در مطالعه ای دیگر که در کشور فنلاند بر روی معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد انجام شده است پس از یکسال پیگیری و بهره مندی معتادان از خدمات درمان نگهدارنده و مشاورههای معمول کاهش معنی داری را در رفتارهای پرخطر(تزریق مشترک و روابط جنسی ناایمن) آن ها شاهد بودند که در زمینه تزریق مشترک این کاهش بسیار چشمگیر تر از رفتارهای پر خطر جنسی ناایمن بوده است(گوسوپ[۸۷] و همکاران، ۲۰۰۲). الکل، مواد، رفتارهای ضد اجتماع و …کاسته می شود.
کالیچمان[۸۸] (۲۰۰۰) در مرور تحقیقات صورت گرفته روی افراد مبتلا به عفونت HIV گزارش کردهاست که افسردگی، اضطراب و خشونت با اعمال جنسی پر خطر ارتباط معنادار دارد. در مقابل منابع فردی که تاب آوری در مقابل استرس را افزایش میدهند، باعث کاهش رفتارهای پر خطر میگردند.
فیشر[۸۹] (۱۹۹۱) با مطالعه ۲۶۸ دانش آموز دبیرستانی دختر در نیویورک دریافتند که دانش آموزانی که بواسطه نگرشهای نامناسب شان نسبت به غذا خوردن و وزن خود، اضطراب بالاتر و عزت نفس پایین تر داشتند، بیش از سایر دانش آموزان درگیر رفتارهای پر خطر از قبیل مصرف سیگار، مصرف الکل، مصرف مواد و فعالیت جنسی ناایمن با شرکای جنسی بیشتر شده بودند. یافته های این بررسی حاکی از آن بود که رفتارهای پر خطر در نوجوانان آسیب پذیر به صورت خوشه ای و در کنار یکدیگر ظاهر میشوند که نگرش ها و رفتارهای تغذیه ای نامناسب میتواند بخشی از این خوشه ها را بویژه در میان دختران دارای سطوح اضطراب بالا و عزت نفس پایین تشکیل داده و درگیری در سایر رفتارهای پر خطر از قبیل آنچه که در نتایج مطالعه ذکر شد را در فرد پیش بکشد.
البته تحقیقات صورت گرفته در زمینه رابطه عزت نفس و انواع رفتارهای پر خطر نتایج متفاوتی را گزارش کردهاند. برخی مطالعات نشان دادهاند که افرادی که عزت نفس پایین تری دارند بیشتر از آنهایی که عزت نفس بالا دارند به مصرف الکل روی می آورند(باتلر[۹۰]، ۱۹۸۲).
با این وجود برخی بررسی ها روی رابطه عزت نفس و فعالیت جنسی ناسالم نتایج عکس دادهاند.طبق این مطالعات افرادی که دارای عزت نفس بالاتری هستند بیشتر از کسانی که عزت نفس پایین تر دارند به رفتارهای پر خطر جنسی دست میزنند و شرکای جنسی بیشتری نیز دارند(والش[۹۱]، ۱۹۹۱). اما نتایج برخی دیگر از تحقیقات در این زمینه حاکی از آن است که در نوجوانانی که دارای سنین پایین تر و عزت نفس بالاتری هستند، احتمال روی آوردن به رفتارهای پر خطر کمتر از سایر نوجوانان میباشد(برگمن و اسکات[۹۲]، ۲۰۰۱). به طور کلی می توان گفت پیشینه تحقیقی روی ارتباطات عزت نفس و رفتارهای پر خطر پراکنده و با تناقضات بسیاری همراه است که احتمالاً از روش شناختی متفاوت این تحقیقات نشأت میگیرد. نتایج مطالعه ای با هدف بررسی میزان ارتباط میان رفتارهای پر خطر و میزان نقاط قوت و امتیازات آن ها روی ۳۴۳۹ نوجوانان ۱۴ تا ۱۸ سال در ایالت تگزاس آمریکا نشان داد که ارزش ها و امتیازات نوجوانان بهترین پیشبینی کننده های رفتارهای پر خطر (مصرف سیگار، مصرف الکل و داشتن رفتارهای جنسی ناسالم) در آن ها هستند.
