عواملی که بر نوع انتخاب افراد از چگونگی صرف وقت در هنگام فراغت تأثیر می گذارند، بسیارند. دسته ی اول این عوامل به خود فرد ارتباط دارند: اینکه فرد در چه مرحله ای از زندگی قرار دارد، نیازهایش کدامند، دارای چه علایقی است، نگرش هایش کدامند، چه توانای یهایی دارد، شرایط رشدش چگونه بوده است و چه شخصیتی دارد؛ دسته ی دوم این عوامل به محیط و شرایطی مرتبط می شود که فرد در آنها قرار دارد: بافت اجتماعی که فرد نیز جزئی از آن است، زمانی که در اختیار دارد، و نیز شغل و درآمدش. که تورکیلدسن از آن با عنوان عوامل اجتماعی و محیطی یاد می کند؛ دسته ی سوم این عوامل نیز به موقعیت ها و خدماتی که در اختیار فرد قرار دارند؛ از جمله منابع، تسهیلات، برنامه ها، فعالیت ها و نحوه ی مدیریت آنها مربوط می شود)تورکیلدسن،( ۱۷۲:۱۳۸۲٫
مبانی نظری اوقات فراغت از دیدگاه نظریه پردازان
در آثار بنیانگذاران جامعه شناسی، بحث های مربوط به فراغت به صورت غیرمستقیم بیان شده است.جامعه شناسان معاصر در آثار مارکس در خصوص کارگر از خود بیگانه شده، اشاراتی درباره ی موضوع فراغت یافت هاند. دورکیم نیز در مطالعه فرایند پیدایش اشکال پیچیده تقسیم کار، بحث فردی شدنفراغت را مطرح نموده است. همچنین وبر در آثارشبه بوروکراتیک شدن فراغت اشاره می کند. باید گفت که مفهوم سبک زندگی مطرح شده توسط وبر شبیه نظرهای تورنشتاین وبلن است که رفتار فراغتی را به عنوان شیوه ی تمایز جستن مطرح می کند ( کوهستانی،۵۶:۱۳۷۸)
همین طور زیمل هنگامی که درباره ی پدیده ی شهرنشینی و فضای فرهنگی مرتبط با آن بحث می کند، به طور ضمنی به این موضوع می پردازد(ربانی و رستگار، ۴۷:۱۳۸۷)
یکی از عرصه های انتخاب آزادانهی فردی وعرصه ی قابل مشاهده زندگی که حوزه مهمی درمطالعات سبک زندگی محسوب می شود، حوزه فراغت است. حوزه ی فراغت اصلی ترین حوزه تحلیل های سبک زندگی است (ربانی و شیری،(۲۱۰:۱۳۸۸
از آنجایی که اوقات فراغت و نحوه ی گذران آن یکی از شاخص های اساسی سبک زندگی به شمار می رود و به بیان دیگر، شیوه ی زندگی افراد معمولا خود را در گذران اوقات فراغت نشان میدهد، در دنیای جدید این ماکس وبر بود که با طرح گروه های منزلتی، راه را برای مطالعات سبک زندگی و اهمیت دادن به آن باز کرد. پس از او، وبلن با طرح مصرف تظاهری بررسیهای جدید سبک زندگی و فراغت طبقات تن آسان را مطرح کرد.نقطه ی اتصال این سنت وبر- وبلنی در خصوص سبک زندگی، نظریات سبک زندگی و فراغتی بوردیو است )خواجه نوری و مقدس،( ۱۳۹:۱۳۸۷٫
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نظر پی یر بوردیو درباره اوقات فراغت به عنوان دیدگاهی نو
سلیقه های افراد در مصرف فرهنگی در کنار فعالیت های فراغت و الگوهای مصرف، از اصلی ترین شاخص های مورد استفاده در مطالعات سبک زندگی است )شفیعی،( ۱۴۴:۱۳۸۷ در هیچ جایی به اندازه کتاب تمایز در مورد فعالیت های گذران اوقات فراغت بحث نشده است(وین۲۹:۱۹۹۸)
بوردیو در این کتاب نوعی جامعه شناسی سلیقه را ارائه می دهد و بر نقش زمینه ها و عوامل اجتماعی در شکل گیری ذائقه های زیبایی شناختی تأکید می کند. بوردیو همچنین به سبک زندگی به عنوان ابزاری برای نشان دادن تمایز اجتماعی توجه می کند )استوری: ۱۳۸۶)
وی بیان می کند که تمایزات اجتماعی می توانند در طیف متنوعی از فعالی تهای اجتماعی مشاهده شوند که این اعمال به طور سنتی با تفریحاتی، از قبیل چگونگی گذران تعطیلات، ورزش، مطالعه، موسیقی،به سینما رفتن و دیگر اعمال انتخابی مرتبط هستند)وین، ۲۹:۱۹۹۸).
بوردیو دیدگاه جدیدی را در عرصه اوقات فراغت و سبک زندگی به وجود آورد. او به عرصه و میدان توجه می کند. مطابق با هر میدان، سرمایه هایی شکل میگیرد، که سبک زندگی گوناگونی را به صورت عادتواره به وجود می آورد( خواجه نوری و مقدس،۱۴۱:۱۳۸۷ )
بر مبنای دیدگاه بوردیو، گذران اوقات فراغت می تواند بیانگر سبک زندگی و ذائقه های خاص باشدکه به متمایز شدن افراد از یکدیگر منجر شود. در واقع، یکی از کارکردهای اوقات فراغت، تمایز بخشی است. بوردیو برای تبیین نظریه ی خود از مفهومی به نام ذائقه سود می جوید(ذائقه؛ عملکردی است که یکی از کارکردهایش این است که به افراد ادراکی از جایگاهشان در نظام اجتماعی می دهد (کوزر،۷۲۷:۱۳۸۴ ). به معنای دقیقتر باید گفت مصرف، اجازه ی بازنمایی سبک های زندگی مختلف وذائقه های مختلف را می دهد و نهایتا اینکه سبک های زندگی و ذائقه هایی که بر مبنای سرمایه های بالا شکل می گیرند، به مصرف کالاهایی می انجامد که تمایز اجتماعی ایجاد می کند. این منطق تمایز در مصرف، درکانون توجه بوردیو قراردارد )ساترتون:.(۲۰۰۱
به نظر بوردیو، انتخاب هایی که افراد در مورد گزینه های فراغت انجام م یدهند، اساساً اجتماعی است و مردم سبک های زندگی و فعالیت های فراغتی را می آموزند و با توجه به سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نحوه ی گذران اوقات فراغت متفاوت است.
بعلاوه، چون مجردان و متأهلان و همچنین گروه های سنی مختلف در جامع هی ما دارای سبک زندگی متفاوت هستند و میزان و نوع فراغت های آنها تغییر می کند، بنابراین، معمولاً در تحقیقات، وضعیت تأهل و سن به عنوان متغیر مستقل مؤثر بر اوقات فراغت مورد بررسی قرار میگیرند.
با توجه به نظریه بوردیو، شاخص های زیر برای هر کدام از سرمایه ها در نظر گرفته شده است:
-۱ پایگاه اجتماعی- اقتصادی و درآمد برای سرمایه ی اقتصادی؛
-۲ محل زندگی فرد شاخصی برای سرمایه ی اجتماعی؛
-۳ میزان تحصیلات پاسخگو، تحصیلات پدر و مادر شاخصی برای سرمایه ی فرهنگی(خواجه نوری و مقدس، ۱۴۱:۱۳۸۷)
رویکرد فمینیستی در باب اوقات فراغت
شماری از کسانی که در زمین هی اوقات فراغت بر روی مسائل فمینیستی کار کرده اند، به طور متقاعدکننده ای استدلال م یکنند که اوقات فراغت برای مردان و زنان معنای متفاوتی دارد. بیشتر پژوه شهایی که در زمینه ی اوقات فراغت انجام گرفته بازتاب تجربه ی مردان در مورد اشکال و فعالی تهای اوقات فراغت است )هیوود و همکاران،( ۳۶۱:۱۳۸۱
رویکردهای فمینیستی در زمینه تأثیر جنسیت بر فراغت، از رویکردهای طبقاتی پیروی می کنند و مالکیت و دسترسی به دارایی را محور کار خود قرار می دهند )گرین:( ۱۹۹۰ اما در اینجا دارایی اصلا بر ، حسب مالکیت اقتصادی یا سرمایه ی فرهنگی فهمیده نمی شود، بلکه در سطح مادی تر از جنسیت مطرحاست. ساختمان جنسیت با نوعی تقسیم بندی جنسی و اجتماعی کار مرتبط است که در آن زنان در موقعیت کارگران خانگی و مدیران عاطفی برتر قرار گرفته اند.
به این ترتیب، جنسیت به گونه ای عمل می کند که منابع سرمایه ای اقتصادی و فرهنگی را به تحکیم قدرت تخصیص میدهد. نقش زنان در خانواده، به خصوص اهمیتی که به فرزندزایی و پرورش فرزند داده می شود، موانعی در مقابل مشارکت مساوی دو جنس در فراغت قرارمی دهد. ساختمان جنسیتی، در چارچوب نوعی نظام محدودیت های درونی و بیرونی کار می کند. از لحاظ درونی، شکل گیری هویت زنان درباره ی فراغت، براهمیت و ارجحیت ظاهر جسمانی مبتنی است و به نوعی حق نابرابر در بهر هگیری از فراغت توسط آنها و مردان استوار است. از لحاظ بیرونی، مشارکت زنان در فراغت، در مقایسه با مردان هم طبقه، به دلیل کمبود زمان و پول محدود می شود )روجک،( ۱۱۱:۱۳۸۸
کلارک و کریتچر(۱۶۰:۱۹۸۵) معتقدند از زنان انتظار می رود )و خود آنها نیز انتظار دارند( در آن دسته از فعالیتهای فراغتی مشارکت جویند که در زمان و مکان سازگار با نقش های تثبیت شد هی آنها مناسب تعریف شده باشد در محدوده ی بررسیهای فمینیستی، اوقات فراغت به عنوان جایگاهی برای پدرسالاری به حساب می آید. غالبا خود زنان با قبول این موضوع که مردانکارهای واقعی انجام می دهند، باعث گسترش اندیشه ی پدرسالاری می شوند و به مردان حق می دهند که اوقات فراغت داشته باشند، )دیکسی و تالبوت:۱۹۸۲)
در واقع، پژوهش ها نشان داده است که بسیاری از زنان از داشتن وقت آزاد و درگیر کردن خود درفعالیت های اوقات فراغت احساس گناه می کنند. درنتیجه، گوش دادن به رادیو یا تماشای تلویزیون باید باانجام کارهای اضافی خانه مانند اطو کشیدن، شست وشو یا کارهای بافتنی همراه باشد. تحت انقیاد درآوردن زنان از طریق اندیش ههایی در مورد انجام کارهای خانه و روابط مربوط به مراقبت از کودکان عملی میگردد)هیوود و همکاران، (۳۶۵:۱۳۸۱ زنان در صورت های مختلفی از فراغت مشارکت میجویند و تجرب هی فراغت زنان، نسبت به فراغت مردان، موضعی حساس و انتقادی دارد، اما ساختمان جنسیتی فراگیر است ونابرابری های جنسی در بسیاری از انتظارات و وابستگی های آشکار و پنهان مربوط به فراغت زنان دیده می شود.
جمع بندی مبحث اوقات فراغت: در باب الگوی فراغت با توجه به اینکه به این مقوله چگونه نگاه شود و چه جایگاهی برای آن متصور باشیم، دو نوع الگوی دینی و مدرن لازم می آید. در زندگی دینی فراغت و کار از هم جدا نیستند؛ در حالی که در زندگی مدرن به خصوص بعد از صنعتی شدن جوامع مدرن و نیاز کارگران به مکانهایی غیر از محیط سرسام آور کارخانه و پیرامون آن، به نوعی کار و تفریح دو مقوله جدا از هم در نظر گرفته شدند. در وضعیت بعد از مدرن و به خصوص با رواج و محوریت مصرف در وضعیت پست مدرن غرب، تفریح به خودی خود به عنوان یک ارزش و یکی از مهم ترین شاخص های سبک زندگی بعد از شاخص مصرف مطرح میباشد؛ در حالی که در قبل از مدرنیته، این چنین اهمیتی را مشاهده نمیکنیم. بنابراین وقتی رفتن به مراکز خرید و گذراندن وقت در مراکز خرید( به خصوص مراکز خرید پوشاک) به عنوان یکی از تفریحات مطلوب در جوامع مدرن و پست مدرن مطرح است و کتابهای عدیدهای در باب پرسهزنی در مراکز خرید تالیف و انتشار یافته است؛ جوامع دیگر از جمله جامعه ایران نیز به میزان نزدیک شدن به این الگوی گذران اوقات خالی(فراغت)، به سبک زندگی مدرن نزدیکتر خواهند شد. در حالی که در الگوی دینی فراغت ، تفریح تا جایی که در راستای اهداف باشد و نیز گذران اوقات با سیر در طبیعت و جلوات هستی به منظور عبرت گرفتن و لذت بردن از صنع پروردگار، تفریح مطلوب میباشد. بنابراین گذران اوقات در مراکز خرید تا جایی که مربوط به خریدهای مورد نیاز باشد و یا آگاهی از اطلاعات پیرامونی آن باشد، مطلوب است ، ولی رفتن هفتگی به مراکز خرید و اختصاص دهها ساعت وقت برای این کار، که این امر به خصوص در زنان شایع است، به نظر از نشانهای حرکت به سمت نزدیک شدن به مختصات زندگی مدرن میباشد.
۲-۷ قصد خرید – رفتار خرید مصرف کننده
تا اینجا به تفصیل، به متغیر های مستقل ( شاخص های سبک زندگی ) پرداختیم. در ادامه به متغیر وابسته تحقیق، یعنی قصد خرید پوشاک خواهیم پرداخت. اینکه چه ارتباطی بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته وجود دارد، تا حدی در مطالب پیش گفته به آن پرداخته شد. قصد خرید به عنوان مقوله ای است که در نمودارهای مطرح در منابع بازاریابی، به عنوان مرحله ای پیش از خرید (رفتار خرید) تعریف می شود. نظر بر این است که با پیش بینی قصد خرید افراد، تا حد زیادی می توان رفتار خرید را نیز پیش بینی کرد. مقولهی دیگری نیز که به شدت مرتبط با این دو واژه میباشد، تصمیم گیری خرید میباشد که بیشتر از آن به عنوان یک فرایند چند مرحله ای یاد می شود. در این فرایند، که معمولاً در پنج مرحله تعریف می شود، خرید و رفتار پس از خرید نیز آورده میشوند. افراد برای خرید و تصمیم گیری خرید نیاز به الگو دارند و این الگوها به نسبت موضعی که افراد در برابر شاخص های سبک زندگی، شامل ( الگوی مصرف ، الگوی فراغت، الگوی ارزشی و الگوی هویتی ) اتخاذ می کنند، تعیین خواهد شد. البته این شاخص ها، مبتنی بر عالمی که فرد در آن زندگی مینماید، ساخته می شود و این عالم می تواند تحت تاثیر شاخص های عوالم دیگر نیز باشد و در صورت منفعل بودن در برابر شاخص های رقیب، کم کم جای خود را به آنها خواهد داد. الگوهایی که ما در تحقیق مدنظر داریم، الگوی های زندگی دینی و مدرن متناسب با عوالم مدرن و دینی است.
