مدلهای شایستگی دانش، مهارت ها و رفتارهای حیاتیتری را بیان میکنند که عملکرد موفق را نسبت به نوع خاصی از شغل یا حرفه تحریک می کند. آن ها شایستگیها را به لحاظ رفتاری، به کارگیری نشانه های رفتاری توصیف میکنند به طوری که رهبران، مدیران، و کارکنان می توانند شایستگیها را زمانی که نشان داده میشوند تشخیص دهند. مدلهای شایستگی باید محتوای کار و ارتباط ارزشهای سازمان را منعکس کنند. مدلهای شایستگی به سازمانها اجازه میدهد که بین آموزش و توسعه رهبری در برنامه کسب وکار سازمان و هر چالشی که پیش روی سازمان است پیوندی را برقرار نماید. آن ها همچنین می توانند محرک تغییر سازمانی باشند و چارچوبی را برای بهبود مداوم فراهم نماید (Wright, 2004: 34).
حداقل چهار فرض اساسی و غامض برای مدلهای شایستگی رهبری وجود دارد:
-
- یک مجموعه واحدی از ویژگیها که به اندازه کافی رهبران اثربخش را توصیف می کند (و بنابرین، آن ویژگیها رفتارهایی را پیش بینی میکنند که با پیش بینی اثربخشی سازگار هستند)؛
-
- هر یک از این ویژگیها مستقل از دیگری و از محتوا هستند، از اینرو داشتن بیشتر هر یک از این ویژگیها سبب می شود که شخص رهبر بهتری شود (یعنی، آن ها افزایشی هستند، و رهبران اثربخش مجموعه سادهای از اجزایشان هستند)؛
-
- به دلیل اینکه مدیریت ارشد معمولاَ شایستگیها را خجسته و مبارک میدانند و اغلب اوقات حتی به تولید و ایجاد آن ها کمک میکنند، آن ها شیوه اثربخشتری به منظور تفکر درباره رفتار رهبر است؛
- هنگامی که سیستمهای منابع انسانی مبتنی بر شایستگیها هستند، این سیستمها به طور مؤثر کار میکنند (Hollenbeck, 2006: 399).
مدلهای شایستگی برای افراد و سازمان در توسعه مهارت های رهبری مفید بوده است. شایستگیها به افراد کمک میکنند از طریق:
-
- تلخیص تجارب و بصیرت رهبران،
-
- مشخص کردن میزانی از رفتارهای رهبری مفید،
-
- فراهم کردن ابزاری که افراد بتوانند از آن برای توسعه خود استفاده کنند، و
- طرح کلی چارچوب رهبری که بتواند به منظور کمک به انتخاب، توسعه، و درک اثربخشی رهبری مورد استفاده قرار گیرد.
شایستگیها، هنگامی که به طور صحیح طراحی میشوند، وسیله نفوذ تجارب و بینش متصدیان رهبری در یک سازمان هستند. تجربه شخصی که از گروه بزرگی از مدیران و مجریان به دست آمده است در تعداد محدودی از شایستگیها خلاصه می شود. شایستگیها می توانند رهنمود روشنی را برای رفتارهایی که متصدیان فکر میکنند مرتبط با اثربخشی هستند فراهم کنند. آن ها می توانند ابزار آموزشی شگرفی را برای افرادی که تلاش میکنند یاد بگیرند چگونه میتوان اثربخشی بیشتری داشت فراهم کنند. بعلاوه، شایستگیها به افراد کمک میکنند که درک کنند چگونه آن ها و دیگران می توانند رهبر اثربخشی باشند. فرد می تواند مسئولیتهای بیشتری بر عهده بگیرد و در فرایند توسعهشان مستقل عمل کنند (Hollenbeck, 2006: 402).
سازمانها نیز از استفاده از مدلهای شایستگی منتفع میشوند. شایستگیها به سازمانها کمک می کند از طریق:
-
- برقرار کردن ارتباط شفاف که رفتارهای رهبر در آن حائز اهمیت است،
-
- کمک به متمایز کردن عملکرد افراد،
-
- پیوند رفتارهای رهبر با جهتهای استراتژیک و اهداف کسبوکار، و
- ارائه مدل منسجم و یکپارچهای از رهبری که متناسب پستها و موقعیتهای رهبری بسیار است (Hollenbeck, 2006: 402).
