پورتلی در مورد بعد یک به جمعیت، پاداش و قدرت اشاره میکند. این مفاهیم به طور ضمنی، هنجارها و ارزشها را به وجود میآورند و برنامۀ درسی پنهان دانشآموزان را تشکیل میدهند. از نظر وی برنامۀ درسی پنهان، مجموعهای از ارزشها، هنجارها و انتظارات غیررسمی است که مورد نظر معلمان، مدیران و تا حدودی والدین است، اما برای دانشآموزان کاملاً ناشناخته است.
بعد دو به معنای گستردهتر برنامۀ درسی پنهان یعنی نتایج و پیامدهای یادگیری که رسماً مورد شناسایی قرار نگرفتهاند.
بعد سه که به پیامهای غیرصریح و ضمنی ناشی از ساختار اشاره دارد توسط ایلیچ مطرح گردیده است. این بعد بر تأثیر ساختار غیر متنوع و ثابت مدرسه اشاره میکند. این ساختار پنهان است و به طور رسمی شناخته نشده است. تأثیرات این برنامه این پیام را در بردارد که تنها از طریق مدرسه است که فرد میتواند برای زندگی بزرگسالی در جامعه آماده شود. آنچه در مدرسه آموخته نمیشود، در زندگی از ارزش کمی برخوردار است و آنچه خارج از مدرسه آموخته میشود، دانستن آن ارزش ندارد.
بعد چهار توسط اشتایدر مطرح گردید. وی انتظارات دانشآموزان را با انتظارات معلمانشان مورد مقایسه قرارداد. دیدگاه دانشآموزان در مورد آنچه که انجام دادنش ضروری است، غالباً با انتظارات معلمان مطابقت ندارد. به اعتقاد اشتایدر عملکردهای پنهانی که دانشآموزان از طریق آن برای بهرهگیری از پاداشها در موقعیتهای ویژه استفاده میکنند و واکنش آنها نسبت به برنامۀ درسی رسمی و انتظارات معلمان، بخشی از برنامۀ درسی پنهان است. (همان).
۲-۲-۴-۱-۴- عوامل مؤثر در شکلگیری برنامۀ درسی پنهان
عوامل زیر را میتوان به عنوان مهمترین عوامل مؤثر در شکلگیری برنامۀ درسی پنهان محسوب کرد:
-
چگونگی ارتباط متقابل افراد در مدرسه: در درون مدرسه روابط متعددی شکل میگیرد و هر کدام از این روابط آثار تربیتی خاص خود را بر روی دانشآموزان میگذارند. طرز تفکرها، نگرشها، اعتقادات، موضعگیریها و رفتار افراد ادارهکنندۀ مدرسه اعم از معلمان، معاونان، مدیر و سایر کادر آموزشی بر روی طرز تفکر، نگرش و رفتار دانشآموزان تأثیر میگذارد. به عنوان مثال:
-
- ارتباط معلم – دانشآموز: طرز تلقی و رفتار معلم از عوامل موثر تشکیلدهنده طرز تلقیهای دانشآموزان است. اگر معلم در کلاس آزاد برخورد کند و فرصت کافی و موثر در اختیار دانشآموزان قرار دهد تلاش، توانایی و حس اعتمادبهنفس را در آنها تقویت میکند. اگر امیال و خواستههای خود را محور قرار دهد و باروحیه سلطهگری برخورد کند، مانع بروز تواناییهای شاگردان میشود و در دانشآموزان گرایش سلطهگری به دیگران را پرورش میدهد (حبیبی پور و باتوانی، بیتا، ص۲).
-
- ارتباط میان دانشآموزان:تعاملاتی که دانشآموزان در کلاس درس و به خصوص در اوقات فراغتشان در زنگ تفریح دارند برارزشها و نگرشها و در نوع اجتماعی شدن آنها تأثیر دارد(ملکی، ۱۳۸۶، ص۸۶ ؛ به نقل از بیانفر، ۱۳۸۸،ص۴۵).
-
- ارتباط کادر آموزشی و دانشآموزان: بسیاری از مصادیق برنامۀ درسی پنهان از جمله ایجاد یا تقویت روحیۀ رقابت منفی به جای رفاقت، همکاری و تشریک مساعی، انجام رفتارهای پسندیده و جلب توجه معلم برای کسب موفقیت، ایجاد و تقویت روحیۀ اطاعتپذیری از مرجع قدرت به جای ابتکار و نوآوری، از بین رفتن نظارت و کنترل شخصی دانشآموزان، خودپندارۀ منفی، کاهش میزان اعتمادبهنفس، کاهش حس کنجکاوی و مسئولیتپذیری، پذیرش این هنجارها که برای هر مسئلهای صرفاً یک پاسخ صحیح وجود دارد، احساس لذت از مواجهه با شخصیتها و نهادهای سیاسی و حتی ارزشگذاریهای متفاوت برای مواد درسی مختلف، متأثر از چگونگی ارتباطات و تعاملهای درون مدرسه است (همان).
-
-
- ساختار سازمانی مدرسه: شیوه مدیریت و رهبری، سیاستگذاریها، برنامههای درسی آشکار و نحوه گروهبندی کلاسها، نحوه گروهبندی دانشآموزان، قوانین و مقررات مدرسه، مقررات انضباطی، روشهای تشویق و تنبیه و روشهای ارزشیابی از جمله عوامل بسیار مهم در شکلگیری برنامۀ درسی پنهان هستند. به عنوان مثال در ارزشیابی، اگر معلم دانشآموز ضعیف را مورد تحقیر و سرزنش قرار دهد، طرز تلقی و نگرش منفی را در او تقویت میکند و دانشآموز ممکن است اعتماد خود را به تواناییها و جبران شکستها از دست دهد. این نگرش منفی و کاهش اعتماد به تواناییها، بخشی از برنامۀ درسی پنهان است. همچنین ارزشگذاری برای مواد و موضوعات مختلف درسی به دلیل جایگاهی که این مواد در برنامۀ هفتگی مدرسه اشغال میکنند، یکی دیگر از مصادیق برنامۀ درسی پنهان در این زمینه است. مثلاً اینکه دانشآموزان مواد درسی مانند هنر و تربیت بدنی را دارای ارزش و مرتبۀ دست دو یا فاقد ارزش در مقایسه با دروسی مانند ریاضی و علوم تجربی ارزیابی کنند (مهرمحمدی، ۱۳۹۰، ص۱۵۱).
-
- ساختار فیزیکی مدرسه و کلاس درس: ساختار فیزیکی مدرسه و کلاس درس نیز میتواند تصورات خاصی را به ذهن دانشآموزان القاء کند. گتزلز ((همان)) ملاحظه کرد که دانشآموزان در کلاسهایی که به صورت حوزههای فعالیت ترتیب دادهشده بودند، در مقایسه با کلاسهایی که صندلیهای آنها به صورت ردیفی چیده شده بودند، فعالیت بیشتری از خود نشان دادند(پیشین، ص۴۴).
در انتهای این بخش و با توجه به بررسی همهجانبه ای که صورت گرفت تعریف برنامۀ درسی پنهان در پژوهش حاضر عبارت است از تأثیرات محیط مدرسه بر ارزشها و نگرشهای دانشآموزان در نوع پوشش و لباسهایی که استفاده میکنند، چگونگی گذران اوقات فراغت و تعاملات انسانی آنها. همچنین به دلیل محدود کردن گسترۀ پژوهش و بررسی دقیقتر از میان عوامل شکلگیری برنامۀ درسی پنهان که در بالا ذکر شد، رابطه معلم-دانش آموز و دانشآموز- دانشآموز برگزیده شده است؛به عبارت دیگر در پژوهش پیشرو سه شاخص نامبرده در قالب رابطۀ معلم با دانشآموز و دانشآموزان با یکدیگر،مورد بررسی قرار میگیرد.
همۀ مطالبی که در مورد برنامۀ درسی پنهان گفته شد را میتوان در دو مقطع ابتدایی و متوسطه مورد بررسی قرارداد اما از آنجایی که دورۀ متوسطه، دورهای است که افراد پس از آن وارد جامعه و دنیای کار میشوند و از طرفی از نظر ابعاد روانی و اجتماعی تغییرات مهمی در این دوره شکل میگیرد از این رو دارای حساسیت بسیار بالایی است پژوهشگر در این پژوهش دورۀ متوسطه را برگزیده است. در زیر به صورت تفصیلی در مورد این دورۀ مهم به بحث پرداختهایم.
و)نظام آموزش متوسطه
در ابتدای این بحث لازم است که تعریفی از نظام آموزش متوسطه ارائه گردد.
