در ایران تحقیقات در رابطه با تدریس مشارکتی متفاوت از مفهومی است که مورد نظر پژوهشگر در این پژوهش است. پژوهشهای انجام شده در ایران در رابطه با تدریس مشارکتی به مفهوم همکاری استاد و دانشجو در تدریس است که اغلب هم به روشهای تدریس فعال اشاره دارد.
صولتی و همکاران (۱۳۸۹) تحقیقی را با هدف بررسی مشارکت دانشجو در یاددهی و یادگیری و تحقق یادگیری در دانشجو انجام دادند که منظور آنها از تدریس مشارکتی ارتباط بین مدرس و فراگیر در امر تدریس بوده است. این پژوهش به روش نیمه تجربی در دو گروه از دانشجویان علوم پزشکی انجام شد که نتایج تحقیقات نشان داد که مشارکت هر چه بیشتر دانشجو در فرایند تدریس، مطلوبیت بیشتری برای دانشجویان ایجاد میکند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۵-۲ پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور
ساند هولتز (۲۰۰۰) پژوهشی را با عنوان «تدریس مشارکتی بین رشتهای به عنوان الگویی از رشد حرفه ای» و با هدف یررسی نقش رویکردهای متنوع تدریس مشارکتی درافزایش همکاری مدرسان دانشگاه کالیفرنیا انجام داده است. او دادهها را در یک دوره پنج ساله و از چهار روش مصاحبه انفرادی، پرسشنامه، مشاهده کلاسها و بحث گروهی با مدرسان گردآوری کرده است. یافتههای پژوهش نشان داده که رویکردهای تدریس مشارکتی باعث ایجاد یک عنصر خلاق در طراحی تدریس مشارکتی شده است. تدریس مشارکتی بین رشتهای وسیله بسیار مؤثری در دست یابی به راهبردهای جدید تدریس، افزایش همکاری و افزایش قابلیت بررسی عملکرد آموزشی کالجها شده است. علاوه بر این یافتهها، نتیجه عمدهای که در این پژوهش بدست آمده بود اینکه این شیوه تدریس باعث افزایش رشد حرفهای مدرسان و فراگیران کالجها شده است.
پری و استوارت (۲۰۰۵) تحقیقی را با عنوان «دیدگاه های موجود در باره مشارکت مؤثر در تدریس مشارکتی بین رشته ای» انجام دادند. هدف این پژوهش بررسی این مسئله بود که چگونه در کالجها علیرغم وجود رشتههای متفاوت میتوان به مشارکت مؤثر در تدریس مشارکتی دست یافت. در این پژوهش ۱۴ نفر از مدرسان شاغل در دانشکده هنرهای آزاد در یک دوره دو ساله مورد مصاحبه قرار گرفتند که نتایج مصاحبه اولیه پس از تحلیل برای مصاحبه دوم و برای بررسی عمیقتر دیدگاه ها مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل مصاحبهها عناصر کلیدی در تدریس مشارکتی بین رشتهای را آشکار کرده است. یافتههای پژوهش نشان دادکه مشارکت مؤثر در تدریس مشارکتی برای مدرسان بسیار انرژی زا ست و به همان نسبت مشارکت غیر مؤثر باعث ایجاد مشکلات و ناهماهنگی میان مدرسان است. مصاحبه شوندهها به ضرورت زمان زیاد برای ارتباطات گسترده اشاره کردهاند و آنرا لازمه مشارکت سودمند و عملکرد مثبت در تدریس مشارکتی دانستند.
جونگ چانگ (۲۰۰۶) پژوهشی را با عنوان تاثیر تدریس گروهی بر معلمان مدارس راهنمایی تایوان انجام داد. او دراین پژوهش از روش نیمه تجربی استفاده کرد. به این منظور چهار نمونه کلا س را به دو گروه آزمون و گواه تقسیم کرد وآزمایش را در دو دوره ۶ هفتهای انجام داد. برای جمع آوری اطلاعات از چهار روش بررسی نمرات دانش آموزان، پرسشنامه خوداندیشی معلمان، مشاهده عملکرد دانشآموزان و مصاحبه با معلمان استفاده کرده بود. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات دانشآموزانی که اموزش آنان به روش گروهی بود بهتر از دانشآموزان گروه گواه که آموزش آنان به روش سنتی انجام شده بود گزارش شد. همچنین بیش از نیمی از دانشآموزان روش تدریس گروهی را بر روش تدریس انفرادی ترجیح میدادند. نتیجه دیگری که مشاهده شد اینکه استراتژی تدریس متفاوتی که اعضای تیم تدریس از آنها استفاده میکردند باعث شده بود تا در برخورد با دانشآموزان دچار چالش شوند. این چالش به دلیل بود که اعضای تیم تدریس برای مدیریت چنین کلاسهایی آمادگی نداشتند.
