۲-۲-۱-۲- رقابت بین رقبای موجود
رقبای موجود بر سر جایگاه بهتر با بهره گرفتن از تاکتیک هایی مانند کاهش قیمت، تبلیغات، معرفی محصولات جدید یا بهبود خدمات پس از فروش همواره با هم رقابت میکنند. رقابت زمانی رخ میدهد که رقبا برای بهبود جایگاه خود احساس فشار کرده یا مزایا و فرصت های ناشی از این امر را درک کنند. فعالیت های رقابتی هر یک از شرکت ها رقبای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد و در نتیجه فعالیت های رقبا را رقم می زند. بنا به گفته پورتر، «شرکت ها تأثیرات حرکت یکدیگر را درک کرده و به آن ها پاسخ میدهند».
سطح این رقابت تا حد زیادی تحت تأثیر موانع خروج قرار دارد. موانع خروج عواملی هستند که باعث میشوند شرکت ها به رقابت ادامه دهند حتی اگر درآمد اندکی داشته یا حتی ضرر بدهند. منابع عمده موانع خروج عبارتند از:
-
- اموال تخصصی یا نقدینگی پایین یا هزینه های بالای تبدیل
-
- هزینه های ثابت خروج که عبارتند از هزینه هایی مانند موافقت نامه های کاری، هزینه های جا به جایی و نقد کردن موجودی
-
- روابط استراتژیک بین واحدهای تجاری یک شرکت که باعث شود باقی ماندن در صنعت برای شرکت مهم باشد.
-
- موانع عاطفی یا عواملی چون هویت، غرور یا دیگر دلایل که مدیران را بر آن می دارند تصمیم به خروج نگیرند.
- محدودیت های دولتی و اجتماعی (پورتر، ۱۳۸۴).
وقتی موانع خروج زیاد باشند امکان خروج از صنعت کاهش مییابد و شرکت هایی که رقابت را میپذیرند نیز تسلیم نمی شوند. در عوض شرکت ها به استراتژی های رقبای خود به صورتی تهاجمی پاسخ میدهند. برای مثال، یکی از استراتژی های رقابتی مثمر ثمر شرکت ها ایجاد موقعیتی قابل دفاع در برابر رقبای داخلی میباشد. گاهاً این شرکت ها سعی میکنند تا به بازارهای خارجی رقبای داخلی خود دست یابند. در مورد اخیر، این شرکت ها میتوانند با دستیابی به تجارت رقبای خود در بازارهای خارجی با در نوردیدن بازارهای تازه خارج از دانش و دسترس رقبا در این امر توفیق یابند.
به طور کلی، شرکت ها سعی میکنندآخرین صادر کننده نباشند چرا که این امر هزینه جذب مشتریان رقبای اولیه را افزایش میدهد. با توسعه چند رقیب و بینالمللی شدن آن ها رقبای داخلی این گونه شرکت ها شک و تردید درباره بازار خارجی را کنار گذاشته و متوجه فرصت ها و خطرات موجود در این بازار میشوند (کینگ[۶۵]، ۱۹۹۵). برای مثال، ورود رقبا به بازارهای خارجی به این معنی است که فرصت های موجود در بازار خارجی بیشتر از میزانی است که مدیران قبلاً برآورد میکردند و موفقیت رقبا در به کارگیری استراتژی های سازمانی، ساختارها و ساز و کارهای بهتر و موفق تر نسبت داده می شود. همچنین، با بینالمللی شدن شرکت ها، رقبای آن ها هم فارغ از فاکتورهای رقابتی و تحت تأثیر نیروهای نهادی استراتژی بینالمللی شدن آن ها را تقلید میکنند (هونچیلد و مینر[۶۶]، ۱۹۹۷). این نوع توسعه نهایی بر حسب بینالمللی شدن رقبا در ادامه به صورت مفصل در قسمت نیروهای نهادی بینالمللی شدن به بحث گذاشته خواهد شد.
برای برخی از صنایع توسعه بینالمللی راهی است برای کاهش هزینه های عملیاتی چرا که این استراتژی به شرکت ها امکان میدهد نسبت تولید به هزینه را افزایش داده یا محصولات خود را در کشورهای خارجی با هزینه کمتر تولید کنند (برای مثال، نیروی کار خارجی یا هزینه های حمل و نقل). تولید کالاها با قیمت کمتر باعث بهبود وضعیت رقابتی شرکت ها می شود چرا که در این حالت شرکت ها میتوانند فروش محصولات خود را در بازارهای خارجی افزایش داده یا هزینه های پس انداز شده را در بازارهای داخلی به کار گیرند.
بنابرین، وقتی رقبا با توسعه و بینالمللی سازی مزایای رقابتی خاصی را کسب میکنند مدیران شرکت مفروض استراتژی های رقبای خود در بازارهای خارجی را دنبال میکنند تا بتوانند هزینه محصولات خود را کاهش داده یا قدرت رقبای خود در بازارهای داخلی و خارجی را افزایش دهند. بنابرین، در این حالت فرض بر این است که شرکت مفروض سعی خواهد کرد با بینالمللی شدن از مزایای مشابهی برخوردار شود (مارتین و دیگران، ۱۹۹۸).
۲-۲-۱-۳- تهدید تازه واردان
تازه واردان سعی میکنند با کاهش سهم رقبای موجود از بازار و وارد کردن منابع و ظرفیت های زیاد سهمی در بازار به دست آورند. در نتیجه، با افزایش تولید یا افزایش خدمات در بازار داخلی قیمت ها کاهش مییابد یا هزینه های تولید به تبع کاهش سهم از بازار افزایش یافته و نسبت تولید به هزینه کاهش مییابد.
میزان تهدید تازه واردان به بازار داخلی بستگی به موانع ورود و عکس العمل رقبا دارد. موانع ورود عبارتند از جذابیت سرمایه گذاری در یک حوزه خاص. با این حال، برخی از شرکت ها ورود به بازارهایی که رقبا قبلاً درهای آن را گشوده اند، منتج به فایده قلمداد میکنند. با این حال، آگاهی از ماهیت موانع ورود تنها میتواند در تعیین این که آن ها فرصت واقعاً وجود دارد یا خیر مثمرثمر باشد. در واقع وقتی شرایط رقبای داخلی باعث کاهش جذابیت بازار به مثابه بازار هدف برای ورود شود، فرصت بازار هم از بین می رود چرا که در این شرایط غلبه بر موانع ورود میتواند بازار را آن قدر پرهزینه و خطرناک کند که احتمال ورود موفقیت آمیز را به صفر نزدیک نماید. به علاوه، شرکت های موجود در بازار که به دنبال حفظ سودآوری بازار هستند باید بتوانند از نفوذ تازه واردها جلوگیری کنند (پورتر، ۱۹۸۰).
موانع ورود را می توان این گونه تعریف کرد: نیروهای محیط رقابتی که شرکت ها را از ورود به یک بازار خاص با جذابیت اولیه باز می دارند. بنابر نظریه پورتر، شش منبع مهم موانع ورود عبارتند از:
-
- نسبت تولید به هزینه، که شرکت های موجود و تازه واردها را بر آن میدارد تا هزینه عملیاتی خود را با افزایش حجم تولید پایین نگه دارند.
-
- تمایز محصول، که شرکت های موجود و تازه واردها را وادار میکند علامت تجاری خود را بشناسانند و مشتریان پر و پا قرص پیدا کنند.
-
- الزامات سرمایه ای، که شرکت های موجود و تازه واردها را وادار میکند برای ادامه رقابت منابع مالی فراوان (مثلاً تبلیغات یا تحقیق و توسعه) در اختیار بگیرند.
-
- هزینه های تغییر، که شرکت ها و تازه واردها را ناچار میکند با دادن امتیازات زیاد به مشتری در هزینه یا عملکرد آن ها را وادار کنند به آن ها رجوع نمایند.