علاوه بر موارد فوق، مقنن در قانون مقرر نموده است :« در جرائم موجب حد یا قصاص هرگاه افراد بالغ کمتر از هجده سال، ماهیت جرم انجامشده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه ای وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آن ها به مجازاتهای پیشبینی شده در این فصل محکوم میشوند.» (ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲)
در ذیل همین ماده اینگونه آورده شده است (تبصره ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲) که «دادگاه برای تشخیص رشد و کمال عقل میتواند نظر پزشکی قانونی را استعلام یا از هر طریق دیگر که مقتضی بداند، استفاده کند » در اینجا مقنن راه فرار وگریزی را برای مجرمین قرار داده است چرا که تشخیص این امر را به عهده دادگاه گذاشته است و با توجه به اینکه درک نکردن ماهیت جرم ارتکابی یا حرمت عمل امری نسبی میباشد معیار سنجش آن مشخص نیست .وامکان دارد درباره جنین موضوعی آرا متفاوتی صادرشود، شاید در رشد و کمال عقل نظر پزشکی قانونی استعلام می شود ولی در درک ماهیت جرم و یا حرمت این عمل تشخیص دادگاه ملاک است. حال شاید در مورد بزهکاری پسری که تازه به سن بلوغ رسیده است امکان تردید و شبهه در رشد کیفری وجود داشته باشد ولی در مورد دختر بزهکاری که از ۹ سال به بعد تا ۱۵ سال از معافیت استفاده میکند دیگر چه ضرورتی و چه شبهه ای در کمال عقل یا عدم درک ماهیت جرم یا حرمت عمل وجود دارد و این به نظر اتخاذ یک سیاست افراطی است. چراکه هر شخص بر اساس شخصیت خویش و بر اساس وضعیت جسمی و فیزیولوژیک به سن بلوغ میرسد که در دختر و پسر هم این امر متفاوت و متغیر است و قیاس آن ها به یک میزان قابل توجیه نبوده ومع الفارق است.(زینالی، فرایند و ساز و کارهای انعکاس و دریافت اصل حمایت ویژه از کودکان در حقوق کیفری، دایره المعارف علوم جنایی، ۱۳۹۲، ج۱، ص۹۶)
موضوع دیگر به جرایم مستلزم پرداخت دیه برمی گردد که دادگاه اطفال و نوجوانان بر اساس ماده قانونی صرفا موظف به پرداخت دیه شده است.(ماده ۹۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲) و فرقی بین مرتکبان دختر و پسر قائل نشده است. حال این سوال مطرح می شود که اگر فرد مسلمان ۱۷ ساله مرتکب قتل غیر مسلمان شود یا مرتکب قتل مجنونی شود بر اساس ماده ۹۲ باید صرفا دیه پرداخت شود در حالی که هیچ اقدام تعزیری مندرج در ماده ۳۰۵(ماده ۳۰۵ ق.م.ا:«مرتکب جنایت عمدی نسبت به مجنون علاوه بر پرداخت دیه به تعزیر مقرر در کتاب پنجم تعزیرات نیز محکوم می شود»)یا مواد دیگر نخواهد شد و حتی مستلزم اقدامات تامینی و تربیتی اطفال و نوجوانان نخواهد شد که این سیاست کیفری در برخورد با بزهکاران نوجوان امری افراطی است. (زینالی، فرایند و ساز و کارهای انعکاس و دریافت اصل حمایت ویژه از کودکان در حقوق کیفری، ۱۳۹۲، ج۱، ص۹۹)
