مشکلات نقدینگی عموماً به دلیل عدم موفقیت در مدیریت صحیح وجوه و یا شرایط اقتصادی نامطلوبی رخ میدهد که منجر به برداشتهای پیشبینی نشده سپردهگذاران میشود. در حقیقت برقراری یک مدیریت نقدینگی قوی در سیستم بانکداری رقابتی فعلی و نیز سیستم باز اقتصادی با تأثیرات قدرتمند خارجی و بازیگران بازار، حساس، بسیار مشکل و چالش برانگیز است. به عنوان مثال بحران مالی جهانی ۲۰۰۸-۲۰۰۷ به علت شکست در بازار مشتقات مالی اتفاق افتاد که توانایی بانکها را در فراهم نمودن نقدینگی لازم برای طرف سوم تحت تأثیر قرار داد(صدیقی، ۲۰۰۸).
در عمل بانکها به طور منظم شاهد عدم توازن نقدینگی بین طرف دارایی و بدهی ترازنامه خود هستند و آن ها نیاز دارند که بین دو طرف ترازنامه توازن ایجاد نمایند. به طور طبیعی بانکها بدهیهای با خاصیت نقدشوندگی زیاد منتشر میکنند، اما در داراییهای غیر نقد سرمایهگذاری میکنند(ژو ، ۲۰۰۵).
بنابرین توانایی بانکها در ارزیابی و مدیریت عرضه و تقاضای نقدینگی برای حفظ تداوم عملیات بانکداری بسیار ضروری میباشد. اگر یک بانک در ایجاد توازن در این شکاف ناموفق شود ممکن است به دنبال برخی عوامل ناخواسته نظیر ریسک نرخ بهره بالا، الزامات سرمایه، یا ذخایر زیاد و کاهش خوشنامی بانک، مشکلات نقدینگی به سایر مؤسسات مالی نیز سرایت کند.
به طور مشابه، این موارد برای بانکهای اسلامی نیز صادق است، آن ها مجبور هستند که نقدینگی خود را تحت شرایط مشابه با شریک طرف قرارداد خود مدیریت نمایند. به ویژه بانکهای اسلامی، عملیات و ارزشهای یکتای (مختص) خود باید ویژگیهای سپردهگذاران خود، رفتارهای سرمایهگذاری آن ها و انتظاراتشان از مدیریت موفقیتآمیز خود به دقت شناسایی نمایند. علاوه بر این آن ها باید اصول شریعت را نیز رعایت نمایند. بر این اساس بانکهای اسلامی با بهره گرفتن از رویکردهای شریعت، نقدینگی خود را در سمت داراییها و بدهیها مدیریت میکنند و علاوه بر آن ابزارهای نقد اسلامی را برای اجرای منظم و نامنظم تقاضای نقدینگی فراهم میکنند.
در امور مالی از مفهوم نقدینگی در دو ناحیه استفاده میشود.
-
- نقدشوندگی ابزارهای مالی
- نقدینگی در ارتباط با توانایی پرداخت یک مؤسسه مالی.
مورد نخست با یک بازار مالی سیال با مبادلات هموار ، عدم وجود موانع مالی و غیره سروکار دارد. مورد دوم با تعهدات یک بانک در پرداخت به شخص ثالث یا به سادگی با توانایی پرداخت یک بانک سروکار دارد(فیدلر ، ۲۰۰۰). در عمل یکی از اهداف نهایی مدیریت نقدینگی عبارت است از ایجاد و نگهداری توازن دارایی و بدهی. بنابرین مدیریت نقدینگی به مدیریت وجوه و فعالیتهای تأمین مالی میپردازد، تقاضای وجوه و تأمین مالی را پیشبینی میکند و ظرفیت کافی (از ذخایر) برای اجرای تعهدات مالی با اشخاص ثالث نگهداری میکند.
