در ایران در زمینه افت تحصیلی تحقیقات و پژوهشهای زیادی در استانها و شهرهای مختلف صورت گرفته است و این نشانگر جدی بودن مسأله فوق است که اذهان غالب اندیشمندان، خصوصاً مسئولین آموزش و پرورش را به خود جلب کردهاست. در این قسمت به عنوان نمونه، چند مورد از پژوهشهای انجام شده که در پایاننامهها آمده است آورده خواهد شد:
مرضیه وفادار مرادی در سال ۱۳۷۷ تحقیق به نام بررسی نگرش دبیران و دانشآموزان نسبت به عوامل مؤثر بر افت تحصیلی دانشآموزان در نظام جدید آموزش متوسطه در دبیرستانهای دخترانه مشهد انجام داده است این پژوهش در پی شناخت عوامل مربوط به ساختار و محتوای نظام جدید آموزش متوسطه بوده که زمینه لازم را برای افت تحصیلی دانشآموزان فراهم کردهاست. فرضیههایی که بدین منظور تدوین شده، عبارتند از:
۱- بین شیوه های برنامهریزی دروس در نظام جدید آموزش متوسطه و افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۲- بین تغییرات مکرر آیین نامهها و دستورالعملهای اجرایی نظام جدید آموزش متوسطه با افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۳- بین حجم زیاد و سنگین دروس با افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۴- بین شیوه های سنتی تدریس و افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۵- بین عدم تمایل دانشآموزان ضعیف نسبت به ادامه تحصیل در شاخه کارودانش و فنیوحرفهای با افت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
نتایج این تحقیق نشان داده است که غیر از فرضیه دوم، بقیه فرضیهها تأیید شده است.
نمونهگیری در این پژوهش با بهره گرفتن از روش نمونهگیر تصادفی خوشه ای انجام شده و روش به کار رفته در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه دبیران شاغل در دبیرستانهای دخترانه نظام جدید و کلیه دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در این دبیرستانها که حداقل ترم چهارم و بیشتر بوده و در یک یا چند درس افتادهاند و همچنین برای مستندسازی فرضیههای تحقیق از آزمون مجذور کا (خی دو) استفاده شده است.(وفادار مرادی، ۱۳۷۷، ۶۷)
پژوهش دیگری توسط بهرام مجیدی در سال ۱۳۷۵ در شهرستان میانه صورت گرفته که موضوع آن، بررسی رابطه بین برخی از ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی خانواده با موفقیت و افت تحصیلی دانشآموزان سوم راهنمایی شهرستان میانه است. پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام شده، از روش همبستگی برای بررسی رابطه میان متغیرها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان سوم راهنمایی شهرستان میانه در سال تحصیلی ۷۵-۷۴ بوده است و از بین جامعه آماری، تعداد ۳۶۰ نفر از دانشآموزان(۱۸۰ دانش آموز موفق و ۱۸۰ دانشآموز ناموفق) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تعداد ۱۷۴ نفر در گروه موفق و تعداد ۱۶۴ نفر در گروه ناموفق به پرسشنامهها پاسخ دادند. اطلاعات گردآوری شده به صورت جداول متعدد ارائه و از آزمون همبستگی مجذورکای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که : بین سواد پدر، سواد مادر، درآمد خانواده، شغل پدر، تعداد اعضاء خانواده با افت تحصیلی فرزندان رابطه وجود دارد. امّا بین محل سکونت والدین، اشتغال مادر، چندمین فرزند خانواده بودن با افت تحصیلی فرزندان رابطه معنیداری وجود ندارد. (مجیدی، ۱۳۷۵ ،۶۸)
حسن دلاکه در سال ۱۳۸۰ تحقیقی تحت عنوان «تحلیل عوامل مؤثر بر دانشآموزان در معرض افت تحصیلی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی تهران» انجام داده است در این تحقیق ۷ عامل مهم یعنی، آموزشی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی، خانواده، حضور تکرار پایه در یک سال که بر دانشآموزان در معرض خطر افت تحصیلی مؤثر هستند تحلیل شده است. در این تحقیق آمده است: به نظر معلمان بهترین راهبردهای جلوگیری از شکست تحصیلی راهبردهای آموزشی است. با بررسی تحقیقات اخیر موثرترین ویژگیهای دانشآموزان در معرض خطر افت تحصیلی شناسایی شد. (دلاکه، ۱۳۸۰ ،۸۴)
تذکر: با مراجعه نگارنده به بخش تحقیقات و کتابخانه شهرستان ساری که مرکز استان مازندران است و با بررسی بیش از ۲۰ پایاننامه در مورد افت تحصیلی، مشخص شده است که غالب آن ها جنبه روانشناختی داشته و در حد کارشناسی است و محققان آن ها غالبا از رشته مشاوره و علوم تربیتی بودهاند و پایاننامهای که بادیدگاه جامعهشناختی نوشته شده باشد به چشم نخورد.
ارتباط نگرش با رفتار نیز همواره مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی بوده است. نجفیزند(۱۳۷۰)
در تحقیقی تحت عنوان: بررسی نگرش معلمان نسبت به موقعیت آموزشی (روابط معلم-شاگردی) و میزان موفقیت آنان از نظر دانشآموزان و مدیران نتیجه میگیرد که:
۱) نگرش معلمان با روابط معلم و شاگردی در کلاس و همچنین با نحوه عملکرد آنان در محیط آموزشگاه و در رابطه با همکاران و مسئولان و نمودهای رفتاری که دال بر علاقمندی به امر تدریس است، همبستگی معنادار نشان میدهد.
۲)میان نگرش معلمان نسبت به دانشآموزان با ارزشیابی دانشآموزان و مدیران از میزان کارایی آنان رابطه معنادار وجود دارد.
۳)معلمانی که زن هستند و یا در دوره ابتدایی تدریس میکنند در مقایسه با معلمان مرد، آنهایی که در دوره راهنمایی تدریس میکنند، نسبت به دانشآموزان از نگرش مثبتتری برخوردارند.
۴)علاوه بر ارتباط نگرش معلمان با عملکرد آنان در محیط آموزشگاه، میان نگرش آنان نسبت به دانشآموزان با ارزشیابی دانشآموزان و مدیران از میزان کارایی آنان نیز رابطه معنادار مشاهده گردیده است. (ساکی، ۱۳۷۳ ،۱۳۱-۱۳۰)
۲-۲- مفهوم آموزش و پرورش
«مطالعه تحول معنای Education [۱]در زبانهای مغرب زمین نیز آموزنده است. ریشه این لغت که در زبان فارسی به «تربیت»، «تعلیم و تربیت»،«پرورش»و «آموزش و پرورش» ترجمه میشود، در زبان لاتین به معنی کشت نباتات، پرورش حیوانات، تغذیه و تعلیم اطفال به کار رفته است. باید اضافه شود که تا حدود نیمه قرن هفدهم آکادمی فرانسه، تربیت آدمی را فقط در معنای تعلیم او به کار میبرده است.«مراقبت از تعلیم اطفال اعم از اینکه متوجه تمرین روح یا ورزش جسم باشد» امّا لیتره بین عمل (پرورش کودک و نوجوان) و نتایج آن (عادت مکتسبه) فرق قائل میشود. در نظر او کسب عادت فکری چیزی و توسعه خصایل اخلاقی چیز دیگر است.»(شکوهی، ۱۳۷۵، ۲۱)
امّا کلمه Education در حال حاضر در ادبیات مربوطه در سطح بیناللملی به چهار معنا به کار میرود: به معنای مؤسسه یا نهاد(الف)، به معنای عمل یا تأثیر (ب)، به معنای محتوا (ج)، به معنای نتیجه یا محصول (د).
-تعلیم و تربیت به معنای مؤسسه یا نهاد، به مجموعه ساختهایی اطلاق میشود که در زمان معینی در یک کشور یا در گروهی از کشورها، غایتشان تربیت افراد ملت است، طبق مقررات بیش و کم دقیقی کار میکنند در لحظه معینی از تاریخ خصوصیات نسبه ثابتی دارند.
-عنوان عمل یا نفوذ متأثر از تعریفی است که در آغاز قرن حاضر (۱۹۱۱) دورکیم از تعلیم و تربیت کرد و از این طریق طرز فکر تربیتی چندین نسل از مربیان را تحت تأثیر قرار داد.
-در معنای محتوا در اولین تقرب برآنچه «برنامه» نامیده میشود منطبق است. برنامه غالبا و تقریبا منحصراً به مجموعهای از معارف کسب کردنی راجع است. امّا تعلیم و تربیت به معنای علمی از مفهوم برنامه هم فراتر میرود.