سیاست دیگر مقنن در مورد محکومیت های اطفال و نوجوانان این است که محکومیت آنان فاقد اثر کیفری است که البته این امر در مورد اطفال صحیح و مطابق اصول میباشد ولی در مورد نوجوانان این امر غیر قابل اغماض است و این امر زمینه ایجاد سوء استفاده چنین افرادی خصوصاً در مورد برخی جرایم مثل مواد مخدر را فراهم میکند در حالی که نه مجازات اصلی بر آن ها تحمیل خواهد شد و نه مجازات تکمیلی و حتی تبعی و این امر پیامدهای منفی را به دنبال خواهد داشت و در کل می توان گفت که مجازاتهای اصلی و تکمیلی و تبعی برای اشخاص بالای ۱۸ سال میباشد.(روحانی،، سن اهلیت و مسئولیت قانونی، ۱۳۹۰، ج۱، ص۷۹)
۳-۴ مبحث سوم: سن مسئولیت کیفری در نظام حقوقی
برخی بر این باورند که اعمالِ سیاست جناییِ قضاییِ تعدیلیافته در مورد نوجوانان بزهکار، و صدور آرای کیفریای که مجازاتهای اجتماعی با ماهیت اصلاحی و تربیتی و با هدف بازپروری کودکان را جایگزین مجازات های سخت کیفری نمودند.موجب شد تا سیاست جنایی قضایی از سیاست جنایی تقیینی پیشی گرفته و قانونگذار را به اتخاذ سیاستهای جناییِ معتدلتر وادار سازد(طهماسبی، اقدامات تأمینی و تربیتی، ۱۳۹۱، ج۱، ص۱۶۰) همراهی با مقرراتِ جدید بینالمللی در رابطه با مجازات کودکان بزهکار و همچنین، بهرهجویی از ظرفیتهای فقه در حوزه قانونگذاری نیز، در شمارِ دلایلِ عمده این تغییر انگاشته میشوند. (روحانی، سن اهلیت ومسئولیت قانونی، ۱۳۹۱، ج۱، ص۱۴۹)
بر اساس قانون، مجازاتهای مقرر قانونی در چهار دسته حد، قصاص، تعزیر ودیه جای میگیرند.(ماده ۱۴قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲) دیه، از قلمرو مباحث کیفری خارج است و به همین دلیل در این پژوهش مورد مطالعه قرار نمیگیرد. (بر پایه ماده ۹۲ ق.م.ا، در جرایمی که مستلزم پرداخت دیه یا هر ضمان مالی دیگری هستند، دادگاه اطفال و نوجوانان مطابق مقررات مربوط به پرداخت دیه و خسارت حکم صادر میکند) به رغم تفاوتهای موجود میان جرایم موجب حد و قصاص، پاسخهای کیفریِ شناسایی شده برای اطفالی که مرتکب این جرایم میشوند، یکسان است.(روحانی، سن اهلیت ومسئولیت قانونی، ۱۳۹۱، ج۱، ص۲۷۷) بدین ترتیب در اینجا به بیان سیاست کیفری ایران در رویارویی با بزهکاری کودکان و نوجوانان، در دو گفتار “تعزیز” و “حد و قصاص” می پردازیم.
۳-۴-۱گفتار اول: تعزیر
تعزیر مجازاتی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و به موجب قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی تعیین واعمال میگردد.نوع، مقدار، کیفیت اجرا، ومقررات مربوط به تخفیف، تعلیق، سقوط وسایر احکام تعزیربه موجب قانون تعیین می شود(ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲) بر اساس مواد قانونی افراد نابالغ مسئولیت کیفری ندارند (ماده ۱۴۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲)و ماده ای دیگراز قانون با پذیرشِ معیارِ سن برای تشخیصِ بلوغ، سنِ بلوغ دختران را نُه سال تمام قمری و سنِ بلوغ پسران را پانزده سال تمام قمری اعلام نموده است. ( ماده ۱۴۷ قانون مجازات اسلامی) اما با وجود تعیینِ سن مسئولیت کیفری، افرادی که به این سن نرسیدهاند نیز از دایرهی عدالت کیفری خارج نشدهاند. به موجب ماده دیگری در مورد افراد نابالغ، اقدامات تأمینی و تربیتی اعمال میشود. (ماده ۱۴۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲)