رشد هوش معنوی که به معنای آگاهی عمیق از خود به عنوان موجودی غیر مادی است، در واقع منبعی از استعدادهای غیرعینی است که قابلاً کشف نشده است . هنگامی که هوشیاری فرد افزایش پیدا می کند و مورد استفاده قرار می گیرد، در او احساس امنیت به وجود می آید و بدین ترتیب عملکرد او در محیط کار بهبود می یابد.
ایجاد درک متقابل و تفاهم
یکی از بنیان های اساسی برای ایجاد رابطه سالم ، یکدلی است. ایجاد یکدلی برای بسیاری از مدیران سخت است، زیرا آنها را وادار می کند که فرار از کارکردهای وظیفه ای حرکت کنند و بدین ترتیب احساسات و عواطف افرادی را که مشغول انجام وظیفه هستند، درک کنند. تنها در ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر، ایجاد ارتباطات بخشی از کار مدیر تلقی می شود که اهمیت فزایندهای یافته است. امروزه بسیاری از افراد، سازمان خود را درک نمی کنند. بلکه مدیران خود را درک میکنند، بنابراین تمایل به حفظ نیروی کار یکی از دلایلی است که درک کارکنان از سوی مدیران را الزامی میسازد. توانایی شناخت، فهم و پاسخ به احساسات دیگران، نیازمند درک عاطفی و احساسی قوی است و این در حوزه هوش عاطفی قرار دارد؛ لایه ای که علت وجودی احساسات که ریشه اصلی این شناخت علت ها، در هوش معنوی قرار دارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مدیریت تغییرات و از میان برداشتن موانع راه
برای اغلب افراد، تغییر رنج آور است. نمی توان تصور کرد زمانی که افراد در مورد چالش های محتمل و نامتحمل آینده صحبت می کنند، کاملا آرام باشند و بخندند . مقاومت در برابر تغییر با ایجاد رفتارهایی از جمله کنترل کردن، شکایت کاردن، انتقاد کردن، کنار کشیدن، انکار کردن و خودداری کردن بروز میکند. احساسات نهفته در این رفتارها، ترس، آشفتگی و عصبانیت است. حتی زمانی که فرد الزام به تغییر را به لحاظ عقلانی درک میکند، احساس ترس ممکن است وجود داشته باشد، که دلیل این امر، راحت طلبی و وابستگی به راه های قبلی است. زمانی که افراد، اشتباهات درونی خود را عمیقاً درک کنند، آن را تکرار نخواهند کرد و از ترس و آشفتگی در برابر تغییر رها خواهند شد و این عمیق ترین سطح هوش معنوی است (جورج[۹۴]، ۲۰۰۶: ۳-۵).
مک گیچی معتقد به ایجاد کارگاههایی از جمله : شهود، نیایش تجسم خلاق، خلاقیت، مدیریت متنوع، ایجاد تناسب بین هدف، فعالیت و گوش سپردن فعال و عمیق به رشد هوش معنوی در سازمان کمک می کند. بنابراین افرادی که هوش معنوی را با زندگی خود گره زده اند، ممکن است سبک زندگی متفاوتی داشته و سنت ها را کنار بگذارند، زیرا که می خواهند تمام وکمال زندگی کنند ( اسهرلوس، ۱۳۹۰).
۲-۲۱) پیشینه تحقیقات
رقیب و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان ” تحلیل میزان هوش معنوی دانشجویان دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با ویژگی های جمعیت شناختی” دانشجویان دانشگاه اصفهان را به عنوان جامعه آماری تحقیق خود برگزیده و ۹۷ نفر را به عنوان گروه نمونه از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب نمودند. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ استفاده گردید و براساس نتایج هوش معنوی دانشجویان دانشگاه اصفهان نسبتا بالا بدست آمد و از بین ویژگی های جمعیت شناختی، ارتباط معنی داری بین متغیرهای جنسیت، مقطع تحصیلی، دانشکده و سن با میزان هوش معنوی بدست نیامد و تنها رابطه بین وضعیت تاهل با میزان هوش معنوی معنی دار بود.
صداقت و حمیدی (۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان “بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس جنسیت و پایۀ تحصیلی” هدف تحقیق خود را بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطۀ شهر کرمان به تفکیک جنسیت و پایۀ تحصیلی بیان می کنند. بدین منظور ۵۳۷ دانش آموز دوره متوسطه از شهر کرمان به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند تا به پرسشنامۀ هوش معنوی ۲۴ سؤالی کینگ که دارای چهار خرده مقیاس تفکر انتقادی وجودی(CET)، تولید معنای شخصی(PMP) ، آگاهی متعالی (ماورایی) (TA)، توسعۀ حالت هوشیاری(CSE) بود، پاسخ دهند. نتایج با توجه به مقادیر به دست آمده از آزمون نشان داد که هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطۀ شرکت کننده در آزمون به تفکیک جنسیت، تفاوت معنی داری ندارد همچنین تفاوت میانگینها در پایه های مختلف تحصیلی نیز علیرغم رشد صعودی نمرات در پایه های بالاتر تحصیلی، معنادار نبود.
زارعی متین و همکاران (۱۳۹۰) در مقاله خود با عنوان” شناسایی و سنجش مؤلفه های هوش معنوی در محیط کار” هدف تحقیق خود را شناسایی و سنجش مؤلفه های هوش معنوی در محیط کار بیان می کنند. سوال اصلی مقاله حاضر عبارت است از اینکه مولفه های اصلی هوش معنوی در جامعه آماری پژوهش حاضر کدامند؟ و اولویت این مولفه ها نسبت به یکدیگر چگونه است؟ جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان بیمارستان لبافی نژاد تهران میباشد که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعیین نمونه پرداخته شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاد شده است. نتایج حاصله حاکی از شناسایی پانزده مؤلفه و اولویت متفاوت مؤلفه ها در جامعه آماری است.
محمدنژاد و همکاران (۱۳۸۸) در مقاله خود با عنوان “مفهوم هوش معنوی مبتنی بر آموزه های اسلام” بعد از تبیین معنویت و هوش معنوی از منظر مکاتب نوظهور؛ اصول و مؤلّفه های هوش معنوی از منظر اسلام به عنوان کاملترین مکتب آسمانی بیان می شود. و در نهایت چنیم نتیجه گیری می کنند که اصل بنیادین معنویت اصیل و بر اساس آموزه های اسلامی توجه و یاد خداوند می باشد. یاد خداوند باعث بروز رفتارهای نیکی چون ایمان، محبت و عشق به خداوند، انکسار نفس، توکل، تواضع، شرح صدر، حلم، حیا، عفت و صبر می شود و نیز باعث دوری از رفتارهای زشتی چون غیبت، تهمت، سخن چینی، حسادت، دروغ، کینه توزی، غرور و خودپسندی می شود و نتیجه همه اینها پرورش هوش معنوی یا همان عقل رحمانی در انسان خواهد بود.
سهرابی و ناصری (۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان “بررسی مفهوم و مؤلفه های هوش معنوی و ساخت ابزاری برای سنجش آن” با توجه به تفاوت نحوه ابراز هوش معنوی در فرهنگ های مختلف، ابتدا در مطالعه ی کتابخانه ای مبانی نظری تحقیقات انجام شده در خصوص هوش معنوی و برای توضیح مؤلفه های هوش معنوی در فرهنگ ایران، اصلی ترین متون دینی فرهنگ غالب کشور ایران مورد مطالعه قرار دادند و پس از بررسی های بعمل آمده پرسشنامه ۹۷ ماده ای را به عنوان یک مقیاس مناسب که می توان برای پژوهشهای بعدی در زمینه تعیین مؤلفه های هوش معنوی در فرهنگ ایران زمین پیشنهاد کرد، تدوین نمودند.
تی سوان چین و همکاران (۲۰۱۲) در مقاله خود با عنوان “رابطه بین هوش عاطفی و هوش معنوی در پرورش خلاقیت و نوآوری در میان کارآفرینان موفق” هدف از تحقیق خود را ساخت مدل مفهومی می دانند تا از طریق آن به بررسی ارتباط هوش عاطفی و معنوی در پرورش خلاقیت و نوآوری در میان کارآفرینان موفق بپردازند. نویسندگان مقاله در تحقیق خود به بررسی ویژگی های کارآفرینان، هوش عاطفی و کارآفرینی، هوش معنوی و کارآفرینی پرداخته و در نهایت به ارائه مدل مفهومی تحقیق رسیده اند.
یانگ و مائو (۲۰۰۷) در مقاله خود با عنوان “بررسی هوش معنوی پرستاران”، به بررسی خصوصیات هوش معنوی در میان پرستاران و تاثیر مذهب بر هوش معنوی پرستاران در چین پرداخته اند. این پژوهش در یک مراکز پزشکی در چین به انجام رسیده است و پرسشنامه ها در ۷ استان و ۱۶ مرکز بیمارستانی و در میان ۱۳۰نفر از پرستاران بیمارستان ها توزیع گردیده اند. در این پژوهش از پرسشنامه وولمن (۲۰۰۱) استفاده شده است. براساس نتایج اکثر پرستاران (۹۰%) تمایل به تجربه نمونه های متعددی از درد جسمی عاطفی و درد و رنج در طول زندگی هستند. در میان ۱۳۰ نفر پرستار مورد بررسی، تنها هفت نفر از پرستاران به وضوح مذهبشان شناسایی شد و مشخص و باورهای دینی اکثرا از واریانس متغیر ملاک در این مطالعه بیشتر بود.
باقری و همکاران (۲۰۱۰) در مقاله ای با عنوان “رابطه بین هوش معنوی پرستاران و شادی در ایران” به ارزیابی رابطه بین هوش معنوی و شادی و نیز رابطه بین هوش معنوی، شادی و ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان پرداختند. این تحقیق که یک تحقیق از نوع توصیفی مقطعی است با ۱۲۵ نفر از پرستاران به عنوان گروه نمونه، در دو بیمارستان در بوشهر به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین هوش معنوی و شادی وجود دارد و از سوی دیگر، ویژگی های جمعیت شناختی ارتباط معنی داری با هوش معنوی و شادی دارند.
آمرام (۲۰۰۹) به بررسی سهم هوش عاطفی و معنوی در رهبری موثر کسب و کار پرداخت. شرکت کنندگان ۴۲ مدیر اجرایی و۲۱۰ عضو هیات مدیره بودند. ابزار پژوهش به صورت خودگزارشی بود و ابعاد شخصیت، هوش هیجانی، هوش معنوی، هوش عاطفی در آنها بررسی شد. میزان هوش هیجانی خودگزارشی شده از سوی مدیران با ارزیابی کارکنان از اثربخشی رهبری رابطه معنی داری نشان داد و در خود گزارشی از هوش معنوی و هوش هیجانی در مدیران رابطه معنی داری مشاهده گردید. در ارزیابی ها مشاهده شد که ابعاد شخصیتی و هوش معنوی در مدیریت اثربخش نقش موثری دارند. همچنین میزان هوش هیجانی و هوش معنوی در مدیریت نقش موثر و مهمی دارد.
کینگ (۲۰۰۸) نیز به بررسی هوش معنوی و ارائه مدل اندازه گیری آن پرداخت. وی برای ارائه مدل هوش معنوی که شامل ابعاد تفکر انتقادی، تولید معنای شخصی، بسط هوشیاری و آگاهی متعالی بود، ابتدا سیاهه ای شامل ۸۴ مولفه تنظیم و بین ۶۱۹ نفر از دانشجویان دوره کارشناسی توزیع نمود و پس از تحلیل داده ها، مولفه های دارای همپوشانی حذف شدند و ۴۲ مولفه باقی مانده به ۳۰۵ دانشجوی مقطع کارشناسی ارائه کرد که نتیجه تجزیه و تحلیل مجدد منجر به کاهش مولفه های دیگری شد و در نهایت مدل SISRI را که مدلی خودگزارشی در پژوهش های هوش معنوی است با ۲۴ مولفه با قابلیت اطمینان مناسب برای تحقیقات آینده پیشنهاد نمود.
