۲- ۱۳معایب ناشی از به کارگیری سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی توام با هزینه است و میتواند در برخی مواقع به عنوان ابزار مخرب محسوب می شود.تحقیقات زیادی در ارتباط با مزایای حاصل از به کارگیری سرمایه اجتماعی انجام شده است.اما به خطرات آن کمتر پرداخته شده است.اولین اشکال به بازیگرانی که در سرمایه اجتماعی نقش اصلی و محوری دارند، مربوط می شود.ایجاد و نگهداری سرمایه اجتماعی در یک سازمان نیازمند صرف سرمایه مالی قابل توجه به منظور حفظ و نگهداری روابط میان اعضاء است. در برخی مواقع مزایای حاصل از سرمایه کمتر از هزینه نگهداری روابط میان اعضاء است.
دومین عیب ناشی از به کارگیری سرمایه اجتماعی به پیوندهای قوی به وجود آمده در سازمان مربوط می شود؛به این صورت که سرمایه اجتماعی گرایش به تقویت روابط میان اعضاء و استحکام این روابط دارد،اما تحقیقات انجام شده نشان داده است،که سازمان و تیم هایی که که دارای پیوند قوی با سایر واحدها هستند،برای انجام وظایف خود نسبت به تیم هایی که پیوند ضعیف تری دارند،کندتر عمل میکنند.
به عبارتی، پیوند و ارتباط قوی که حاصل سرمایه اجتماعی است؛ دارای اثربخشی کمتری نسبت به پیوندهای ضعیف است و تیم هایی که دارای پیوند ضعیفی با واحدها هستند کار سریعتر و بهتر انجام میدهند.
ایراد دیگر سرمایه اجتماعی به مزیت یکپارچگی مربوط است؛ این مزیت که در قسمت قبلی به ان اشاره شد ممکن است، در برخی موارد نتیجه عکس برای بازیگران اصلی به شمار آید.داشتن اتحاد ویکپارچگی بیش از اندازه با اعضاء یک گروه ممکن است بازیگران را مشغول روابط و ارتباط با آنان ساخته و از توجه به اهداف و مأموریت های اصلی بکاهد و در برخی مواردحتی جا به جایی هدف و وسیله صورت میگیرد.به این صورت که حفظ روابط میان اعضاء جایگزین اهداف و مأموریت های سازمان می شود. علاوه بر امکان جابه جایی اهداف،تقویت روحیه یکپارچگی میتواند موجب کاهش افکار جدید در سازمان، تنبلی و کوته نظری اعضاء شود. همان گونه که پایول متذکر می شود که پیوندهایی که موجب وسعت دید و تقویت بین اعضاء در سازمان می شود. ممکن است تبدیل به پیوندهایی شود که موجب کوری و نابینایی آنان شود.(سید مهدی الوانی،۱۳۸۰)
۲-۱۴ اهمیت سرمایه اجتماعی در سازمان
موج ادغام ها،خرید ها،مشارکت ها،شکست ها در عرصه کسب و کار و بحران ها،تمرکز روز افزون بر دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها،سرعت بسیار زیاد عملیات در اقتصاد شبکه ای و آنچه که کوهن و پروساک،چالش مجازی کردن،(انجام کارها در طی یک فاصله زمانی و مکانی) مینامند. اهمیت درک بهتر و استفاده از نیروهای موجود در روابط اجتماعی افراد و گروه ها را آشکار ساخته اند.نظریه پردازان سرمایه اجتماعی اساسا سرمایه اجتماعی را به عنوان منبع ایجاد و انسجام روابط اجتماعی در نظر می گیرند،که تحقق اهدافی که دستیابی به آن ها دشوار یا بسیار گران خواهند بود، را ممکن میسازد.
از آنجا که بسیاری از روابط افراد و گروه ها به دلیل علاقه متقابل و یا تجانس بین آن ها ایجاد شده و توسعه مییابند، شبکه های اجتماعی در سازمان ها اتفاق خواهند افتاد. یا اینکه موجب سرمایه اجتماعی خواهند شد. از دیدگاه سازمانی،سرمایه اجتماعی مجموعه ای از منابع اعم از بالفعل یا بالقوه است که برای یک فرد در سازمان از طریق روابط اجتماعی آن فراهم می شود. و نیل به اهداف را تسهیل میکنند.
همچنین ناهاپیت و گوشال (۱۹۹۸) بحث میکنند که سرمایه اجتماعی در سطح سازمانی، نه تنها یک منبع حیاتی است که بلکه تنها عاملی است که میتواند فراهم کننده مزیت های سازمانی پایدار باشد.
دادویک و همکارانشان در مطالعه اخیرشان گزارش میدهند که سازمان هایی که در زمینه سرمایه اجتماعی سرمایه گذاری نمی کنند، دچار افت بهره وری شده اند، در حالی که سازمان هایی که در این زمینه سرمایه گذاری کردهاند، توانسته اند سود حاصل از بهره وری را ۲% افزایش دهند.
با این وجود، فکر توجه به سرمایه اجتماعی در سازمان ها، همان طور که کوهن و پروساک مطرح میکنند، نسیتا جدید است این ممکن است به دلیل پیچیدگی ادراکات مکانیکی و سیستمی فعالیت های
سازمانی باشد که ماهیت اجتماعی شان را عمیقا پنهان ساخته اند.به طور کلی سرمایه اجتماعی یک عامل کلیدی برای موفقیت نیست اماآن بخش از تارو پود زندگی سازمانی است و به احتمال قوی باید با آن رشدی که دارد کار،زار شود؛ بنا بر این پرواضح است که سازمان ها باید در مورد سرمایه اجتماعی شان،و عوامل ضروری ایجاد و اندازه گیری آن آگاه شوند.( Cohan & Prusa،۲۰۰۱)
۲- ۱۵ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی
در مطالعات رفتار سازمانی، تأکید برنگرشهای مربوط به کار میباشد و بیشتر این مطالعات در ارتباط به سه نگرش، وابستگی شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی است.
اخیراًً توجهات زیادی به مطالعه رفتار سازمانی شده است بنابرین مانند خیلی از مفاهیم روانشناسی سازمانی، تعهد به شیوه های متفاوتی تعریف و اندازهگیری شده است. اگر چه تعاریف متفاوتی از تعهد در ادبیات موضوع یافت میشود، ولی هر یک از آن ها یکی از سه موضوع کلی وابستگی عاطفی، درک هزینه ها و احساس تکلیف را منعکس میکنند.
الف) وابستگی عاطفی
عمومیترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی در ادبیات مربوطه، شیوهای است که تعهد به عنوان وابستگی عاطفی و روانی به سازمان در نظر گرفته میشود که بر اساس آن فردی که شدیداًً متعهد است، خود را با سازمان تعیین هویت میکند، در سازمان مشارکت میکند و درآن درگیر میشود و از عضویت در سازمان لذت میبرد. تعاریف مطرح شده در ذیل به این جنبه از تعهد اشاره دارند.
«شلدن» در سال ۱۹۷۱ تعهد سازمانی را چنین تعریف میکند: «یک نگرش با یک جهتگیری نسبت به سازمان که هویت فرد را به سازمان مرتبط میساز.«کانتر» در سال ۱۹۷۳ تعهد را «به عنوان تمایل افراد به در اختیار گذاشتن ارزش و وفاداری در سازمان، بیان میکنند.
ب) درک هزینه ها