کارپنتر و کراورد و والدن[۱۱۳] (۲۰۰۷) تحقیقی را با هدف بررسی تفاوت بین جلسات تدریس گروهی و تدریس انفرادی در دروس مقدماتی از لحاظ درک و پیشرفت دانشآموزان انجام دادند. در این پژوهش دانشآموزان به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند که نتایج تحقیق نشان داده که به لحاظ پیشرفت تحصیلی تفاوتی بین گروه کنترل و آزمایش مشاهده نشده. در رابطه با نمرات دانشآموزان نیز مشاهده شد که بین نمرات فراگیرانی که تدریس آنها به روش مشارکتی بوده و فراگیرانی که فقط یک مدرس داشتند تفاوت معناداری وجود ندارد. تنها تفاوتی که بین تدریس گروهی و انفرادی ملاحظه شده بود تفاوت در عامل محیط یادگیری بوده است. کارپنتر و همکارانش دراین تحقیق تفاوت در عامل محیط یادگیری را به دلیل تنوع در آموزش و فعالیتهای یادگیری که دو مدرس انجام میدهند، بیان کردند.
میرینک[۱۱۴] (۲۰۰۷) مطالعهای را با عنوان بررسی یادگیری معلم در تیمهای بین رشتهای انجام داد.
پنج تیم متشکل از معلمان که در رشتههای مختلف تدریس میکردند در یک دوره یک ساله مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که یادگیری معلمان باعث تغییر در دیدگاه ها و عقاید آنها میشود. اما چهار نتیجه کلی که در این مطالعه بدست آمد عبارت بود از اینکه: ۱- معلمان حاضر در این تیمها با شنیدن تجربیات آموزشی همکاران خود، عقاید و باورهای خود را در مورد تدریس و یادگیری تغییر میدهند. ۲- یادگیریهای انفرادی و منحصر به فرد معلما ندر زنجیرهای از فعالیتهای یادگیری جمعی رخ میدهد. ۳-معلمان حاضر در این مطالعه، یادگیری را نتجه آشنایی با ایدهها و تجربیات همکاران خود و روش خاص آنها میدانند. ۴-تبادل عقاید و ایدهها با هدف حل مشکلات مشترک معلمان صورت میگیرد و اشاره به سطوح بالایی از وابستگی متقابل و ارتباطات مثبت معلمان با هم دارد که به یادگیری و رشد معلمان منجر میشود.
دیوید کارلس از استادان گروه علوم تربیتی دانشگاه هنگ کنگ که در دانشگاههای انگلیس و فرانسه نیز تدریس داشته است. در سال ۲۰۱۱ تحقیقی را با عنوان« تدریس EFL همکارانه در مدارس ابتدایی هنگ کنگ» انجام داده است که شامل همکاری مدرس انگلیسی زبان و مدرس غیر انگلیسی زبان محلی در تدریس درس زبان انگلیسی میباشد. او برای جمع آوری دادهها از روشهای متنوعی استفاده نمود که عبارتند از: طراحی سوالات باز پاسخ، مصاحبه رو در رو با مدرسان و مشاهده کلاسهای درسی که تدریس در آن به شیوه مشارکتی صورت میگرفته است. یافتهها نشان دادند که این شیوه مشارکت در تدریس بیشترین تأثیر مثبت را بر روی فراگیران داشته است. در حالیکه در مورد رشد حرفهای مدرسان و نوآوری در تدریس نتایج خیلی روشنی بدست نیامده است. اما چنانکه خود محقق بیان کرده است با وجود مشکل بودن دستیابی به پیشرفت قابل اعتماد در تدریس خلاقانه و پیشرفت حرفهای، یافتههای پژوهش نشان داده است که همکاری مدرس انگلیسی زبان و مدرس غیرانگلیسی زبان بومی در تدریس انگلیسی علاوه برتاثیر مثبتی که بر روی فراگیران داشته است باعث میشود مشارکتکنندگان قادر شوند تا با بیان و ترسیم قوتها و ضعفهای همدیگر مکمل یکدیگر در تدریس باشند. نتیجه دیگری که کارلس در تحقیق خود به آن دست یافت این بود که این شیوه تدریس مدرسان راترغیب میکند که در مورد دیدگاههای متفاوت خود با هم بحث کنند تا بتوانند با هم سازگار شوند که در واقع این رویداد باعث ارتباطات بین فردی و بین فرهنگی دو مدرس میشود.