در مطالعه ای که به منظور پیشبینی رفتارهای پر خطر جنسی در میان معتادان مبتلا به عفونت HIV در لوس آنجلس، نیویورک و سانفرانسیسکو صورت گرفت، نقش متغیرهای پیشبینی کننده روی ۲۴۸ مرد ۲۴ – ۱۵ ساله مورد بررسی واقع شد. عوامل اجتماعی، جمعیت شناختی، هنجارهای گروه همسال، سبکهای مقابله با مشکلات عاطفی، عزت نفس و حمایت اجتماعی به عنوان پیشبینی کننده های زمینه ای یا برون زا و رفتارهای پر خطر دیگر از جمله بزهکاری، مصرف مواد معمولی و مصرف مواد سخت پیشبینی کننده های مجاورتی یا میانجی رفتارهای پر خطر جنسی در نظر گرفته شده اند. نتایج نشان داد که میزان متغیرهای زمینه ای نژاد سفید پوست، همجنس خواهی و عزت نفس پایین به طور مستقیم رفتار جنسی ناایمن را پیشبینی میکند. همچنین سبکهای مقابله ای مثبت و هنجارهای منفی گروه همسالان نیز به طور غیر مستقیم از طریق متغیرهای میانجی، بزهکاری و مصرف مواد سخت، رفتارهای جنسی پر خطر را پیشبینی میکنند(دی کلمنته[۹۳]، ۲۰۰۳).
در مطالعه ای که روی معتادان بین سنین ۱۸ – ۲۴ ساله در برزیل انجام شد، میزان بسیاری از رفتارهای پر خطر از قبیل خشونت، جرم، مصرف الکل و دارو و رفتارهای جنسی در میان معتادان که با هر دو والد خود زندگی میکردند در حداقل بود و در میان آنهایی که با یکی از والدین خود زندگی میکردند بیشتر بوده و آن ها که بدون والدین خود زندگی میکردند بیشترین رفتارهای پر خطر را گزارش کردند. ۲۶ % از دخترانی که با والدینشان زندگی میکردند، ۳۷ % از آنهایی که با یکی از والدین خود زندگی میکردند و ۷۱ % درصد از آنهایی که بدون والدینشان زندگی میکردند درگیر روابط جنسی (۰۰۳/۰=p )شده بودند(گازمن[۹۴]، ۲۰۰۷).
– دریک بررسی برروی جوانان و نوجوانان توسط مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری های در آمریکا که در سالهای ۱۹۹۹-۱۹۹۱ انجام شد، روند رفتارهای پرخطر مورد بررسی قرارگرفت. بررسی یادشده نشان دادکه رفتارهای پرخطرجنسی و مصرف تنباکو، الکل و مواد افزایش یافته است(مرکزکنترل و پیشگیری از بیماری ها، ۲۰۰۲؛به نقل از باریکانی، ۱۳۸۷).
– در یک مطالعه دیگر بوترین در سال۲۰۰۳ در دانشگاه سندیئگوآمریکا، نتایج نشان داد؛ زنانی که در دوران کودکی مورد سوءاستفاده جنسی واقع شده بودند؛ ۸/۳ برابر بیش از دیگران مستعد سیگار کشیدن بودند. مورد سوءاستفاده جنسی قرارگرفتن؛ عنوان اصلی استرس آور وابسته به جنس، خطرسیگاری شدن را در میان دخترها و زنان افزایش میدهد(بوترین وگریفین[۹۵]، ۲۰۰۳).
– باتیستیک و رودنریس[۹۶] در سال۲۰۱۰ به بررسی رفتارپرخطرجنسی و ابتلا به اچ ای وی درافراد وابسته به کوکایین پرداختند. این مطالعه برروی ۶۲ نفر با استفاده ازپرسشنامه رفتار ریسک پذیری اچ آر بی سی، انجام گرفت؛ در دوگروه، گروهی با رابطه جنسی محافظت نشده و گروه دوم داشتن رابطه جنسی با تأخیر همراه با محافظت کنندها(کاندوم). نتایج نشان دادکه افراد گروه اول سه یا چهار برابرخطر ابتلا به اچ ای وی را دارا بودند.
– پاول در سال۲۰۰۶ در تحقیقی به بررسی تأثیرات همسالان بزهکار و سیگاری به گرایش نوجوانان به سیگار پرداخت؛ مهم ترین نتیجه به دست آمده از این قرار بودکه اگر والدین رفتاری خشونت آمیز، سهل انگارانه یا استشهادگرایانه داشته باشند همسالان علاقه مند و توان نه تنها مضری برای نوجوانان محسوب می شوندبلکه او را درک کردن و از او حمایت میکند(پاول[۹۷]، ۲۰۰۶).
گازمن[۹۸](۲۰۰۷) مطالعه ای را روی معتادان فنلاندی انجام داد. نتایج نشان داد که خصوصاًً معتادان پسر در سالهای پس از ترک مؤسسه نگهداری، بیشتر در معرض رفتارهای پر خطر قرار داشته اند.