بنابرین معیارهای مالی برای هدایت و ارزیابی سازمان در محیطهای رقابتی ناکافی میباشند. در حقیقت معیارهای مالی فقط قسمتی از داستان مربوط به اعمال گذشته را بازگو میکنند و نمیتوانند هدایت کافی را برای اعمالی که امروز و فردا برای ایجاد ارزش مالی در آینده انجام میشود، فراهم کنند ( Henriksen & Andersen,2006).
۲-۳ تعریف ارزیابی عملکرد[۱]
به فرایند سنجش جامع عملکرد و در قالب عباراتی نظیر: کارایی، اثربخشی، توانمندسازی، قابلیت پاسخگویی در چارچوب اصول و مفاهیم برای تحقق اهداف و وظایف سازمانی، ساختاری، برنامهای و توسعه بلندمدت سازمان ارزیابی عملکرد سازمان اطلاق میشود.
ارزیابى عملکرد نشان دهنده میزان بهرهورى فعالیتها و برنامههاى سازمان است. منظور از بهرهورى، میزان دستیابى به اهداف و برنامه ها به صورت کارا و مصرف بهینه منابع است. به طور کلى سیستم ارزیابى عملکرد را مىتوان فرایند نظاممند سنجش و اندازهگیرى و مقایسه میزان و نحوه دستیابى به وضعیت مطلوب دانست؛ در واقع، مقایسهاى است بین آنچه که وجود دارد و آنچه که مطلوب است (پرویزیان و دیگران،۱۳۸۶).
فرایند ارزیابی به طور کلى براى کسب اطلاعات به منظور کمک به یک فرایند منطقى تصمیمگیرى و تخصیص منابع ارائه شده است (Townley ,1992). اینگونه فرض مىشود که ارزیابى سبب بهبود در عملکرد میشود یا بدون ارزیابی، عملکرد کاهش مىیابد(Grint,1995). ارزیابى پدیده پیچیدهاى است، یک دلیل آن این است که ارزیابى یک سرى تناقض براى کسانى که مدیریت میکنند یا در معرض فرایند قرار میگیرند، ایجاد مىکند( Smither ,1998).
۲-۴ اهمیت ارزیابی
در عصر کنونی، تحولات شگرف دانش مدیریت وجود نظام ارزیابی را اجتنابناپذیر کردهاست؛ به گونهای که فقدان ارزیابی در ابعاد مختلف سازمان اعم از ارزیابی استفاده از منابع و امکانات، کارکنان، اهداف و استراتژیها، یکی از علائم بیماری سازمان قلمداد میشود. هر سازمان به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و کیفیت فعالیتهای خود به ویژه در محیطهای پیچیده پویا، نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد. از سوی دیگر نبود نظام ارزیابی و کنترل در یک سیستم به مبنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمانی تلقی میشود که پیامد آن کهولت و در نهایت مرگ سازمان است. ممکن است بروز پدیده مرگ سازمانی به علت عدم وقوع یکباره آن از سوی مدیران عالی سازمانها احساس نشود اما مطالعات نشان میدهد نبود نظام کسب بازخورد امکان انجام اطلاعات لازم برای رشد، توسعه و بهبود فعالیتهای سازمان را غیرممکن میکند، سرانجام این پدیده، مرگ سازمانی است ( Busi & Bititci,2006).
از نگاه دیگر با ملاحظه نظام آفرینش میتوان دریافت که ارزیابی در بطن آن قرار دارد. وجود نظم بسیار موزون در جهان خلقت حکایت از حلقه بازخورد کاملا حساب شدهای دارد و نظام ارزیابی به عنوان یکی از عناصر این حلقه مطرح است. هر چند ممکن است بشر به علت نقص دانش و اطلاعات قادر به تبیین آن نباشد ولی قوام و دوام یک سیستم منوط به وجود نظام ارزیابی و کنترل است. صاحبنظران و محققان معتقدند عملکرد، موضوعی اصلی در تمامی تجزیه و تحلیلهای سازمانی است و مشکل بتوان سازمانی را تصور کرد که مشمول ارزیابی و اندازهگیری عملکرد نباشد. آنان توجه به «عملکرد سازمان» را باعث توسعه تئوری سازمانی ذکر میکنند و عملکرد را موضوع اصلی در فضای عملی میدانند. در نتیجه این بحث توجه محققان، اقتصاددانان و مدیران اجرایی را به خود جلب کردهاست ( Roland,2003).
ارزیابی و اندازهگیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب میشود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است. ارزیابی و اندازهگیری عملکرد بازخورد لازم را در موارد زیر ارائه میکند:
-
- با پیگیری میزان پیشرفت در جهت اهداف تعیین شده مشخص میشود سیاستهای تدوین شده به صورت موفقیتآمیزی اجرا شدهاند یا خیر.
- با اندازهگیری نتایج مورد نظر سازمانی و همچنین اندازهگیری رضایت کارکنان و مشتریان میتوان دریافت سیاستها به طور صحیح تدوین شدهاند یا خیر ( Roland,2003).
۲-۵ اهداف ارزیابی عملکرد
۱- کنترل مداوم جریان امور در سازمان و استقرار چرخه مدیریت بهرهوری.
۲- شناسایی نقاط ضعف و قوت و مشکلات سازمان و تلاش در جهت شکوفایی و افزایش قابلیتها و اصلاح فعالیتها.
۳- بهبود تخصیص منابع و استفاده بهتر از امکانات و منابع انسانی در جهت اجرای برنامه های مصوب.
۴- ارتقای پاسخگویی در مورد عملکرد برنامه ها.
۵- ارتقای توانمندی سازمان در ارائه کمی و کیفی خدمات و رقابتپذیری در فضای ملی و بینالمللی.
و هدف نهایی از عملکرد، افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است ( Busi & Bititci,2006).
از دیدگاه دیگر، مقصود عمده از ارزیابی در سازمانها موارد زیر را در برمیگیرد
-
- شناسایی هدفها و وظایف سازمان و واحدهای سازمانی آن.
-
- شناسایی برنامه فعالیتهای سازمان.
-
- شناسایی نحوه هدایت افرادی که در سلسله مراتب سازمانی خدمت میکنند و بررسی میزان اختیارات آنان با توجه به حدود وظایفشان.
-
- بررسی نحوه هماهنگ بودن سازمانها با واحدهای سازمانی در جهت نیل به هدف مطلوب.
-
- شناسایی این موضوع که افراد با توجه به منابع و امکاناتی که در اختیار دارند و هزینهای که به مصرف میرسانند، تا چه حد در رسیدن به هدفهای مطلوب سازمان کوشش میکنند.