البته کودکان مبتلا به اتیسم در زمینه روابط این تمرینها ناتوانی هایی دارند که ما بایستی آن را در رویکرد درمانی خود حل کنیم. در این روش از طریق ارتباط غیر کلامی آموزشهایی به کار برده می شود تا مشکل ارتباطی حل شود. در مطالعات گسترده ای که انجام شده است این حقیقت وجود دارد که کودکان مبتلا به اتیسم در ارتباط غیر کلامی دچار مشکل هستند. همکاری بین درمانگر و مراجع برای فهمیدن تکلیف دوسا کاملاً ضروری است و در حین این همکاری شاهد پیشرفتهایی در ارتباط خواهیم بود.
۲-۵-۵-۱- چهارچوب “سیستم خود / خود بدنی – تکلیف دوسا- دیگری” و اتیسم
توجه مشترک بهعنوان توجه اشتراکی به یک چیز با دیگری تعریف می شود. این پدیده نقشهای مهمی در رشد عملکرد نمادی، زبان، کسب مهارت های اجتماعی و غیره دارد. کودکان مبتلا به اتیسم ویژگیهای خاص و منحصر به فردی در مورد رفتارهای توجه مشترک دارند و در مقایسه با سایر کودکان معلول، رفتارهای توجه مشترک کمتری نشان می دهند (سیگمن و کاساری، ۱۹۹۵؛ به نقل از موریساکی، ۲۰۰۵).
ساختار روش دوسا به این ترتیب است که درمانگر و مراجع در هنگام فعالیتهای دوسا با هم رودر رو میشوند و مراجعه کننده لازم است توجه خود را به فعالیتهای دوسا بدهد. کونو (۲۰۰۳) پیشنهاد کردهاست که اگر به جای واژه شئ از دوسا در محتوای توجه مشترک استفاده کنیم، به نظر میرسد که تمرین روش دوسا و توجه مشترک ساختارهای شبیه به هم دارند.
دوسا شامل جنبه های زیر میباشد: خود، خود بدنی را به عنوان یک چیز واقعی در نظر میگردد. بهعنوان مثال در زمان بازی دستها، دست فرد بایستی به عنوان جزئی از بدن خود فرد در نظر گرفته شود. زمانی که درمانگر به سیستم خود- خود بدنی- تکلیف دوسا- دیگری می پردازد، سیستم تعاملی سه گانه شکل خواهد گرفت. اگرچه دوسا مانند یک شئ خارجی کامل (برای مثال اسباب بازی) نیست اما استفاده از آن به عنوان یک شئ در ایجاد توجه مشترک کمک می کند. از آنجائی که کودکان مبتلا به اتیسم در کنترل توجه خود به سمت جسم خارجی دچار مشکلاتی هستند بنابرین، راحت،تر توجه خود را به یک شئ نزدیک مانند تکلیف دوسا معطوف میکنند (کورتز، ۲۰۰۸).
۲-۵-۵-۲- اثر کاربرد روش دوسا بر کودکان مبتلا به اتیسم
کونو (۱۹۷۸، به نقل از کورتز، ۲۰۰۸) در مطالعات اولیه خود نشان داد که اثر روش درمانی دوسا بر این دسته کودکان اتیسم در حوزی تغییرات رفتاری،آن دسته از تغییراتی که به چهارچوب سیستم خود / خود بدنی مربوط می شود عبارتند از :
-
- آن ها آموختهاند که چه طور تنش های مزمن خود را آرام کنند.
-
- رفتارهای بیش فعالانه و حرکات تکانشی کاهش مییابد و یا از بین میرود.
-
- رفتارهای مشکلزا مانند خود آسیب زنی کاهش مییابد و یا از بین میرود.
-
- حرکات دست و دیگر قسمت های بدن آن ها روانتر و ماهرانهتر می شود.
- آن ها می توانند بر روی فعالیتها یا بازی خود تمرکز کنند.
همچنین در مورد تغییرات رفتاری توسط استفاده از روش دوسا، دستهای از تغییرات به چهارچوب سیستم خود / خود بدنی – دیگران گزارش شده که عبارتند از :
-
- آن ها شروع به برقراری تماس چشمی میکنند .
-
- پیگیری درخواست دیگران برای آن ها آسانتر می شود.
-
- به نظر میرسد فاصله بین فردی آن ها نزدیکتر می شود.
-
- تعاملات زبانی افزایش مییابد.
- بازیها و کارهای مشارکتی در آن ها افزایش مییابد.
از آن جا که تببین این تغییرات از طریق چهارچوب سیستم خود- خود بدنی میسر نبود، محققان تلاش کردند تا این تغییرات را از نقطه نظر تعامل بین مراجع و درمانگر در آموزش روش دوسا توضیح دهند. ساختارهای بنیادی تعامل بین آن ها دو دوسته هستند:
-
- ارائه تکالیف دوسا از سوی درمانگر به مراجع
- پاسخ مراجع به تکالیف ارائه شده از سوی درمانگر
از طریق این ساختار کودکان مبتلا به اتیسم، آگاهی از وجود و درخواست دیگران را تجربه میکنند و تکالیف را به درستی میپذیرند. تجربیات تکراری درمانی ممکن است به آن ها در برقراری مهارت های ارتباطی پایه با درمانگران و بهدست آوردن تمایز بین خود و دیگران کمک کند.
مطالعاتی که اخیراًً انجام شده است بر تغییرات رفتاریای که ممکن است با چهارچوب سیستم خود – خود بدنی- شئ – دیگران متناظر باشد متمرکز شدهاند. در گذشته برخی از محققان تلاش کردند تا این دسته از تغییرات را در قالب چهارچوبهای قبلی توصیف کنند اما موفق نشدند. این دسته از تغیییرات عبارتند از :
-
- آن ها قادر به درک اشاره دیگران میشوند.
-
- نشان دادن و چیزی را دادن در آن ها مشاهده می شود.
-
- خزانه لغات آن ها افزایش مییابد.
- شروع به شرکت در فعالیتهای گروهی میکنند.
در تمرین روش دوسا، لازم است که مراجع به تکالیف درمانی توجه کند و آن را با درمانگر به اشتراک بگذارد. همزمان احساسهای دیگری مانند موفقیت، تلاش و دشواری نیز با درمانگر تقسیم و این تجربیات مشترک بین مراجع و درمانگر موجب ایجاد انگیزه مثبت در کودکان مبتلا به اتیسم برای شرکت در صحنه های اجتماعی می شود.
کونو (۲۰۰۳) به ثبت چیزهایی که مورد توجه این دسته از کودکان بودند و بررسی انتقال توجه آن ها به سمت چیزهای اصلی پرداخت. بر اساس نتایج مطالعات او مسیر انتقال توجه در تمرین تکلیف دوسا شامل سه مرحله ی زیر می شود:
-
- آن ها به چیزهای خارجی و غیر مرتبط با تکلیف دوسا توجه میکنند.
-
- آن ها به درمانگر توجه میکنند.
- آن ها توجه خود را به بدن خود و فعالیت دوسا معطوف میکنند.
با توجه به این مراحل، تکلیف قابل توجهی توسط درمانگر انتخاب می شود. رابطه بین این سه مرحله و بخشی از تکالیف مربوط در روش دوسا در جدول نشان داده است.
جدول۲-۱: رابطه ی بین ۳ مرحله تغییرات و بخشی از تکالیف مربوط در روش دوسا
نمونه هایی از تکالیف مرتبط
چهار مرحله تغییرات تعامل
سه مرحله تغییرات توجه مشترک
کونو
چهار مرحله تغییرات دوسا کونو
پذیرش وضعیت های آموزشی پذیرش تماس بدنی با درمانگر توجه به بخش ها بدنی تکلیف
نخستین مرحله
معرفی
مرحله ۱ ۲
دیگران درمانگر
نخستین مرحله
کنترل امتناع و مقاومت مراجع در مورد آرامسازی توسط دیگران