در پژوهش دیگری، چهار قلمرو شایستگی رهبری تحت عنوان قابلیت های شخصی و صفات حرفهای در حوزه پزشکی شناسایی شده است که عبارتند از: (۱) کار با دیگران؛ (۲) تغییر شکل یافتن خدمات؛ (۳) مدیریت کسب وکار؛ و (۴) تنظیم جهت.
هر یک از این قلمروها در چهار عنصر بقسمتهای جزءتر تقسیم شدهاند. برای مثال، یکی از عناصر در درون قلمرو قابلیت های شخصی و صفات حرفهای خودآگاهی است، یعنی پزشکان ” از ارزشها، اصول، فرضیات، قوتها و محدودیتهای خودشان آگاهند و قادراند از تجربیات دیگران چیزهایی بیاموزند”. برای اثبات خودآگاهی، پزشکان نیاز خواهند داشت که شایستگی را طبق اصول زیر نشان دهند:
-
- شناخت، تبیین و مفصلبندی ارزشها و اصولشان، درک چگونگی تناسب این ها با حرفه، خدمات و سازمان بهداشت و درمان که جزیی از آن هستند، و تطبیق تفاوتهایی که به وجود آمده است؛
-
- شناسایی نقاط قوت و محدودیتهایشان، و تاثیر رفتارشان بر دیگران؛
-
- شناسایی هیجانات و تعصباتشان و درک اینکه چگونه این ها می توانند تعصبات و رفتارشان را تحت تاثیر قرار دهند؛ و
- دستیابی، ارزشگذاری و فعالیت در بازخورد از منابع متنوع (Clark and Armit, 2008: 40).
در بررسی دیگر، شایستگیهای رهبری در پنج حوزه شناسایی شده است که عبارتند از: (۱) صفات شخصی؛ (۲) مهارت های میان فردی؛ (۳) تمرکز بر نتایج؛ (۴) رهبری سازمانی؛ و (۵) شایستگیهای تخصصی.
صفات شخصی
اخلاقیات: اعتماد؛ امانت و درستی؛ صمیمیت؛ درستکاری؛ انصاف با همه؛ اخلاق کاری قوی با خود و دیگران؛ درک مباحث جنسیتی؛ نشاندادن بصیرت.
تمرکز بر هدایت نفس: هدایت نفس یادگیرنده؛ به پیش بردن برنامه ها؛ توانایی سازماندهی کردن زمان و تعهدات.
احترام: مودب بودن با همه؛ به دستآوردن همه افراد.
مهارت های میانفردی
مهارت های ارتباطی: تعریف روشن انتظارات؛ داشتن مهارت های کلامی و نوشتاری خوب؛ بوضوح نشاندادن اینکه چطور شغل هر فردی به چشمانداز سازمان کمک می کند؛ ارتباطات با همه بخشها و سطوح؛ داشتن چشمانداز برای خود و ارتباط با آن؛ کمک به دیگران در یافتن پاسخها؛ حفظ سیاستهای باز؛ تسهیل ارتباطات دوجانبه.
مهارت شنیداری: به طور فعال گوشدادن؛ داشتن زمان برای همه افراد؛ داشتن ساختاری برای سئوالات و اطلاعات.
مهارت های نرم- کار کردن با دیگران: بیان اندیشه های مثبت؛ بردبار و صبور بودن نسبت به دیگران؛ قابلیت نزدیک شدن به دیگران؛ مهربان و غمخوار بودن، منعطف بودن؛ درگیر کردن کارکنان؛ وظیفهشناس بودن؛ منتقد نبودن؛ حامی و پشتیبان بودن.
تمرکز بر نتایج
تفکیکپذیری مسائل: جستجو برای تفکیکپذیری خلاق و متناسب با مسائل؛ حمایت از کارکنان؛ اجازه دادن به کارکنان که مسائلشان را خود حل کنند؛ حل کردن تعارضات و حرکت به سمت موقعیتهای پیش رو؛ رسیدگی کردن به خطاها و تخلفات از اعتماد؛ نشان دادن تحمل و شکیبایی؛ پذیرش اشتباهات و به دیگران اجازه دهیم که از اشتباهات شان درس بگیرند؛ جستجو برای بهترین شیوه در یک موقعیت؛ به طور مؤثر به نتایج خاتمه دادن.
پاسخگو و مسئول: مسئولیت پذیری در برابر فعالیتهایمان؛ پاسخ دادن به دیگران برای تصمیماتمان.
رویاگرایی و ابتکار: نشان دادن چشمانداز؛ درک و تسهیم کردن چشمانداز و اهداف سازمان، و متعهد شدن به دستیابی به آن ها؛ درک تمایلات جاری و آمادگی آن ها برای آینده؛ تفکر خلاق؛ پذیرش تغییر، کمک به دیگران در رسیدگی کردن به تغییرات و نشاندادن توانایی ها به منظور پیشرفت در یک محیط متغیر؛ آوردن عقاید جدید در درون سازمان و تشویق کارکنان به متفاوت بودن؛ به طور استراتژیک اندیشیدن، نگریستن به بهبود کارایی و اثربخشی سازمان.
رهبری سازمانی
درک تصویر اصلی: حمایت از برنامه استراتژیک بلندمدت سازمان؛ درک روابط جامعه، مشتریان و ذینفعان با سازمان؛ نشاندادن درکی از نقشها و مسئولیتهای دیگران و ارتباط آن با تیم؛ درک عملیات و اهداف همه بخشهای سازمان؛ به عنوان رهبر، توانایی در دستیابی به دیگر رهبران؛ درک اینکه چگونه تصمیمات بر دیگر بخشها تاثیر میگذارند.
اطمینان و شجاعت: نشان دادن مهارت های رهبری حتی در موقعیتهای متفاوت؛ گرفتن تصمیمات دشوار؛ پذیرش تغییر؛ درک سیاستهای درونی و بیرونی و به کارگیری آن ها؛ مشاوره دادن به بهترین متخصیصن؛ تفویض کردن و پاسخ دادن برای کمک زمانی که مورد نیاز است؛ پذیرش تفاوتها در افراد و مهارت ها؛ راحتی پیرامون کارکنان با دانش/ مهارت های بسیار/ متفاوت؛ نشان دادن اطمینان در مهارت های خود و مهارت های دیگران؛ هدایت از طریق نمونه ها و بواسطه رفتارمان، با نمونه نشان دادن ارزشهای سازمان.
مرشدیت و توسعه دیگران: شناختن نقاط قوت در دیگران و تشویق به توسعه؛ گوش دادن و دادن بازخورد؛ ارزشگذاری به عقاید و نظرات دیگران؛ نشان دادن تمایلات شخصی در کارکنان؛ تشویق کارکنان به تحصیل و رشد، شناخت فضیلتهایشان؛ تشویق کارکنان به پیگیری کردن اهداف و مقاصد سازمان؛ انعطاف در کار خود و کار دیگران؛ توانمندساختن کارکنان در همه سطوح؛ تشویق توسعه رهبران آینده؛ برانگیختن کارکنان؛ تشویق کارکنان به ریسک کردن و به دیگران اجازه دهند که اشتباه کنند؛ قادر ساختن کارکنان به مدیریت خود و مسئولیت داشتن در مقابل کار خود؛ انجام دادن کارهای چالشی و مهیج؛ نشان دادن مباهات و سربلندی در کارکنان و پاداشهای عملکرد؛ کمک به توسعه اهداف و مقاصد برای هر یک از پستها؛ تشویق کردن استقلال و عدم وابستگی؛ فعالیت کردن به عنوان مرشد.
توسعه تیم: برانگیختن و توانمندساختن تیم به منظور دستیابی به اهداف سازمان؛ کار کردن با دیگران به طوری که متضاد با داشتن افرادی است که برای آن ها کار میکنند؛ خوب کار کردن با دیگران به منظور ایجاد هماهنگی در تیم؛ ایجاد چشمانداز برای تیم و کمک به آن ها در حمایت از آن؛ شناخت و درک کارکنان و تجلیل از موفقیتها؛ نشان دادن یکدلی و حمایت از کارکنان در هر دو بخش دولتی و خصوصی؛ نشان دادن ارزش برای کارکنان.
به اشتراکگذاری دانش: ایجاد فرهنگ اطلاعاتی و به اشتراکگذاری دانش؛ ایجاد فرصتهای یک به یک در به اشتراکگذاری اطلاعات.
شایستگیهای تخصصی
شایسته بودن به لحاظ تخصص: نشان دادن مهارت های مدیریت خوب و پذیرش اطلاعات مدیریت و رهبری گذشته؛ ارائه یک تصویر کلی به دیگران؛ پذیرش فناوری و همزمان با تغییرات حرکت کردن؛ درک مقررات دولتی (Comey, 2004: 47-52).
در بررسی دیگر، شایستگیهای رهبری شناسایی شدهاند که همتراز با الزامات محیط کسب وکار آینده هستند. عبارتند از: