ویگ[۸۰] مدل مدیریت دانش خود را به اصل زیر نزدیک نمود: دانش زمانی مفید و ارزشمند خواهد شد که سازماندهی شود. این سازماندهی باید با توجه به نوع بهکارگیری آن متفاوت بوده، با بهره گرفتن از مسیرهای چندگانه ورودی، قابل دسترس و بازیابی باشد. ابعاد قابلبررسی در مدل مدیریت دانش ویگ عبارتاند از: ۱٫ کامل بودن ۲٫ پیوند داشتن ۳٫ تناسب ۴٫ چشمانداز و هدف. ویگ هم چنین سه شکل دانش را دانش عمومی، مشترک و دانش شخصی ذکر می کند. دانش عمومی دانشی آشکار، ملموس و تسهیم شده است که عموماً برای تمامی افراد قابل دسترس است. دانش تخصصی مشترک، دانشی است که منحصراً نزد دانشگران یک حوزه بوده، در کارشان تسهیم شده یا در درون فناوری جای دارد و معمولاً از طریق زبانها و کدهای تخصصی تبادل میشود. دانش شخصی که کاملترین شکل دانش است که قابلیت دسترسی به آن بسیار کم است. این شکل دانش بیشتر ماهیت پنهان دارد تا آشکار و بهطور ناخودآگاه در کار و زندگی روزانه مورد استفاده قرار میگیرد. ویگ علاوه بر این سه شکل دانش، چهار نوع دانش را نیز مشخص می کند: ۱٫ واقعی ۲٫ مفهومی ۳٫ انتظاری و ۴٫ روششناختی. دانش واقعی به دادهها و زنجیرههای علی، اندازهگیریها و متون مربوط میشوند که معمولاً محتوای آن قابل مشاهده و تائید است. دانش مفهومی شامل سیستمها، مفاهیم و دیدگاهها میشود. دانش انتظاری به قضاوتها، فرضیات و انتظارات دانشگران مربوط میشود. دانش روششناختی به استدلال، استراتژیها، روشهای تصمیمگیری و فنون دیگر مربوط میشود.[۸۱] [۱۷]
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۱۸-۹- مدل مدیریت دانش Spek&Spijkernet
تدر اسپک و اسپیج کروت (۱۹۹۷) مدیریت دانش را به این شکل تعریف میکنند: ” کنترل صحیح بر دانش درون سازمان که هدف آن رسیدن به اهداف سازمان است”. تدر اسپک و اسپیج کورت چهار فعالیت مختلف را پیشنهاد کردهاند. آنها بهطور خاص بر مدیریت دانش تمرکز داشتهاند: (۱) خلق (توسعه) دانش جدید، (۲) محفوظ داشتن دانش موجود و دانش جدید، (۳) توزیع دانش، و (۴) ترکیب دانش موجود. [۱۸]
۲-۱۸-۱۰- مدل مدیریت دانش Ruggles
Ruggles پروسههای مدیریت دانش کمپانی را به چهار دسته شامل (۱) ایجاد و دستیابی، (۲) تسهیل سازی و ارائه، (۳) تثبیت و استفاده، و (۴) انتقال و محاسبه، تقسیم کرد. پروسههای مدیریت دانش که وی ارائه داد عبارتنداز: (الف) تولید دانش جدید، دستیابی به دانش ارزشمند از منابع بیرونی (یک فرایند ایجاد و دستیابی)؛ (ب) تسهیل رشد دانش از طریق فرهنگ و انگیزه و ارائه دانش در اسناد، پایگاههای داده، و نرمافزار (یک فرایند ارائه و تسهیل)؛ (ج) جای دادن دانش در پروسهها، و یا خدمات و استفاده از دانش در دسترس در تصمیمگیری (یک فرایند جایگیری و استفاده)؛ و (د) انتقال دانش موجود به بخشهای دیگر سازمانی و محاسبهی ارزش سرمایههای دانش و یا اثر مدیریت دانش (یک پروسه محاسبه و انتقال).[۸۲] [۱۹]
۲-۱۸-۱۱- مدل مدیریت دانش ODel
ادل بیان کرد که ” مدیریت دانش نگرشهای سیستماتیک را برای یافتن، درک و استفاده از دانش برای خلق ارزش به کار میگیرد”. ادل مدیریت دانش را به هفت مرحله تقسیمبندی می کند: (۱) شناسایی دانش، (۲) جمع آوری کردن، (۳) وفق و تبدیل دانش، (۴) سازمان دادن دانش، (۵) به کار بردن دانش، (۶) پخش کردن دانش و (۷) ایجاد دانش. (فاتحی، زمانعلی. ۱۳۹۰)
۲-۱۸-۱۲- مدل مدیریت دانش Weggeman
