۲-۲-۱۱-۲- شرایط اقتصادی
اطلاعاتی که مدیریت از محیط اقتصادی میگیرد، درتصمیمات مربوط به تعدیل منابع مؤثر است.
یکی از این عوامل وضعیت اقتصادی محصولات شرکت است. ادامه رکود تقاضا برای دوره های متوالی اطمینان مدیریت را نسبت به پایداری این رکود، افزایش میدهد. همچنین رشد اقتصادی کشوری که شرکت در بازار آن مشغول فعالیت، پیش بینی مدیریت تاثیر گذار است.
۲-۲-۱۱-۳- ویژگیهای شرکت
دو ویژگی مهم شرکت، میزان دارایی ها و تعداد کارکنان است. به دلیل پیچیده شدن روزافزون فرایند تولید و ماشینآلات مورد استفاده شرکتها، مدیران در تصمیمات مربوط به تعدیل منابع، هزینه های تحصیل مجدد منابع را در نظر می گیرند. همچنین نیروی کار آموزش دیده که امروزه به شکل یک سرمایه مهم به آن نگاه می شود تاثیر مهمی در موفقیت شرکت دارد. از این رو انتظار میرود مدیریت به هنگام تصمیم گیری، هزینه های از دست دادن بخشی از نیروی انسانی را نیز درنظر بگیرد.
۲-۲-۱۱-۴- طرح های پاداش مدیران و چسبندگی هزینه ها
نتایج پژوهش برخی پژوهشگران (نرن و همکاران،۱۹۹۷، بنکر و چن،۲۰۰۶) در سالهای اخیر بیانگر آن است که میزان افزایش در هزینه ها هنگام افزایش در سطح فعالیت، بیشتر از میزان کاهش در هزینه ها هنگام کاهش در حجم فعالیت است. چنین رفتار هزینه ها را «چسبندگی هزینه ها» می نامیم. چسبندگی هزینه ها یکی از ویژگیهای رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت است و بیانگر آن است که بزرگی افزایش در هزینه ها هنگام افزایش سطح فعالیت، بیشتر از بزرگی کاهش هزینه ها در هنگام کاهش در سطح فعالیت است (کالیجا و همکاران،۲۰۰۶).
به منظور بررسی چسبندگی هزینه ها می توان، به عنوان نمونه، رفتار هزینـه های اداری، عمومی و فروش نسبت به تغییرات سطح فروش را به طور معناداری بررسی و آزمون کرد زیرا سطح فروش محرک هزینه بسیاری از اجزای هزینه های اداری، عمومی و فروش است (اندرسون و لنر،۲۰۰۷).
همچنین این آزمون از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا بر اساس نتایج تحقیق نمازی و دوانی پور(۱۳۸۹) میانگین نسبت هزینه های اداری، عمومی و فروش به سطح فروش برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نزدیک به ۵/۹ درصد است. بنابرین، با توجه به اهمیت هزینه های اداری، عمومی و فروش در ساختار هزینه های شرکت ها، در این پژوهش برای چسبندگی هزینه ها از چگونگی رفتار این هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فروش استفاده می شود.
فرضیه های مختلفی در مورد چنین رفتار چسبنده ای در هزینه ها وجود دارد یکی از نظریه های غالب چنین پدیده ای را از منظر تئوری نمایندگی و انگیزه های شخصی مدیران در حفظ سطح ظرفیت تولیدی در دوره های کاهش درآمد نیز تحلیل کردهاند (چن و همکاران،۲۰۰۸).
در مورد انگیزه های شخصی مدیران در نظریه مذکور می توان میزان پاداش و نوع پاداش متعلق به آن ها را در نظر گرفت با توجه به تحقیق ویرسمی(۲۰۱۱) وقتی پاداش مدیران به طور نسبی بالا میباشد مدیران دارای انگیزه بیشتری میباشند تا بتوانند در زمانی که فروش کاهش مییابد به همان نسبت هم هزینه های توزیع و فروش را کاهش دهند یا به عبارت دیگر جلوی چسبندگی هزینه را بگیرند.
مدیران به صورت مستمر باید در نظر بگیرند که آیا کاهش در سطح فعالیت بنگاه دائمی بوده و بنابرین هزینه ها باید در نهایت کاهش یابد و یا چنین کاهش هایی موقت بوده و بنابرین سودآورتر آن است که هزینه های ظرفیت بلا استفاده را تحمل کنند، سیستم پاداش دهی به مدیران انگیزه هایی را برای هدایت این انتخاب ها فراهم می آورد (ویرسمی،۲۰۱۱).
