از این رو، در سالهای اخیر توجه زیادی به آموزش مهارتهای اجتماعی شده است، زیرا بررسی های متعدد نشان میدهد نارسایی در مهارت های اجتماعی تأثیر منفی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان میگذارد، مشکلات یادگیری را تشدید می کند و غالباً به بروز مشکلات سازگاری منجر می شود (پارکر[۲۷] و آشر[۲۸]،۱۹۹۳). بنابرین شناخت و درمان کودکان و نوجوانان با نارسایی در مهارت های اجتماعی، یکی از وظایف مهم روانشناسان، مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت به شمار می آید.
۱-۴ تعاریف متغیرها
تعریف نظری متغیرها
مهارت های ارتباطی: مهارت های ارتباطی به رفتارهایی اطلاق می شود که شخص می تواند از آن طریق با دیگران به نحوی ارتباط برقرار کند که به بروز پاسخ های مثبت و پرهیز از پاسخ های منفی منتهی شود. به عبارت دیگر، مهارتهای ارتباطی عبارتند از توانایی برقراری رابطه با دیگران به شکل کارآمد و مؤثر (کامپ و سون[۲۹]، ۲۰۰۵ به نقل از مستقیمی و شفیع آبادی،۱۳۹۱).
سازگاری اجتماعی: انجمن روان پزشکان آمریکا ( ۱۹۹۴ ) سازگاری اجتماعی را چنین تعریف میکند: هماهنگ ساختن رفتار به منظور برآورده ساختن نیازهای محیطی که غالباً مستلزم اصلاح تکانه ها، هیجان ها یا نگرش هاست (نقل از حجاری، ۱۳۸۴).
تعریف عملیاتی متغیرها
مهارت ارتباطی: شامل آندسته از مهارت هایی است که بر اساس بستههای آموزش مهارت ارتباطی یونیسف (۲۰۰۴) در طی جلسات مشخص به نوجوانان ناسازگار آموزش داده می شود(احمدی، حاتمی،احدی، و اسدی،۱۳۹۲).
سازگاری اجتماعی: سازگاری اجتماعی، نمره ای است که فرد از پرسشنامه شخصیت سنج کالیفرنیا[۳۰] کلارک[۳۱] و همکاران (۱۹۵۳) کسب می کند(گراثمارنات[۳۲]،۱۳۸۴).
فصل دوم:
مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی
مقدمه
فصل حاضر شامل دو بخش الف) مبانی نظری و ب) پیشینه ی تحقیق میباشد. در بخش مبانی نظری، به تعریف مفهوم نوجوانی؛ طرح نظریه های مختلف درباره نوجوانی؛ سازگاری و مجموعه ای از دیدگاه ها درباره آن، انواع سازگاری، ویژگی های شخص سازگار، فرایند سازگاری و عوامل مؤثر بر آن و نقش مهارت های زندگی بر سازگاری نوجوانان اشاره شده است. در بخش دوم پیشینه پژوهش آورده شده است.
۲-۱ مبانی نظری
۲-۱-۱ نوجوانی[۳۳]
تعریف نوجوانی؛ نوجوانی به سالهایی اطلاق می شود که کودکی را به بزرگسالی میپیوندد. شروع نوجوانی با تغییرات بدنی همزمان می شود و در نتیجه ردیابی ظاهری آن آسانتر است در حالی که پایان آن بر حسب شکلگیری ساختهای عقلی و تغییرات عاطفی و اجتماعی نوسانیتر در نظر گرفته شده است. به همین دلیل برای کسانی که به ضابطههای ظاهری تکیه کرده اند، شروع نوجوانی رازیست شناختی و پایان آن را فرهنگی دانستهاند(کانجر و پیترسن[۳۴]، ۱۹۹۸؛ به نقل از منصور، ۱۳۸۱).
منظور از بلوغ[۳۵] یا نوجوانی رشد و بلوغ در کلیه جنبهها اعم از فیزیکی، عقلی و اجتماعی است. به همین جهت این واژه نسبت به واژه بلوغ جنسی که مفهوم بستهتری دارد و جوانی[۳۶] که دارای مفهوم وسیعتری است، ارجح است. نوجوانی دورهای حد فاصل کودکی و بزرگسالی است، حدود و نیز طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد و جوامع گوناگون، متغیر است. شروع آنرا که همراه با بلوغ جنسی است با قاطعیت بیشتری میتوان تعیین کرد. طول مدت نوجوانی در جوامع گوناگون یکسان نیست. دوره نوجوانی از نظر نوجوان و هم از نظر والدین از قدیم، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی، قلمداد شده است. ۳۰۰۰ سال پیش از تولد مسیح، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان «پرشور و آتشی مزاجند و آمادهاند که خود را به دست غرایز بسپارند.» (کیل[۳۷]، ۱۹۶۷؛ به نقل از عیدیان ،۱۳۸۵).