کدخدا و جهانی (۲۰۱۲) در مقاله ای با عنوان “ظرفیت های حل مسأله هوش معنوی برای هوش مصنوعی” به کارکردهای هوش معنوی در حل مسائل مربوط به هوش مصنوعی پرداخته اند و برای این منظور به ارائه تعریف جدیدی از حل مسئله که می تواند جنبه های معنوی و روحانی مشکلات را دستکاری کند و مطابق با الزامات و شرایط و ظرفیت های مدل های هوش معنوی باشد، ارائه دادند. و همچنین به ارائه تعاریفی از هوش معنوی، مسائل معنوی و روش های معنوی حل مسائل پرداختند.
۲-۲۲) مدل مفهومی تحقیق:
محقق در تحقیق خود به دنبال آن است تا در نهایت نتایج بدست آمده از تحقیق خود را در غالب مدل مفهومی ارائه نماید. در این تحقیق پس از بررسی مبانی نظری و ادبیات تحقیق و نیز پیشینه تحقیقات انجام شده درخصوص موضوع تحقیق، تعداد ۸۲ عنوان مولفه به عنوان مولفه های هوش معنوی جمع آوری گردیدند. که این مولفه ها بر گرفته از نظرات اندیشمندانی چون جامی (۱۳۸۱ )، نوبل(۲۰۰۱) و وگان (۲۰۰۳) ، مک مولن(۲۰۰۳) ، مارشال و زهر (۲۰۰۰)، واگن (۲۰۰۲)، ناصری (۱۳۸۶)، ولمن[۹۵] (۲۰۰۱)، کینگ، ۲۰۰۸، اسمیت[۹۶] (۲۰۰۵) ، فریدمن و مک دونالد[۹۷] ،سیسک و آمرام (۲۰۰۹)، جهانی (۱۳۸۹) و ویگلزورث جمع آوری گردیدند. سپس بر اساس میزان سازگاری با جامعه مورد مطالعه و فرهنگ ایرانی و اسلامی از میان مولفه های مذکور با مشورت استاد محترم راهنما ۸ عامل به عنوان عوامل مؤثر شناسایی و تدوین گردیدند. عوامل شناسایی شده از طریق پرسشنامه شماره یک خبرگان در اختیار تعداد ۸ نفر از اساتید مدیریت قرار داده شد و از آنها خواسته شد تا نظر خود را در خصوص هر یک از عوامل بیان نمایند و اگر از نظر آنها عاملی وجود دارد که در میان عامل یاد شده وجود ندارد بیان نمایند. بعد از جمع آوری پرسشنامه خبرگان عامل جدید “تولید معنی شخصی” به عنوان سایر عوامل مؤثر بر هوش معنوی کارکنان شناسایی گردید. در واقع مدل مفهومی ارائه شده در این تحقیق ترکیبی است از عوامل شناسایی شده در تحقیقات گذشته و نظرات خبرگان می باشد. در ادامه مدل مفهومی تحقیق آورده شده است.
۳-۱) مقدمه
فصل سوّم
روش شناسی تحقیق
رفتارآدمی پیچیده است وعوامل بسیاری درایجاد آن دخالت دارد که به ظاهرآن راسازمان نایافته جلوه گر می کند اما می توان باروش مناسب به شناخت آن پرداخت. بنابراین تحقیق فرایندی است که ازطریق آن می توان درباره ناشناخته ها به جستجو پرداخت ونسبت به آن شناخت پیداکرد. درانجام تحقیق باید فرایندی را بصورت منظم دنبال کرد و مجموعه ای ازگزاره ها راتدوین ومورد آزمون قراردادواین فرایند، روش تحقیق است. روش تحقیق، چهارچوب عملیات یا اقدامات جستجوگرایانه برای تحقق هدف پژوهش، جهت آزمودن فرضیه یا پاسخ دادن به سوال های تحقیق رافراهم می آورد(سرمد ودیگران، ۱۳۸۵: ۲۱-۲۲).
از جمله ویژگیهایی مطالعه علمی که هدف آن حقیقت یابی است، استفاده از یک روش تحقیق مناسب می باشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به هدفها، ماهیت و موضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق دسترسی آسان و دقیق جهت پاسخ به پرسشهای تحقیق است (خاکی، ۱۳۷۹: ۱۴۲- ۱۴۳ ). بدون روششناسی علمی نتایج بررسی و تحلیلهای مربوطه معتبر و قابل تعمیم نخواهد بود.
از این رو در این فصل با هدف آشنایی خواننده از نحوه عمل تحقیق سعی میکنیم با توجه به اهداف تحقیق به توضیح روش تحقیق، روشهای جمع آوری اطلاعات، بررسی اعتبار و روایی پرسشنامه و چگونگی تحلیل آماری بپردازیم.
۳-۲) فرایند انجام تحقیق
در شکل ۳-۱ نمودار فرایند تحقیق آمده است.
شکل۳-۱: نمودار فرایند انجام تحقیق
۳-۳) روش تحقیق
روش عبارت است از مجموعه راههای رسیدن به مقصود، لذا هر پژوهشگر پس از تعیین و تنظیم موضوع باید در اندیشه گزینش روش پژوهش باشد. هر محققی با توجه به اهداف، ماهیت پژوهش و ادوات کاربردی، میتواند یک یا چند روش را برگزیند. با توجه به نکته فوقالذکر تحقیق پیش رو پژوهشی کاربردی است چرا که نتایج به دست آمده از این مطالعه قابل استفاده در سازمان های منتخبی است که مورد بررسی قرار گرفته اند؛ از نظر جمع آوری دادهها دارای روش توصیفی است؛ چرا که هدف پژوهشگر از انجام این روش جمع آوری دادههای عینی، واقعی و منظم بوده است. و از آن جهت که پژوهشگر نمونهگیری، به طریق میدانی به پژوهش و مطالعه پراکندگی و سایر مشخصات نمونه میپردازد از روش پیمایشی استفاده شده است.
۳-۴)متغیرهای تحقیق
متغیر: شامل هرچیزی است که بتواند ارزشهای گوناگون ومتفاوت بپذیرد. این ارزشها می تواند در زمان های مختلف برای یک شخص یا یک چیز متفاوت باشد یا اینکه دریک زمان برای اشخاص یا چیزهای مختلف تفاوت داشته باشد (سکاران، ۱۳۹۰: ۸۲).
متغیرها بر اساس نقشی که در پژوهش برعهده دارند به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) متغیرمستقل: متغیری است که متغیر وابسته را بصورت مثبت و منفی تحت تاثیر قرارمی دهد (دانایی فرد ودیگران، ۱۳۸۳: ۱۲۸)، در این پژوهش مولفه های هوش معنوی به عنوان متغیرمستقل در نظرگرفته شده اند.
ب) متغیر وابسته: متغیر اصلی مورد توجه محقق است. هدف محقق آن است که تغییرپذیری متغیر وابسته را تشریح و پیش بینی کند(همان: ۱۲۶)، در این پژوهش متغیر هوش معنوی به عنوان متغیر وابسته درنظرگرفته شده است.
۳-۴-۱) عملیاتی سازی متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل این تحقیق مولفه های هوش معنوی کارکنان می باشد که شامل موارد ذیل می باشد:
۱) ایمان و اعتقاد به الوهیت: برای این مولفه گویه های ذیل در نظر گرفته شده است که درسوالات یک تا چهار پرسشنامه آورده شده است:
حضور خداوند در زندگی و کار،
ایمان به لطف و عنایت خداوند نسبت به خود،
توکل به خدا
ایمان به اینکه تمام امور به دست خداست
۲) هدف و معنا در کار و زندگی: برای این مولفه گویه های ذیل درنظرگرفته شده است که درسوالات پنج تا هفت پرسشنامه آورده شده است:
انجام کارها با هدف خشنودی خدا
اصل بودن اهداف و اعتقادات
تلاش و خدمت در راستای اعتقادات و ارزش ها
۳) خودآگاهی: برای این مولفه گویه های ذیل درنظرگرفته شده است که درسوالات هشت تا یازده پرسشنامه آورده شده است:
درک درک از احساس خود
آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود
حفظ آرامش خود در همه شرایط