۲-۲-۵-تعریف دورۀ متوسطه
از نظر صافی (۱۳۸۳، ص ۸۹) از کلمۀ متوسطه در نظام آموزش و پرورش مستفاد میشود که دورهای است که نقش واسطۀ میانی، دورۀ ابتدایی و دورۀ عالی را ایفا میکند. همچنین در گزارش نهایی اجلاس منطقهای یونسکو آمده است: دورۀ متوسطه عبارت است از دورۀ انتقالی میان آموزش پایه که عمومی و غیرتخصصی است و آموزش تخصصی تر در سطح آموزش عالی. دورۀ متوسطه، از لحاظ مبانی فلسفی، زیستی، روانی و اجتماعی دورۀ بسیار مهمی است. دورهای که آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند میدهد و گروه کثیری رابرای ورود به جامعه و بازار کار مهیا میکند؛ از این رو هر نوع نارسایی و خلل در این دوره مستقیماً بر عملکرد و کیفیت هر دو حلقۀ آموزش، عمومی و عالی تأثیر بسزایی خواهد داشتعلاوه بر این، این دوره با سنین ۱۴ و ۱۸ سالگی مقارن است. در دورۀ متوسطه، قسمت اعظم استعدادهای اختصاصی نوجوان و جوان بروز میکند، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود میرسد، کنجکاوی آنان جهت معینی مییابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب حرفه و شغل، ادارۀ خانواده و گرایش به مرام و مسلک، ذهن آنان را به خود مشغول میدارد و به مرحلۀ ادراک ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و معنوی میرسند؛ از این رو این دوره در نظامهای تعلیم و تربیت کشورهای مختلف جهان اهمیت زیادی دارد.
۲-۲-۵-۱- اهداف دورۀ متوسطه
در راستای رسالت و مأموریت آموزش و پرورش و جهتدهی به رشد همهجانبۀدانشآموزان بر پایۀتعالیم و دستورات دین مبین اسلام، اهداف دورۀ متوسطه توسط شورای عالی آموزش و پرورش تعیین گردیده است، به گونهای که در پایان دوره تحصیلی،دستیابی به این اهدافبرای دانشآموزان میسر باشد. این اهداف شامل اهداف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، علمی و آموزشی، سیاسی، اجتماعی، زیستی، سیاسی و اقتصادی است؛اما برای رعایت اجمال صرفاً آن دسته از اهداف بیان میشوند که مربوط به هدف و موضوع پژوهش حاضر میباشند؛بنابراین اهداف اعتقادی،اخلاقی و اجتماعی انتخاب شدهاند که عبارتاند از:
الف- اعتقادی
-
- به اصول اعتقادی و مبانی دینی واحکام اسلامی پای بند است.
-
- با سیر تکاملی ادیان آشنا است و از اصول ا اعتقادی خود با استدلال دفاع میکند .
-
- در کارها با اتکال به خداوند و با اعتماد به او عمل میکند.
-
- با زندگی انبیاء و ائمه معصومین(ع) آشنا است و رفتارآنان را الگو قرار میدهد.
-
- با فلسفه تولی و تبری آشنایی دارد و نسبت به رعایت آن از خود حساسیت نشان میدهد.
-
- حاکمیت ولایتفقیه را یک اصل قطعی اسلام میداند و قدرت تبیین و استدلال در مورد آن را دارد.
-
- با زندگی اولیاء دین ، بزرگان و شخصیتهای اسلامی آشنا است و از تجارب آنها در زندگی خود بهره میجوید.
-
- نماز را ستون دین دانسته و آن را دراول وقت میخواند.
-
- تا آنجا که ممکن است قرآن تلاوت میکند و با مفاهیم و تفاسیر برخی آیات آشنا است.
-
- از رساله عملیه استفاده میکند. برای زندگی دنیوی و اخروی خود برنامهریزیمیکند.
-
- انجام آگاهانه تکلیف در برابر خداوند را و وظیفهمیداند. امر به معروف و نهی از منکر است.
-
- روحیه جهادگری دارد و شهادت راسعادتمیداند.
-
- به انجام مستحبات رغبت نشان میدهد و از مکروه پرهیز میکند.
حضور در مسجد و شرکت در محافل و مراسم مذهبی و اجتماعی را وظیفه دینی میداند.
ب- اخلاقی
-
- از عوامل گناه و لغزش دوری میجوید.
- ارزشها و ضدارزشها را تشخیص میدهد و به پاسداری از ارزشها پایبند است