استانلی هال این دوره را دوران «طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوقالعاده جسمانی، عقلی و عاطفی دانسته است. تعدادی از پزشکان برجسته و نظریه پردازان روانکاوی نوجوانی را وضعیتی می دانند که نوجوان در آن وضعیت دچار اختلال روانی است (فروید[۳۸] و دیگران، به نقل ازماسن و هنری،۱۳۸۴).
بدون آنکه بتوان لزوماًً وابستگی بین بلوغ و نوجوانی را مورد تأیید قرار داد. گستره دگرگونیها نشان می دهند که از لحاظ تحول عقلی و نقش محوری آن در شکلگیری جنبه های عاطفی و اجتماعی، نوجوانی با استقرار تفکر انتزاعی از کودکی متمایز می شود و نوجوان پس از تأمین شرایط لازم برای ورود به جامعه بزرگسالان به جرگه بزرگسالان میپیوندد (پیاژه[۳۹] و اینهلدر[۴۰]، ۱۹۷۲؛ به نقل از منصور،۱۳۸۱). و نیز نوجوانی عبارت است از: در حال بزرگسال شدن، دورهای از زندگی بین بلوغ و پختگی[۴۱]، بالیدگی یا پختگی به این موضوع اشاره دارد که فرد، شخص کاملی شده یا کاملاً بالیده شده و این آمادگی را دارد تا نقشها و مسؤلیتهای یک بزرگسال را بر عهده بگیرد (آقا محمدیان و حسینی،۱۳۸۴).
۲-۱-۲ سن بلوغ(نوجوانی)
به سه دلیل آغاز و خاتمه سن بلوغ واضح و مشخص نیست و برای آن اتفاق نظر وجود ندارد:
الف) گوناگونی علائم بلوغ
ب) متفاوت بودن ساختمان جسمانی و وضعیت روحی و روانی افراد
ج) زودرسی بلوغ در نسلهای امروزه نسبت به نسلهای گذشته؛ بنا به این دلایل برای تعیین سن بلوغ معدل می گیرند و بیشتر محققین بر این عقیدهاند که سن شروع بلوغ طبیعی در دخترها، ۱۶-۹ سالگی و در پسرها، ۱۷-۱۰ سالگی و در مجموع اصطلاح بلوغ به دوره بین ۱۸-۱۲ سالگی گفته می شود و سن متوسط بلوغ بدون توجه به پسر یا دختر بودن ۱۱ سالگی تعیین می شود. همچنین این نکته نباید فراموش شود که دختران زودتر از پسران، مرحله بلوغ زندگی خویش را آغاز می کنند (صدیقی،۱۳۸۰).
۲-۱-۳ دیدگاه زیستی-روانی و اجتماعی[۴۲] در تبیین تغییرات نوجوانی
دیدگاه زیستی: ورود به مرحلۀ نوجوانی منجر به افزایش فعالیت غده هیپوفیز به صورتی می شود که هورمونهایی را که قبلاً ترشح نمیکرد، ترشح کند. ترشح این هورمونها، به نوبه خود منجر به فعالیت غدد داخلی دیگر شده، ترشح هورمونهای دیگر را باعث می شود: مثل هورمونهای جنسی و هورمون رشد.
آنچه در این دوره اتفاق میافتد جهش نوجوانی است که به میزان و رشد سریع قد و وزن منجر می گردد و با بلوغ جنسی توأم است. در این دوره به خاطر رشد سریع قد و وزن، نیازهای غذایی نوجوانان افزایش مییابد و بخاطر تفاوت در رشد اعضاء مختلف بدن، نوجوانان موقتاً احساس ناخوشایندی پیدا می کنند و نیز رشد عضلات بدن و استخوانها بخصوص در پسرها باعث می شود سازگاری آن ها با مرکز ثقل بدن و مرکز زمین بهم میریزد. تغییرات رشدی و نیاز به سازگاری با آن باعث می شود، نوجوانان به خصوصیات جسمانی خود توجه بسیاری داشته باشند. آنچه که اهمیت دارد توجه به این مسأله است که تصویر ذهنی آن ها از خودشان به شدت تحت تأثیر تغییرات جسمی و فیزیولوژیکی قرار دارد و این همان تصویر بدن است (کاپلان[۴۳] و سادوک[۴۴]، ۱۳۷۳).