۱. تجار عمده فروش کالاهای ورزشی
۲. تجار خرده فروش
۳. فروشندگان
۴.صاحبان امتیاز و نمایندگی ها
۵.ورزشکاران علاقمند
۱. خویشاوندان و دوستان نزدیک فعالان در سطح اساسی
۲. هواداران متعصب و تشویق کنندگان،حامیان و علاقمندان پرشور
۳.شرکت کنندگان در مناسبت های ورزشی به قصد تفریح
۱. آشنایان به ورزش اما غیر موثر در آن مانند:
مهاجران جدید که با ورزش های جامعه انس و عادت ندارند.
شهروندان بی اعتنا یا کم اعتنا به ورزش
۲.ناآشنایان به ورزش
عقب مانده های ذهنی
افراد ازخودبیگانه و منزوی
(اقتباس از ادواردز[۶۲] ، ۱۹۷۳ : ۸۶)
۲-۲-۱-۱۱- نظریه های مربوط به گرایش
۲-۲-۱-۱۱-۱- نظریه فیش باین و آیزن[۶۳]
آنها برای تبیین رفتار به نقش گرایش میپردازند. به نظر آنها رفتار در پی زنچیره ای از عوامل به وجود می آید. حلقه ما قبل بروز رفتار، قصد و نیت به انجام یک رفتار است. به وجود آمدن قصد و نیت به نوبه ی خود تابع دو متغیر است : ۱.گرایش به سوی آن رفتار ، ۲. هنجار ذهنی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گرایش به سوی آن رفتار: طی گرایش به سوی یک رفتار ، فرد انجام یک رفتار را از نظر خودش ارزیابی می کند که آیا خوب یا بد است.
هنجار ذهنی: منعکس کننده نفوذ و فشار اجتماعی است که شخص آن را برای آنجام یک کار (رفتار) احساس و ادراک می کند. این متغیر خود به دو عامل تجزیه می شود. یکی انتظار دیگران، یعنی انتظار آنکه یک رفتار خاص از سوی دیگر افراد مهم گروه چگونه ارزیابی می شود و دیگری خودپنداره و انگیزه فرد برای پیروی از انتظارات دیگران(رفیع پور ، ۱۳۷۲ : ۱۰).
گرایش به یک پدیده خاص نیز دارای دو بعد انتظار فایده و ارزیابی فایده است. انتظار فایده به این معنی است که شخص تا چه حد از یک پدیده انتظار فایده دارد. ارزیابی فایده، یعنی اینکه شخص ارزیابی می کند که آیا آن پدیده برای او فایده داشته است یا نه. متغیرهای مورد بحث در نظریه فیش باین-آیزن به صورت یک مدل نظری قابل مشاهده است.(به نقل از رفیع پور، ۱۳۷۲ : ۱۲).
شکل۲- ۲مدل نظریه فیش باین-آیزن
اﻳﻦ ﻣﺪل ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻫﺎﻳﻲ دارد؛ ﺑﻪ ﻃﻮری ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ در ﻓﺮآﻳﻨﺪ رﻓﺘﺎر ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﮔﺮاﻳﺸﺎت دﺧﺎﻟﺖ ﻛﺮده و ﻣﺎﻧﻊ از ﻋﻤﻠﻲ ﺷﺪن ﻗﺼﺪ رﻓﺘﺎری ﻣﻲ ﺷﻮد، از جمله :
رﻓﺘﺎرپیشین: فردی که قبلأ در اﻣﺘﺪاد رﻓﺘﺎری ﺧﺎص دارای ﺳﺎﺑﻘﻪ اﺳﺖ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺮای اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر در اﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد، ﺗﻤﺎﻳﻞ بیشتری برای انجام آنگونه اعمال دارد.
شناخت از خود: ﻓﺮدی ﻛﻪ ﻗﺼﺪ رفتاری اش ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ از ﺧﻮدش ﺳﺎزﮔﺎر است، ﺑﻴﺶ از ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﻗﺼﺪ رﻓﺘﺎری اش و ﺷﻨﺎﺧﺘﺶ از ﺧﻮد ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری وﺟﻮد دارد، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﻋﻤﻞ دارد.
داﻣﻨﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮخود: ﻓﺮدی ﻛﻪ اﺣﺴﺎس ﻛﻨﺘﺮل ﺑﺮ امور دارد، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻗﺼﺪﻫﺎی رفتاری اش ﺑﻴﺶ از دﻳﮕﺮان ﺗﻤﺎﻳﻞ دارد و ﺑﺎ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ رﻓﺘﺎری ﺧﻮد ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ(سعیدی، حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰).
۲-۲-۱-۱۱-۲- نظریه ساپ و هارود[۶۴]
در پژوهش خود درباره تمایل مردم به خوردن گوشت گاو به تاثیر عامل انتظارات اجتماعی در پیدایش قصد و نیت پرداختند. آنها به نظریه گروه مرجع رجوع کردند. این گروه یک چارچوب ارزشیابی بوجود می آورد که بر اساس آن اعضاء، سیستم اجتماعی یا گروه خود و دیگران را ارزیابی و کنترل می نماید. هر آنچه که در یک گروه به عنوان یک مقیاس ارزشی گروهی جا بیفتد ، بر روی قضاوت و ارزشیابی تک تک افراد تاثیر می گذارد(رفیع پور، ۱۳۷۲ : ۱۴).
۲-۲-۱-۱۱-۳- نظریه تزیشه و کرمکا[۶۵]
در پژوهشی که درباره گرایش کشاورزان پاره وقت نسبت به اداره ترویج داشته اند گرایش را به سه بعد تجزیه می کنند: “عناصر ادراکی”، “عناصر ارزشیابانه” و “عناصر عملی و رفتاری”. در بعد شناختی یا ادراکی شخص اطلاعاتی از ماهیت موضوع پیدا می کند. در بعد احساسی یا عاطفی شخص به ارزیابی فواید ناشی از موضوع می پردازد و نهایتأ در بعد رفتاری شخص بصورت بالقوه آماده است تا له یا علیه موضع رفتاری انجام دهد(رفیع پور، ۱۳۷۲ : ۱۶).
۲-۲-۱-۱۲- نظریه های موجود در زمینه مشارکت
برای شناخت فرایند مشارکت در معنای شرکت کردن با در نظرگرفتن پارادایم های غالب در علوم اجتماعی به خصوص جامعه شناسی، در دو پارادایم (واقعیت اجتماعی و رفتار اجتماعی) مبانی نظری
مشارکت مطرح می شود.
۲-۲-۱-۱۳- پارادایم واقعیت اجتماعی
تحلیل کارکردی از مشارکت، بر کنش مشارکت کنندگان با توجه به زمینه های عاطفی و شناختی آنها تاکید دارد. رابرت مرتون[۶۶] معتقد است در تحلیل کاربردی باید به وضع و شرایط مشارکتکنندگان در ساختار اجتماعی، معنای عاطفی و شناختی رفتار آنان که به مشارکت می پردازند و جنبه های رفتاری منظم که با این انگیزه ها پیوستهاند، هر چند که مشارکت کنندگان چندان شناختی از آن نداشته باشند، توجه نمود(غفاری و نیازی،۱۳۸۶). از دیدگاه بسیاری از دانشمندان رویکرد ساختی-کارکردی، انسجام اجتماعی پایه نظم اجتماعی را تشکیل داده و گسترش زمینه های وفاق و همبستگی، موجبات فعالیت و مشارکت گسترده افراد جامعه را فراهم می آورد. به عبارت دیگر هرچه اعضای یک جامعه همبسته تر باشند، روابط گوناگون خود را با یکدیگر یا در حالت دسته جمعی باگروه بیشترحفظ می کنند (غفاری و نیازی،۱۳۸۶ :۴۳-۴۲).
۲-۲-۱-۱۳-۱- سرمایه اجتماعی
بنا به تعریفی که فرانسیس فوکویاما[۶۷] در مورد سرمایه اجتماعی به کار می گیرد، سرمایه اجتماعی شکل و نمونه ملموسی از یک هنجار غیررسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند فرد می شود. هنجارها باید بطورعینی مصداق یابند و باید به همکاری در گروه بینجامد(تاجبخش، ۱۹۹۸: ۴۱۶).
ﻣﻮﻟﻴﻨﺎس[۶۸] با بهره گیری از اندیشه کلمن[۶۹] که به طرح سرمایه اجتماعی پرداخته، معتقد است که با افزایش سرمایه اجتماعی در یک جامعه مشارکت جمعی بسط و گسترش می یابد و سرمایه اجتماعی را یک نوع خیر همگانی می داند. به نظر مولیناس سرمایه اجتماعی محصول فعالیت های اجتماعی و شبکه های عمیق تعاملی است که اعضای جامعه را به همکاری، تعاون و مشارکت ترغیب می کند(سعیدی، حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰).