در کار رهبری یا نفوذ سه مهارت یا شایستگی کلی وجود دارد: تشخیص. یعنی توانایی فهم و موقعیتی که شخص میخواهد در آن نفوذ کند. تطابق. یعنی توانایی تطابق رفتار خود و دیگر منابع در دسترس شخصی برای روبرو شدن با شرایط احتمالی. برقراری ارتباط. یعنی توانایی ایجاد ارتباط به شیوهای که مردم به آسانی آن را بفهمند یا بپذیرند (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۵: ۲۸)
در یک بررسی، شایستگیهای رهبری در حوزه نظامی برشمرده شده است. در این بررسی، ۱۱ عنصر در ایجاد مدل شایستگی رهبری برای دانشجویان دانشکده افسری انتخاب شده است که در ذیل به این عناصر و تعاریف آن ها اشاره می شود:
-
- فداکاری: متعهد کردن خود به طور کامل در انجام وظیفه یا حرفه خاص، صرفنظر از نفع شخصی، وفادار به ملت و نظام.
-
- برنامه ریزی و برنامهنویسی: آگاهی از اصول، قواعد کلی و فرایندهای اساسی در وظایف و سازمان های نظامی، توانایی مرتب کردن وظایف در یک رویه اثربخش.
-
- روابط میانفردی: احترام و شکیبایی دو جانبه، ظرفیت در ایجاد و حفظ روابط دو جانبه با دیگران.
-
- ارتباط نوشتاری: توانایی در خواندن و درک اطلاعات و اندیشه های نوشته شده.
-
- ارتباط شفاهی: توانایی در گوش دادن و درک اطلاعات و اندیشه های بیان شده.
-
- هوش و آگاهی: توانایی کسب و به کار بستن دانش و آگاهی، داشتن سطح بالایی از تحصیلات یا از نظر فکری، تیزبین بودن، روانی فکر.
-
- پایائی عاطفی: حالت شخصی که از نظر عاطفی بالغ است، توانایی مهار خود یا رفتار فردی، خود کنترلی، خود ارزیابی.
-
- قضاوت اجتماعی: آگاهی داشتن از عادات اجتماعی و اجتناب از عواملی که سبب قانونشکنی می شود، آگاهی از روابط بین سازمانها و افراد.
-
- رفتار نظامی: حالت نظامی مجسم شده در ظاهر، لباس، رفتار، بیان، و مانند آن.
-
- تصمیم: توانایی در گرفتن تصمیم بر اساس قضاوت منطقی.
- تاثیرات دیگر: برانگیزاننده و مشوق دیگران در دستیابی به اهداف سازمان. تشویق کننده (Tian, et al. 2009: 531).
بکینگ و هاپمن (۲۰۰۵) در بررسی خود، هفت شایستگی اصل را شناسایی کردند که عبارتند از: (۱) پذیرش افکار جدید (انعطافپذیری، توانایی یادگیری، تنوع و تغییر مهارت های مدیریتی)؛ (۲) درستی و راستی (صدافت، اصالت، شفافیت، مسئولیت پذیری، اعتماد بنفس و تعهد)؛ (۳) ابتکار و خلاقیت (خلاقیت مهارت های حل مسأله، توانایی ریسکپذیری، فعال بودن)؛ (۴) دانش و آگاهی در سطوح متفاوت تحلیل؛ (۵) نتیجه گرا بودن (پردازش اطلاعات، قطعیت، تحلیل، عملکرد)؛ (۶) مهارت های سازمانی (برنامه ریزی، ارزیابی، توسعه کارکنان، تفویض اختیار، ساخت تیم، مهارت های سازمانی)؛ (۷) مهارت های اجتماعی (مهارت های زبان شناختی، ارتباطات فرا فرهنگی، معرفی و گزارش مهارت ها، توانایی گوش دادن، ادراک میان فردی، شبکهسازی، مهارت های تاثیر و اعمال نفوذ، قدرت اقناع، مهارت های مدیریت تغییر، تفکر استراتژیک) (Yuksel, 2008: 182).