فناوری بهویژه فناوری اطلاعات، یکی از مهمترین عوامل ارتباطی بین بخشهای مختلف سازمان و زمینهساز انتقال دانش است. فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان محملی مناسب برای ارتباطات درونسازمانی یکی از عوامل زیرساختی مدیریت دانش است که باید در سازمان از اولویت برخوردار باشد. لذا، راهاندازی و استفاده بهینه در شبکههای داخلی در خصوص تسهیم دانش یکی از اقدامات مهمی است که باید موردتوجه قرار گیرد. فناوری اطلاعات نقش مؤثر و مهمی در حذف موانع ارتباطی دارد که اغلب از تعاملات بین بخشهای مختلف یک سازمان جلوگیری میکند. نقش مهم فناوری اطلاعات عبارت از توانایی آن در حمایت از ارتباطات، همکاری، جستوجوی دانش و یادگیری مشترک است. فناوری اطلاعات یک بعد کلیدی در مدیریت دانش مؤثر است که به دو نوع تقسیم میشود: فناوریهای ارتباطی (ایمیل و ویدئو کنفرانس، کنفرانس کامپیوتری و…) و فناوری تصمیمگیری (سیستمهای حمایت تصمیمگیری، سیستمهای خبره و سیستمهای اطلاعات اجرایی). وگمن مدیریت دانش را متشکل از شش مرحله میداند: (۱) تعیین نمودن، (۲) توسعه دادن، (۳) ذخیره نمودن، (۴) تسهیم نمودن، (۵) بکار بستن، و (۶) ارزیابی نمودن دانش. [۲۰]
۲-۱۸-۱۳- مدل مدیریت دانش UTI
در مدل مدیریت دانش یوتیآی شش بخش جهت انجام فرایند مدیریت دانش تدوین گشته است: (۱) هماهنگی نمودن، (۲) تشخیص نیازها، (۳) تسهیم نمودن، (۴) خلق نمودن، (۵) جمع آوری و ذخیره نمودن و (۶) آشکار نمودن دانش. (فاتحی، زمانعلی. ۱۳۹۰)
۲-۱۸-۱۴- مدل مدیریت دانش Boisot
مدل مدیریت دانش بویسوت[۸۳] بر مفهوم کالای اطلاعاتی مبتنی است که با دارایی فیزیکی تفاوت دارد. انتقال مؤثر کالاهای اطلاعاتی تا حد زیادی به فرستندگان و دریافتکنندگانی بستگی دارد که طرح یا زبان کد شده مشترکی را تسهیم میکنند. کالای دانشی همچنین بافتی دارد که در درون آن میتواند تفسیر شود پس، تسهیم مؤثر دانش مستلزم این است که فرستندگان و دریافتکنندگان هم بافت و هم طرح یا زبان کد شده را تسهیم کنند. بویسوت دو نکته کلیدی زیر را مطرح میکند:
-
- هرقدر دادهها آسانتر ساختارمند و به اطلاعات تبدیل شوند به همان میزان قابلیت توزیع آنها بیشتر میشود
-
- هرقدر داده ساختارمند شده (اطلاعات) کمتر نیازمند بافت مشترک برای توزیع باشد، قابلیت توزیع آن بیشتر میشود.
مدل مدیریت دانش بویسوت مدلی سه بعدی با ابعاد ذیل است: (۱) کد شدنی – کدنشدنی (۲) انتزاعی – عینی و (۳) توزیع شدنی – توزیع نشدنی. فعالیتهای کدگذاری، جداسازی، توزیع، جذب، اثرگذاری، و بررسی و تحلیل همگی به یادگیری کمک میکنند. به طور تقریبی بعد کدگذاری به دستهبندی و طبقهبندی، بعد انتزاع به خلق دانش از طریق تحلیل و درک کردن و بعد توزیع به دسترسی و انتقال مربوط است.[۸۴]
۲-۱۸-۱۵- مدل مدیریت دانش APOQ
در مدل مدیریت دانش APOQ در فاز اول باید دانش ایجاد گردد پس از ایجاد دانش فاز دوم شامل تشخیص است، جمع آوری دانش در حوزههای مختلف در فاز سوم این مدل صورت میپذیرد پس از جمع آوری دانش در فاز چهارم به سازماندهی دانش میپردازد و پسازاینکه دانش موجود سازماندهی گردد شروع به تسهیم دانش در فاز پنجم مدل می کند پس از تسهیم و انتشار، دانش باید با فرایندها سازگار گردد که این اقدام در فاز ششم انجام میپذیرد و در فاز آخر یعنی فاز هفتم امکان استفاده و بهکارگیری دانش فراهم شده است.[۸۵]
۲-۱۸-۱۶- مدل مدیریت دانش Keep&Daly&Ham
در مدل مدیریت دانش ارائه شده حاضر فرایندهای (۱) خلق نمودن، (۲) مهار نمودن، (۳) چارچوببندی نمودن، (۴) ذخیره نمودن و (۵) تسهیم نمودن دانش از ارکان مدل بهحساب آمده و ارائهکنندگان این مدل موفقیت مدیریت دانش را درگرو اجرای صحیح این مراحل میدانند.[۸۶]
۲-۱۸-۱۷- مدل مدیریت دانش Green Wood
در مدل مدیریت دانش جاری تأکید بر شش دسته از فعالیتها میباشد: (۱) خلق کردن، (۲) مشخص ساختن، (۳) دستهبندی نمودن، (۴) برقرار ارتباط با دیگران، (۵) درک کردن، و (۶) ایجاد دانش.[۸۷]
۲-۱۸-۱۸- مدل مدیریت دانش Davenport 7 Prusak
داونپورت و پروساک معتقدند که تولید دوباره دانش پنهان یا پیچیده که توسط صاحب آن در طول یک دوره زمانی بلندمدت بهدستآمده بهصورت یک مدرک یا پایگاه داده تقریباً غیرممکن است. همچنین توزیع همهی دانشی که از این طریق به دست میآید بسیار دشوار و زمانبر است. اجرای فرایند کسب دانش پنهان در استفاده از زبان نیست بلکه در تجربه کردن و توانائی انتقال و تسهیم آن است. این ایده نباید با انتقال ساده اطلاعات اشتباه گرفته شود به دلیل اینکه اگر انتقال اطلاعات و تجارب را از احساسات و بافت خاص آنها جدا کنیم خلق دانش اتفاق نمیافتد. در این مدل مدیریت دانش سه مرحله اصلی بیان گردیده است: ۱٫ تولید نمودن دانش ۲٫ کدبندی و سازماندهی دانش تولیدشده و ۳٫ منتقل نمودن دانش. [۲۱]
۲-۱۸-۱۹- مدل مدیریت دانش Newman&Conard
بر اساس مدل عمومی مدیریت دانش در سازمان چرخه مدیریت دانش شامل ایجاد دانش در سازمان، نگهداری، تبدیل و انتقال دانش در سراسر سازمان و درنهایت بهکارگیری آن است. نیومن و کونارد مدیریت دانش را نظامی میدانند که با حفظ و تقویت ارزش حال و آینده داراییهای دانشی سازمان، در پی ارتقای عملکرد افراد و سازمانهاست. سیستمهای مدیریت دانش هم فعالیتهای افراد و هم ماشینآلات و نیز محصولات آنها را در برمیگیرد. [۲۲]
۲-۱۸-۲۰- مدل مدیریت دانش Hjelmeruik&Kirkemi
در این مدل مدیریت دانش چهار فرایند بهعنوان فرایندهای کلیدی مطرح گشته است که عبارتاند از: (۱) مهار نمودن، (۲) خلق نمودن، (۳) ارسال نمودن/نشان دادن، و (۴) استفاده نمودن دانش. (فاتحی، ز. ۱۳۹۰)
۲-۱۸-۲۱- مدل مدیریت دانش Promote
مدیریت دانش فرآیندگرا[۸۸] یک نقطه ورود به مدیریت دانش مستقل از فناوری مورد استفاده زیر چتر مدیریت سازمانی تأکید دارد. این سبک از مدیریت دانش معتقد به همگرایی و بهرهبرداری ترکیبی از مدیریت دانش و سایر دیسیپلینهای مدیریتی سازمان است. POKM به نکات زیر توجه دارد:
-
- دانش باید در درون فرآیندهای کسبوکار تعبیهشده باشد
-
- فرآیندهای دانشی قادر هستند مدلسازی شوند
-
- یک سیستم مدیریت دانش، یک فرا ابزار[۸۹] است.
PROMOTE یک رویکرد فرایند گرا برای مدیریت دانش است. PROMOTE از مراحل مدیریت دانش فرایند گرا پشتیبانی میکند. این مراحل عبارتاند از:
-
- فرآیندها بهعنوان دانش: اولین مرحله تعریف فرآیندها به مثابه دانش است. PROMOTE امکان مدلسازی و تحلیلی توالیهای سازمانی و تعیین وظیفههای وابسته به دانش را فراهم میکند.
-
- فرآیندها به عنوان یک نقطه ورود: دومین مرحله، تعریف کردن فرآیندها به عنوان نقطه شروع جهت جمع آوری نیازمندیها برای مدیریت دانش است.
-
- فرآیندها بهعنوان رویکرد مدیریت: مرحله سوم تعریف کردن فرآیندهای مدیریتی برای دانش است. PROMOTE امکان ترکیب کردن مدیریت دانش با سایر دیسیپلینهای مدیریتی را فراهم میکند. در همین راستا، مدیریت دانش مبتنی بر سرویس[۹۰] بهعنوان یک رویکرد اجرایی برای مدیریت دانش فرآیندگرا معرفی میشود.
بهطور شفاف مراحل مدیریت دانش در مدل پروموت عبارتاند از: (۱) هدفگذاری، (۲) مشخص نمودن، (۳) توسعه، (۴) نشر، (۵) استفاده و بهکارگیری، (۶) ذخیرهسازی، و (۷) ارزیابی کردن. [۲۳]
۲-۱۸-۲۲- مدل مدیریت دانش Beek Man
“بک من”(۱۹۹۹) هشت مرحله زیر را برای فرایند مدیریت دانش پیشنهاد داده است: [۲۴]