تئوری مدیریت دانش جامع نگر[۵]
هویت (۲۰۰۴) میگوید : که موضوع مدیریت دانش پیوند مردم به مردم و مردم به اطلاعات برای خلق وضعیت عدالتی است. تقاطع پیوند ها جایی است که خلاقیت و فن آوری به وجود میآید و منجر به خلق وضعیت رقابتی می شود این پیوند ها و تکامل آن ها را هویت تحت عنوان تئوری مدیریت دانشط جامع نگر می نامد. او در توضیح این تئوری میگوید که اکثر سازمانها از طرف مشتریان، رقبا، سرمایه گذاران تحت فشار هستند و با جهانی شدن تجارت هیچ سازمانی از این فشار ها در امان نیست. سازمانهای موفق به روش سیستماتیک قدرت دانش عملی خود را برای خلق وضعیت رقابتی پایدار با پاسخ به نیازهای فعلی و حتی به نیازهای آینده به کار می گیرند(Hoyt, 2004, 3).
تئوری مدیریت دانش تیمی[۶]
روند غیر قابل پیشبینی دانش ، تلاش تکنولوژی اطلاعاتی را برای اعمال قدرت با شکست مواجه کرد و ضرورت کار تیمی را به ارمغان آورد.
تئوری مدیریت دانش تیمی ( TKMT) بر این فرض استوار است که کار تیمی میتواند دانش را مهار کند و مکانیزمی برای سازماندهی و پیشبینی آن فراهم آورد. شواهد متعددی در این زمینه اهمیت کار تیمی دانش میتوان ارائه کرد. از جمله میتوان به خلاصه تئوری انتخاب طبیعی داروین اشاره کرد؛ در این تئوری بیان شده است که نمونه های پایدار زمانی رشد میکنند که نیروهای زیادی در آن نقش داشته باشند (عدلی، ۱۳۸۴، ۶۳).
راهبردهای مدیریت دانش
رهبران تجارت های جهانی به صورت فزاینده بر این دیدگاه باور دارند که دانش سرمایه های انسانی از مهمترین قابلیت ها و شایستگی های سازمان میباشد و شاید بتوان گفت پایه و ریشه تمام مزیت های رقابتی به شمار می رود (Hitt Hoskisson, 2005, 12) . اکثر سازمان ها تلاش میکنند تا دانش اندوخته شده کارکنان سازمان را به یک دارایی سازمانی تبدیل کنند زیرا بحث بر سر این است که ارزش دارایی های غیر ملموس مانند دانش ، روبه رشد و فزونی است (Chakravarthy & McEvilly, 2002, 1). ایجاد دانش اکتساب دانش ارزشمند از منابع بیرونی ، استفاده از این دانش در تصمیم گیری، کاربرد آن در فرآیندها، محصولات یا خدمات، تسهیم رشد دانش و بالاخره اثرات مدیریت دانش فعالیتهایی میباشند که برای ارتقای یادگیری و نوآوری در سازمان لازم است (Gupta & Sharma, 2004, 5).
واضح است که ویژگی های منحصر به فرد یک بنگاه خاص در صنعت میتواند در عملکرد آن ایجاد تمایز کند .برای متعادل ساختن مفهوم اصلی با راهبرد تجاری، تلاشهای اخیر در زمینه مدیریت راهبردی و تئوری اقتصاد در جهت تمرکز بر بعد درونی سازمان یعنی منابع و قابلیت های آن بوده است. این دیدگاه جدید به نام رویکرد مبتنی برمنابع عنوان شده است (Collis & Montgomery, 1995, 4).
شاید بتوان گفت به تعداد دانشمندانی که راهبرد دانش را تعریف نموده اند تعاریفی متعددی از راهبرد مدیریت دانش ارائه شده است (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷، ۵۰).
جدول ۲-۱- تعاریف راهبرد دانش
محقق
تعریف و ابعاد
بیرلی و ارکرا بارتی
Bierly & charkra Barty (1996)
مجموعه ای از پاسخهای جمعی مدیران به نیازهای یادگیری راهبردی سازمان. ابعاد: سرعت یادگیری، پایه دانشی، نوع یادگیری (درونی یا بیرونی- تدریجی یا رادیکال)
زک
(Zack) 1999
مکانیزم ایجاد کننده تعادل بین منابع و قابلیت های دانش محور سازمان از یک سو و دانش مورد نیاز برای تهیه محصولات و خدمات به روشی برتر نسبت به رقبا از سوی دیگر.
ابعاد: منبع تامین دانش (داخلی یا خارجی، بدون مرز) نحوه تامین دانش (به کارگیری و اهرم سازی دانش موجود/ خلق دانش جدید)، نوع دانش (پایه، پیشرفته، خلاقانه)
بیرلی و دالی
Bierly & Dolly (2002)
مجموعه ای از انتخابهای راهبردی سازمان با توجه به دو بعد
۱- جستجو و خلق یا کسب دانش جدید
۲- به کارگیری و اهرم سازی دانش موجود برای خلق محصولات و فرایندهای سازمانی جدید
اَسوه
Usoh (2004)
مجموعه ای یکپارچه از انتخابهای راهبردی که یک سازمان به منظور جهت دهی و هدایت منابع دانشی خود در دستیابی به اهداف سازمانی اتخاذ کرده و اجرا می کند.
منبع: (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷، ۵۰)
هاگی و کینگسون اظهار میکنند که عوامل متعددی در انتخاب راهبرد مدیریت دانش اثربخش دخالت دارند سازمان ها به منظور انتخاب راهبرد میتوانند به وسیله خود ارزیابی راهبرد مناسب را انتخاب کنند البته باید به خاطر داشت فرایند انتخاب راهبرد مناسب همواره تحت تاثیر عواملی قرار میگیرد این عوامل عبارتند از:
* راهبرد فعلی مدیریت: هدف ها و توانمندی های فن آورانه.
* ارزش محوری: برتری عملیات، رهبری تولید، رضایت مشتری.
* ساختار سازمانی: وجود سلسله مراتب یا فقدان آن.
* ماهیت دانش: صریح، تلویحی، مستتر.
* فرهنگ سازمانی: روحیه کار گروهی، فرد گرایی، مشارکت، یادگیری.
* ویژگیهای بخش تجاری: نوآوری، ریسک پذیری، رقابت، جهان گرایی (عدلی، ۱۳۸۴، ۲۰۴- ۲۰۵).
برای ایجاد راهبرهای موفق دانش موارد زیر باید لحاظ شود (موری ، ۲۰۰۰).
-
- راهبر دانش ارتباط صریح و روشن با راهبرد کسب و کار داشته باشد.
-
- قابلیت و ظرفیت لازم برای دانش وجود داشته باشد.
-
- چشم انداز و معماری مکملی به هدایت عامل دانش بپردازد.
-
- فرآیندهای اطلاعات دانش هر دو منظم و آشوبناک باشند.
-
- توسعه مناسب ساختار ذهنی ( سخت افزاری ) صورت پذیرد.
-
- فرهنگ دانش تقویت شود.
- رهبرای و دانش و واگذاری آن به افراد برتر (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷،۵۱).
وان کرو چهار راهبرد را تحت عنوان راهبردهای چهار گانه مدیریت دانش ارائه داده است:
-
- راهبرد به کارگیری : تلاش مدیریت دانش در این راهبرد بر توزیع و تقسیم دانش سازمانی متمرکز می شود نگاه مدیریت دانش در این راهبرد نگاهی درون سازمانی است این راهبرد زمانی برای مدیریت دانش مناسب است که دانش کافی و مورد نیاز سازمان ایجاد شده است و نیازی به ایجاد دانش جدید نباشد.
-
- راهبرد گسترش یا توسعه : مدیریت دانش با اتخاذ این راهبرد بر افزایش دانش در حوزه های دانش موجود در سازمان اقدام میکند نگاه مدیریت دانش در این راهبرد نیز درون سازمانی است.
-
- راهبرد جذب : در این راهبرد بر جذب دانش های جدید از منابع بیرونی تأکید می شود لذا مدیرت دانش نگاهی برون سازمانی دارد.
- راهبرد کاوش: در این راهبرد بر درونی کردن دانش های نوین در حوزه های جدید (درونی یا بیرونی) تأکید می شود (۱۳۳-۱۳۵ ، ۱۹۹۸، Krogh).
نگرش دانش محور به سازمان[۷]