۳-۲-۲-۱-۱-۴-۱- احترام به دانش، دانشآموز و جلسه درس
از دیگر آداب آموزشی در سیره معصومان:، رعایت حرمت دانش، دانشجو، جلسه، درس و بحث علمی و احترام به آنان است. رعایت این ادب از سوی معلم، افزون بر زینت بخشیدن به مجلس درس، باعث خواهد شد تا شاگردان نیز نسبت به دانش و دانشجو و جلسه درس احترام بگذارند و به معلم و آموزههای او توجه بیشتری کرده، زودتر و بهتر بیاموزند. سیره معصومان:از رعایت این ادب حکایت دارد.[۸۷۳]
داود بن نعمام میگوید: کمیت بر امام کاظم۷وارد شد و عرض کرد: «یا سیدی! أسئلک عن مسأله و کان متکئاً فاستوی جالساً و کسر فی صدره و ساده، ثم قال: سل! فقال :أسئلک عن الرَجُلَین …؛ سرورم سؤالی دارم. امام۷که به بالشی تکیه داده بود، راست و مستقیم نشست و فرمود: بپرس!».[۸۷۴]
در این سیره نیز- چنانکه مشاهده میشود- امام کاظم۷به احترام جلسه پرسش و پاسخ آموزشی، از حالت تکیه به بالش خارج شد و از پرسشگر خواست تا پرسشش را مطرح کند.
همچنین، آن بزرگواران در روایات متعددی، به احترام به شاگردان و دانشجویان سفارش کردهاند. چنانچه رسول گرامی اسلام۶میفرماید:«لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا وَ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا؛ کسیکه به کودکان ما رحم نکند و بزرگسالان ما را احترام نگذارد، از ما نیست»[۸۷۵].
نیز ایشان میفرماید: «وقّروا من تعلّمونه العلم؛ شاگردان خود را احترام کنید».[۸۷۶]
لذا باید حتی اسم دانشآموزان را با احترام صدا کرد. عنوان (آقا) و (خانم) حاکی از اعتماد و احترام از سوی معلمی است که فرد را شایسته آن عنوان میداند. در اینصورت، دانشآموزان نیز تلاش میکنند که آن احترام و اعتماد را حفظ کنند و از آن پس، بیشتر به صورت رشد یافته و بالغ رفتار خواهند کرد.[۸۷۷]
۳-۲-۲-۱-۱-۴-۲- تواضع
تواضع معلم در برابر شاگردان، موجب زینت بخشیدن به آموزش و جلسه درس میشود و تأثیرهای آموزشی و تربیتی آن را افزایش میدهد.[۸۷۸] خداوند متعال، پیامبر اعظم۶را به فروتنی و تواضع در برابر مؤمنین فراخوانده و با تعبیری زیبا و پرمغز چنین میفرماید: *(…وَ اخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِین؛ و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنین فرود آر!)* حجر/۸۸.
منشأ این تعبیر، این است که مرغان، هنگامى که جوجهها را به طرف خود مىآورند، نخست پر و بال را مىگشایند، تا جوجهها در زیر آن آرامگیرند، سپس بالها را به زیر مىآورند و این نشانه محبت است، بنابراین، مقصود این است که پیامبر باید با مؤمنان متواضع باشد، تا آنها از وى پیروى کنند.[۸۷۹] پیامبر رحمت۶که خود، عملاً در اوج تواضع و فروتنی قرار دارد، در حدیثی، معلّمین و متعلّمین را به تواضع در مقابل هم فرا خوانده و میفرماید: «تَوَاضَعُوا لِمَنْ تَعَلَّمُونَ مِنْه و تواضعوا لِمَن تُعَلِّمونهُ و لا تکونوا جبابِرَه العُلماء؛ نسبت به استاد و شاگرد خویش متواضع بوده و از جمله دانشمندان سرکش نباشید».[۸۸۰]
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
برخورداری از صفت تواضع، به عنوان یکی از روش های تربیتی، تأثیر زیادی در سالمسازی فضایکلاس، ایجاد صمیمیّت میان استاد و شاگرد و حاکمیت آرامش و سلامت روح و روان در محیط آموزشی دارد. بدیهی داست که تواضع و فروتنی معلم باید با نوعی وقار و متانت همراه باشد تا از کمظرفیتیها و سوءاستفادههای احتمالی برخی شاگردان جلوگیری نماید.[۸۸۱]
نقل شده که حضرت عیسی۷برای حواریّون خود غذایی تهیه کرد. وقتی آنان غذا را خوردند، عیسی۷پای آنان را شست. آنان عرض کردند: یا روح الله! ما سزاوارتریم که این کار را نسبت به شما انجام دهیم. عیسی۷فرمود: من این کار را کردم، تا شما نیز نسبت به شاگردان خود چنین کنید.[۸۸۲]
به بیانی دیگر، تواضع در سخن، در راه رفتن، در نگاه کردن و … بر ارزش معلم میافزاید و خودستایی و خودخواهی معلم، از توفیق او میکاهد.[۸۸۳]
۳-۲-۲-۱-۱-۴-۳- سعه صدر و عذرپذیری
تغییر باورها و ارزشهای افراد و جامعه بسیار دشوار است و این کار به زمان زیادی احتیاج دارد.[۸۸۴] بنابراین مربّی قرآن برای پیاده کردن مفاهیم قرآنی در کودکان، باید اگر در مواردی، رفتار ناصوابی از کودکان سر زد، به جای سرزنش آنان، صبر و استقامت پیشه سازد.[۸۸۵]
امام سجّاد۷، یکی از حقوق کودکان را مهربانی با او و عذرپذیری از خطایش میشمارد: «حَقُ الصَّغِیرِ رَحْمَتُهُ فِی تَعْلِیمِهِ وَ الْعَفْوُ عَنْهُ وَ السَّتْرُ عَلَیْهِ وَ الرِّفْقُ بِهِ وَ الْمَعُونَهُ لَه؛ حق کودک، مهربانی با او در آموزش، گذشت از خطای وی، عیبپوشی و همراهی و یاری اوست».[۸۸۶]
چنانچه قرآن مجید در آیات زیادی، به پیامبران به عنوان معلمان انسانها، توصیه و تأکید میکند که صبر و استقامت داشته باشند. برای نمونه، در قالب قصهای به ما میفهماند که معلم باید مسلّط به اعصابش باشد. وقتی حضرت موسی۷مبعوث به رسالت شد از جانب خداوند به او خطاب رسید: *(اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى(۴۳)فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى؛ به سوى فرعون بروید که طغیان کرده است! اما به نرمى با او سخن بگویید شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!)* طه/ ۴۳- ۴۴.
یعنی خدا دوست دارد کسی مثل فرعون هم آدم بشود و اینکه زبان خوش، مخصوصاً به هنگام دعوت شخص گمراه به راه راست، در قلب شنونده، اثر بیشترى مىگذارد، حتى اگر قلب فرعون باشد.[۸۸۷] این معلم حقیقی (حضرت موسی۷) از خداوند نخواست که لشکر مجهّز و امکانات به او بدهد تا نزد فرعون برود، بلکه گفت: *(قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِى صَدْرِی؛ (موسى) گفت: پروردگارا! سینهام را گشاده کن.)* طه/ ۲۵
پس از آن، در ادامه میفرماید: *(وَ یَسِّرْ لِى أَمْرِى(۲۶)وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانِى (۲۷)یَفْقَهُواْ قَوْلِى؛ و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشا! تا سخنان مرا بفهمند.)* طه/ ۲۶-۲۸.
درست است که داشتن سرمایه شرح صدر، مهمترین سرمایه است، ولى کارسازى این سرمایه در صورتى است که قدرت ارائه و اظهار آن به صورت کامل وجود داشته باشد، به همین دلیل، موسى بعد از تقاضاى شرح صدر و برطرف شدن موانع، تقاضا کرد خداوند گره از زبانش برد و مخصوصاً علت آن را چنین بیان کرد:” تا سخنان مرا درک کنند” (یَفْقَهُوا قَوْلِی).[۸۸۸] این جمله در حقیقت، آیه قبل را تفسیر مىکند و از آن، روشن مىشود که منظور از گشوده شدن گره زبان، این نبوده است که زبان موسى۷بخاطر سوختگى در دوران طفولیت، یک نوع گرفتگى داشته (آنگونه که بعضى از مفسران، از ابن عباس نقل کردهاند)[۸۸۹] بلکه منظور، گرههاى سخن است که مانع درک و فهم شنونده مىگردد، یعنى آنچنان فصیح و بلیغ و رسا و گویا سخن بگوییم که هر شنوندهاى منظور ما را به خوبى درک کند.[۸۹۰]
یا در سوره شرح میفرماید: *(أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ(۱)وَ وَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ(۲)الَّذِى أَنقَضَ ظَهْرَک؛ آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم و بار سنگین تو را از تو برنداشتیم؟! همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مىکرد.)* انشراح/ ۱-۳.
