برای ساخت مدل لازم است ابتدا تکنیک مدل سازی و نرم افزارهای لازم برای اعمال تکنیک ها انتخاب شود. برای اعمال تکنیک ها در تحقیق حاضر از نرم افزارهای Microsoft SQL Server V 2008 وMicrosoft Excel V 2007 و SPSS Clementine V 12 استفاده شده است.
-
- تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی
نسبت های مالی- ریسک اعتباری- داده کاوی- ماشین بردار پشتیبان- درخت تصمیم- شبکه عصبی
۱-۱۵-۱: نسبت های مالی
در ادامه برخی از نسبتهای مالی مهم تشریح شده است :
نسبت های سودآوری : این نسبت ها میزان سودآوری بنگاه را نشان میدهند. سودآوری بالاتر ارزش حقوق صاحبان سهام را افزایش میدهد و در میان تمامی عوامل بالقوه مرتبط با ریسک مهمتر هستند. توانایی تحصیل سود و بازده کافی، معیار نهایی از سلامت مالی و کارایی مدیریت بنگاه است. سرمایه گذاران مایل به سرمایه گذاری در شرکتهای کم بازده نیستند و اعتباردهندگان نیز به این گونه شرکت ها علاقه ای ندارند، چرا که ممکن است طلب آن ها وصول نشود. مطالعات تجربی گذشته نشان داده است احتمال اینکه شرکتی که سودآور نیست، به عبارتی نسبت بدهی به سرمایه بالایی دارد و با مشکل نقدینگی روبرو است، ورشکست شود زیاد است. که مهمترین این نسبتها عبارتند از :
- نسبت بازده دارایی : این نسبت از تقسیم سود خالص بر جمع دارایی ها به دست میآید.
برخی تحلیل گران این نسبت را شاخص نهایی برای تشخیص کفایت و کارایی مدیریت در اداره امور واحد تجاری می دانند. نسبت مذبور بازده هایی است که شرکت برای کلیه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان تحصیل کردهاست.
- نسبت بازده حقوق صاحبان سهام : این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام به دست میآید.
صاحبان سهام واحد تجاری این نسبت را مهم تر از سایر نسبتها می دانند. زیرا نتیجه هایی را که از سرمایه گذاری آنان به دست آمده است را نشان میدهد.
- نسبت بازده فروش : این نسبت از تقسیم سود خالص بر فروش خالص به دست میآید.
این نسبت نشان میدهد از هر یک ریال فروش چه مقدار سود (بر حسب درصد) تحصیل شده است.
نسبتهای اهرمی : تأمین نیازهای مالی از طریق ایجاد بدهی را نشان میدهد. در واقع این نسبت ها تعیین میکنند که شرکت تا چه حد نیازهای مالی خود را از منابع دیگران تأمین نموده است. که مهمترین این نسبتها عبارتند از :
- نسبت بدهی : این نسبت از تقسیم جمع بدهی ها به جمع دارایی ها به دست میآید.
به طور کلی اعتباردهندگان نسبت بدهی نسبتاً کم را ترجیح میدهند. نسبت بدهی زیاد معمولاً به معنای این است که شرکت برای تأمین منابع مورد نیاز ناگزیر از استفاده تسهیلات بیشتری شده است.
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام : این نسبت از تقسیم کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام به دست میآید.
نسبت فوق نشان میدهد جمع بدهی ها اعم از جاری و بلند مدت چه نسبتی با حقوق صاحبان سهام دارد و یا به عبارت دیگر از لحاظ مالکیت چه رابطه ای بین طلبکاران و سهامداران وجود دارد. طبعاً هر چه این نسبت بزرگتر باشد طلبکاران کمتری خواهند داشت.
نسبت های نقدینگی : این نسبت ها توانایی بنگاه در رویارویی با تعهدات کوتاه مدت یا جاری را ارزیابی میکنند. تحلیل نقدینگی اهمیت ویژه ای برای اعتباردهندگان دارد زیرا نقدینگی ضعیف منجر به ناتوانی بنگاه در پرداخت به موقع اصل و بهره بدهی ها می شود. که مهمترین این نسبتها عبارتند از :
- نسبت جاری : این نسبت از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست میآید.
این نسبت متداول ترین وسیله برای اندازه گیری قدرت پرداخت بدهی های کوتاه مدت است. زیرا از طریق آن میتوان پی برد دارایی هایی که در طول سال مالی به پول نقد تبدیل میگردند چند برابر بدهی هایی است که در طول سال مالی سررسید آن ها فرا خواهند رسید.
به طور کلی می توان گفت هر قدر نسبت جاری بزرگتر باشد بستانکاران تأمین بیشتری خواهند داشت زیرا چنانچه بر دارایی جاری صدمه و لطمه ای نیز وارد شود باز شرکت میتواند پاسخگوی طلبکاران باشد. ولی باید توجه شود بزرگ بودن بیش از حد این نسبت نشانه این است که از داراییهای جاری به خوبی استفاده نمی شود و یا از منابع اعتباری کوتاه مدت کم استفاده می شود.
- نسبت آنی : این نسبت از تقسیم دارایی های آنی بر بدهی های جاری به دست میآید.
برای تعیین اینکه دارایی آنی تا چه اندازه بدهی جاری را فرا میگیرد از نسبت آنی استفاده می شود. دارایی های آنی آن دسته از دارایی های جاری است که به سرعت قابل تبدیل به نقد است. در این بررسی برای محاسبه دارایی های آنی، موجودی مواد و کالا، پیش پرداخت ها، سپرده و سفارشات از داراییهای جاری کسر شده است.
نسبت های فعالیت و کارایی : این نسبت ها کارایی مدیران را در استفاده از منابع مالی در اختیار نشان میدهند. این نسبت ها از حاصل تقسیم فروش به یکی از اقلام ترازنامه به دست میآیند. به عبارت دیگر، این نسبت ها میزان مشارکت حسابها در تحقق فروش را نشان میدهند. که مهمترین این نسبتها عبارتند از :
-
- نسبت متوسط دوره وصول مطالبات : هرگاه حاصل ضرب متوسط مطالبات در تعداد روز سال (۳۶۵ روز) را بر فروش نسیه سالانه تقسیم کنیم این نسبت به دست میآید. با محاسبه این نسبت میتوان زمان یا تعداد روزهایی که طول می کشد تا شرکت مطالبات خود را وصول کند مشخص کرد. و با این نسبت می توان رابطه ی بین فروش های نسیه و مطالبات کوتاه-مدت شرکت را تعیین کرد و یا به عبارت دیگر می توان گفت متوسط مدتی را که فروش شروع و به وصول مطالبات می انجامد را می توان با بهره گرفتن از نسبت دوره وصول مطالبات نشان داد.
- نسبت گردش دارایی : این نسبت از تقسیم فروش خالص بر کل دارایی ها به دست میآید.
این نسبت میزان و اثر گردش دارایی را در تحصیل درآمد نشان میدهد و در مقایسه با گذشته حکایت از این میکند که آیا افزایش دارایی ها با افزایش فروش ملازمه داشته است یا خیر.
با فرض ثابت ماندن قیمت ها هنگامی که شرکت ها به ظرفیت تولیدی خود برسند، این نسبت به حداکثر خواهد رسید. کاهش این نسبت احتمالاً نشانه کاهش حجم فعالیت شرکت است و پایین آمدن گردش کل دارایی ها میتواند نوعی اخطار تلقی گردد.
۱-۱۵-۲: ریسک اعتباری
ریسک اعتباری عبارت است از احتمال تعویق، مشکوک بودن وصول یا عدم وصول اصل و سود تسهیلات مالی که در قالب تسهیلات به متقاضیان ارائه میگردد. از مهمترین رویکرد جهت کاهش خسارت های ریسک اعتباری، شناسایی، سنجش درجه و طبقه بندی اعتباری مشتریان میباشد که اصطلاحاً به آن اعتبارسنجی گویند. برآن اساس هرکدام از متقاضیان تسهیلات دارای یک درجه اعتبار میباشد که آن نوعی برآورد از عملکرد و بازپرداخت تسهیلات درخواستی متقاضی میباشد.
اساس کار اعتبار سنجی بر مبنای داده کاوی بنیان نهاده شده است و در فرایند اعتبار سنجی، مشتریان بر اساس شاخص ها و ویژگی های مختلفی مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار می گیرند. این رتبه یا امتیاز در واقع نمایانگر اعتبار مالی مشتری است که بانک میتواند بر اساس آن نسبت به ارائه خدمات به مشتری خیلی سریع و دقیق تر تصمیم گیری کند.
۱-۱۵-۳: داده کاوی
تعریف های متفاوتی از داده کاوی وجود دارد ولی تعریفی که در اکثر مراجع به اشتراک ذکر شده عبارت است از “استخراج اطلاعات و دانش و کشف الگوهای پنهان از یک پایگاه داده های بسیار بزرگ و پیچیده”.
هدف داده کاوی این است که ارتباطات و الگوهای معتبر، جدید، قابل استفاده، و قابل درک را از میان داده ها استخراج کند.