تقاضا
عرضه
تقاضا
قیمت
عرضه
موجودی اوراق بهادار
نمودار ۱-۲ نحوه تعادل در دو بازار (فدایی نژاد، ۱۳۷۸ )
نمودار سمت چپ که بازار موجودی را نشان میدهد، نمایانگر یک عرضه ثابت و تقاضایی به شکل اریب رو به پایین با توجه به قیمت اوراق بهادار میباشد. هر چه قیمت اوراق بهادار کمتر باشد تقاضا برای آن بیشتر خواهد بود. نمودار سمت راست بازاردرجریان را در هر واحد نشان میدهد. اگر زمان یک روز باشد این نمودار نمایانگر تقاضایی رو به پایین است. در این نمودار، عرضه ثابت نخواهد بود و به صورت اریب رو به بالا میباشد. تعادل در نمودار سمت چپ زمانی اتفاق میافتد که قیمت در سطح pe باشد. در نمودار سمت راست جریان عرضه و تقاضا در نقطهای همدیگر را قطع میکنند. آن نقطه جایی است که عرضه اوراق بهادار یا تقاضای آن به تعادل رسیده است که این تعادل در نقطه pe تشکیل شده است. اگر هر دو بازار به تعادل برسد، تعادل کلی ایجاد خواهد شد. در تعدل کلی قیمت اوراق بهادار در هر دو بازار یکسان خواهد بود.
قیمت
قیمت پیشنهادی فروشp a
قیمت تعادلی pe
قیمت پیشنهادی خریدpb
عرضه
تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش
تقاضا
مقدار –زمان
نمودار شماره ۲-۲-تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش
در نمودار شماره ۱-۲-نیز همچنان قیمت تعادلی برقرار میباشد اما در بازار واقعی این قیمتهای معاملاتی است که مورد توجه قرارمی گیرد. این قیمتها، تفاوت پیشنهاد خرید و فروش بازار سازها است قیمتی که بازار ساز اوراق بهادار را می خرد”، قیمت پیشنهادی خرید “[۳۰] و قیمتی که با آن اوراق بهادار را میفروشد، “قیمت پیشنهادی فروش[۳۱]” نامیده می شود. اختلاف بین دو قیمت” شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش[۳۲]“خواهد بود. اگر بیشتر از یک بازار ساز وجود داشته باشد، تفاوت بالاترین قیمت پیشنهادی خرید و پایینترین قیمت فروش را شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار مینامند و نقطه تعادلی جایی بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار قرار میگیرد. در یک بازار مالی سازمانیافته، نقش بازار سازان ایجاد جریان دو طرفه قیمت برای پیشنهاد خرید و پیشنهاد فروش در تمام شرایط میباشد. به طور خلاصه، بازار سازها مسئولیت تنظیم بازار را به عهده خواهند داشت و برای اجرای این وظیفه آنان باید موجودی مناسبی از اوراق بهادار را داشته باشند تا بتواند نوسانات قیمتها را کنترل نمایند. نگهداری موجودی برای این افراد هزینه هایی در بر خواهد داشت که از طریق اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش اوراق بهادار، این هزینه ها را جبران میکنند. در نمودار شماره ۱-۲درآمد بازا ر سازان به صورت هاشور زده نشان دادهشده، در واقع به بیان ریاضی میتوان گفت که:(Pa – Pb ) Q درآمد بازار سازان میباشد.
