گرگوریو و همکاران[۵۶](۲۰۰۹) اثر سیاست پولی پیشبینی شده و پیشبینی نشده را بر روی بازده سهام در انگلستان به صورت منطقه ایی و کلی بررسی نمودند. آن ها چنین نتیجه گرفتند که بر اساس داده های سری زمانی و پنل، شکست ساختاری در ارتباط بین بازده سهام و انتقال سیاست پولی اهمیت مییابد. همچنین ایشان نشان دادند که هر دو جزء سیاست پولی مورد انتظار و غیر انتظاری به طور معناداری برروی بازده سهام مؤثر است.
علی یو[۵۷](۲۰۱۱) با بهره گرفتن از مدل GARCH(1,1) و EGARCH اثر سیاست پولی بر بازده سهام در نیجریه را اندازه گرفت. وی نشان داد که علامت مثبت ضریب اثر اهرمی در مدل EGARCH بر این موضوع دلالت میکند که تغییرات مثبت، نقش مهمتری نسبت به تغییرات منفی در بازدهی سهام ایفا میکنند. همچنین وی نشان داد که تغیییرات سیاست پولی پیشبینی نشده برای ثبات در بازار سرمایه نیجریه مهمتر است.
سعید و اختر (۲۰۱۲) در مقاله ای تحت عنوان”اثرمتغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص سهام بانکها در پاکستان” با بهره گرفتن از داده های فصلی (۲۰۰۰-۲۰۱۰) و با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات معمولی پرداختـه انـد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که نرخ ارز، نرخ بهره بلندمدت و قیمت نفت اثری مثبت و معنادار بر این شاخص داشته و عرضه پول، نرخ بهره کوتاه مدت و تولیدات صنعتی اثری منفی بر آن داشته اند.
مناظیر و همکاران (۲۰۱۲) در مقاله ای تحت عنوان “رابطه بلند مدت میان شاخص قیمت سهام و متغیرهای پولی در کشور پاکستان ” طی دوره (۲۰۰۱-۲۰۰۷) با بهره گرفتن از آزمون گرنجر پرداختهاند. بر اساس نتایج به دست آمده بردار همجمعی و رابطه بلندمدت میان شاخص قیمت سهام و متغیرهـای پولی در این کشور وجود ندارد.
چان[۵۸](۲۰۱۳) در پژوهشی به بررسی تاثیر سیاست پولی بر بازده بازار سهام با در نظر گرفتن محدودیت های تامین مالی و اطلاع رسانی پرداختهاند. جامعه آماری پژوهش آنان بورس اوراق بهادار ایالات متحده در بازه زمانی ۱۹۹۹-۲۰۰۷ و روش مورد استفاده در این پژوهش، پنل دیتا بوده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که سیاست پولی برای شرکت هایی که ظرفیت متوسط برای تامین منابع مالی خارجی دارند موثرتر از سایر شرکت هاست.
لی و دیگران (۲۰۱۴) در مطالعه ای تحت عنوان تأثیر سیاستهای پولی بر روی قیمت سهام، با بهره گرفتن از مدل خود همبستگی برداری (VAR) به بررسی کوتاه مدت تأثیر سیاست های پولی بر روی قیمت سهام پرداختند. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از این بود که سیاست های پولی انبساطی اثر مثبت و معناداری بر روی قیمت سهام آمریکا و کانادا دارد.
چتزی آنتونیو و همکاران[۵۹](۲۰۱۴) با استفاده از مدل VAR اثرات سیاست پولی و مالی را بر روی عملکرد بازار سهام در آلمان، انگلستان و ایالات متحده بررسی نمودند. نتایج پژوهش ایشان نشان داد که این سیاستها، به طور مستقیم و غیرمستقیم، بر بازار سهام مؤثر هستند و ارتباط متقابل بین سیاست پولی ومالی در توضیح توسعه بازارهای مالی بسیار مهم است. پس بنابرین، سرمایه گذاران بایستی این سیاست ها را به طور همزمان مورد توجه قرار دهند.
نیکیفوروس[۶۰](۲۰۱۴) در پژوهشی به بررسی رابطه بین سیاست پولی و پویایی بازده سهام درسه رژیم پولی متفاوت در بازه زمانی ۲۰۱۳- ۱۹۷۰ پرداخته است. وی در این پژوهش نشان داده است که رابطه ثابتی بین سیاست پولی و بازده سهام در هیچیک از سه نوع رژیم وجود ندارد و این بخاطر طبیعت متفاوت پویایی هر یک از سه نوع رژیم است.
یونگ و همکاران [۶۱](۲۰۱۴) در پژوهش خود به بررسی تاثیر تغییرات سیاست پولی بر روی بازار پولی و سهام چین پرداختهاند. آن ها در این پژوهش به بررسی دو سیاست عمده پولی، نرخ بهره و نسبت ذخیره قانونی در بازه زمانی ۲۰۱۳- ۲۰۰۶ پرداختهاند. آن ها نشان دادهاند که بازار پولی وابسته به جهت گیری سیاست کلان است ، همچنین تغییرات سیاست پولی در هریک از بازار سهام و بازار پولی تاثیرات متفاوتی دارد.
چان[۶۲](۲۰۱۴) در پژوهشی به بررسی پاسخ بازده سهام به شوکهای نامتقارن سیاست پولی پرداخته است. او در پژوهش خود با بهره گرفتن از داده های روزانه در مورد تغییرات زیاد و کم قیمت نفت تلاش کرده به این سوال پاسخ دهد که چگونه شوک های پولی ناشی از افزایش قیمت نفت بر روی بازده بازار سهام تاثیر میگذارند. او با بهره گرفتن از داده های مربوط به بازه زمانی ۲۰۰۸ – ۱۹۹۵ و مطالعه شوک های پولی وارد شده به بازار سهام و با استفاده از مدل کوتلر[۶۳] به این نتیجه رسیده است که، صنایع انرژی بر و تجارت کالاهای بادوام، به طور معناداری به شوک های پولی عکس العمل نشان میدهند. همچنین شوک های پولی در کشورهای فروشنده نفت (در مقایسه با کشور هایی که نفت صادر نمی کنند) تاثیر بیشتری روی بازده بازار سهام دارند.
-
- . Levine ↑
-
- . Choong et al ↑
-
- . Seetanah et al ↑
-
- . Isenmila and Ose Erah ↑
-
- . Pentheny ↑
-
- . Caporale et al ↑
-
- . Caporale et al ↑
-
- . Caporale and Pittis ↑
-
- . Shleifer and Vishny ↑
-
- . Binswanger ↑
-
- . Neusser and Kugler ↑
-
- . Bencivenga, Smith and Starr ↑
-
- . Holmstrom and Tirole ↑
-
- . Obstfeld ↑
-
- . Atje and Jovanic ↑
-
- . Fama ↑
-
- . Seetanah et al ↑
-
- . Dominguez and Frankel ↑
-
- . Dominguez ↑
-
- . Neumann and von Hagen ↑
-
- . Branson & Henderson ↑
-
- . Eijffinger and Verhagen ↑
-
- . Obstfeld ↑
-
- Thomson ↑
-
- . Carli ↑
-
- .Marshall-Edgeworth ↑
-
- . Walsh ↑
-
- .Fisher ↑
-
- .Törnquist ↑
-
- . STEINBERG and BRUNO, ↑
-
- .Loayza and Ranciere ↑
-
- . Demetriades and Hussein ↑
-
- . Ayadi et al ↑
-
- . STEINBERG and BRUNO, ↑
-
- . Feyen ↑
-
- . MERCAN and GÖÇER ↑
-
- . Allen and Gale ↑
-
- . Arestis and Demetriades ↑
-
- . Seetanah et al ↑