مقدمه
۱-۱- کلیات
در قرن حاضر، تغییر در شیوه زندگی، رویکردتمایل به شهرنشینی و صنعتی شدن با افزایش شیوع بیماریهای غیر واگیرهمراه شده است. تغذیه یکی از عوامل مهم در بروز بیماریهای غیر واگیر به حساب میآید و چاقی[۱] به عنوان مهمترین مشکل تغذیه ای کشورهای پیشرفته و کشور های در حال توسعه محسوب می شود که با سرعت قابل ملاحظه ای در حال افزایش است. تغییر الگوی غذایی روزانه و کاهش فعالیت فیزیکی روزمره که ناشی از روند روز افزون مشاغل کم تحرک است، در بروز این مشکل نقش اساسی دارند.
این مشکل درجامعه بشری گسترش یافته است، به نحوی که چاقی را بیماری قرن نامیده اند.اضافه وزن و چاقی تهدیدی جدی برای سلامت محسوب می شود و شیوع چاقی در جهان رو به افزایش است(اگدن[۲]، ۲۰۱۰ ).
چاقی باعث ایجاد عوارض جسمی، نظیر بیماری های قلبی – عروقی، دیابت، آسیب دیدگی مفاصل و غیره میگردد. چاقی پیامدهای روان شناختی نیز در پی دارد. این پیامدها شامل کاهش کیفیت زندگی،کاهش سطح اعتماد به نفس، خودکار آمدی و … می شود.
اﻣﺮوزه ﭼﺎﻗﯽ ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ ﻣﻌﻀﻞ اﺻﻠﯽ ﻧﻈﺎم ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪ ﻣﻮازات د ﯾﺎﺑﺖ ﻗﻨﺪ ی اﭘﯿﺪﻣﯽ دو ﻗﻠﻮ ی ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺖ و ﯾﮑﻢ ﻧﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ . ﺑﻄﻮرﯾﮑﻪ ﻃﯽ ﺳـﻪ دﻫـﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺷﯿﻮع ﭼﺎﻗﯽ در دﻧﯿﺎ ﺑﻪ دو ﺑﺮاﺑﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ۶۵ درﺻﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻬﺎن در ﮐﺸﻮرﻫﺎﯾﯽ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﻓﺰاﯾﺶ وزن و ﭼـﺎﻗﯽ ﺑـﯿﺶ از ﮐﻢ وزﻧﯽ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺮگ و ﻣﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﺮدﻧﺪ . ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺣﺪود ۲/۸ ﻣﯿﻠﯿﻮن ﻧﻔﺮ از اﻓﺮاد ﺑﺎﻟﻎ دﻧﯿﺎ ﺑﻌﻠﺖ ﭼﺎﻗﯽ دﭼﺎر ﻣﺮگ و ﻣﯿﺮ ﻣـﯽ ﺷـﻮﻧﺪ . ﺑﻌـﻼوه ۴۴ درﺻـﺪ ﺑـﺎر دﯾﺎﺑﺖ“ ۲۳ درﺻﺪ ﺑﺎر ﺑﯿﻤﺎرﯾﻬﺎی اﯾﺴﮑﻤﯿﮏ ﻗﻠﺐ و ﺑﯿﻦ ۷ ﺗﺎ ۴۱ درﺻﺪ ﺑﺎر ﺑﺮﺧﯽ از ﺳﺮﻃﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ اﺿﺎﻓﻪ وزن و ﭼﺎﻗﯽ ﻧﺴﺒﺖ داده ﻣﯽ ﺷﻮد( عزیزی،۱۳۹۲).
چاقی یک اختلال روانی نیست و هم چنین در اغلب موارد پیامد فرآیندهای روانشناختی نابهنجار نیز محسوب میگردد. با این وجود این مشکل در بسیاری از افراد مبتلا به آن اضطراب گسترده ای ایجاد میکند. واکنش های مردم به چاقی یک از علل اصلی این اضطراب به شمار میآید. رسانه های گروهی، افراد کوچه و بازار و حتی متخصصان بهداشت اغلب چاقی را شرم آور و افراد فربه را واجد بیماریهای شحصیتی می دانند و بدین ترتیب این افراد قربانی تبعیض های متعددی در قلمرو حرفه ای، تحصیلی و ارتباطی در میآیند(دادستان،۱۳۷۸).
در چهارمین مجموعه تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا (۱۹۹۲) پرخوری به عنوان عمده ترین اختلالات تغذیه شناخته شده اند. اختلال پرخوری به مفهوم بالینی بر اساس برانگیختگی ناگهانی، مقاومت ناپذیر و مهار نشدنی نسبت به خوردن مشخص می شود. مدت زمان آن محدود است و از چند دقیقه تا یک ساعت طول می کشد. مقدار غذایی که بیمار در خلال این مدت مصرف میکند آشکارا بیش از بسیاری دیگر از افراد است که در همین مدت و شرایط توانایی خوردن آن را دارند (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۲؛ به نقل از دادستان، ۱۳۷۸).
تاکنون برنامه های متعددی برای درمان چاقی ارائه شده، که در اغلب این برنامه ها تأکید بر کاهش دریافت انرژی و افزایش فعالیت بوده است. نتایج تحقیقات نشان داده است که این خصوص مداخله های طولانی مدت نسبتا ناکارآمد هستند و نهایتاً به صورت چرخه معیوب به افزایش وزن منتهی میگردد. درمان شناختی –رفتاری[۳] با تغییر در تفکر و نگاه فرد به مواد غذایی، تغذیه و با تغییر سبک زندگی نقش مهمی در درمان چاقی داشته است.
بر مبنای نظریه های شناختی- رفتاری انسان زندگی خود را بر مبنای گرایش های ذاتی منطقی و تجربی بنا میکند که از این طریق بتواند از آشفتگی های هیجانی اجتناب نماید. اگر به عقل به عنوان راهنمای خود در زندگی توجه کنید رابطه انسان با خود، دیگران و جهان میتواند مؤثرتر باشد. هر چند عقل برای مهار مشکلات به تنهایی کافی نیست و نقاط ضعف هم دارد و این نقاظ ضعف انسان را ناراحت میکند اما برای به حداقل رساندن اختلال های هیجانی مبنای بهتری از به کار بردن شناخت برای مهار رویدادهای شخصی و بین فردی وجود ندارد و تفکر نوعی نور در تاریکی است. بر این اساس در درمان عقلانی -هیجانی الیس عقاید و تفکرات غیر منطقی افراد میتواند سبب کاهش عزت نفس و توانمندی فرد در موقعیت های فردی و اجتماعی گردد (پروچسکا[۴] و نورکراس[۵]،۱۳۸۹).
۱-۲- بیان مسئله
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی پدیده چاقی در۲۰ سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. این سازمان سلامت زنان راازشاخصهای رشدیافتگی کشورها معرفی نموده است.چاقی یکی ازمهمترین چالشها در حوزه سلامتی است که در تمام کشورها هزینه های اقتصادی و روانشناختی زیادی را برای مهار آن به خود اختصاص داده است.تغییردرشیوه زندگی؛مانندمصرف غذاهای پرچرب وکاهش فعالیت فیزیکی،موجب رشد روزافزون چاقی وافزایش وزن درکشورهای توسعه یافته ودرحالت وسعه شده است. این عوامل واجد جنبههای زیستی،روانشناختی واجتماعی هستند که در نتیجه برای مهار و درمان آن نیز نیاز برنامه های درمانی ترکیبی و همه جانبه است.
ﭼﺎﻗﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﮏ واﮐﻨﺶ ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺑﯿﻦ اﺳﺘﻌﺪاد ژﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ و ﻋﻮاﻣﻞ رﻓﺘﺎری در ﯾﮏ ﻓﺮد اﺳﺖ. ﻣﺼﺮف ﻏﺬا ﻫﺎی ﭘﺮ ﮐﺎﻟﺮی و زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻢ ﺗﺤـﺮک ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﺎﻣﻞ اﭘﯿﺪﻣﯽ ﭼﺎﻗﯽ در دﻧﯿﺎ اﺳﺖ . ﺑﺎ ا ﯾﻦ وﺟﻮد ﺑﺮوز و اﺳﺘﻤﺮار ﭼﺎﻗﯽ ﭼﻨﺪ ﻋﻠﯿﺘﯽ ﺑﻮده و ﻣﺪاﺧﻼت ﺑﺮای ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی و درﻣـﺎن آن اﻣﯿـﺪوار ﮐﻨﻨـﺪ ه ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. اﻧﺠﺎم ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎ ی ﺑﻨﯿﺎدی« اﭘﯿﺪﻣﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ و ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ ﺟﻬﺖ ﭘﯽ ﺑﺮدن ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ زﻣﯿﻨﻪ ﺳﺎز ﺑﺮوز و اﺳﺘﻤﺮار ﭼﺎﻗﯽ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﯿﻤﺎری زاﯾﯽ و ﻣﺪاﺧﻼت درﻣﺎﻧﯽ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﭼﺎﻗﯽ و اراﺋﻪ راﻫﮑﺎر ﻫﺎی ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮﺷﻮاﻫﺪ ﺑﻮﻣﯽ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ اراﺋﻪ دﻫﻨﺪه ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ-درﻣﺎﻧﯽ ﮐﺸﻮر ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺟﻮاﺑﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ » اﺻﻼح رﻓﺘﺎرﻫﺎ و ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﻤﻮدن زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎ ی ﺳﺒﮏ ﺳﺎﻟﻢ ﺷﯿﻮه زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺨﺼﻮص در ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮ ﺟﻮاﻧﺎن ﺗﺎﺛﯿﺮات ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ای در ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از ﺑﺮوز ﭼﺎﻗﯽ و روﻧﺪ رو ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ آن در ﮐﺸﻮر ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽ ﺳﺎزد(هاشمی،۱۳۹۲).
تحقیق (کنت[۶] ،۲۰۰۰) نشان داد که بافت فرهنگی جامعه بر ارزشمندی وجذابیت ظاهری فردبه ویژه برای زنان تاثیر میگذارد، و به بهتدریج این پدیده شرایط و زمینه بروز نگرانی راجع به تصویربدن را نیز فراهم میکند.