خدادادی و همکاران (۱۳۸۸) توانایی اطلاعات حسابداری وجوه نقدی و اقلام تعهدی سود را برای پیشبینی جریان های نقدی آتی شرکت های ثبت شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی نمودند. نمونه بررسی شده این مطالعه از میان شرکت های غیر مالی ثبت شده در بورس اوراق بهادار تهران که صورت های مالی آنان در دوره ۱۳۸۵ – ۱۳۸۰ در دسترس بود انتخاب شد. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای مؤلفه های جریانهای نقدی گذشته و اقلام تعهدی سوددهی گذشته توانایی پیشبینی جریان های نقدی آتی را داشتند. نتایج آزمون الگوهای آنان نشان داد که افزودن مؤلفه های سوددهی اقلام تعهدی به جریان های نقدی، قدرت پیشبینی این الگو را افزایش میدهد.
کردستانی و رودنشین (۱۳۸۵) نیز ارتباط مؤلفه های وجوه نقدی و اقلام تعهدی سود حسابداری را با ارزش بازار شرکت ارزیابی نمودند. آن ها اعلام کردند که سود حسابداری گزارش شده در صورت های مالی به دو مؤلفه وجوه نقدی و اقلام تعهدی تقسیم شده بود. در این مطالعه، جریان های نقدی عملیاتی به عنوان مؤلفه وجوه نقدی سود و تغییرات در حساب های قابل وصول، تغییرات موجودی و تغییرات حساب های پرداختنی به عنوان سه مؤلفه اصلی تشکیل دهنده اجزاء اقلام تعهدی سود در نظر گرفته شدند. یافته های آنان نشان میدهد که مؤلفه های وجوه نقدی سود حسابداری دارای قدرت پیشبینی و توصیف ارزش بازار شرکت بودند. اما سه مؤلفه اقلام تعهدی حسابداری سود یعنی تغییرات حساب های قابل وصول، تغییرات موجودی و حساب های پرداختنی دارای قدرت پیشبینی و توصیف ارزش بازار شرکت نبودند. از این رو، آنان اظهار داشتند که مؤلفه های وجوه نقدی سود حسابداری بیشتر به ارزش بازار شرکت مربوطند و از مؤلفه های اقلام تعهدی سودمندترند.
بیاتی (۱۳۸۰) نیز با بررسی ارتباط بین تغییر در سود و تغییر در قیمت سهام به این نتیجه رسید که بین سود حسابداری و قیمت سهام ارتباط و همبستگی مثبت وجود دارد. چاریتو و همکاران (۲۰۰۰) در مطالعه خود با عنوان “میزان ارتباط سوددهی و جریان های نقدی: شواهد تجربی برای ژاپن” محتوای اطلاعاتی سوددهی و جریان های نقدی را بررسی نمودند. نتایج مطالعه آن ها نشان میدهد که سود در مقایسه با جریان های نقدی، منجر به افزایش محتوای اطلاعات می شود. از سوی دیگر، نتایج مطالعه آن ها اشکار ساخت که سرمایه گذاران ژاپنی با بهره گرفتن از اطلاعات سود و جریان نقدی به ارزشیابی شرکت می پردازند.
۲-۱-۲۱- ارزش اطلاعاتی جریانات نقدی
برطبق استاندارد جریانات نقدی عملیاتی شامل جریانات نقدی ورودی و خروجی ناشی از فعالیت های عملیاتی و نیز آن دسته از جریان های نقدی است که ماهیتا به طور مستقیم قابل ارتباط با سایر طبقات جریان های نقدی صورت جریان وجه نقد نباشد. مقدار تجمع جریان های نقدی آینده کلیدی برای ارزیابی اوراق بهادار یک بنگاه هستند. مدل های ارزیابی جایگزین هم توسط تحلیل گران دانشگاهیان و هم توسط تحلیل گران مالی بر پیشبینی جریان های نقدی آزاد، یا درآمد باقی مانده، تمرکز کردهاند. پیشبینی جریان های نقدی همواره بر اساس ارقام حسابداری گذشته هستند. یک سوالی است که بسیار مورد توجه محققان بوده است که آیا جریان های نقدی گذشته جریان نقدی آینده را بهتر از سوددهی گذشته یا جریان های نقدی گذشته و سیستم تعهدی که به طور جداگانه استفاده می شود پیشبینی میکند (بروچت و همکاران، ۲۰۰۸).
در همین حوزه، بوئن، بورگ استالر و دالی (۱۹۸۷) در تحقیقی به بررسی محتوای افزاینده اطلاعاتی ارقام تعهدی و نقدی پرداختند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اطلاعات مربوط به جریانات نقدی دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به سود است. هم چنین اطلاعات مربوط به جریانات نقدی دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به اطلاعات توأمان سود و سرمایه در گردش حاصل از عملیات بوده و اطلاعات مربوط به جریانات تعهدی (سود و سرمایه در گردش حاصل از عملیات) به صورت جداگانه و هم چنین به صورت توأمان، دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به جریانات نقدی میباشند (عرب مازار یزدی و همکاران، ۱۳۸۵)[۳۶].
مرادزاده و همکاران (۱۳۸۹) تاثیر جریان نقدی آزاد را بر روی قیمت سهام بررسی نموده و دریافتند که هیچ رابطه معنی داری بین آن ها با سطح اطمینان ۹۵ درصد وجود ندارد. با این حال، نتایج حاصل از مطالعه حاضر تأیید میکنند که رابطه معنی داری بین جریان های نقدی آزاد و ارزش بازار حقوق صاحبان سهام وجود دارد، اما این رابطه ضعیف تر از دیگر مؤلفه های سود است و محتوای اطلاعات کمتری از دیگر مؤلفه های سود دارد. این نتیجه اذعان دارد که تصمیمات نهادهای قانونگذاری برای جایگزینی صورت حساب جریان نقدی با صورت حساب نقدی به طور کامل مطابق با نیازهای کاربران است.
سابرامانیام و ونکاتاچالام (۲۰۰۷) در مطالعه ای تحت عنوان “سودها، جریان های وجوه نقد، و ارزش واقعی آینده سرمایه” به بررسی میزان مربوط بودن اطلاعات مبتنی بر سود نسبت به اطلاعات مبتنی بر جریان وجوه نقد عملیاتی پرداختند. آن ها با تعیین کردن ارزش ذاتی سرمایه در آینده به وسیله تنزیل کردن سودهای تقسیمی در یک افق زمانی سه ساله و ارزش بازار سهام در پایان افق زمانی، به این نتیجه رسیدند که سودهای تعهدی نسبت به جریان های وجوه نقد عملیاتی از توانایی بیشتری در نمایش ارزش ذاتی سرمایه در آینده برخوردارند و دارای محتوای اطلاعاتی مربوط تری برای ارزیابی عملکرد اقتصادی واحد تجاری هستند.
هیرشلیفر و همکاران (۲۰۰۹) رابطه بین اقلام تعهدی، جریانات نقدی و بازده ی سهام را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنان نیز نشان میدهد که اقلام تعهدی پیشبینی کننده ی قوی و مثبت برای بازده سهام است ولی جریانات نقدی پیشبینی کننده منفی است. به هر حال، جریان نقدی عملیاتی نقش مهمی در تصمیمات سرمایه گذاران بازی میکند و احتمالاً این بدان دلیل است که مدیریت هیچ گونه مداخله هدفمندی در آماده سازی آن ندارد و نمی تواند آن را مانند ارقام سیستم تعهدی و به تبع آن سود خالص دستکاری و در نتیجه بازار را به نفع خود گمراه کند (رضایی و صفری، ۲۰۱۳).
در خصوص بازده غیر عادی سهام، بهرام فر و شمس عالم (۱۳۸۳) به بررسی تاثیر متغیرهای حسابداری بر بازده غیر عادی آتی سهام در بورس تهران پرداختند. نتایج نشان میدهد که اطلاعات مربوط به درجه اهرم مالی، اقلام تعهدی، نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجوه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض و توزیع سود نقدی بر بازده غیر عادی آتی سهام تاثیر گذار است.