در این سوره، خداوند بر پیامبر خویش حضرت محمد۶با دادن نعمت سعه صدر، منّت میگذارد که این، والاترین نعمت برای همه مخصوصاً معلمان است.[۸۹۱]
۳-۲-۲-۱-۱-۴-۴- ملایمت و نرمی در گفتار و کردار
ملایمت و نرمی در گفتار، کردار و اخلاق، از ویژگیهای مهم و لازم برای مربّیان و معلّمان دروس دینی و قرآن است. اگر درسی توسط یک معلّم خوشخو و ملایم بیان شود، بچهها غیر از آنکه جذب شخصیت خود معلم میشوند، به سمت درس مورد تدریس او نیز تمایل مییابند.[۸۹۲]
بنابراین عطوفت و مهربانی، لازمه کار تدریس است و صفت مهربانی برای مسلمان، یک فضیلت است.[۸۹۳]
چنانچه رسول خدا۶میفرماید: «با شاگردان خود به نرمی رفتار کنید».[۸۹۴]
خداوند به عنوان اولین آموزگار قرآن، لزوم محبت و مهربانی را در تعلیم قرآن در نظر میگیرد و میفرماید: *(الرَّحْمَانُ(۱)عَلَّمَ الْقُرْءَان؛ خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود.)* الرحمن/ ۱-۲
این آیه برای همه معلّمان قرآن، درسی بزرگ است که در آموزش قرآن، بر اساس کلام خدا، با نرمی و مهربانی تدریس نمایند.
۳-۲-۲-۱-۱-۴-۵- عدالت بین شاگردان
از دیگر مسائلی که رعایت آن در آموزش لازم است و آثار تربیتی زیادی دارد، این است که باید عدالت را بین دانشآموزان از هر نظر (خواه در نگاه کردن به آنها، یا پرسش و پاسخ و یا تشویق و پاداش باشد) رعایت کرد و بی دلیل بین آنان تفاوت قائل نشد.
کلام پیامبر۶، تأییدی بر این مطلب است: «دو کس، دورترین خلق به خدایند: مردی که نزد حاکمان جور مینشیند و هر چه از روی ظلم میگویند، تصدیق میکند و آموزگاری که بین کودکان، مساوات را رعایت نمیکند و خدا را نسبت به یتیمان در نظر نمیگیرد».[۸۹۵]
در این روایت، عدم رعایت مساوات بین کودکان، در ردیف تصدیق ظلم ظالمان قرار داده شده است؛ یعنی پیامبر۶، عدم مساوات را بی عدالتی و ظلم شمرده است.
نیز در سخن دیگری از ایشان آمده است: «اعْدِلُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ کَمَا تُحِبُّونَ أَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُمْ فِی الْبِرِّ وَ اللُّطْفِ؛ در بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید، همانگونه که دوست دارید بین شما در نیکویی و مهربانی، به عدالت رفتار کنند».[۸۹۶]
همچنین در برخورد با شاگردان، فقر و غنا، طبقه اجتماعی و مانند آنها، نباید موجب رفتار دوگانه معلم شود. انس بن مالک از پیامبر۶روایت میکند که ایشان فرمود: «أیّما مؤدب ولّی ثلاثه صبیه من هذه الامه فلم یعلّمهم بالسویه، فقیرهم مع غنیهم مع فقیرهم، و حشر یوم القیامه مع الخائنین؛ هر تربیت کنندهای که مسئولیت آموزش سه کودکاز فرزندان امت اسلامی را بر عهده بگیرد و فقیر و غنی آنان را به صورت مساوی آموزش ندهد، در قیامت با خائنان محشور خواهد شد».[۸۹۷]
لزوم رعایت عدالت بین شاگردان از سوی معلّم قرآن به این دلیل است که اگر معلم، عدالت را رعایت نکند، خود را نزد شاگردانش بی اعتبار کرده است و اگر شاگردان برای معلم خود ارزشی قائل نباشند، به سخنان و درس او که همان قرآن و سخن خداست توجه نخواهند کرد و کیفیت یادگیری پایین میآید.
۳-۲-۲-۱-۱-۵- پشتکار
پشتکار معلّم، برای اجرای طرح عملی تدریس لازم است وگرنه بعد از مدتی، این طرح به دست فراموشی سپرده خواهد شد. معلّمی کار انبیاست و انبیا لحظهای آرام نمیگرفتند: *(فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ(۷)وَ إِلَى رَبِّکَ فَارْغَب؛ پس هنگامى که از کار مهمّى فارغ مىشوى به مهم دیگرى پرداز و به سوى پروردگارت توجّه کن!)* انشراح/ ۷-۸.
این آیات، بیانگر یک اصل کلى و فراگیر است و هدف آن است که پیامبر را به عنوان یک الگو و سرمشق، از اشتغال به استراحت بعد از پایان یک امر مهم باز دارد و تلاش مستمر و پىگیر را در زندگى به او گوشزد کند؛ چرا که بیکار بودن و فراغت کامل، مایه خستگى، کم شدن نشاط، تنبلى و فرسودگى و در بسیارى از مواقع مایه فساد و تباهى و انواع گناهان است.[۸۹۸]
۳-۲-۲-۱-۱-۶- بخشش علمی
هدف معلم باید آموزش و گسترش و پیشرفت علم باشد و در این راه، باید اندوختههای خود را بدون هر گونه بخلورزی، در اختیار شاگردان و خواستاران علم قرار دهد. قرآن کریم در این باره میفرماید: *(وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْترََوْاْ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُون؛ و [به خاطر بیاورید] هنگامی که خدا از کسانی که به آنان علم داده شده، پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید، ولی آنان آن را پشت سر افکندند و بهبهایکمی فروختند و چه بد متاعی میخرند.)* آلعمران/ ۱۸۷
در روایتی که از امام صادق۷آمده است، مفهوم این فرمان الهی به عالمان، به روشنی بیان شده است: «إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ کَانَ قَبْلَ الْجَهْلِ؛ همانا خداوند از جاهلان ونادانان، پیمان نگرفت که در پی دانشمندان باشند مگر اینکه قبلاً از دانشمندان پیمان گرفت که دانش خویش را در اختیار نادانان قرار دهید؛ زیرا علم و دانش، قبل از جهل ونادانی وجود داشته است».[۸۹۹]
نیز پیامبر اکرم۶میفرماید: «مَنْ کَتَمَ عِلْماً نَافِعاً أَلْجَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ بِلِجَامٍ مِنْ نَار؛ کسی که علم مفیدی را مخفی نگاه دارد و به دیگران نیاموزد، خداوند در روز قیامت، لجامی از آتش بر دهان او خواهد زد».[۹۰۰]
وظیفه هر معلم و عالمی است که علم خود را در اختیار کسانی که صلاحیت دارند بگذارد. حضرت علی۷در این باره فرمود :« … فَإِنَّ لِعِلْمِکَ عَلَیْکَ حَقّاً وَ حَقَّهُ عَلَیْکَ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ مَنْعُهُ مِنْ غَیْرِ مُسْتَحِقِّهِ؛ همانا علم تو بر تو حقی دارد و حق آن بر تو این است که آن را به کسی که استحقاق آن را دارد، بیاموزی و از کسی که استحقاق آن را ندارد، باز داری».[۹۰۱]
۳-۲-۲-۱-۲- ویژگیهای علمی
برای رسیدن به مقام یک معلّم قرآن با کفایت، نیاز به ویژگیها و توانمندیهای علمی متعدّدی است تا قاری و معلّم قرآن، بتواند از عهده مسئولیتی که بر دوش خود دارند، برآید. در ذیل، اهمّ معلومات مورد نیاز مربَی قرآن، در دو بخش تخصّصی و حرفهای ارائه میشود:
۳-۲-۲-۱-۲-۱- معلومات تخصصی
آشنایی کافی و شناخت خوب نسبت به علوم تخصّصی، یکی از امور مهم دستیابی بر مقام استادی در قرائت قرآن و معلّمی قرآن است؛ زیرا رساندن علم به امانت و صحت، متکّی بر پایههای استوار و فهم و درکی درست نسبت به اصول و مبانی آن علم است و عدم اطّلاع بر مباحث تخصّصی یک علم، منجر به اظهارات نادرست و عجیب و غریب میگردد و شاگردانی ضعیف و ناتوان تربیت میکند. در ذیل به اختصار، مهمترین علومی که معلّم قرآن را به سطح علمی مناسب و مطلوب میرساند، ذکر میشود:
-
- آشنایی با علوم دینی مانند علم اصول دین (عقاید)، علم تفسیر.
-
- علم تجوید.
-
- اهتمام به زبان عربی.
- شناخت وقف و ابتدا.