جاکوبز[۱۲] (۱۹۶۱) در کتاب «مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکا[۱۳]» که حاصل زندگی جستجوگر، مشاهدۀ عینی و احساس قوی او نسبت به زندگی روزمرۀ مردم و فعالیت اجتماعی آنان است به مسئله امنیت و عوامل باز دارندۀ فضایی و کالبدی شهر ها و محلات از ناهنجاری ها اشاره می کند و به طرح پرسش هایی پرداخته و سپس به دنبال پیدا نمودن پاسخ مناسب برای هر یک از آن ها میباشد.
هدف وی اساساً شناخت نظم پنهان شهر، چگونگی عمل و ساز و کارها فاکتورهای تشکیل دهندۀ شهر مانند خیابان ها، محلهها و پیاده روها در جهت تأمین امنیت، ارتباط و تعامل و ایجاد محیطی عاطفی بین مردم، معرفی عوامل تهدید کنندۀ نظم و امنیت، کنش متقابل اجتماعی و ارتباط و هماهنگ سازی و جامعه پذیری کودکان از یک سو و بستر و کالبدی آن شامل پیاده روها، خیابان ها و محله در ابعاد خیابانی، منطقه ای و کل شهر و اصل ارتباط خیابان ها و شهر استوار است. او در این کتاب به نقد شهرسازی مدرن پرداخته است و با ستایش خیابان ها و محلات به منظور جلوگیری از افزایش ناهنجاری های اجتماعی، خواستار احیاء توجه بیش از پیش به آن ها میگردد.
دکتر رونالد کلارک[۱۴] (۱۹۸۰) در مقاله ای با عنوان «نظریه پیشگیری جرم از طریق طراحی محیطی» ( ترجمه دکتر محمد حسین جعفریان)، بر این باور است که وقوع جرایم گوناگون در جوامع مختلف تا حد زیادی از فرصت های موجود در محیط اطراف ناشی می شود. بنابرین می توان با ایجاد تغییراتی در آن ترتیبی اتخاذ نمود تا از میزان وقوع جرایم کاسته شود.
وی اظهار میدارد ابزار فرصت ارتکاب جرم، ممکن است برای جرم های خاصی مناسب باشند، در حالی که همان ابزار برای دیگر جرایم مناسب نباشند. این گفته بدین معنا است که پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی باید به طور ویژه برای مسائل خاصی که در مکان های بخصوصی اتفاق می افتد طراحی شود. ارزیابی های بسیار نشان میدهند که تغییرات در طراحی محیط و ساختمان ها میتوانند به کاهش ناچیز جرم منجر شوند. اگر قرار است کاهش قابل ملاحظه ای در مقدار ارتکاب جرم به وجود آید، رشد و توسعۀ طراحی ها باید توسط تغییراتی که در سیستم مدیریت به وجود میآید و یا توسط نظارت بر محیط های ساخته شده حمایت شود. زمانی که تغییرات طراحی پیشگیری از جرم در محیط اطراف به وجود میآید، باید مطمئن شد که ساکنان و دیگر استفاده کنندگان قانونی اماکن در جزئیات توسعۀ برنامه ریزی شده مورد مشورت قرار گیرند، در غیر این صورت ممکن است تغییرات با شکست روبرو شوند و آن طور که از قبل برنامه ریزی شده بود، پیش نرود. مادامی که پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی، با دقت و ظرافت اجرا شود، هر دلیلی باعث می شود تا باور کنیم که این نظریه به طور مشخص موجب کاهش چشمگیر فرصت های ارتکاب جرم خواهد شد.
تن کین هون[۱۵] در مقاله ای با عنوان «پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی» (ترجمه علی سلطانی)، بیان میدارد زمانی که طراحی ساختمان ها، مناطق و معابر مناسب تر شوند، مناطق مختلف با نگرش به مواجهه با جرایم ،از طریق اعمال اصول CPTED در برابر تهدیدات این گونه جرایم امن تر میشوند. وی معتقد است که افراد جامعه، مالکان، طراحان و معماران میتوانند نقش کلیدی در حمایت از جامعه ایفا نمایند، که این کار را با بهره گرفتن از اصول CPTED و ارائۀ مفهوم آن در طراحی و مدیریّت محیط فیزیکی انجام دهند. CPTED کیفیت محیط زندگی را برای جلوگیری از جرایم افزایش میدهد و هدف اصلی آن حداکثر استفاده از فضاها میباشد. CPTED میتواند بدون دخالت در استفاده از فضای نرمال اعمال شود، کاربرد آن بسیار آسان است و و از نظر اقتصادی قابل اجرا میباشد، خصوصاًً اگر این طرح در ابتدای ساخت و طراحی ساختمان ها و فضاها اجرا شود.
وی اظهار میدارد چهار اصل CPTED عبارتند از: مراقبت طبیعی، کنترل معابر طبیعی، تقویت قوای داخلی و مدیریّت و نگهداری. که در بین این چهار اصل صفات مشترک و انسجام خاصی وجود دارد.
CPTED شامل طراحی فضای فیزیکی در زمینۀ استفاده عادی از محیط اطراف میباشد که در عین حال رفتار اطراف این فضا را نیز زیر نظر دارد. CPTED روی ارتباط بین اهداف کاربردی، بهرۀ فضایی و مدیریت رفتار تأکید دارد.
دن فلینسر[۱۶] و اف هنزل من[۱۷] در مقاله ای با عنوان «پیشگیری از وقوع جرم از طریق طراحی محیطی و ادارۀ امور پلیسی جامعه گرا» ( ترجمه حسین بختیاری و لیلا اصل علیزاده)، اظهار می دارند CPTED بر راه کارهای حل مشکل به منظور پیشگیری از جرم و همچنین همکاری تنگاتنگ بین پلیس و اهالی یک منطقه در کاهش جرم و ترس از جرم تأکید دارد. چرا که CPTED بر تجزیه و تحلیل نظام مند جرم در یک موقعیّت خاص تأکید دارد و از طریق ارائه راهکارهایی که متناسب با مشکلات خاص باشد ، به پیشگیری از جرم می پردازد و به طور مستقیم از اداره امور پلیسی جامعه گرا حمایت میکند. برنامه های CPTED از راه طراحی و مدیریت محیط فیزیکی ساختمان ها، اماکن مسکونی و محیط های تجاری، امنیت عمومی را افزایش و ترس از وقوع جرم را کاهش میدهد. CPTED متکی بر همکاری با اجتماع، دولت، مؤسسات محیطی و آموزشی برای اجرای روش ها در جهت پیشگیری از ارتکاب جرم هستند.
سوزان جیسون[۱۸] و پل.آر.ویلسون[۱۹] در کتابی با عنوان «طراحی محیطی جرم ستیز؛ پیشگیری جرم از طریق طراحی محیطی» (ترجمه دکتر محسن کلانتری و ابوذر سلامی بیرامی)، بیان میکنند فرایند پیشگیری بزهکاری از طریق طراحی محیطی درمان قطعی سرقت، خرابکاری و زورگیری نیست، بلکه این فرایند، یک راه حل نسبی است و بخشی از فعالیت نهادهای مسئول مقابله با بزهکاری محسوب می شود تا یک جامعه سالم شکل گیرد. تا هنگامیکه برنامه های اجتماعی سبب کاهش انگیزۀ ارتکاب جرم شود، پیشگیری بزهکاری از طریق طراحی محیطی سبب می شود تا افراد جامعه خانه و خیابانهای امنتری داشته باشند.
محققین بیان می دارند که یکی از مؤلفه های اصلی پیشگیری بزهکاری از طریق طراحی محیطی مفهوم “فضای مقاوم”در برابر بزهکاری است که از تغییرات نوع طراحی در ساخت بناهای عمومی و خصوصی برای شهروندان و محیط زندگی بهره میگیرد. تغییر طراحی محیط و حمایتهای بیشتر پلیس سبب می شود تا سرقت و ناامنی حاصل از این جرایم کاهش یابد و روند رو به افزایش آن ها نیز متوقف شود. به نظر میرسد محیط کالبدی که سبب افزایش کنترلهای غیررسمی ساکنان با بهره گرفتن از فضای واحدهای همسایگی و نظارت اهل محل بر اماکن همسایگان گردد، کلید اصلی کاهش بزهکاری است.
۲-۵- مبانی نظری تحقیق :