خلاصه فصل دوم
این فصل درپنج قسمت تنظیم شده است. در قسمت اول آموزش عالی، رسالتها و کارکردهای آن، تحصیلات تکمیلی و کارکردهای این دوره و همچنین اهمیت تدریس در آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی مورد بررسی قرار گرفته است. در قسمت دوم رویکردهای تدریس سنتی و شناخته شده در دو محور روشهای تدریس مدرسمحور و فراگیر محور مورد بررسی قرار گرفت و ضمن تعریف روشهای تدریس بیان شده به بررسی مزیتها و محدودیتهای آنها پرداخته شد که در قسمت روشهای تدریس مدرس محور، روش تدریس سخنرانی و پرسش و پاسخ و در بحث از روشهای تدریس فراگیر محور، روشهای تد ریس مباحثه و حل مساله مورد بررسی قرار گرفت.
در قسمت سوم به بررسی تفصیلی مفهوم شناسی تدریس مشارکتی پرداخته شده است. در این قسمت پس از اشاره مختصر به اهمیت انجام کارهای تیمی و مشارکتی در سازمانها تعریفهای متعددی از تدریس مشارکتی ارائه شده و در ادامه اصول حاکم بر انجام تدریس مشارکتی، گامهای آن، متغیرهای کلیدی تدریس مشارکتی و اشکال تدریس به شیوه مشارکتی مورد بررسی قرار گرفت. در قسمت چهارم نیز به بیان نقاط قوت و ضعف تدریس مشارکتی پرداخته شد.
در قسمت پنج نیز تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده در زمینه تدریس مشارکتی مورد بررسی قرار گرفت. در داخل کشور به دلیل نو بودن موضوع، پژوهشی مشابه پژوهش حاضر مشاهده نشد و فقط به تحقیق صولتی و همکاران اشاره شد که با پژوهش حاضر تشابه عنوان دارد و به لحاظ محتوا و موضوع پژوهشی کاملا مجزا از پژوهش حاضر میباشد. از میان پژوهشهای خارجی نیز به پژوهشهای کارلس، کارپنتر وهمکاران، پری و استوارت، جانگ جونگ و ساند هولتز اشاره شد. شکل (۲-۴) ساختار کلی تدریس مشارکتی را از مرحله اصول و الزامات تا دستیابی به اهداف نشان میدهد.
شکل (۲-۴): ساختار کلی تدریس مشارکتی
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه
در این فصل ابتدا روش تحقیق استفاده شده در انجام پژوهش حاضر معرفی میشود سپس جامعه آماری، روش نمونهگیری و حجم نمونه توضیح داده میشود. در ادامه ابزار اندازهگیری و چگونگی تعیین روایی و پایایی آن معرفی خواهد شد و در نهایت شیوه جمع آوری و روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات بیان میشود.
۳-۱ روش پژوهش
این پژوهش از نوع کاربردی میباشد که به روش کمی و کیفی انجام شده است. علاوه بر آن با توجه به هدف پژوهش حاضر، که بررسی نقاط قوت و ضعف تدریس مشارکتی در دانشگاه اصفهان است، روش تحقیق توصیفی – پیمایشی مورد استفاده قرار گرفته است. توصیفی، زیرا در جواب سوال”چه هست؟” به توصیف عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک موقعیت یا یک موضوع میپردازد. همچنان که هومن (۱۳۷۷: ۷۷) معتقد است که«تحقیق توصیفی به منظور توضیح سیستماتیک، عینی و دقیق وقایع و خصوصیات مورد نظر یا موضوع مورد علاقه صورت میگیرد».