با وجود شرایط اقتصادی باز و جهانی، وظیفه ساخت و ایجاد یک مدیریت نقدینگی مناسب به یک امر بسیار ضروری و چالش برانگیز بدل میشود و بانکهای اسلامی به عنوان بازیگران جدید صنعت بانکداری از این موضوع (مسئله) مستثنی نمیباشند. از نظر عملی بانکهای اسلامی در عملیات بانکداری خود ویژگیهای منحصر به فردی دارند، زیرا آن ها در اصل بایستی اصول شریعت را نیز رعایت نمایند. در این راستا، تأسیس یک مکانیزم مدیریت نقدینگی در این گونه مؤسسات مالی به توجه ویژه و نیز تلاشهای اضافی نیاز دارد. به عنوان مثال بر خلاف بانکهای متعارف که اغلب از عملکرد بخش مالی و واقعی منفصل هستند، ریسک نقدینگی در بانکهای اسلامی میتواند در هنگامی ایجاد شود که کسب و کارها (بخش واقعی) در رکود به سر میبرند و سبب شکستی در هدایت یک مدیریت نقدینگی مناسب می شود (یک توازن بین دارایی و بدهی).
۲-۳- بانک و سپرده های بانکی
اگر بازارهای مالی را به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم کنیم، بانک ها از جمله نهادهای بازار پول به حساب میآیند. بانک ها به عنوان یکی از واسطه های مالی میتوانند باعث کاهش محدودیت های مالی و عملکرد بهتر نظام های مالی شوند. این مهم میتواند باعث افزایش سرمایه گذاری ها و تشکیل سرمایه شرکت ها شود. میزان سرمایه گذاری بومی کشورها با نظام های مالی توسعه یافته، از جمله بانک ها ارتباط معناداری دارد و به بهبود تولید ناخالص داخلی کمک میکند. البته سطح توسعه یافتگی آن ها است که با سرمایه گذاری ارتباط دارد، نه نوع آن ها تأثیر دیگر بانک ها، کاهش ریسک نقدشوندگی است (لاجری و درمینه، ۲۰۰۹).
بانک ها هم چنین میتوانند بده بستان لازم را برای برقراری تعادل بین بازده دارایی ها و نقد شوندگی ایجاد کنند و این کار را از طریق انباشت پس اندازها، استقراض کوتاه مدت و بلند مدت انجام میدهند (پاگانو، ۱۹۹۳).
وقتی بانک ها از بازار حذف شوند، نقد پذیری کاهش مییابد و گردش اطلاعات، کمک چندانی به کارایی بازار نمی کند و این فرایند به هنگام ورود مجدد بانک ها به فعالیت های بازار سرمایه برعکس شده، اوضاع بهبود مییابد (گرون ورلد، ۲۰۰۳).
۲-۴- وجوه نقد
وجه نقد از منابع مالی مهم و حیاتی در هر واحد انتفاعی است. زیرا مصرف قدرت خرید عمومی است که غالباً در مبادلات اقتصادی وسیله قرار میگیرد و برای تحصیل منابع دیگر به کار گرفته می شود. واحدهای انتفاعی منابع موردنیاز خود را عمدتاًً در ازای پرداخت وجه نقد تحصیل میکنند و تولیدات خود را نیز در مقابل دریافت وجه نقد به فروش می رسانند. سود سهام غالباً به شکل وجه نقد پرداخت می شود. اکثر اندازه گیری ها در حسابداری نیز مبتنی بر جریان گذشته، حال یا آینده وجه نقد است (عالی ور، ۱۳۷۶).
در استاندارد شماره ۲ استانداردهای حسابداری ایران، وجه نقد این چنین تعریف شده است:
«عبارت است از موجودی نقد و سپرده های دیداری نزد بانک ها و مؤسسات مالی اعم از ریالی و ارزی (شامل سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت بدون سر رسید) به کسر اضافه برداشت هایی که بدون اطلاع قبلی مورد مطالعه قرار میگیرد (کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، ۱۳۸۵).
جریان های ورود وجه نقد به یک واحد انتفاعی و جریان های خروجی وجه نقد از آن واحد جزء اساسی ترین رویدادهایی است که شالوده بسیاری از تصمیم گیری ها و قضاوت سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و برخی دیگر از گروههای عمده استفاده کننده از اطلاعات مالی درباره آن واحد انتفاعی را تشکیل میدهد (عالی ور، ۱۳۷۶).
در بیانیه شماره پنج هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمده است: