اگر چه، روش های سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک میکنند، با این وجود در یک سازمان دانش محور، که در آن دانش بخش بزرگی از ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل میدهد، روش های سنتی حسابداری، که مبتنی بر دارایی های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند، برای ارزشگذاری سرمایه فکری، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است، ناکافی هستند. [۵۹]. دیدگاه اندازهگیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارش دهی متغیر های غیر مالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی، کمی یا مالی متمرکز است. [۳۱]. در مقایسه با حسابداری مالی سنتی، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهمی، مثل سرمایه انسانی، رضایت مشتری و نوآوری را در بر میگیرد. بنابرین، رویکرد سرمایه فکری برای سازمانهایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند، جامعتر است. تفاوتهای بین این دو رویکرد معنیدار هستند، در حالی که حسابداری مالی به گذشته گرایش دارد، اندازهگیری سرمایه فکری آیندهنگر است. اندازهگیری سرمایه فکری واقعیتهای نرم (کیفیت ها) را در بر میگیرد، در حالی که حسابداری مالی واقعیت های سخت (کمیت ها) را اندازهگیری میکند. اندازهگیری سرمایه فکری بر ایجاد ارزش تمرکز دارد، در حالی که حسابداری مالی بازدهی عملیات گذشته و جریان نقدینگی را منعکس میسازد. به تدریج مشخص شده است که اندازه گیری مالی سنتی در هدایت تصمیمگیری استراتژیک ناکافی است. [۵۷]. در نتیجه باید با اندازهگیری سرمایه فکری تکمیل یا حتی جایگزین شود. در اینصورت، مدیران به خوبی میتوانند از وضعیت موجود (نقاط قوت و ضعف) مدیریت سرمایه فکری سازمان مطلع شوند. به طور مشخص، اندازهگیری سرمایه فکری در تصدیق توانایی سازمان برای تحقق اهداف استراتژیک، نمایش تحقیق و توسعه، فراهم ساختن اطلاعات پشتیبانی برای بهبود پروژه ها و تأیید اهمیت برنامه های تحصیلی و آموزشی مفید است. اندازهگیری سرمایه فکری به عنوان یک روش مهم مدیریت بازاریابی و کسب و کار استراتژیک نیز، بیش از اینکه یک ابزار ارتباط با سهامداران یا سرمایه گذاران باشد، به عنوان یک ابزار مدیریت درون سازمانی مفیدتر خواهد بود. [۵۹]. بنابرین، چون شناسایی سرمایه فکری یک مسأله استراتژیک کلیدی است، در نتیجه، وضعیت موجودش بایستی به طور منظم به هیئت مدیره گزارش داده شود. در یک جمله، اندازهگیری سرمایه فکری برای مدیریت سرمایه فکری مهم است؛ بدین معنی که مدیریت مؤثر سرمایه فکری به اندازهگیری مؤثر آن بستگی دارد. بر اساس گزارشهای ارائه شده، یک تعداد از شرکتها شروع به پیگیری، ارزشگذاری و ایجاد ابزارهایی برای حمایت از سرمایه فکری سازمان کردهاند[۲۴]. با این وجود، شاید هنوز نیمی از مدیران کسب و کارها برای کسب مزیت از این دانش آمادگی ندارند. [۵۵]. یک بانک فکری سوئیسی در نتیجه مطالعات خود درباره سرمایه فکری دریافت که به دلیل فقدان اندازه گیری سرمایه فکری تنها ۲۰ درصد از دانش موجود یک سازمان در عمل مورد استفاده قرار میگیرد. [۱۹]. اندازه گیری سرمایه فکری از اواسط دهه ۱۹۹۰ یک حوزه تحقیقاتی برای محققان و دست اندرکاران سازمانها شده است. هر دو گروه تلاشهای زیادی برای اندازه گیری و ارزشیابی سرمایه فکری انجام دادهاند.
از طرف دیگر اکثر شرکت هایی که سرمایه فکری شان را اندازهگیری میکنند. همچنین بر مبنای نتایج حاصل از اندازهگیری های خود گزارش سرمایه فکری سازمان را تهیه میکنند. برخی از شرکتهای پیشرو شروع به انتشار این گزارشها کردهاند، بسیاری از آن ها با درصدی از خطا، با ایجاد شاخصهای جدید، سرمایه فکری خود را اندازهگیری میکنند. این شرکتها گزارشهای سرمایه فکری خود را، در پرتو تجربه خود در زمینه مدیریت دانش و نیز اندازهگیری سرمایه فکری یا تجربه سایرین، تهیه میکنند. شرکتهای اروپایی به طور مشخص در بحث اندازهگیری و گزارش دهی سرمایه فکری پیشرو هستند. این روند در شرکت های سوئدی و دانمارکی شروع شد، سپس به جنوب اروپا گسترش یافت. واقعیت مهم دیگر این است که ابتکار عمل اندازهگیری و گزارشگری سرمایه فکری از دنیای مدیریت ظهور پیدا کرد، بسیار قبل از اینکه انجمنهای حسابداری به ابراز نگرانی درباره این منبع سازمانی مبتنی بر دانش شروع کنند. در این مورد، ابتکار عمل یک گروه از شرکتهای پیشرو آغازگر اقدام مشابه سایر شرکتها شد و همچنین باعث بیداری انجمنهای حسابداری و دانشگاهها گردید.
بدون شک این واقعیت که شرکتها شروع به تهیه و گزارش سرمایه فکری شان کردهاند بسیار مثبت است. اکثر شرکتها بر روی این واقعیت که سرمایه فکری به سه جزء : سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری تقسیم می شود، توافق دارند. با این وجود، هر گزارش سرمایه فکری یک مورد منحصر به فرد است. تعداد شاخصهای مورد استفاده برای اندازهگیری هر جزء سرمایه فکری، طبقه بندی آن ها در درون این اجزاء، اطلاعات فراهم شده در گزارشات درباره اینکه چگونه این شاخصها ایجاد میشوند و اطلاعات درباره سرمایهگذاری سازمانی در هر جزء، فقط اشاره به آن متغییرهایی دارند که محتوای گزارشات سرمایه فکری را متفاوت میکنند.
برخی از شرکت ها این گزارش را به طور سالانه منتشر میکنند. از طرف دیگر، در برخی از شرکتها این گزارش به عنوان یک مدرک جداگانه از گزارش سالانه سنتی منتشر می شود، در حالی که در برخی دیگر از شرکتها این گزارش فصلی از گزارش سالانه را تشکیل میدهد. گزارشهای سرمایه فکری همچنین از نظر حجم مطلب متفاوت هستند، از پنج تا بیست و پنج صفحه در تغییر هستند.
نکته مهم دیگر، حرکت سازمانها از معیارهای سنتی مالی مانند نرخ بازده سرمایه به سمت استفاده به سمت معیارهای مبتنی بر ارزش مانند ارزش افزوده اقتصادی (EVA)[25] و ارزش افزوده بازار (MVA)[26] است. از سوی دیگر برای مدیریت دانش باید همزمان از معیارهای مالی و غیر مالی استفاده کرد و سیستم های اندازه گیری یکپارچه را به کار برد. [۳۶].
دانلود پایان نامه های آماده | قسمت 4 – پایان نامه های کارشناسی ارشد