همان گونه که گفته شد، این پرسش نامه، پنج عامل بزرگ شخصیت را می سنجد که تعاریف عملیاتی آن ها به شرح زیر میباشد:
روان رنجور خویی: در این تحقیق منظور از ویژگی شخصیتی روان رنجور خویی، مجموع نمراتی است که آزمودنی از پاسخ به سؤالات شماره ۵۶ ،۶،۱۱،۱۶،۲۱،۲۶،۳۱،۳۶،۴۱،۴۶،۵۱ ،۱ به دست می آورد.
برون گرایی: منظور محقق از ویژگی شخصیتی برون گرایی، مجموع نمرات آزمودنی از پاسخ به سؤالات شماره ۵۷،۷،۱۲،۱۷،۲۲،۲۷،۳۲،۳۷،۴۲،۴۷،۵۲، ۲می باشد.
گشودگی به تجربه: در این تحقیق منظور محقق از ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه ، مجموع نمرات آزمودنی از پاسخ به سؤالات شماره۵۸، ۵۳،۸،۱۳،۱۸،۲۳،۲۸،۳۳،۳۸،۴۳،۴۸،۳ میباشد.
موافق بودن: در این تحقیق منظور از ویژگی شخصیتی موافق بودن، مجموع نمراتی است که آزمودنی از پاسخ به سؤالات شماره ۵۹،۴،۹،۱۴،۱۹،۲۴،۲۹،۳۴،۳۹،۴۴،۴۹،۵۴ به دست می آورد.
با وجدان بودن: منظور محقق از ویژگی شخصیتی با وجدان بودن ، مجموع نمرات آزمودنی از پاسخ به سؤالات شماره ۶۰،۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰،۳۵،۴۰،۴۵،۵۰،۵۵ میباشد.
ب) سبک یادگیری[۴۰]
۱- تعریف نظری: از نظر کلب و کلب [۴۱](۲۰۰۴) سبک یادگیری به طریقه ای که یادگیرنده جهت به جریان انداختن اطلاعات، آن را ترجیح میدهد، گفته می شود. سبک یادگیری یک راه متفاوت و بی همتا است که هر فرد از طریق آن اطلاعات مختلف را برای یادگیری خود جذب و پردازش می کند. همچنین شخصیت ما نقش مهمی در تعیین سبک یادگیری ایفا میکند.
در تحقیق حاضر، سبک های یادگیری دانش آموزان به وسیله سیاهه یادگیری دیویدکلب (۱۹۸۵) مورد سنجش قرار گرفته است. این سبک ها با نوعی الگوی فرایند یادگیری مطابق است که برای آن یک چرخه چهار مرحله ای تصور شده است: یادگیرنده ابتدا عملی را انجام میدهد (تجربه عینی)، بعد درباره آن به تفکر می پردازد (مشاهده تأملی ) ، به دنبال آن نظریه میسازد(مفهوم سازی انتزاعی) و سرانجام درباره آن به آزمایش می پردازد(آزمایشگری فعال). یادگیرنده ای که شیوه یادگیری تجربه عینی دارد از تجارب خاص می آموزد، با دیگران ارتباط برقرار میکند و نسبت به احساس خود و دیگران حساس است. شخص دارای شیوه یادگیری مفهوم سازی انتزاعی بر تحلیل منطقی از اندیشه ها تأکید دارد، در کارهای خود طرح ریزی نظام دار را به کار می بندد و با توجه به درک و فهم اندیشمندانه از امور عمل میکند. شیوه آزمایشگری فعال شامل توانایی انجام دادن امور، خطر کردن و تأثیر گذاشتن بر دیگران از راه عمل کردن است. و سرانجام شیوه مشاهده تأملی بر مشاهده دقیق پیش از داوری، دیدن امور از زوایای مختلف و جستجو برای کسب معانی امور استوار است(سیف،۱۳۸۵،ص۱۷۶).
کلب و فرای با ترکیب چهار شیوه یادگیری فوق، چهار سبک یادگیری را نام گذاری کردهاند که تعاریف نظری آن ها به این ترتیب است(سیف،۱۳۸۵،ص۱۷۷):
سبک یادگیری همگرا[۴۲] : این سبک از دو شیوه یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال تشکیل میشود. افراد دارای این سبک یادگیری در یافتن موراد استفاده عملی برای اندیشه ها و نظریه ها کار آمدند. در حل مسائل و تصمیم گیری بر اساس راه حل هایی که برای مسائل مییابند توانا هستند. ترجیح میدهند که با مسائل و تکالیف فنی سروکار داشته باشند تا امور اجتماعی و بین فردی. وقتی با مسئله ای روبرو میشوند به سرعت برای یافتن راه حل درست می کوشند یا کوشش های خود را بر آن راه حل واحد متمرکز میکنند. همچنین در کارهای تخصصی و تکنولوژی موفق اند.
سبک یادگیری جذب کننده[۴۳] : از ترکیب مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده تأملی به دست میآید. افراد دارای این سبک یادگیری در کسب و درک اطلاعات گسترده و تبدیل آن به صورتی خلاصه، دقیق و منطقی توانا هستند. این افراد به طور عمده بر اندیشه ها و مفاهیم انتزاعی تأکید می ورزند. از دیدگاه این افراد، نظریه هایی که از لحاظ منطقی درست هستند بر نظریه هایی که قابلیت کاربرد عملی دارند ترجیح داده میشوند. علت نامیده شدن این سبک یادگیری به جذب کننده آن است که افراد دارای این سبک قادر به دریافت داده های گوناگون و سازمان دادن به آن ها هستند. افراد دارای این سبک یادگیری در مشاغل علمی و اطلاعاتی موفق اند.
سبک یادگیری انطباق یابنده[۴۴] : از اجتماع دو شیوه یادگیری تجربه عینی و آزمایشگری فعال به دست میآید. افراد دارای این سبک یادگیری از تجارب دست اول می آموزند و از اجرای نقشه و درگیر شدن با اعمال چالش انگیز لذت میبرند. بیشتر از آن که به تحلیل های منطقی بپردازند امور محسوس را ترجیح میدهند. همچنین این افراد در حل مسائل به اطلاعاتی که از دیگران به دست می آورند وابسته اند تا به اطلاعاتی که خودشان از راه تحلیل های تخصصی کسب میکنند. این افراد در انطباق یافتن با موقعیت های جدید توانا هستند. افراد دارای این سبک یادگیری در مشاغل بازاریابی و فروشندگی موفق تر از دیگران اند.
سبک یادگیری واگرا[۴۵] : این سبک یادگیری از ترکیب تجربه عینی و مشاهده تأملی حاصل می شود. افراد دارای این سبک یادگیری، موقعیت های عینی را از زوایای مختلف می بینند. رویکرد آن ها نسبت به موقعیتها مشاهده کردن است تا عمل کردن. این افراد موقعیت هایی را که نیاز به ابراز اندیشههای متنوع دارند میپسندند و به جاذبه های متنوع فرهنگی و جمع آوری اطلاعات علاقه نشان میدهند. از آنجا که این افراد قادر به تولید اندیشههای گوناگون هستند سبک آن ها را واگرا مینامند. افراد دارای سبک یادگیری واگرا از قدرت تخیل و احساس برخوردارند و این ویژگی های برای موفقیت در فعالیت های هنری و امور تفریحی مفید اند.
۲- تعریف عملیاتی: قبل از تعریف عملیاتی سبک های یادگیری، لازم است توضیحاتی در مورد سیاهه یادگیری مورد استفاده در این تحقیق و بخش های مختلف آن آورده شود. در این تحقیق منظور از سبک یادگیری، مجموع نمراتی است که فرد از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب[۴۶] (LSI) به دست می آورد. این پرسشنامه توسط دیوید کلب در سال ۱۹۸۵ برای سنجش سبک های یادگیری طراحی و ساخته شد.
این آزمون دارای ۱۲ سؤال است که هر کدام شامل چهار عبارت بوده و فرد آزمودنی پس از خواندن هر سؤال و چهار قسمت آن، باید آن ها را با توجه به نحوه یادگیری خود، با نمره های ۴ تا ۱ اولویت بندی نماید، به این شکل که عبارتی که بیشترین مطابقت را با یادگیری او دارد با نمره ۴ و عبارتی که کمترین مطابقت را دارد با نمره ۱ مشخص می شود.
بخش های مختلف این آزمون عبارتند از : تجربه عینی، مشاهده تأملی، آزمایشگری فعال و مفهوم سازی انتزاعی، که تعاریف عملیاتی مورد نظر برای هر یک به این صورت است:
تجربه عینی: منظور از این عبارت، مجموع نمراتی است که آزمودنی برای گزینه های (الف) سؤالات دوازده گانه پرسشنامه سبک یادگیری در نظر گرفته است.
مشاهده تأملی: منظور از این عبارت، مجموع نمراتی است که آزمودنی برای گزینه های (ب) سؤالات دوازده گانه پرسشنامه سبک یادگیری در نظر گرفته است.
آزمایشگری فعال: منظور از این عبارت، مجموع نمراتی است که آزمودنی برای گزینه های (ج) سؤالات دوازده گانه پرسشنامه سبک یادگیری کلب در نظر گرفته است.