با نگاهی دقیقتر می توان دریافت که رویه های مختلفی برای پاداش دهی به مدیران وجود دارد، لذا همواره این سوال مطرح بوده است که چه روشی و چه مقداری پاداش برای مدیران مناسب است که از یک سو باعث انگیزش مدیران و از سوی دیگر باعث تکافوی بیشتر آنان برای به دست آوردن بازدهی بیشتر شود. آنچه مسلم است، دیدگاه سرمایه داری همواره بر افزایش ثروت سهامداران و سرمایه گذاران تأکید دارد، لذا باید همواره با این موضوع توجه داشت که کارایی و اثر بخشی مدیران بنگاه های اقتصادی حائز اهمیت است و با دلگرم کردن مدیران موفق، می توان به این افزایش ثروت سرعت بیشتری بخشید، یکی از رویه های اساسی در این راه مالک کردن مدیران (ایجاد سیستم سهام وثیقه) است(سجادی و زارع زاده مهریزی،۱۳۹۰).
در کنار انگیزه ها، تحقیقات قبلی نشان دادهاند که ساختار هزینه بنگاه بر اندازه چسبندگی هزینه اثر گذار است، اخیراً بالکریشنان و همکاران(۲۰۱۰) به صورت تحلیلی نشان دادند که عوامل ساختار هزینه، برای مثال نسبت هزینه ثابت به هزینه های متغیر(اهرم عملیاتی)، اهداف اقتصادی بنگاه و درصدکاهش فروش بر درجه چسبندگی اثر میگذارد.
چسبندگی ناشی از ساختار هزینه بنگاه و انتخاب های آگاهانه مدیریت است. قسمتی از چسبندگی که مربوط به انتخاب های مدیریت است وابسته به تخمین مدیریت دارد که چه مدت کاهش در سطح فعالیت بنگاه ادامه مییابد. زمانی که کاهش فروش موقتی است ممکن است تحمل ظرفیت بلا استفاده برای بنگاه سودآور باشد. در مقابل زمانی که فروش ها برای مدت زیادی پایین هستند، پایین آوردن سریع هزینه ها در مطابقت با درآمدها با یک افزایش در سطح منابع بنگاه میتواند بهینه تر باشد(ویرسمی،۲۰۱۱).
تعداد زیادی از تحقیقات مرتبط با چسبندگی نشان میدهند که چسبندگی هزینه مسئله پیچیده ای است که ناشی از تصمیماتی است که مدیریت میگیرد تا سطح هزینه را تعدیل کنند. برخی تحقیقات(برای مثال دیرینک و رندرز ،۲۰۰۹ ؛ چن و همکاران ،۲۰۰۸) در حال حاضر مستند ساخته اند که چگونه تصمیمات مدیریتی منجر به چسبندگی هزینه میشوند.
۲-۲-۱۲- عدم انعطاف پذیری هزینه ها
انعطاف پذیری در واقع اشاره به قابیلیت کنترل هزینه ها دارد. به عبارت بهتر رفتار نا متقارن هزینه ها نسبت به افزایش فروش که نشانگر عدم وجود کنترل پذیری در هزینه ها است مد نظر میباشد. تا حدود زیادی این مفهوم اشاره به مفهوم چسبندگی هزینه ها دارد و در نحوه محاسبه نیز به همان شکل عمل میگردد.
۲-۳- مبانی نظری ساختار سرمایه
ﺑﻪﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﯽ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻫﺮ ﺷﺮﮐﺖ، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ (ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﻠﻮم ﻣﺎﻟﯽ و ﺑﺎﻧﮑﯽ آﮐﺴﻔُﻮرد، ۲۰۰۵؛ ﻗﺎﻟﯿــﺒﺎف اﺻـﻞ، ۱۳۸۴). درﺑﺮرﺳـﯽ ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﯾﮥ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎ ﺗﻼش ﻣﯽﺷﻮد ﺗﺎ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎدۀ آﻧﻬﺎ در ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎ و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬارﯾﻬﺎی ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز، ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺷﻮد(ﻣﺎﯾﺮز، ۲۰۰۱؛ ﺑﺮوﻧِﻦ و ﻫﻤﮑﺎران، ۲۰۰۶). ﻧﯿﺰ، ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻫﺪف از ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﺸﺨﺺﮐﺮدن ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﯽ ﻫﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﺑــﻪ ﻣﻨﻈﻮرﺑﯿﺸﯿﻨﻪ ﺳـﺎزی ﺛـﺮوت ﺳـﻬﺎﻣﺪاران آن اﺳـﺖ (ﻧِـﻮو، ۱۳۸۱)؛ زﯾﺮا از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻫﺰﯾﻨﮥ ﺳﺮﻣﺎﯾﮥ ﺷﺮﮐﺖ ﺗﺎﺑﻌﯽ از ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﯾﮥآن ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﻮد (ﺑﺎﻗﺮزاده، ۱۳۸۲)، اﻧﺘﺨﺎب ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﯾﮥ ﻣﻄﻠــﻮب ﻣـﻮﺟﺐ ﮐـﺎﻫﺶ ﻫـﺰﯾﻨﮥ ﺳـﺮﻣﺎﯾﮥ ﺷـﺮﮐﺖ و اﻓـﺰاﯾﺶ ارزش ﺑـﺎزارآن ﻣـﯽﺷﻮد (ﻣﺪرس و ﻋﺒﺪاﻟﻪزاده،. ۱۳۷۸).