همچنین روش پژوهش از نوع پیمایشی است؛ زیرا ” به منظور جمع آوری اطلاعات درباره این موضوع که گروهی از مردم چه میدانند، چه فکر میکنند یا چه کاری انجام میدهند اجرا میشود” (دلاور، ۱۳۸۳: ۱۴۱). این پژوهش نیز به اندازهگیری نگرشها و عقاید اعضای هیات علمی و دانشجویان در مورد تدریس مشارکتی پرداخته است.
۳-۲ جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش از دو دسته تشکیل شده است.
الف): کلیه اعضای هیات علمی رسمی دارای مرتبه علمی استادیار و بالاتردانشکدههای علوم تربیتی، علوم پایه و ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، که در سال ۹۰-۱۳۸۹ حداقل یک درس از دروس دورههای تحصیلات تکمیلی را به شیوه مشارکتی تدریس کرده اندو تعداد آنان ۸۵ نفر بود.
ب): کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای علوم تربیتی، ادبیات و علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه اصفهان که در سال تحصیلی ۹۰-۱۳۸۹ حداقل در یک کلاس با تدریس مشارکتی حضور داشتهاند. تعداد این دانشجویان ۴۴۸ نفر بوده است.
علت انتخاب این دانشکدهها به عنوان جامعه آماری این بود که پژوهشگر در تحقیقات اولیه خود به این نتیجه رسید که در این دانشکدهها روش تدریس مشارکتی بیشتر استفاده شده است. لذا این سه دانشکده به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شد.
جدول (۳-۱): جامعه آماری پژوهش
گروه
جامعه آماری
حجم نمونه
استادان
۸۵
۸۵
دانشجویان
۴۴۸
۱۸۰
۳-۳ روش نمونهگیری
پس از شناسایی جامعه آماری باید با تکنیک مناسب به نمونهگیری مبادرت ورزید. در این پژوهش برای انجام مصاحبه اکتشافی از بین استادانی که در دانشکدههای ادبیات وعلوم انسانی، وعلوم تربیتی و روانشناسی و علوم پایه به تدریس به شیوه مشارکتی اشتغال داشتند، به روش هدفمند تعدادی انتخاب وبا آنان مصاحبه گردید. علاوه بر این نظرات برخی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای فوق الذکر، که در این گونه کلاسها شرکت داشتهاند نیز پیرامون موضوع پژوهش دریافت شد. انتخاب این دسته از دانشجویان و استادان، آشنایی بیشتر آنان با ماهیت موضوع پژوهش بود.
اجرای پرسشنامه در بین اساتید به روش سرشماری انجام شد به گونهای که تمام استادانی که در سال
۹۰-۱۳۸۹حداقل یک درس را به شیوه مشارکتی تدریس کرده بودند انتخاب شدند و پرسشنامه در بین آنان توزیع شد. از آنجا که دانشجویان حاضر در این پژوهش از سه دانشکده نا همگون تشکیل شدهاند لذا اجرای پرسشنامه بین دانشجویان به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم دانشجویان انجام شد. بدین ترتیب که بررسی شد که دروس چه رشتهها و گروههایی در دانشکدههای فوقالذکر به شیوه مشارکتی تدریس شده است، پس از آن دانشجویانی که در کلاس با تدریس مشارکتی حضور داشتهاند به شیوه تصادفی متناسب با حجم انتخاب شدند.
۳-۴ برآورد حجم نمونه
در این پژوهش با بهره گرفتن از روش نمونهگیری هدفمند با چند نفراز استادان و دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی دانشکدههای علوم تربیتی و روان شناسی، علوم پایه و ادبیات و علوم انسانی مصاحبه اکتشافی انجام شد. مصاحبه با استادان و دانشجویان تا آنجا ادامه یافت که پژوهشگر به اشباع پاسخها در زمینه موضوع پژوهش دست یافت. برای تعیین حجم نمونه برای توزیع پرسشنامه در بین دانشجویان به دلیل مشخص نبودن واریانس جامعه آماری، پیش برآورد واریانس نمونه از طریق یک مطالعه مقدماتی، ضرورت داشت. لذا یک گروه ۳۰ نفری از دانشجویان دانشکدههای علوم تربیتی، علوم انسانی و علوم پایه به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه در بین آنان توزیع گردید. پس از استخراج دادهها و پیش برآورد واریانس، با در نظر گرفتن دقت احتمالی مطلوب و ضریب اطمینان ۹۵/، حجم نمونه با بهره گرفتن از فرمول زیر بر آورد شد.