۱۵-۲-مسئولیت اطلاع رسانی حسابرس ناشی از موارد تقلب و مشکوک به تقلب[۵۷]
حسابرس هنگامی که تحریفی ناشی از تقلب، مواد مشکوک به تقلب یا اشتباه را شناسایی میکند، باید مسئولیت خود را نسبت به آگاه گردن مدیران اجرایی، هیئت مدیره ، مقامات ذیصلاح قانونی و اجرایی ، حسب مورد به صورت کتبی و شفاهی، مورد توجه قرار دهد. اطلاع رسانی به موقع به این دلیل اهمیت دارد که آنان قادر به انجام اقدام لازم میکند. تعیین سطع مناسب مدیران اجرایی و همچنین چگونگی اطلاع رسانی مستلزم قضاوت حرفه ای میباشد و تحت تاثیر عواملی مانند ماهیت، اهمیت و تعداد دفعات وقوع تحریف یا موارد مشکوک به تقلب قرار دارد. معمولاً سطح مناسب مدیران اجرایی حداقل یک رده بالاتر از افرادی است که ظاهراًً در موارد تحریف یا مشکوک به تقلب دست داشته اند.
چنانچه حسابرس دریابد که تحریف، قطعاً یا احتمالاً نتیجه تقلب میباشد و تشخیص دهد که اثر آن بر صورت های مالی میتواند با اهمیت باشد یا قادر به ارزیابی میزان اهمیت اثر آن نباشد باید علاوه بر مطلع نمودن سطح مناسبی از مدیران اجرایی، پیشنهاداتی به مدیرعامل و یا هیئت مدیره برای مشورت با مشاوره حقوقی اقدام نماید.در برخی موارد مسئولیت حرفه ای حسابرس از نظر رازداری معمولاً وی را از گزارش تقلب و اشتباه به اشخاص خارج از واحد مورد رسیدگی باز میدارد. اما در برخی شرایط خاص، ممکن است قوانین، مقررات یا آرای دادگاه ها، این مسئولیت را از دوش حسابرس بردارد. حسابرس در چنین شرایطی نظر مشاور حقوقی را جویا می شود. چنانچه حسابرس به این نتیجه برسد که ادامه اجرای حسابرسی به دلیل تحریف ناشی از تقلب یا مواد مشکوک به تقلب میسر نمی باشد، ملزم به ارائه گزارش به مجمع عمومی یا سایر اشخاص منصوب کننده وی یا در برخی مواد به مقامات ذیصلاح قانونی میباشد.
۱۶-۲-ارتباط تحریف شناسایی شده با تقلب[۵۸]
حسابرس هنگامی که یک تحریف را شناسایی میکند باید احتمال این که چنین تحریفی نشانه تقلب است را بررسی کند و در صورت وجود چنین نشانه ای باید به آثار تحریف در ارتباط با سایر زمینههای حسابرسی، به خصوص قابلیت اعتماد تاییدیه مدیریت، توجه کند.
چنانچه حسابرس تشخیص دهد یک تحریف قطعاً یا احتمالاً ناشی از تقلب است، آثار آن، به خصوص موارد مرتبط با موقعیت سازمانی فرد یا افراد درگیر را ارزیابی میکند. برای مثال، تقلب مرتبط با سوء استفاده از جوه یک تنخواه کوچک معمولاً در برآورد حسابرس از خطر تحریف با اهمیت ناشی از تقلب، اهمیت کمتری دارد. چون هم شیوه اداره وجوه و اندازه آن موجب محدودیت در مبلغ زیان بالقوه می شود و نگهداری چنین وجوهی معمولاً به کارکنان با اختیار اندک محول می شود. برعکس، هنگامی که موضوع به مدیرانی با اختیار بیشتر مربوط می شود، حتی اگر مبلغ به تنهایی نسبت به صورت های مالی با اهمیت نباشد، ممکن است نشانه مشکل گسترده تری باشد. در چنین شرایطی، چون حسابرس ممکن است در باره کامل و صادقانه بودن تاییدیه های دریافتی و درستی سوابق و مستندات حسابداری تردید داشته باشد، قابلیت اعتماد شواهد کسب شده قبلی را دوباره بررسی میکند. حسابرس هنگام بررسی مجدد قابلیت اعتماد شواهد، احتمال تبانی بین کارکنان، مدیران یا اشخاص ثالث را نیز بررسی میکند. چنانچه مدیران، به خصوص در بالاترین سطح، درگیر تقلب باشند، حسابرس ممکن است قادر به کسب شواهد لازم برای تکمیل حسابرسی و ارائه گزارش در باره صورت های مالی نباشد.
۱۷-۲-خطر حسابرسی[۵۹]
واحدهای تجاری برای تحقق اهداف خود، راهبردهایی را دنبال میکنند و بر حسب ماهیت عملیات و صنعت، محیط قانونی حاکم بر فعالیت و اندازه و پیچیدگی عملیات، با انواع خطرهای تجاری مواجهاند. مسئولیت شناسایی این گونه خطرها و برخورد مناسب با آن به عهده مدیریت است. با این وجود، همه خطرها، به تهیه صورتهای مالی مربوط نمیشود. حسابرس تنها، نگران خطرهایی است که میتواند بر صورتهای مالی اثر داشته باشد. حسابرس، شواهد حسابرسی را کسب و ارزیابی میکند تا اطمینانی معقول به دست آورد که صورتهای مالی، از تمام جنبههای بااهمیت، طبق استانداردهای حسابداری، به نحو مطلوب تهیه شده است. مفهوم اطمینان معقول، این واقعیت را در بر دارد که نظر حسابرس ممکن است نامناسب باشد. خطر این که حسابرس نسبت به صورتهای مالی حاوی تحریف بااهمیت، نظر نامناسبی ارائه کند، ” خطر حسابرسی“ نامیده میشود. حسابرس باید حسابرسی را به گونهای برنامه ریزی و اجرا کند که خطر حسابرسی تا سطحی قابل پذیرش و سازگار با هدف حسابرسی، کاهش یابد. حسابرس برای کاهش خطر حسابرسی، به کسب شواهد حسابرسی کافی و مناسب از طریق طراحی و اجرای روش های حسابرسی میپردازد تا بتواند به نتایجی معقول دست یابد که مبنای اظهار نظر خود قرار دهد. اطمینان معقول زمانی حاصل میشود که حسابرس، خطر حسابرسی را به سطحی قابل پذیرش کاهش داده باشد.
خطر حسابرسی تابعی است از خطر تحریف بااهمیت صورتهای مالی یا به اختصار، ”خطر تحریف بااهمیت“ (یعنی خطر وجود تحریف بااهمیت در صورتهای مالی، پیش از انجام حسابرسی) و خطر آن که حسابرس، این تحریفها را کشف نکند (یعنی” خطر عدم کشف“). حسابرس، روش های حسابرسی را برای برآورد خطر تحریف بااهمیت، اجرا میکند و با اجرای روش های حسابرسی لازم بر اساس آن برآورد، خطر عدم کشف را محدود میکند. فرایند حسابرسی متضمن اعمال قضاوت حرفهای حسابرس در باره تعیین رویکرد حسابرسی است. این قضاوت از طریق تمرکز بر زمینههای بروز تحریفهای بالقوهای که میتواند در سطح هر ادعا رخ دهد و اجرای روش های حسابرسی لازم برای برخورد با خطرهای برآوردی به منظور کسب شواهد حسابرسی کافی و مناسب، در سرتاسر فرایند حسابرسی اعمال میشود.