سرمایه اجتماعی از عناصر چندی تشکیل شده است. در این پژوهش عناصر انسجام و اعتماد اجتماعی که در گرایش به مشارکت در ورزش های همگانی موثر است، مورد توجه قرار می گیرد.
۲-۲-۱-۱۳-۲- انسجام اجتماعی
مشارکت اجتماعی کنشی است که در فضای اجتماعی صورت می گیرد و نسبت به نوع انسجام اجتماعی میزان مشارکت و گرایش به آن متفاوت خواهد بود. امیل دورکیم[۷۰] دو نوع همبستگی را از هم تفکیک می کند: همبستگی مکانیکی و همبستگی ارگانیکی. نخستین همبستگی در جایی وجود دارد که افکار و گرایش های مشترک اعضای جامعه از نظر کمیت و شدت از افکار و گرایش های شخصی اعضای آن بیشتر باشد. این همبستگی تنها می تواند به نسبت رشد معکوس فردیت پرورش یابد.(کوزر[۷۱]، ۱۳۸۰ : ۱۹۱). وقتی همبستگی مکانیکی بر جامعه مسلط باشد، افراد جامعه چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند. آنان که اعضای یک اجتماع واحد هستند به هم شبیه و احساسات واحدی دارند و مفهوم مشترکی از تقدس دارند(آرون[۷۲]، ۱۳۸۱: ۳۶۲). برعکس، همبستگی ارگانیکی نه از همانندی های افراد جامعه، بلکه از تفاوت هایشان پرورش می یابد؛ این گونه همبستگی فرآورده تقسیم کار است. هرچه کارکردهای یک جامعه تفاوت بیشتری یابند، تفاوت میان اعضای آن فزون تر خواهد شد. اعضای یک جامعه تمایز یافته به رهیافت های مشترک و جمعی کمتر وابسته اند، ضمن اینکه ممکن است به وظایف و نقش های تخصصی و تمایز که شاخص نظام های همبستگی ارگانیکی اند به شدت وابسته باشند (کوزر، ۱۳۸۰: ۱۹۱).
بنابراین انسجام گروه، تغییری لفظی از پدیده ای است که استمرار عضویت افراد به گروه یا تیم بدان نسبت داده می شود. مفاهیمی را که به کاربرد این تعبیر ارتباط دارند، با تکیه به اندیشه های عبدالغفار و سلامه، می توان به دو گروه تقسیم کرد:
مفاهیمی که بر جنبه های معینی از رفتار گروه و فرایندهای مربوط به آن دلالت دارند، مانند مفهوم روحیه، وفاداری و تعلق، توجه به گروه، کارایی تولیدی گروه و گردآمدن تیم پیرامون اهدافی معین.
مفاهیمی که بر عوامل تاثیرگذار و کلیه نیروهای کشش گروه برای اعضای آن دلالت دارند. فستینگر[۷۳] انسجام را «عرصه کلی یا بازده نیروهایی که اعضاء را به حرکت درمی آورد تا به خاطر عضویت در آن گروه باقی بماند» تعریف کرده است. گولمبیوسکی[۷۴] پیشنهاد کرده است که تعبیر انسجام به گونه ای روشن تر، درباره گروه های کوچک به کار گرفته شود. انسجام به معنای به هم پیوستگی و همگرایی توأم است و بیانگر جاذبه عضویت است که یکی از ویژگی های گروه های کوچک را تشکیل می دهد(خولی،۱۳۸۳ : ۲۲۱).
درباره عواملی که باعث انسجام ورزشی می شود، آرای متعددی وجود دارد. مطالعات و تحقیقاتی که به بررسی این موضوع از دیدگاه گروه پرداخته اند، عوامل زیر را که در انسجام گروهی تاثیر دارند استخراج کرده اند :
احساس عضویت و پیوندجویی در گروه
ارضای نیازهای اجتماعی عضو گروه
ذوب شدن در کار گروهی در درون گروه
وجود هنجارها و ارزش ها و مقررات سازمان دهنده گروه(زیگلر[۷۵]، ۱۹۸۲: ۴۵).