هزینه ها و ریسک عملیات بازار سازها به ویژگیهای خاصی از قبیل افت و خیز بازار و یا وسعت بازار[۳۳]، “عمق بازار[۳۴]“و “انعطافپذیری بازار[۳۵]” بستگی دارد. در ضمن، ریسک عملیات بازار سازی به تعداد افرادی که بر اساس انگیزه اطلاعاتی و نه انگیزه نقدینگی، اقدام به انجام مبادله مینمایند، بستگی دارد. در نمودار شماره ۲-۳ به این رابطه پرداخته می شود. (فدائی نژاد، ۱۳۷۸)
عرضه
عمق
ps
pe
ps
نمودار شماره ۳-۲- یک بازار پر افت و خیز
۲-۳-۴: عمق بازار:
در تحلیلهای مختلف از وضعیت بازارهای سرمایه، گاه از اصطلاحی به نام «عمق بازار» استفاده میشود و بورس تهران در زمره بازارهای کمعمق طبقهبندی میشود. بازار عمیق به بازاری گفته میشود که در آن خرید و فروش به آسانی انجام میشود و مدت زمان انتظار برای فروش (خرید) سهام به حداقل ممکن کاهش یابد. در بازار عمیق، برای تغییر قیمت (صعود یا سقوط)، حجم سفارش باید به مقدار قابل توجهی افزایش یابد. بنابرین میتوان گفت بازارهای عمیق دارای نقد شوندگی بسیار بالا هستند. در این بازارها صفهای خرید و فروش هرگز پایدار نمی مانند.
اگر در بازاری به حد کافی برای اوراق بهادار، حجم خرید و فروش به قیمت تعادلی وجود داشته باشد میتوانیم بگوییم که این بازار دارای وسعت کافی میباشد و به عبارت دیگر روان[۳۶] است. بازارهایی که تعداد خریداران و فروشندگان در آن کم است به بازارهای کم عمق[۳۷] معروف میباشند.
عوامل تعیینکننده عمق بازار : یکی از این عوامل، اختلاف قیمت پیشنهادی عرضه و تقاضا است که هر چه این اختلاف قیمت، کمتر باشد، بازار دارای عمق بیشتری است. عوامل دیگر عبارتاند از: تعداد شرکتهای پذیرفتهشده، تعداد سهامداران حقیقی، نهادهای مالی فعال در بازار، محدودیت نوسان قیمتی سهام وجود بازار سازان و شفافیت اطلاعاتی. عامل دیگر مؤثر در عمق بازار، وجود ابزارهای مالی متنوع و گوناگون است که بتواند بین خانوار به عنوان سرمایهگذار در بازارهای مالی و شرکت به عنوان تامینشونده منابع مالی پیوند برقرار کند. حرکت در مسیر تحقق این هدفها موجب میشود تا در این بین صنعت واسطهگری مالی ظهور کند. این صنعت با تبدیل اوراق بهادار ساده شرکتها به اوراق بهادار فنی یا پیچیده که مناسب تقاضای مشتریان است، بین تمایلات این دو گروه (شرکتها و خانوارها) پیوند برقرار کرده و حفره بازار در انتشار و خرید اوراق بهادار را از بین میبرد.
نقدینگی اوراق بهادار به درجه روان بودن بازار بستگی دارد. شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار سازها در یک بازار روان کمتر از شکاف قیمت پیشنهادی در بازار کم عمق میباشد. زیرا در بازارهای روان، حجم مبادلات بالاتر و در یک آن کمتر است.
بازاری دارای عمق[۳۸] است که قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار ساز نزدیک به قیمت تعادلی باشد که تغییرات قیمت در چنین بازاری غالباً پیوسته میباشد؛ اما در بازار کم عمق تغییرات قیمت به صورت جهشی و ناپیوسته میباشد. تغییر قیمتها در بازارهای عمیق پایینتر از تغییر قیمتها در بازارهای کم عمق[۳۹] میباشد. بنابرین ریسک بازار سازها در بازارهای عمیق کمتر از بازارهای کم عمق است. اگر بازار عمیق باشد اوراق بهادار نیز دارای قابلیت برگشت[۴۰] زیاد خواهد بود.
میتوان عمق بازار را در سه سطح تعریف کرد؛ در سطح کلیت بازار، در سطح صنعت و در سطح تک سهمها. یعنی ممکن است در بازاری که عمق کمی دارد، سهامی پیدا شود که به دلایل مختلف از معاملات پرحجمی برخوردارند.
تغییر قیمتها در بازارهای عمیق پایین تر از تغییر قیمتها در بازارهای کم عمق است. بنابرین ریسک بازارسازها در بازارهای عمیق کم تر از بازارهای کم عمق است. اگر بازار عمیق باشد اوراق بهادار نیز دارای قابلیت برگشت زیاد خواهد بود. (قائمی، ۱۳۸۴)