سبک زندگی و قصد خرید
سبک زندگی مطلوب، بر نیازها و نگرشها و درنتیجه بر رفتار خرید مصرف تاثیر می گذارد؛ به طوری که تعیین کننده بسیاری از تصمیمات مصرف ماست و در عوض ، این تصمیمات سبک زندگی را تقویت بخشیده یا آن را تغییر می دهند. مصرف کنندگان به ندرت از نقش سبک زندگی در تصمیمات خرید خود آکاهی دارند. سبک زندگی دائما فراهم کننده انگیزش و رهنمودهایی برای خرید به صورت غیر مستقیم است.( صمدی:۱۴۶)
اگر چه مبادله بخش مهمی از رفتار مصرف کننده است اما دیدگاه های وسیعتر، امروزه بر کل فرایند مصرف که دربرگیرنده عوامل موثر بر رفتار مصرف کننده، قبل ، در حین وبعد از خرید است، تاکید دارند.(صمدی:۲)
رفتار مصرف کننده بدین صورت تعریف می شود. فعالیتهای فیزیکی، احساسی وذهنی ای که افراد هنگام انتخاب، خرید ، استفاده ودور انداختن کالاها وخدمات در جهت ارضای نیازها وخواسته های خود درگیر آنها هستند.( صمدی:۳).مدلهای انسانی د رارتباط با مصرف کننده عبارتند از: ۱٫ انسان اقتصادی۲ انسان منفعل ۳٫ انسان شناخت گرا۴٫ انسان احساسی(صمدی:۳۰)
عمده عوامل درونی موثر بررفتار عبارتند از: ادراک، یادگیری، انگیزش، شخصیت، نگرش و سبک زندگی. عوامل بیرونی: فرهنگ و ارزشها، طبقه اجتماعی، گروه های مرجع، رهبران ایده ها وخانوار. صاحب نظرانی چون هاوکینز و دیگران و ویلکی سبک زندگی را جز عوامل درونی وبرخی چون سالمون و موون آن را عامل بیرونی موثر بررفتار مصرف کننده در نظر می گیرند.( صمدی:۱۱۷)
مصرفکننده براى تصمیمگیرى ۵ مرحله را پشت سر مىگذارد شامل: شناخت مشکل، تحقیق براى جمعآورى اطلاعات، ارزیابى گزینهها، تصمیمگیرى خرید و رفتار پس از خرید.
نمودار ۲ – ۲مراحل تصمیم گیری مصرف کننده
شناخت مشکل: فرایند خرید با شناخت مشکل آغاز مىشود. در این مرحله است که خریدار مشکل یا نیاز را تشخیص مىدهد. خریدار در واقع تفاوت بین حالت واقعى و حالت ایدهآل خود را حس مىکند. نیاز مىتواند از محرکهاى داخلى نیز سرچشمه بگیرد.محرکهاى خارجى نیز مىتوانند منشأ و سرچشمه نیاز باشند.
جمعآورى اطلاعات : یک مصرفکننده تحریکشده، یا به اطلاعات بیشتر نیازمند است یا نیست. اگر میل مصرفکننده از شدت و قوت کافى برخوردار باشد و کالاى ارضاکنندهاى نیز در دسترس باشد، این احتمال وجود دارد که مصرفکننده این کالا را بخرد. در غیر این صورت مصرفکننده یا این نیاز را در حافظه خود نگهدارى مىکند یا با در نظر داشتن این نیاز، نسبت به تحقیق و جمعآورى اطلاعات اقدام مىکند.
منابع اطلاعاتى مصرفکننده: اطلاعات مورد نیاز مصرفکننده از منابع مختلفى قابل تهیه و جمعآورى هستند. بازاریاب باید نسبت به این منابع و میزان تأثیر و نفوذ هر کدام بر تصمیمگیرىهاى خرید آگاهى و اطلاع کامل داشته باشد. منابع اطلاعاتى مصرفکنندگان عبارتند از:
منابع شخصى: منابع شخصى شامل افراد فامیل و بستگان، دوستان، همسایگان و آشنایان.
منابع بازرگانى: منابع بازرگانى شامل آگهىهاى تبلیغاتی، فروشندگان، تجار و بازرگانان، بستهبندى و نمایشگاهها.
منابع عمومی: منابع عمومى شامل رسانههاى جمعی، مؤسسات و شرکتهاى اطلاعاتی.