“
به طور کلی کارآفرینی اجتماعی، نماینگر مجموعه رفتارهایی است که استثنایی به شمار میآیند. این رفتارها باید توسط افرادی که توانایی انجام آن ها را دارند تشویق و ترغیب شوند(مطلبی قمی،۱۳۸۴).
۲-۲-۱-۵ طبقه بندی کارآفرینان اجتماعی
در ارزیابی استفاده از ابزارهای مالی، ابتدا باید درک کرد که کارآفرینان اجتماعی در تلاش برای حل چه مشکلاتی هستند. اینکه چگونه برای بهترین دریافت و ترتیب مختلفی از منابع سرمایه تلاش میکنند. کارآفرینان اجتماعی را با توجه به اهداکنندگان یا سرمایه گذاران بالقوه کمک های مالی به دو دسته می توان تقسیم کرد.
-
- کارآفرینان اجتماعی که کالاهای عمومی ارائه میدهند. این حرکت مأموریت فقط برای سازمان های انتفاعی نیست بلکه مزایای اجتماعی و یا اقتصادی عمده ای ایجاد میکند که به طور معمول سودی در بازار برای کالاها و خدمات ایجاد نمی کند، بلکه در فعالیت های مرکزی خود به کمک های مالی وابستگی دارند. این وابستگی به کمک های مالی ممکن است در میان مدت به حدی کاهش یابد که منافع اقتصادی مانند هزینه های دولت از طریق پرداخت های مرتبطی با بازده پولی و از طریق مدل های بازگشت مشروط مانند تاثیر اجتماعی اوراق قرضه که تبدیل به پول میشوند، تامین شوند.
- کارآفرینان اجتماعی که کالاهای خصوصی ارائه میدهند. این به طور معمول حرکت مأموریت برای سازمان های انتفاعی و غیر سودآور است که هر دو مزایای اجتماعی و اقتصادی ایجاد میکنند، به طوری که مدل کسب و کار خود را از لحاظ مالی و حتی سودآوری پایدار میکنند. آن ها به طور معمول با کمک های مالی شروع میشوند. اما همچنین میتواند شکل های منابعی از سرمایه که نیاز به بازپرداخت و یا بازگشت مالی است ادامه دهند. این گروه از کارآفرینان اجتماعی که کالاهای خصوصی ارائه میدهند بشتر در معرض بهره مندی از بودجه ترکیبی هستند.
دو زیر شاخه جالب در حاشیه تجاری از زنجیره کارآفرینی اجتماعی دولتی و خصوصی وجود دارد:
-
- نهادهای قرضه های کوچک. نهادهای قرضه های کوچک پیشرفته ترین و رشته بحث انگیز شرکتهای اجتماعی هستند. با عملیات در بخش مالی، آن ها میتوانند ارزش اقتصادی و اجتماعی ایجاد کنند. محدوده نهاد های سرمایه گذاری کوچک از انجمن های غیرانتفاعی کوچک است که میتواند به عنوان شرکت اجتماعی طبقه بندی شود بدون مجادله زیاد برای بانک تجاری بزرگ که نمی توان به طور خودکار به عنوان شرکت اجتماعی ا شاره شود. مأموریت آن ها خدمت به فقرا به وسیله گسترش وام های خیلی کوچک و محصولات دیگر است که هم به افراد بیکار و کارآفرین فقیر و یا دیگرانی که در فقر زندگی میکنند که در بانک ها پذیرفته نمی شوند. نهادهای سرمایه گذاری تحت عناوین مختلفی به ثبت رسیده اند، از جمله بنیادها، تعاونی ها، تعاونی های اعتباری، مؤسسات غیربانکی و یا بانک های تکامل نیافته. این ها جزء بخش هایی از گروههای قبلی کارافرینان اجتماعی که کالاها و خدمات خصوصی ارائه میدهند هستند(مارتین،۲۰۱۱)[۲۲].
- شرکت های کوچک و متوسط(SMEs) با اثبات تاثیرات اجتماعی.SMEs گروه دیگری از سرمایه گذاری در کارآفرینی اجتماعی است که کالاهای خصوصی ارائه میدهند. SMEs نوعی از شرکت های انتفاعی هستند که هم مزایای اجتماعی و هم اقتصادی ایجاد میکنند. به عنوان مثال با ایجاد اشتغال مخصوصا در مناطقی که فقیر هستند با تولید کالاها و خدماتی اثرات جانبی مثبت ایجاد کند. این که چنین SMEs کوچک در واقع کارآفرینان اجتماعی یا SMEs جریان اصلی تجاری هستند که به انتخاب آن ها در دست زدن به مبادلات احتمالی بین ارزش های اجتماعی و ارزش اقتصادی بستگی دارد. معیار دیگر درجه سود در سرمایه گذاری در مشارکت توسعه در چرخه مشتریان میباشد. مشتیریان ممکن است تبدیل به کارآفرینان کوچک به جای کارکنان شوند، توانمند سازی اقتصادی و ائتلاف در حل رشد، توانایی را برای نوآوری و تکرار بیشتر ایجاد کنند(مارتین،۲۰۱۱).
۲-۲-۱-۶ اشتراکات و تفاوت های کارآفرینی اجتماعی و کارآفرینی اقتصادی
برای شناسایی تفاوت های میان کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی، اولین قدم آن است که معنای ضمنی لغت«اجتماعی» را مدنظر قرار دهیم چرا که در واقع این لغت و جه تمایز دو نوع از کارآفرینی بوده و بدان معنا است که میان اجتماعی و غیر اجتماعی بودن فعالیت تفاوت وجود دارد(نیکولز،۲۰۰۶). بر این اساس کارآفرینی اجتماعی در برگیرنده ی فعالیت هایی است که در راستای پیش برد اهداف اجتماعی انجام میشوند. در اهداف اجتماعی، حضور بیش از یک فرد مطرح است و منافع به گروه یا جمعی از افراد حواهد رسید. در بیش تر مباحث مربوط به کارآفرینی اجتماعی تمرکز بر فرایندی است که طی آن رفتارهای خاصی برای تعقیب اهداف اجتماعی شکل میگیرد(بلیفید،۲۰۰۸). در کارآفرینی اجتماعی، سود، وسیله ای برای کسب رضایت مردم است ملی در کارآفرینی کسب و کار، استفاده از سود برای بیشتر در آینده است. در واقع کارآفرینی اجتماعی یک هدف اجتماعی دارد که به خاطر آن روش های کسب و کار را به کار میگیرد(خنیفر و همکاران،۱۳۹۲). بوش و مک گئورگ بر اساس دوتعریف زیر کارآفرین اجتماعی را از کارآفرین سنتی متمایز کردهاند:
هرچند کارآفرینان سنتی نیز رفتارهای اجتماعی دارند، به طور مثال به سازمان های غیر انتفاعی کمک مالی میکنند، از مواد اولیه و روش هایی استفاده میکنند که به محیط زیست آسیب نرساند و با کارمندان شان رفتاری احترام آمیز دارند، اما رفتار آن ها تنها به صورت غیرمستقیم با مسایل اجتماعی ارتباط دارد. کارآفرینان اجتماعی متفاوت هستند زیرا راهبردهای درآمدزایی آن ها به طور مستقیم به اهداف اجتماعی شان گره خورده است. به عنوان مثال آن ها افرادی را استخدام میکنند که از نظر جسمی، روحی یا مالی در مضیغه هستند و یا محصولات مأموریت- محوری تولید است. کارمندان سازمان های کارآفرینانه ی اجتماعی به طور عام ارزش بسیاری برای پاداش های غیر نقدی قایل هستند. از این رو در کارآفرینی اقتصادی و کارآفرینی اجتماعی رویکردهای مدیریتی متفاوتی نسبت به بسیج منابع مالی و منابع انسانی وجود دارد(خنیفر و همکاران،۱۳۹۲). سنجش بهرو وری، در کارآفرینی اجتماعی افزون بر سود اقتصادی، ارزش اجتماعی نیز باید اندازه گیری شود. معیارهای قابل سنجش مانند شاخص های مالی، سهم بازار و رضایت مشتری، سنجش میزان بهره وری کسب و کار اقتصادی را آسان میکنند. هدف اجتماعی کارآفرین اجتماعی سبب می شود که وی در سنجش میزان بهره وری با مشکل مواجه شود. افزون بر این ذی نفعان مالی و غیر مالی متعددی که سازمان کارآفرینانه ی اجتماعی بر آن ها متکی است تعداد و تنوع بیش تری دارند. که در نهایت منجر به پیچیدگی مدیریت این روابط خواهد شد. اندازه گیری « تغییرهای اجتماعی» نیز چالش برانگیز بوده و از این رو سنجش کارایی اثر گذاری های اجتماعی یک متمایز کننده ی اساسی است(آیستین، اسکیلم،۲۰۰۶)[۲۳].
تفاوت های دیگر نیز بین این دو سازمان وجود دارد:
-
- ارزش ها و ایدئولوژی ها موضوعات محوری در سازمان های کارآفرینانه اجتماعی و فعالیت سازمانی اغلب در شرایط ایدولوزیکی و ارزشی توجیه شده است. این ویژگی در بیشتر سازمان های کارآفرینانه اقتصادی کمتر به چشم میخورد.
-
- فعالیت های محوری در سازمان های کارآفرینانه اجتماعی در مرزهای سازمانی است و رویدادهای خارج از سازمان اغلب مهم تر از رویدادهای درون سازمانی هستند. به طوری که هر هدف و ماموریتی میتواند به وسیله رویدادهای خارجی تغییر کند. این موضوع در سازمان در سازمان های کارآفرینانه اقتصادی کمتر وجود دارد.
“