اگر چه اکثر موادی که در مورد سازش در قانون آیین دادرسی مدنی جدید بیان شده از لحاظ محتوایی تکرار مواد قانون آیین دادرسی مدنی قدیم (مصوب ۱۳۱۸ ) میباشد، ولی وجوه تمایزی نیز بین این دو قانون وجود دارد که به نظر میرسد ذکر آن در این قسمت دارای فایده باشد .
طبق قانون آیین دادرسی مدنی جدید طرفین اختلاف یا یکی از آن ها پیش از اقامه دعوا میتوانند فقط با درخواست کتبی از دادگاه بدوی بخواهند که طرف را برای سازش دعوت نمایند (ماده ۱۸۶ آ.د.م) ،ولی در قانون آیین دادرسی مدنی قدیم این درخواست میتوانست به صورت کتبی یا شفاهی باشد . در قانون جدید، هزینه دادرسی رسیدگی به درخواست سازش معادل هزینه دعاوی غیر مالی تعیین شده است و طریقه رسیدگی به این درخواست بدون تشریفات میباشد ولی در قانون قدیم در خصوص هزینه رسیدگی سکوت شده بود .
در قانون جدید همچون قانون آیین دادرسی مدنی قدیم مقرر شده که پس از اقامه دعوا نیز طرفین در هر مرحله از دادرسی حق سازش با طرف دعوا را دارند . این سازش ممکن است در دادگاه و در دفترخانه اسناد رسمی یا خارج از مراجع فوق و به صورت عادی تنظیم شود که در مورد اخیر می بایست در دادگاه به صحت آن اقرار شود. از تغییرات ایجاد شده در قانون جدید این است که، در این قانون تکلیف سازش در مرحله فرجام خواهی مشخص نشده است در حالی که در ماده ۶۲۴ قانون آیین دادرسی مدنی( مصوب ۱۳۱۸) به این موضوع پرداخته شده بود .
مورد دیگری که صرفاً در قانون جدید به آن پرداخته شده است سازش در حین اجرای قرار میباشد، تبصره ماده ۱۸۳ ق.آ.د.م مقرر داشته است که :« چنانچه سازش در حین اجرای قرار واقع شود سازش نامه تنظیمی توسط قاضی مجری قرار در حکم سازش به عمل آمده در دادگاه است ».
آخرین بحثی که می توان از آن به عنوان نوآوری قانون جدید آیین دادرسی مدنی نام برد ، صدور گزارش اصلاحی در موردی که سازش بین طرفین در دادگاه انجام می شود و یا در دادگاه به صحت سازش نامه عادّی اقرار شود است، این در حالی است که در قانون قدیم دادگاه تکلیفی به صدور گزارش اصلاحی نداشت.
نکته قابل تأمل که در قانون جدید به چشم میخورد ، عدم اشاره قانونگذار به وظیفه قاضی در سعی و تلاش و ارشاد طرفین برای ایجاد صلح و سازش میباشد. این در حالی است که در قوانین سابق، اعم از قانون اصول محاکمات حقوقی و آیین دادرسی مدنی (مصوب ۱۳۱۸) در مواد متعددی به این موضوع پرداخته شده بود . به هر حال با توجه به اینکه بیشتر مطالب مربوط به سازش پیرامون قانون آیین دادرسی مدنی میباشد، بنابرین در اینجا از ذکر جزئیات بیشتر خودداری کرده و مطالب دقیق تر را به فصل بعدی موکول می نماییم.
ب) قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۳۸۷
یکی از مهم ترین اهداف تشکیل شورای حل اختلاف و شاید تنها مبنای تشکیل شورا ایجاد سازش و حل اختلاف فی مابین متداعیین میباشد. این نهاد در تاریخ ۱۷/۰۱/۱۳۷۹ به موجب ماده ۱۸۹ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران[۳] وارد نظام حقوقی ما شد . این ماده دارای یک آیین نامه میباشد که در تاریخ ۲۷/۰۵/۱۳۸۱ به تأیید رئیس قوه قضاییه رسیده است ؛ ماده ۷ آیین نامه مقرر میدارد : « شورا در تمامی امور مدنی و نیز تمامی امور جزایی که رسیدگی به آن منوط به شکایت شاکی خصوصی است و با گذشت وی تعقیب موقوف می شود، میتواند به منظور ایجاد سازش بین طرفین مذاکره کند . »
همچنین ماده ۱۴ این آیین نامه نیز مقرر داشته :« شورا مکلف است در کلیه اختلافات مرجوعه سعی و تلاش نماید تا موضوع به صورت سازش خاتمه یابد، در صورت حصول سازش موضوع سازش و شرایط آن به ترتیبی که واقع شده در صورت مجلس منعکس و این صورت مجلس به امضای اعضای شورا و طرفین میرسد . مفاد سازش نامه ای که به ترتیب فوق تنظیم می شود نسبت به طرفین، وراث و قائم مقام قانونی آنان نافذ و معتبر است و در این صورت مانند احکام دادگاه ها ی دادگستری به موقع اجرا گذاشته می شود . »
سرانجام در تاریخ ۸/۰۴/۱۳۸۷ قانون دیگری به نام قانون شوراهای حل اختلاف در راستای اصل ۸۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید.[۴] ماده ۱ قانون شوراهای حل اختلاف این چنین مقرر داشته است :« به منظور حل اختلاف و صلح و سازش بین اشخاص حقیقی و حقوقی غیر دولتی شوراهای حل اختلاف که در این قانون به اختصار شورا نامیده می شود تحت نظارت قوه قضاییه و با شرایط مقرر در این قانون تشکیل میگردد .»
ماده ۲۵ این قانون نیز روش کار شورا را در صلح و سازش این چنین بیان نموده است :« در صورت حصول سازش میان طرفین چنانچه موضوع در صلاحیت شورا باشد گزارش اصلاحی صادر و پس از تأیید قاضی شورا به طرفین ابلاغ می شود در غیر این صورت موضوع سازش و شرایط آن به ترتیبی که واقع شده است در صورت مجلس منعکس و مراتب به مرجع قضایی صالح اعلام می شود.»
با توجه به ماده ۵۱ قانون شوراهای حل اختلاف که کلیه مقررات مغایر این قانون را ملغی الاثر اعلام کرده آیین- نامه مربوط به ماده ۱۸۹ قانون برنامه توسعه(مصوب ۱۳۸۱) به دلیل تعارضاتی که با قانون شوراهای حل اختلاف دارد منسوخ است ؛ به هر ترتیب با توجه به اهمیت و وسعت بحث سازش در قانون شوراهای حل اختلاف در اینجا به همین حد بسنده کرده و مطالب بیشتر را به قسمت مربوط به آن واگذار می نماییم.
ج) قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱
قانون جدید حمایت خانواده که در تاریخ ۹/۱۲/۱۳۹۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که البته صرفاً عنوان حمایت از خانواده را دارد و بیشتر یک قانون مربوط به نحوه رسیدگی، آیین دادرسی و جزئیات مربوط به تشکیل دادگاه خانواده است .
این قانون در مواد متعددی برای حفظ کیان و پایه خانواده به تدابیری جهت ایجاد صلح و سازش بین طرفین پرداخته است . یکی از روش های ایجاد صلح و سازش در این قانون تأخیر جلسه دادرسی تا دوبار به درخواست یکی از زوجین یا هر دوی آن ها است. تأسیس مراکز مشاوره خانواده که وظیفه ایجاد صلح و سازش بین طرفین اختلاف خانوادگی را دارد از دیگر موارد قانونی جهت ایجاد فضای سازش بین طرفین است . ارجاع دعاوی به داوری از دیگر تأسیساتی است که از دیر باز در دعاوی خانوادگی مورد توجه قرار گرفته است و بیشتر برای جلوگیری از طلاق به کار می رفته است . در قرآن کریم هم ارجاع این گونه اختلافات به داوری پیشبینی شده است .( آیه ۳۵ سوره نساء ) .
پس از انقلاب اسلامی، قانون گذار قوانین متعددی را درباره داوری در اختلافات خانوادگی به تصویب رسانده است. نظیر تبصره ۲ ماده ۵ لایحه قانونی دادگاه های مدنی خاص الحاقی ۲۱/۰۷/۱۳۷۰ ، قانون تشکیل واحد ارشاد و امداد در کنار دادگاه های مدنی خاص( مصوب ۱۳۷۰) شورای عالی انقلاب فرهنگی، قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق( مصوب ۱۳۷۱ ) و آیین نامه اجرایی آن .