته[۱۳]، ۲۰۰۵). مالمندییر و تاته (۲۰۰۵) مدیران دارای اعتماد بیش از حد را به عنوان مدیرانی تعریف میکنند که بازدههای آتی ناشی از پروژه های شرکت را بیش از حد برآورد میکنند. هیتون (۲۰۰۲) اصطلاح بهینهگرا/خوشبین را برای مدیرانی به کار میبرد که به طور منظم و سیستماتیک، سودآوری ناشی از عملکرد شرکتهای خوب را بیش از حد و سودآوری ناشی از عملکرد شرکتهای ضعیف را کمتر از حد برآورد میکنند. تحقیقات پیشین نشان میدهد که اعتماد بیش از حد مدیریتی بر روی سرمایه گذاری، تأمین مالی و سیاستهای تقسیم سود شرکت تأثیر دارد (مالمندییر و تاته، ۲۰۰۸؛ کوردیرو[۱۴]، ۲۰۰۹؛ دشماخ و همکاران[۱۵]، ۲۰۱۰؛ مالمندییر و همکاران[۱۶]، ۲۰۱۱ و هیرشلیفر و همکاران[۱۷]، ۲۰۱۲).
با توجه به تعریف مدیران دارای اعتماد بیش از حد و تاثیرات آن ها در سود شرکت ها و بازده آتی سهام، این سوال مطرح میگردد که آیا اعتماد بیش از حدمدیریتی بر واکنش سرمایه گذاران تاثیر دارد یا خیر؟ و در صورت مثبت بودن جواب، تأثیر چگونه است؟ همچنین این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریتی و واکنش سرمایه گذاران تأثیر دارد یا خیر؟
۱-۳) اهمیت و ضرورت پژوهش :
از آنجایی که تا کنون تحقیقی در این زمینه در ایران انجام نشده و نتایج تحقیقات مشابه این تحقیق نیز در کشورهای مختلف، متفاوت بوده است. این امر انگیزه اینجانب برای انتخاب این موضوع جهت انجام تحقیق در این زمینه میباشد.
این پژوهش از این حیث که می تواند سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه را از خصوصیت کیفی اطلاعات مالی شرکتهای مورد سرمایه گذاری آگاه نموده وهمچنین درخصوص تأثیر اعتماد بیش از حد مدیریتی بر واکنش سرمایه گذاران و نحوه اثرگذاری مکانیزم های حاکمیت شرکتی خارجی بر روی رابطه مذکور در بورس اوراق بهادار تهران یاری نماید، می تواند حایز اهمیت باشد.