-
- سرمایه اجتماعی درونگر[۳۵] و برون نگر[۳۶]: برخی شکلهای سرمایه اجتماعی به میل خود یا بهاجبار دروننگر است و تمایل دارد منافع مادی، اجتماعی یا سیاسی اعضای خود را افزایش دهد در حالی که شکلهای دیگر بروننگرند و به مصلحت عمومی میپردازند.
-
-
- سرمایه اجتماعی گسسته[۳۷] و پیوسته[۳۸]: دوگانگی دروننگری و بروننگری ارتباط نزدیکی با محورهای گسستگی و پیوستگی دارد اما از نظر مفهومی با آن ها متفاوتاند. سرمایه اجتماعی پیوسته، افراد را گرد هم جمع میکند که از جنبههای مهمی شبیه به هم هستند (نژاد، سن، جنسیت و…) در حالی که سرمایه اجتماعی گسسته به شبکه های اجتماعی اشاره دارد که افرادی را که گرد هم جمع میکنند که به هم شباهت ندارند. این تمایز مهمی است زیرا آثار خارجی شبکه های گسسته احتمالاً مثبت است در حالی که در شبکه های پیوسته (محدود شده با موقعیت اجتماعی خاص) برای تولید نتایج منفی در مخاطره بیشتری قرار دارند. زیرا گروههای کاملاً منسجم همگرا میتوانند آسانتر برای اهداف شیطانی متحد شوند (پوتنام، ۲۰۰۲).
-
-
- سرمایه اجتماعی زنجیرهای[۳۹]: وول کوک[۴۰] (۲۰۰۱؛ نقل در فیضی، ۱۳۸۴) نوع دیگری از سرمایه اجتماعی به نام زنجیرهای را در کنار سرمایه های اجتماعی گسسته و پیوسته مطرح کرد. او اعتقاد دارد سرمایه اجتماعی گسسته به عنوان مقوله افقی روابط میان گروهی در سطح وسیع عمل میکند در حالی که سرمایه اجتماعی زنجیرهای به پیوندهایی اشاره دارد که بین طبقات ثروت و مقام ایجاد میشود. او به روابط بین افراد و گروهها در طبقههای اجتماعی متناوب در یک سلسهمراتب اشاره دارد، جایی که قدرت یا مقام اجتماعی و ثروت در دسترس گروههای مختلف است. وول کوک اعتقاد دارد چنین شبکه هایی برای نفوذ، ایده ها و اطلاعات ناشی از نهادهای رسمی فراتر از اجتماع نقش کلیدی دارند.
- سرمایه اجتماعی حکومتی و مدنی: کولیز (۱۹۹۸؛ نقل در فیضی، ۱۳۸۴) بین دو نوع سرمایه اجتماعی تمیز قائل شده است. سرمایه اجتماعی حکومتی: شامل قراردادها، مقررات و قوانین اجتماعی قابل اجرا و قلمرو آزادیهای مدنی است. سرمایه اجتماعی مدنی: مانند ارزشهای مشترک، هنجارها، شبکه های غیررسمی و عضویت در انجمنهاست (فیضی، ۱۳۸۴).
۲-۳-۷٫ سطوح سرمایه اجتماعی
برخی نویسندگان سرمایه اجتماعی را در دو سطح سازمانی و ملی بررسی کردهاند:
سطح ملی سرمایه اجتماعی: در این سطح اشاره به شبکه ها، تعاملات و هنجارهایی است که کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی را شکل میدهد. سرمایه اجتماعی فقط مجموعه نهادهایی که جامعه را شکل میدهد نیست، بلکه سبب انسجام این نهادها نیز میشود. سرمایه اجتماعی مجموعهای از هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه و پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات میشود (علوی، ۱۳۸۰).
سطح سازمانی: در تحقیقات کوهن و پروساک (۲۰۰۱) به ایده بررسی سرمایه اجتماعی در سطح سازمان اشاره شده است. افرادی مانند کوهن و پروساک اعتقاد دارند که سرمایه اجتماعی میتواند به توسعه اقتصادی کمک کند. اهمیت سرمایه اجتماعی سازمانی در این است که سبب اجتماع افرادی میشود (گروهها، تیمها، سازمانها …) که با همدیگر به طور موفقیتآمیز کارها را به پایان میرسانند و احساس انسجام را از طریق اعتماد و همکاری ایجاد میکنند (طلوعی و کاوسی، ۱۳۸۵).
سرمایه اجتماعی در تعریفی دیگر در سه سطح مطرح میگردد:
سطح فردی: مانند هنگامی که مادری از دوستش تقاضا میکند تا بچه او را برای مدتی نگه دارد. این رابطه دوستی ناشی از سرمایه اجتماعی میان مادر و دوست خود است که اگر وجود نداشت مادر مجبور بود پرستار بچه استخدام کند و هزینه بپردازد.
سطح گروهی: مانند مثالی که جیمز کلمن از فروشندگان بازار عمدهفروشی الماس در شهر نیویورک نقل میکند. او در این مثال نشان میدهد که چگونه تعهدات متقابل اعضای گروه و ضمانتهای مؤثر برای ممانعت از خیانت در امانت موجب شده تا اموری مانند ارزشیابی الماسها بدون کمترین هزینه و با اطمینان انجام گیرد و در نتیجه همبستگی گروهی در سطح بالایی حفظ و تداوم یابد.
سطح اجتماعی: سطحی که پوتنام و فوکویاما در کارهایشان به آن پرداختند. از نظر پوتنام سرمایه اجتماعی موجب شده تا نهادهای دموکراتیک حکومتی بهتر وظایف خود را انجام دهند و از نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی، نظم اجتماعی را به طریق مؤثر و کارآمدتری حفظ و تداوم میبخشد (شاه حسینی، ۱۳۸۱).
با توجه به پدیده جهانی شدن و لزوم ایجاد ارتباطات مناسب با دیگر کشورها میتوان سطح فراملی را نیز به سطوح دیگر اضافه کرد. با تلفیق دو دیدگاه مطرح شده در خصوص سطوح سرمایه اجتماعی میتوان شمای زیر را ارائه داد
سطوح سرمایه اجتماعی
شکل ۱: سطوح سرمایه اجتماعی (رحمانی و کاووسی، ۱۳۸۷)
۲-۳-۸٫ مزایا و معایب سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی میتواند بنا بر ماهیت خود مزایا و معایبی برای سازمان داشته باشند:
۲-۳-۸-۱٫ مزایای سرمایه اجتماعی
ناهاپلیت وگوشال مدلی از سرمایه اجتماعی را معرفی میکنند که موجب پدید آمدن سرمایه اجتماعی فکری میشود. مطابق با این مدل سازمان مجموعهای نهادی است که موجب توسعه سرمایه اجتماعی میشود و از سویی دیگر برخی توانمندیهای خاص سازمان موجب مشارکت در دانش میشود که این استعدادها مزیت خاصی نسبت به سایر ترتیبات نهادی، از جمله بازار برای سازمان ایجاد میکند. این مزیت ویژه به عنوان “مزیت سازمانی” از سوی محققان مطرح شده است. بسیاری از نظریهپردازان مزایای متعددی برای سرمایه اجتماعی برشمردهاند که در اینجا نظر کوهن و پروساک مطرح میشود:
مشارکت بهتر دانش به علت روابط اعتماد، چارچوبهای مرجع مشترک و اهداف مشترک
هزینه های اجرایی کمتر، به علت سطح بالای اعتماد و روح همکاری (هم درون و هم بیرون سازمان)
کاهش میزان ترک خدمت کارکنان، کاهش هزینه های جدایی و هزینه های بهکارگیری و آموزش، توجه به تغییرات پرسنلی دائمی و حفظ دانش سازمانی ارزشمند
انسجام عملی بیشتر، به علت ثبات سازمانی و شناخت مشترک
کوهن و پروساک اعتقاد دارند که آثار مثبت یاد شده تعهد، همکاری، وفاداری، استمرار و حتی ایثار از مزایای مهم سرمایه اجتماعیاند. آنان معتقدند سرمایهگذاری سنجیده در سرمایه اجتماعی میتواند به سازمانها کمک کند تا بتواند با چالشهای معاصر مواجهه شوند و حتی آن ها را به مزیت تبدیل کند. چالشهای معاصر آنان چالش بیثباتی و چالش مجازی بودن است (کوهن و پروساک،۲۰۰۱؛ نقل در باقری،۱۳۸۵).